«دیگری» در تذکرهالاولیاء عطار
محورهای موضوعی : عرفان اسلامی
1 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران،ایران. hajibaba@atu.ac.ir
کلید واژه: ادبیات عرفانی, عطار نیشابوری, Attar, Mystical literature, نقد ادبی, دیگری, literary criticism, the Other, تذکرهالاولیا, Tazkirat al-Awliya,
چکیده مقاله :
یکی از جنبههای مهم هر متن روایی، بررسی چگونگی حضور دیگر شخصیتها و عوامل تأثیرگذار در متن است که از آن به عنوان دیگری یادمیشود. مفهوم دیگری، مفهوم وسیعی است و شخصیتهای انسانی و عناصر غیرانسانی همچون طبیعت یا امور ماورایی را نیز دربرمیگیرد. تذکرهالاولیاء عطار از برجستهترین متون عرفانی است که در آن شرح حال عارفان و تجربیات و کرامات ایشان بیان شده است. با مطالعة این کتاب از منظر مفهوم دیگری متوجه میشویم که یک عارف در سیر و سلوک عارفانة خود با عوامل گوناگون در رویارویی و تقابل قرارمیگیرد و همین امر موجب تعالی وجودی و درک بهتر از من عارف میگردد. دیگری در این اثر به صورت خداوند، دیگر عارفان، مردم عادی، شیطان و نفس خود عارف، حیوانات و اشیا ظاهرشده است که هرکدام به گونهای خاص در پی آگاهیبخشی به عارف یا آگاه کردن دیگران از جایگاه وی است. براساس یافتههای این پژوهش اگرچه دیگری در تقابل با خود عارف قرارمیگیرد، شاهد هیچ گونه ستیزه میان عارف و دیگری نیستیم، بلکه تمامی این روابط تقابلی موجب آگاهی عارف از جایگاه خویش میگردد و دیگری کارکردی هدایتگر پیدامیکند. در مواردی که شخص عارف خود را در جایگاه برتری میپندارد، بلافاصله بر اثر حادثهای متوجه این غرور و خودبینی میشود و در این جا نیز دیگری کارکردی هدایتگرمییابد که موجب شناخت بیشتر عارف از خویشتن میشود.
One of the important aspects of studying any narrative text is the presence of other (non-main) influential characters and factors in the text, collectively referred to as the Other. The concept of the Other is broad and includes human characters and non-human elements such as nature or supernatural issues. Attar's Tazkirat al-Awliya is one of the most prominent mystical texts in which the biographies of mystics and their experiences and virtues are presented. Studying this book from the point of view of the concept of the Other, we realize that an āref (mystic) is confronted with various factors in his mystical journey, and this is what leads to the mystic's existential transcendence and a better understanding of his "self". In the book, the Other appears in the form of God, other mystics, ordinary people, Satan and the mystic's own ego, animals, and objects, each of which, in a special way, seeks to inform the mystic or inform others of his position. From this point of view, what we understand in the study of Tazkirat al-Awliya that although the Other stands in opposition to the mystic’s self, we do not witness any conflict between the mystic and the Other; rather, all these confrontational relationships make the mystic aware of his position, and the Other assumes a guiding function.
_||_