یکی از جنبههای مهم هر متن روایی، بررسی چگونگی حضور دیگر شخصیتها و عوامل تأثیرگذار در متن است که از آن به عنوان دیگری یادمیشود. مفهوم دیگری، مفهوم وسیعی است و شخصیتهای انسانی و عناصر غیرانسانی همچون طبیعت یا امور ماورایی را نیز دربرمیگیرد. تذکرهالاولیاء عطار از چکیده کامل
یکی از جنبههای مهم هر متن روایی، بررسی چگونگی حضور دیگر شخصیتها و عوامل تأثیرگذار در متن است که از آن به عنوان دیگری یادمیشود. مفهوم دیگری، مفهوم وسیعی است و شخصیتهای انسانی و عناصر غیرانسانی همچون طبیعت یا امور ماورایی را نیز دربرمیگیرد. تذکرهالاولیاء عطار از برجستهترین متون عرفانی است که در آن شرح حال عارفان و تجربیات و کرامات ایشان بیان شده است. با مطالعة این کتاب از منظر مفهوم دیگری متوجه میشویم که یک عارف در سیر و سلوک عارفانة خود با عوامل گوناگون در رویارویی و تقابل قرارمیگیرد و همین امر موجب تعالی وجودی و درک بهتر از من عارف میگردد. دیگری در این اثر به صورت خداوند، دیگر عارفان، مردم عادی، شیطان و نفس خود عارف، حیوانات و اشیا ظاهرشده است که هرکدام به گونهای خاص در پی آگاهیبخشی به عارف یا آگاه کردن دیگران از جایگاه وی است. براساس یافتههای این پژوهش اگرچه دیگری در تقابل با خود عارف قرارمیگیرد، شاهد هیچ گونه ستیزه میان عارف و دیگری نیستیم، بلکه تمامی این روابط تقابلی موجب آگاهی عارف از جایگاه خویش میگردد و دیگری کارکردی هدایتگر پیدامیکند. در مواردی که شخص عارف خود را در جایگاه برتری میپندارد، بلافاصله بر اثر حادثهای متوجه این غرور و خودبینی میشود و در این جا نیز دیگری کارکردی هدایتگرمییابد که موجب شناخت بیشتر عارف از خویشتن میشود.
پرونده مقاله
یکی از شیوههای بیانی که در آثار شاعران و نویسندگان دیده میشود، استفاده از آیرونی است. منظور از آیرونی کلام یا موقعیتی است که به موجب بروز ناسازگاری میان مخاطب و گوینده میشود. در این حالت گوینده مطلبی را بیان میکند یا موقعیتی را به نمایش میگذارد که برداشت مخاطب با آ چکیده کامل
یکی از شیوههای بیانی که در آثار شاعران و نویسندگان دیده میشود، استفاده از آیرونی است. منظور از آیرونی کلام یا موقعیتی است که به موجب بروز ناسازگاری میان مخاطب و گوینده میشود. در این حالت گوینده مطلبی را بیان میکند یا موقعیتی را به نمایش میگذارد که برداشت مخاطب با آنچه گوینده انتظاردارد، متفاوت است. در آیرونی با دو عنصر اساسی روبهرو هستیم: نخست عنصر معصومیت و دیگر عنصر خندهآور. معصومیت یا اعتماد بیخبرانه بیشتر به قربانی آیرونی برمیگردد که معمولاً به آیرونیست اعتماد میکند و قربانی فریبکاری یا وانمودکردن وی میشود. عنصر خندهآور ار دیگر ویژگیهای اساسی آیرونی است. در داستانهای آیرونیکال، شخصیتهای داستان به گونهای با هم مقایسه میشوند که موجب ایجاد طنز میشود. در این مقاله چگونگی استفاده مولانا از آیرونیهای موقعیت و نمایشی در مثنوی بررسی شدهاست. مولانا با بهرهگیری از آیرونی موقعیت و نمایشی سعی دارد تا مخاطب را در وضعیتی قراردهد که در عین آگاهی از آیرونیک بودن شرایط، با غافلگیر شدن، مفاهیم عمیق را بهتر درک کند. کلام آیرونیک این امکان را برای مولانا فراهم میکند تا در نقطۀ اوج داستان با پیش گرفتن روندی که مخاطب انتظار ندارد، ضربۀ نهایی را بر او واردکند و مولانا از این فرصت بهترین استفاده را میکند و به بیان مفاهیم عمیق عرفانی و تعلیمی خود میپردازد.
