شوش و بیروت در آیینه نگرش اخوان ثالث و نزار قبانی
محورهای موضوعی : متون زبان و ادبیات فارسیماه نظری 1 , کبری اسدی 2 , منصوره بصیرپور 3
1 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی ،دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج ،کرج .ایران
2 - دانشجوی کارشناسی زبان وادبیات فارسی ،دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج ،کرج .ایران
3 - دانشجوی دکترا تخصصی زبان وادبیات فارسی ،دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج،کرج .ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
اهمیت زاد و بوم، توجه به منطقه ای تاریخی و اصولاً عنایت داشتن به سرزمینی که شاعر یا نویسنده در یکی از ابعاد زندگیاش از آن به نیکی یا بدی یاد میکند. موضوعی است که در طول تاریخ به آن توجه فراوان شده است. نزار قبانی شاعر نوپرداز عرب و اخوان ثالث از شاعران معاصر ایران، به بیروت و شوش، در نهایت عظمت، با چشمیاشکبار نگریسته اند. هر دو شاعر با زبانی گویا، آهنگین و لحنی آمیخته با تأسف و تحسر به دوران بسامان و آبادان و ویرانی این دو سرزمین پرداخته اند. مقایسه این دو اثر با تکیه بر نگرش و گزینش اخوان در شهر شوش و نزار قبانی در شهر بیروت و علت اهمیت این دو مکان در نظر آنان به وجه اشتراکات و دقیقههای ادبی در دو قصیده پرداخته ایم
The importance of home and birthplace and how regretfully or joyfully poets and writers think about them have always been the subject of consideration throughout history. Nizar Qabbani, the Arab innovator poet, and Akhavan Saless, the Iranian contemporary poet, have viewed Beirut and Susa respectively in a mournful and tearful tone recollecting their affluence and destruction in the past in their poems. This paper compares two odes of the poets to argue the importance of these two places in their depictions
_||_