• Home
  • فاطمه معزی

    List of Articles فاطمه معزی


  • Article

    1 - نقد و تحلیل سبک شناسی کشف الحقایق عزیز نسفی
    Interpretation and Analysis of Persian Language and Literature Texts (Dehkhoda) , Issue 1 , Year , Summer 2017
    در این جستار کوشش می شود ویژگی های سبکی کشف الحقایق – به عنوان یکی از برجسته‌ترین آثار نثر عرفانی- بررسی و با غور در سطوح زبانی، نحوی و زیبایی‌شناسی، سیمای روشنی از این کتاب ارائه شود. شکی نیست که واکاوی هر اثر، جهت شناخت دقیق آن، راهگشای درک زمانۀ تألیف آن اثر و More
    در این جستار کوشش می شود ویژگی های سبکی کشف الحقایق – به عنوان یکی از برجسته‌ترین آثار نثر عرفانی- بررسی و با غور در سطوح زبانی، نحوی و زیبایی‌شناسی، سیمای روشنی از این کتاب ارائه شود. شکی نیست که واکاوی هر اثر، جهت شناخت دقیق آن، راهگشای درک زمانۀ تألیف آن اثر و دست یابی به شاخصه‌های فکری مؤلّف است. گمان می رود در سطح زبانیِ کشف الحقایق خصلت‌های آوایی، واژگانی و نحوی، مشخص و سادگی باشد. در سطح ادبی این مقاله به صناعات ، و آرایه های ادبی نثر نسفی خواهد پرداخت تا به شگردهای بلاغی و ابهام‌های رنگارنگ اگر در آن باشد راه جوید. کشف الحقایق متعلّق به دورۀ حاکمیّت مطلق نثر فنّی است؛ امّا محتوایِ عرفانی آن و گزینشِ زبانِ ساده برای این نثر، آن را از تألیفات هم عصرش ممتاز کرده است. اگرچه سادگی و سهولت زبان، جهت انتقال بهتر و آسان‌ترِ مفاهیم به مخاطبِ عام، از ویژگی‌ نثرهای تعلیمیِ عرفانی و جزء لاینفک آن است؛ در این اثر، نه ویژگی زبانی و ادبی، نه تناقضات و شطحیّات، بلکه غنای مفاهیم و وفور اصطلاحات فلسفی باید سبب دشواری متن شده‌ باشد. و به طور کلی چهارچوب نثر آن مبتنی بر سادگی و نزدیک به نثر سامانی، مرسل، است. امّا درک فحوای کلام نسفی به دلیل بهره از مفاهیم انتزاعی با دشواری روبهرو است. Manuscript profile

  • Article

    2 - ریشه‌شناختی «وحدت وجود» در «کشف الحقایق» نسفی
    Islamic Mysticism , Issue 5 , Year , Winter 2020
    نسفی در کتاب کشف الحقایق، چونان یک آموزگار مدرسی، به رسته‌بندی مطالب و موضوعات عرفان اسلامی – به ویژه وحدت وجود- پرداخته است؛ مع الأسف، آموزگاری که کمیت تحلیلش لنگان است. در این راه، آشکار است که، همگام با و پیرو دیگر عرفا، خود را از پیچیدن به استدلالات فلسفی و کل More
    نسفی در کتاب کشف الحقایق، چونان یک آموزگار مدرسی، به رسته‌بندی مطالب و موضوعات عرفان اسلامی – به ویژه وحدت وجود- پرداخته است؛ مع الأسف، آموزگاری که کمیت تحلیلش لنگان است. در این راه، آشکار است که، همگام با و پیرو دیگر عرفا، خود را از پیچیدن به استدلالات فلسفی و کلامی دور نگاه داشته است، و مانند فلاسفة عرفان‌پیشه‌ای چون شیخ اشراق، مخاطب را به گذرگاه‌های صعب العبور برهان و استدلال نمی‌برد. با توجه به منش کتابت او، همچنان که گنجینة موروث عرفانی پیش از خود را به دوش می‌کشد، -که ریشه‌های آن را می‌توان در فلسفة یونان (به ویژه افلاطون و نوافلاطونیان) و هند باستان باز جست- از برخی از اساتید عرفان، چون ابن‌سبعین و ابن‌عربی بیشترها خوشه برچیده است. حتی در انتخاب عناوین فصول و بخش‌های مختلف کشف الحقایق، بعید نیست که از آثار ابن‌سبعین و ابن‌عربی، به گونه‌ای مستقیم تاثیر گرفته باشد؛ به ویژه در انتخاب دو عنوان اصحاب نور و نار، که مهمترین آراء نسفی را در باب وحدت وجود، می‌توان در پرداخت همین دو بخش به ملاحظه کرد. در این جستار، ریشه‌نگاری عقاید او در باب وحدت وجود، نشانگر تاثیر بی‌چون و چرای او از ابن‌سبعین و ابن‌عربی است؛ که البته در این ریشه‌نگاری، آراء ابن‌سبعین تازگی خاص خود را دارند. Manuscript profile