پرونده مقاله
زبان و ادب فارسی واحد سنندج
,
شماره2,سال
11
,
تابستان
1398
منطقالطیر عطار از منظومههای مهم عرفانی است که میتوان آن را بر اساس نظریهی منطق مکالمهای باختین و تبیین مفهوم دیگری مورد بررسی قرار داد. عطار در پی تبیین جایگاه مرغان به عنوان من و سیمرغ یا همان ذات الهی به عنوان دیگری است. حرکت مرغان به سوی سیم چکیده کامل
منطقالطیر عطار از منظومههای مهم عرفانی است که میتوان آن را بر اساس نظریهی منطق مکالمهای باختین و تبیین مفهوم دیگری مورد بررسی قرار داد. عطار در پی تبیین جایگاه مرغان به عنوان من و سیمرغ یا همان ذات الهی به عنوان دیگری است. حرکت مرغان به سوی سیمرغ حرکتی برای شناخت ارزش وجودی خود است که با پشت سر گذاشتن مراحل سیر و سلوک، درکی درست از هویت و جایگاه خود پیدا میکنند. از دیدگاه عرفانی، جهان چیزی جز جلوهای از ذات الهی نیست و از این رو اعتقاد به مفهوم دوگانهی من و دیگری در اندیشهی عرفانی، امری باطل است. مطابق با این دیدگاه منی وجود ندارد و اگر آدمی چنین تصور نادرستی دارد، به سبب وابستگیها و تعلقات پیرامونی است و آنچه سیر و سلوک نامیده میشود، در حقیقت راهی است برای رساندن آدمی به شناخت تازهای از خود و فهم این موضوع که خودی وجود ندارد و هرچه هست، اوست. با توجه به چنین اندیشهای به هیچ روی گفتوگویی میان من و دیگری شکل نمیگیرد و اصولاً دیدگاه عرفانی، دیدگاهی چندصدا به شمار نمیآید. آنچه در عرصهی عرفان وجود دارد و شخص عارف با سیر و سلوک خود در پی رسیدن به آن است، نفی من و متجلی ساختن خداوند است و این همان چیزی است که در عرفان توحید نامیده میشود.
پرونده مقاله
چگونگی اقتباس از آثار ادبی یکی از موضوعات مهم در حوزهی مطالعات سینمایی است و نظریات گوناگونی در این زمینه پدید آمده است. آنچه در بیشتر این مباحث میبینیم، پرداختن به موضوع اقتباس از منظر سینماست، درحالیکه در مطالعات ادبی، پرداختن به موضوع اقتباس از منظر ادبیات دا چکیده کامل
چگونگی اقتباس از آثار ادبی یکی از موضوعات مهم در حوزهی مطالعات سینمایی است و نظریات گوناگونی در این زمینه پدید آمده است. آنچه در بیشتر این مباحث میبینیم، پرداختن به موضوع اقتباس از منظر سینماست، درحالیکه در مطالعات ادبی، پرداختن به موضوع اقتباس از منظر ادبیات دارای اهمیت است. نکته دیگر آن است که نظریات مطرحشده در حوزهی اقتباس، بر اساس فیلمهای خارجیشکل گرفته است و گاهی در تطبیق میان آن نظریات و آنچه در سینمای ایران رخداده است، تمایزاتی دیده میشود و لازم است نظریهای بومی در این حوزه ارائه گردد. در پژوهش حاضر، اقتباس در سینمای ایران از دو منظر متن تصویری (فیلم سینمایی) و متن نوشتاری (داستان) بررسیشده است و بر اساس اقتباسهای صورت گرفته، نظریهای تازه ارائه گردیده است. با بررسی فیلمهای اقتباسی سینمای ایران میتوان گفت اقتباس دارای دو رویکرد اصلی است: رویکرد نخست، اقتباس بر اساس منبع ادبی و رویکرد دیگر اقتباس بر اساس عناصر داستانی است. در روش نخست، حضور عناصر سازندهی متن نوشتاری در ساخت فیلم سینمایی از اهمیت ویژهای برخوردار است، درحالیکه در روش دوم، آنچه مهم است، نظر فیلمساز در ساخت اثر است. در این رویکرد، فیلمساز مضمون کلی متن نوشتاری را در فیلم مورداستفاده قرار میدهد و به دیگر عناصر سازندهی متن داستانی میتواند توجه زیادی نکند یا آنها را بر اساس نظر خود تغییر دهد.
