بررسی تاثیر الگوی اتصال روابط فضایی معابر با ورودی بلوک مربوط به آن در فاز یک شهرک اکباتان با بهره از راهبرد طراحی بیوفیلیک
محورهای موضوعی : فصلنامه آینده پژوهی شهریفائزه یزدانی رستم 1 , زهرا سادات سعیده زرآبادی 2 , فرح حبیب 3
1 - دانشجوی دکتری معماری، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - دانشیار شهرسازی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - استاد معماری، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: شهرک اکباتان, روابط فضایی, بیوفیلیک, نسبت فیبوناچی,
چکیده مقاله :
تکامل متقابل گونه انسانی در بستر طبیعت میتواند مشروط به تماس بی واسطه با طبیعت پیرامونی خود در طول زندگی روزمره اش باشد. زیرا او همواره به دنبال تامین این مهم از طریق تحقق حضور حداکثری در محیط پیرامون خویش است. امروزه از رویکرد بیوفیلیک در طراحی کاربری های آموزشی، مسکونی و موزه های علوم و تاریخ طبیعی استفاده می شود، زیرا تعریف زنده در این گونه کاربری ها به واسطه طرح واره بیوفیلیا از منظر دو جزء (بیو) و (فیلیا) تشکیل شده است به قسمیکه (بیو) به چیزهای زنده یا زندگی انسان ها مرتبط می شود و (فیلیا) نیز جذابیت و احساس مثبتی است که انسان نسبت به عادت ها و تمام چیزهای پیرامونی خود دارد. از این رو رویکرد بیوفیلیک تلاشی است برای از بین بردن شکافی بین معماری مدرن و نیاز انسان ها به برقراری ارتباط با جهان پیرامونی خود. به قسمیکه بیوفیلیک برمبنای روشی ابتکاری که منجر به بالا بردن و ترمیم تجربه سودمند انسان از محیط پیرامونی خود می شود توانسته با بهره از الگویی هندسی همچون؛ نسبت فیبوناچی پی به ارزش روابط فضایی موجود در اشکال برمبنای الگویی متصل با یکدیگر در قالب کلیتی یکپارچه ببرد تا به واسطه آن مفاهیمی چون جزء به کل، تضادهای مکمل، تعادل و تنش پویا، فراکتال و نسبت ها و نیز در نهایت فضاهای انتقال به مکانی برمبنای طرح واره ای چون بیوفیلیا نمود یابد. لذا سعی شد با بهره از مطالعات کتابخانه ای از میان کتب و مقالات به اطلاعاتی در جهت شناسایی متغیرها دست یافته شود و از طریق تحلیل و روش توصیفی به فصل اشتراک اطلاعات بدست آمده با مولفات برگرفته از بیوفیلیک دست یافت که در امتداد آن به واسطه توصیف جداول و مستندات ترسیمی بتوان به استخراج مولفه های جدیدی در قالب شناسایی الگوی روابط فضایی موجود در فاز یک شهرک اکباتان با طرحواره های برگرفته از رویکرد بیوفیلیا نائل شد که از طریق این مهم و پاسخ به پرسشی چون؛ چگونه می توان به واسطه درک جانمایی روابط فضایی به ارتباط میزان عرض معبر با ورودی متصل به بلوک مربوطه در فاز یک شهرک اکباتان با بهره از راهبرد بیوفیلیک پاسخ داد؟ بتوان به درک متقابل نحوه جانمایی فضایی همچون ورودی و معبرهای متصل به آن برمبنای نسبت فیبوناچی از منظر الگوی هندسی فراکتال و به منظور شناخت هم زیستی متداول از نظر ترکیب بندی روابط فضایی به مدلی نظام مند در جهت روشی مدولار در طراحی مجتمع های مسکونی از منظر طرح راهبردی بیوفیلیک دست یافت.
Today the biophilic approach is used in the design of Buildings with different uses.Therefore, the biophilic approach is an attempt to eliminate the gap between modern architecture and the need for humans to communicate with their surrounding world.In other ways, biophilics have been able to enhance and repair the beneficial human experience of their surroundings based on an innovative method that enhances and repairs the beneficial human experience of their surroundings.By geometric models such as fibonacci pi ratio to the value of spatial relationships in the forms based on a model connected together in an integrated general form, through which concepts such as component to total, complementary conflicts, balance and dynamic stress, fractals and ratios as well as the spaces of transition to a place basedon a schema such as "biophilia". it was tried to obtain defined information from books and articles inorder to analyze and describe the criteria and authors derived from the biophilic schema, and by describing the tables and drawing documents, it was achieved to extract new criteria in the form of identifying the sharing chapter of the spatial relationship pattern in phase one of Ekbatan town with schemas derived from the biophilia approach, which was achieved through this important and answered question such as “How can we respond to the relationship between the width of the passageway and the entrance attached to the corresponding block in phase one of Ekbatan town using the biofilic strategy by understanding the location of spatial relationships?" It isable to understand the spatial location such as the input and the passageways attached to it based on a ratio such as Fibonacci from the perspective of fractal geometric pattern and in order to recognize common coexistence in terms of spatial relationship composition, a systematic model in defining these relationships can be achieved.
_||_