بررسی تفاوت محتوایی غزل عارفانه عطار و مولانا با غزل عرفانگرایانه سعدی و حافظ
محورهای موضوعی : عرفان اسلامیعلیاکبر بزی 1 , احمدرضا کیخای فرزانه 2 , مصطفی سالاری 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.نویسنده مسئول: keikhafarzaneh@lihu.usb.as .ir
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
کلید واژه: سعدی, حافظ, عطار, مولانا, Hafez, Attar, Mystical ghazal, Mewlana, Sa’adi, غزل عارفانه, غزل عرفان گرایانه, Quasi- Mystical Ghazal,
چکیده مقاله :
حرکتی که در حوزه شعر عارفانه در قرن پنجم با سنایی آغازشد با عطار و مولوی به کمال رسید و با سعدی و حافظ قوام یافت. عطار نیشابوری در قالب غزل مفاهیم عالی عرفانی را مطرح کرد. غزل عرفانی از طریق دیوان عطار به شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی و حافظ رسید. اما بایدگفت که اندیشه های عطار و مولوی از عرفان آن ها سرچشمه می گیرد که با اندیشه های عرفان گرایانه سعدی و حافظ دارای تفاوتی محتوایی است. لذا هدف این مقاله تفاوت محتوایی غزل عارفانه عطار و مولانا با غزل عرفان گرایانه سعدی و حافظ می باشد که با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی می گردد. در این مقاله شعری را که زبان عاشقانه را کاملاً در خدمت محتوای آسمانی و محض و نظری قرارداده است همچون عطار و مولانا، عارفانه نامیده و شعری را که زبان عاشقانه را به گونه ای به کارگرفته که جنبه ای از اندیشه ها در آن صبغه عرفانی و جنبه های دیگر آن در خدمت تفکرات مجازی ، کلامی ، اجتماعی ، این جهانی و یا مخلوط بشری و فرابشری است را عرفان گرایانه می نامیم. در غزلیات سعدی و حافظ عشق و لوازم آن هم به معنی مجازی و معمول و بشری با زبان عاشقانه و هم عشق مقید و مخصوص و عرفانی محض باز هم با همان زبان عاشقانه بیان شده و حتی زبان تصوف و عرفان و اصطلاحات عرفانی را چه بسا در خدمت عشق مجازی و معمول قرارداده اند و از آن استفاده ابزاری کرده اند و یا دو گونه معشوق آسمانی و زمینی را با هم و هم زمان و در کنار هم آورده اند.
The mystical poetry of Attar and Mewlana is the mystical poetry of the present, as they have told their experiences, and discoveries in the language of poetry, But Sa’adi's and Hafiz's mystical poetry is based on what they have learned, and they have composed poems with mystical themes. On the other hand, love is a phenomenon: it transforms all the emotions and currents of the lover, and makes him a new character; it takes over her, and it takes on a variety of effects to suit each individual. Love in the philosophical and logical sense is indefinable. Attar, Mewlana, Hafiz and Sa’adi are the best poets who have spoken about love. In their poems, they have used "certain interpretations" that signify their passion for love. The spirit of Attar's love is suffering, and the spirit of Mewlana's love is joy and passion and hope. Hafiz combines the two worlds of human and spiritual love, and in every lover's manifestation, Sa’adi seeks to know its creator. Considering the importance of the issue of love, this article: Love and its themes are examined in Divan of these great poets.
_||_