پرونده مقاله
پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی
,
شماره38,سال
10
,
زمستان
1398
در مواجهه با متن ادبی میتوان به شیوههای گوناگونی به تحلیل و شرح آن پرداخت و ابعاد معنایی متن را آشکار نمود. هرچند استفاده از نظریههای ادبی در تحلیل متن، افق معنایی تازهای به روی خواننده میگشاید و موجب پویایی فرایند خوانش و قرائت متن میشود، هیچیک از نظریههای ادبی چکیده کامل
در مواجهه با متن ادبی میتوان به شیوههای گوناگونی به تحلیل و شرح آن پرداخت و ابعاد معنایی متن را آشکار نمود. هرچند استفاده از نظریههای ادبی در تحلیل متن، افق معنایی تازهای به روی خواننده میگشاید و موجب پویایی فرایند خوانش و قرائت متن میشود، هیچیک از نظریههای ادبی بهتنهایی نمیتواند نگاهی کلنگر و جامع به همه ابعاد متن داشته باشد و خواننده را به فهمی حداکثری از متن برساند؛ ازاینرو لازم است برای رسیدن به فهمی حداکثری از متن، الگویی خاص ارائه کرد تا بتواند ابعاد گوناگون متن را آشکار نماید. آنچه در این پژوهش موردبررسی قرارگرفته است، خوانش غزلی از مولانا جلالالدین با مطلع خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد / خبرت هست که دی گم شد و تابستان شد براساس این الگوست. در این غزل شاهد روایت مولانا از رخ دادن حادثهای هستیم که موجب شادمانی فراوانی برای او شده است. با بررسی اطلاعاتی که از زندگانی مولانا در دست داریم، میدانیم دو حادثه مهم در زندگانی مولانا میتواند موجب پیدایی چنین سطحی از شادمانی در وجود او شده باشد؛ نخستین حادثه مرتبط با بازگشت شمس تبریزی از دمشق است و حادثه دیگر مرتبط به بازگشت دوباره حسامالدین چلبی به مجلس بحث و درس مولاناست. با بررسی سطوح گوناگون این غزل و همچنین ارتباط میان واژگان و محتوای ابیات این غزل با ابیات مثنوی میتوان چنین نتیجه گرفت که این غزل مرتبط با بازگشت دوباره حسامالدین و ازسرگیری سرایش مثنوی است.
پرونده مقاله
توجه به کنشها و ویژگیهای اخلاقی شاهان اساطیری یکی از موضوعات مهم مطرح در شاهنامه و متون تاریخی است. پدیدآورندگان این متون کوشیدهاند پادشاهان را الگوهای برتر رفتاری معرفی کنند تا بتوانند از این طریق اندکی از تندی رفتار حاکمان روزگار خویش بکاهند و ایشان را بهگونهای چکیده کامل
توجه به کنشها و ویژگیهای اخلاقی شاهان اساطیری یکی از موضوعات مهم مطرح در شاهنامه و متون تاریخی است. پدیدآورندگان این متون کوشیدهاند پادشاهان را الگوهای برتر رفتاری معرفی کنند تا بتوانند از این طریق اندکی از تندی رفتار حاکمان روزگار خویش بکاهند و ایشان را بهگونهای غیرمستقیم آموزش دهند؛ یا با بیان شباهت میان رفتار ایشان و پادشاهان اساطیری، جایگاه والایی برای حاکمان روزگار خود پدید آورند و از مزایای بیشتری بهرهمند شوند. با بررسی متنهای تاریخی میبینیم که تاریخنگاران، روزگاران گذشته را دورانی مطلوب و بهدور از هرگونه زشتی و ناروایی پنداشتهاند؛ ازاینرو درپی ارائة الگویی مثالی و تقلیدپذیر از اخلاق و رفتار پادشاهان اساطیری برآمدهاند؛ الگویی که اگر دیگر حاکمان از آن پیروی کنند، جامعهای آرمانی شکل میگیرد. در این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی، بخش اساطیری شاهنامه و برخی متون تاریخی بررسی میشود که به زندگی شاهان اساطیری پرداختهاند. بیشتر مطالبی که در این آثار دربارة پادشاهان اساطیری و رفتار ایشان بیان شده است، مربوطبه رفتار مهربانانة ایشان با زیردستان و تأکید ویژه بر عدالتگستری و جلوگیری از ستم بر مردمان است. توجه به دینداری پادشاهان و نقش ایشان در هدایت مردمان بهسوی جامعهای آرمانی نیز اهمیت بارزی در این متون دارد؛ جامعهای که در آن از ظلم و ستم خبری نیست و مردم در آرامش و آسایش به سر میبرند.
پرونده مقاله
با پیدایی انقلاب مشروطه و طرح مفاهیم جدید در حوزۀ فرهنگی و اجتماعی، پرداختن به مسائل تعلیمی مرتبط به زنان نیز مورد توجه قرار گرفت. از اواخر عصر قاجار شاهد انتشار نشریاتی هستیم که بهصورت اختصاصی به موضوعات مربوط به آنان پرداختهاند. در پژوهش حاضر با تأکید بر نخستین نشری چکیده کامل
با پیدایی انقلاب مشروطه و طرح مفاهیم جدید در حوزۀ فرهنگی و اجتماعی، پرداختن به مسائل تعلیمی مرتبط به زنان نیز مورد توجه قرار گرفت. از اواخر عصر قاجار شاهد انتشار نشریاتی هستیم که بهصورت اختصاصی به موضوعات مربوط به آنان پرداختهاند. در پژوهش حاضر با تأکید بر نخستین نشریات تخصصی زنان که در اواخر دورۀ قاجار با مدیریت بانوان ایرانی انتشار یافته، مباحث و موضوعات تعلیمی و تربیتی بررسی شده است. این نشریات با بهرهگیری از شیوههای گوناگون، بهویژه استفاده از آموزههای ادب تعلیمی و گونههای ادبی همچون شعر و داستان و نمایشنامه، در پی تربیت نسل جدید دختران ایرانی بودند که همسو با تحولات پدیدآمده در جامعۀ آن روز ایران است. آنچه در وهلۀ اول برای نویسندگان این نشریات اهمیت داشته، تشویق بانوان به علمآموزی و کسب دانش است. در این دسته از نشریات به هیچ روی دیدگاههای برتریجویانۀ زنانه دیده نمیشود و شاید بتوان گفت همچنان نوعی نگاه مردسالار در این مطالب دیده میشود. مضامین تعلیمی بهکاررفته در این نشریات با توجه به مسائل موجود در جامعۀ آن روزگار، بهعنوان گامهایی ارزشمند در راستای احیای حقوق زنان در جامعۀ ایران به شمار میآید.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد