منابع و شیوۀ کار فردوسی در داستان اردشیر بابکان
محورهای موضوعی : حماسهحامد صافی 1 , فرزاد قائمی 2 , مهدخت پورخالقیچترودی 3 , سمیرا بامشکی 4
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه فردوسی مشهد. مشهد. ایران.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه فردوسی مشهد. مشهد. ایران.
3 - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه فردوسی مشهد. مشهد. ایران.
4 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه فردوسی مشهد. مشهد. ایران
کلید واژه: شاهنامه, منابع فردوسی, کارنامۀ اردشیر بابکان, ابنمقفّع, غرر السّیر ثعالبی,
چکیده مقاله :
مسألۀ منابع فردوسی در سرودن شاهنامه و شیوۀ کار او یکی از چالشهای اساسی در شاهنامهپژوهیست. گروهی بر پایۀ همانندی برخی از عنوان های داستانهای یادشده در مقدّمۀ بازمانده از شاهنامۀ ابومنصوری، این کتاب را یگانه منبع فردوسی دانستهاند. برخی دیگر معتقدند که فردوسی در کنار شاهنامۀ ابومنصوری از منابعی دیگر نیز استفاده کرده است. دلیل اصلی این گروه از پژوهش گران آن است که از آن جایی که منبع مشترک و اصلی فردوسی و ثعالبی همین شاهنامۀ ابومنصوریست، بخشهایی از شاهنامه مانند بیژن و منیژه و هفت خان رستم که در کتاب غررالسّیر ثعالبی نیامده، قطعاً از منبعی دیگر گرفته شده است. این درحالیست که اگرچه مسألۀ استفادۀ ثعالبی از شاهنامۀ ابومنصوری به دلیل اذعان نویسندۀ غررالسّیر اثبات پذیر است، به دلیل از میانرفتنِ شاهنامۀ ابومنصوری نمیتوان بدرستی مشخّص کرد که ثعالبی دقیقاً در کدام داستان از این شاهنامه استفاده کرده است. تجزیۀ چهار روایت از داستان اردشیر بابکان از چهار متن و مقایسه با روایت شاهنامۀ فردوسی حاکی از آن است که فردوسی ضمن بهرهگیری از منبعی مکتوب، به صورت التقاطی از منابع متعدّد در تدوین داستان اردشیر بابکان استفاده کرده است.
Abstract The enigma of sources and the methodology Ferdowsi employed to compose Shahnameh is one of the major challenges in Shahnameh scholarship. Based on the similarity of certain titles in the introduction remained by the Abu Mansouri Shahnameh, a group assumed that this book was the sole source used by Ferdowsi. However some believed that Ferdowsi along side it had utilized other sources. The main reason for this group of researchers is that since the only common main source used by Ferdowsi and Tha'alibi is Abu Mansouri's shahnameh and that some parts of Shahnameh such as Bizhan and Manizheh, and The seven trials of Rostam which were not appeared in Tha'alibi's work, Ghorarosyr it can be concluded that those parts were certainly borrowed from another source. Nevertheless the fact that Tha'alibi's use of the Shahnameh of Abu Mansouri is provable according to his own claim, due to the destruction of the Shahnameh of Abu Mansouri, it is difficult to determine which stories in particular were borrowed from this Shahnameh by Tha'alibi. Analysis of four narratives of the tale of Ardeshir Babakan from four texts and their comparison with the version of the Shahnameh of Ferdowsi indicates that Ferdowsi while drawing upon a written source, had used many other sources intermittently to compile the tale of Ardeshir Babakan.
-آیدنلو، سجّاد. (1383). «تأمّلاتی دربارۀ منابع و شیوۀ کار فردوسی»، نشریۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تبریز، دورة 47، شمارۀ 192، صص85-148.
-اصفهانی، حمزه بن حسن. (1360). تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیا، برلین: کاویانی.
- امیدسالار، محمود. (1376). «در دفاع از فردوسی»، ترجمۀ ابوالفضل خطیبی، نامۀ فرهنگستان، سال سوم، شمارة چهارم، پیاپی 12، صص 120-140.
- امیدسالار، محمود. (1377). «هفت خان رستم، بیژن و منیژه و نکاتی دربارۀ منابع فردوسی و شعر فردوسی»، ایرانشناسی، سال دهم، شمارۀ 3، صص 540-547.
-پریشروی، عبّاس. (1390). برابرنهاد شاهنامۀ فردوسی و غررالسّیر ثعالبی، تهران: بنیاد موقوفات دکتر افشار.
- ثعالبی، ابومنصور عبدالملک بن محمّد. (1368). غرر اخبار ملوکالفرس و سیرهم، ترجمۀ محمّد فضایلی، تهران: نقره.
- جعفریدهقی، محمود. (1384). «پرواز کیکاووس مقایسۀ گزارش دینکرد با شاهنامه»،
نامۀ پارسی، سال دهم، شمارۀ 1، صص 13-28.
- حیدری، حسین و محدّثه قاسمپور. (1391). «خویشاپیوندی در متون پهلوی و بازتاب آن در شاهنامه»، مجلّۀ زن در فرهنگ و هنر، دورۀ 4، شمارۀ 4، صص 107-124.
- خاتون آبادی، افسانه. (1392). کیخسرو آرمان شهر ایرانیان، تهران: جهان کتاب.
- خالقیمطلق، جلال. (1377). «در پیرامون منابع فردوسی»، ایرانشناسی، سال دهم، شمارۀ 3، صص 512-539.
- خطیبی، ابوالفضل. (1380). «جدلهای جدید دربارۀ شاهنامه از منظر ادبیات تطبیقی»،
نامۀ ایران باستان، سال اوّل، شمارۀ اول، صص25-37.
- خطیبی، ابوالفضل. (1381). «یکی نامه بود از گه باستان (جستاری در شناخت منبع شاهنامۀ فردوسی)»، نامۀ فرهنگستان، دورة پنجم، شمارة سوم، پیاپی 19، صص 54-73.
- دیویس، دیک. (1377). «مسألۀ منابع فردوسی»، ترجمۀ سعید هنرمند، ایرانشناسی،
سال دهم، شمارة 6، صص 92-110.
- روزن، بارون. (1382). «دربارۀ ترجمههای عربی خداینامه»، ترجمة محسن شجاعی،
نامۀ فرهنگستان، ضمیمة شمارۀ 15، صص25-52.
- شیبانیفر، رقیّه و دیگران. (1390). «ساختارشناسی تطبیقی داستان رستم و اسفندیار در نهایةالارب و شاهنامه»، جستارهای ادبی، سال 44، شمارۀ 173، صص 1-32.
- شیبانیفر، رقیّه و دیگران. (1391). «بررسی روایت دارا و اسکندر در گزارش ابنمقفّع و فردوسی»، جستارهای ادبی، سال 45، شمارۀ 76، صص 1-36.
- شیبانیفر، رقیّه. (1391). بازشناسی، تحقیق و ترجمۀ خداینامه به روایت ابنمقفّع از کتاب نهایةالارب فی اخبار الفرس و العرب، رسالۀ دکتری، دانشگاه فردوسی مشهد.
_||_