Journal of Water and Soil Resources Conservation
,
Issue51,Year,
Winter
2024
زمینه و هدف: پیش بینی تاثیرات تغییرات اقلیمی بر تولیدات کشاورزی در دورههای آتی به منظور تامین امنیت غذایی گیاه استراتژیک گندم که در معاهدات بین المللی نقش اساسی دارد، امری ضروری است. مدلهای مولد داده های مصنوعی آب و هوایی مانند مدلهای معتبرGCM ، به منظور بررسی اثرات More
زمینه و هدف: پیش بینی تاثیرات تغییرات اقلیمی بر تولیدات کشاورزی در دورههای آتی به منظور تامین امنیت غذایی گیاه استراتژیک گندم که در معاهدات بین المللی نقش اساسی دارد، امری ضروری است. مدلهای مولد داده های مصنوعی آب و هوایی مانند مدلهای معتبرGCM ، به منظور بررسی اثرات پدیده تغییر اقلیم بر سیستمهای مختلف استفاده میشوند و قادرند پارامترهای اقلیمی را برای یک دوره طولانی مدت با استفاده از سناریوهای تایید شده هیات بین دولتی تغییر اقلیممدلسازی نمایند. در پژوهش حاضر، دو منبع اطلاعاتی LARS-WG و DKRZ در تولید دادههای تغییر اقلیم دشت قزوین در بازه زمانی 2021-2100 استفاده شد سپس مقادیر تبخیر-تعرق واقعی گندم بهاره رقم پارسی به وسیله مدل Aquacrop در تاریخهای کشت متفاوت محاسبه و میزان تغییرات آنها نسبت به دوره پایه بررسی شد.روش پژوهش: در پژوهش حاضر، از داده های حاصل از پایگاه اطلاعاتی تحت وب DKRZ و مدلLARS-WG ، برای محاسبه سه متغیر دمای کمینه، دمای بیشینه و بارش، مربوط به ایستگاه همدیدی قزوین و پنج مدل گردش عمومی جو گزارش پنجم IPCC (EC-EARTH, GFDL-CM3, HadGEM2-ES, MIROC5, MPI-ESM-MR) تحت دو سناریو انتشار 5/4و 5/8 در دورهای آتی (2021-2040، 2041-2060، 2061-2080، 2081-2100) استفاده شد. با استفاده از داده های به دست آمده و بهکارگیری مدل Aquacrop، مقدار تبخیر-تعرق واقعی گندم بهاره در 5 تاریخ کشت متفاوت (15 بهمن، 1 اسفند، 15 اسفند، 1 فروردین و 15 فروردین) محاسبه و میزان تغییرات آنها نسبت به دوره پایه بررسی شد و تاریخی که اگر کشت در آن صورت گیرد منجر به بیشترین تبخیر-تعرق واقعی و کمترین تبخیر-تعرق واقعی میشود؛ معرفی شده است.یافته ها: مشاهدات نشان می دهد با کشت در تاریخ 15 بهمن و 1 اسفند تحت شرایط اقلیمی حاصل از مدل LARS-WG در سناریو 5/4؛ در دوره آتی (2021-2040) تبخیر تعرق نسبت به مقدار آن در دوره پایه افزایش مییابد اما در دوره های (2041-2060، 2061-2080 و 2081-2100) و در سناریو 5/4و 5/8 حاصل از مدل LARS-WG میانگین تبخیرتعرق واقعی نسبت به مقدار آن در دوره پایه کاهش خواهد داشت. پایگاه اطلاعاتی DKRZ تحت سناریوهای 5/4 و 5/8، در هر 4 دوره آتی، کاهش میانگین تبخیرتعرق واقعی نسبت به مقدار آن در دوره پایه برای این دو تاریخ را پیش بینی می کند. با کاشت در تاریخ های 15 اسفند، 1 فروردین و 15 فروردین، طبق نتایج حاصل از شرایط اقلیمی مدل LARS-WG و پایگاه اطلاعاتی DKRZ تحت سناریوهای 5/4 و 5/8، در هر 4 دوره آتی؛ میانگین تبخیرتعرق واقعی نسبت به مقدار آن در دوره پایه کاهش خواهد داشت.نتایج: نتایج نشان می دهد میانگین تبخیر-تعرق واقعی نسبت به مقدار آن در دوره پایه، در دو تاریخ 15 بهمن ماه و 1 اسفند ماه در دوره 2021-2040 در شرایط اقلیمی حاصل از مدل LARS-WG تحت سناریو 5/4 افزایش خواهد داشت. اگر کشت در بقیه تاریخها صورت پذیرد، طبق نتایج حاصل از شرایط اقلیمی مدل LARS-WG و پایگاه اطلاعاتی DKRZ تحت سناریوهای 5/4 و 5/8، در هر 4 دوره آتی میانگین تبخیر-تعرق واقعی نسبت به مقدار آن در دوره پایه کاهش خواهد داشت. بیشترین تبخیر-تعرق در دورههای آتی، با کشت در تاریخ 15 فروردین، تحت شرایط اقلیمی حاصل از مدل LARS-WG تحت سناریو 5/4 و در دوره 2021-2040 اتفاق میافتد. مقدار آن برابر 9/289 میلیمتر (با انحراف معیار 33/18 میلیمتر) است. کمترین تبخیر-تعرق در دورههای آتی با کشت در تاریخ 15 بهمن، تحت شرایط اقلیمی حاصل از پایگاه اطلاعاتی DKRZ تحت سناریو 5/8 و در دوره 2081-2100 اتفاق می افتد که مقدار آن برابر 6/166 میلیمتر (با انحراف معیار 82/5 میلیمتر) می باشد.
Manuscript profile
Journal of Water and Soil Resources Conservation
,
Issue4,Year,
Winter
2018
بررسی تغییر اقلیم کمک شایانی در مدیریت منابع آب و تولیدات کشاورزی خواهد کرد. افزایش دما یکی از جنبههای قطعی تغییر اقلیم محسوب میگردد. محدودیت تعداد ایستگاههای هواشناسی و کیفیت و طول دوره دادههای اقلیمی از مهمترین عوامل محدودکننده در بررسی تغییرات اقلیمی است. بهره گی More
بررسی تغییر اقلیم کمک شایانی در مدیریت منابع آب و تولیدات کشاورزی خواهد کرد. افزایش دما یکی از جنبههای قطعی تغییر اقلیم محسوب میگردد. محدودیت تعداد ایستگاههای هواشناسی و کیفیت و طول دوره دادههای اقلیمی از مهمترین عوامل محدودکننده در بررسی تغییرات اقلیمی است. بهره گیری از داده های پایگاههای اطلاعاتی شبکهبندیشده از راهکارهای رفع این محدودیت است. در این مطالعه از دادههای پایگاه اطلاعاتی CRU TS (نسخه 01/4) شامل میانگینهای ماهانه متوسط، کمینه و بیشینه روزانه دما در سطح کشور برای تحلیل روند تغییرات متوسطهای سالانه، فصلی و ماهانه با استفاده از آزمون من-کندال اصلاح شده استفاده شد. نتایج نشان میدهند در دوره 2016-1987 (دوره دوم) نسبت به دوره 1986-1957 (دوره اول)، متوسط روزانه دما در مقیاس سالانه و در مناطق مختلف کشور، بین 4/0 تا 2/1 درجه سانتی گراد افزایش داشته است. متوسط روند افزایش دما در طول سه دهه اخیر در سطح کشور، 39/0 درجه سانتی گراد در دهه (17/1 درجه سانتی گراد در سی سال) برآورد شد. افزایش کمینه روزانه دما در مقیاس سالانه در طول دوره دوم، بیشتر از افزایش متوسط روزانه دما و در حدود 23/1 درجه سانتیگراد در سی سال بوده است. بررسی روند تغییرات میانگینهای فصلی نشان می دهد که فصول زمستان و بهار، به خصوص در استان های غربی و شمال غربی کشور، بیشترین روند افزایش دما را طی سه دهه اخیر تجربه کردهاند. نتایج این تحقیق وقوع تغییرات معنیدار در دما در فصول زمستان، بهار و تابستان را که اهمیت زیادی برای کشاورزی کشور دارند تأیید میکنند.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications