فهرست مقالات احمدرضا کیخای فرزانه


  • مقاله

    1 - بررسی تفاوت محتوایی غزل عارفانه عطار و مولانا با غزل عرفان‌گرایانه سعدی و حافظ
    عرفان اسلامی , شماره 1 , سال 19 , بهار 1401
    حرکتی که در حوزه شعر عارفانه در قرن پنجم با سنایی آغازشد با عطار و مولوی به کمال رسید و با سعدی و حافظ قوام یافت. عطار نیشابوری در قالب غزل مفاهیم عالی عرفانی را مطرح کرد. غزل عرفانی از طریق دیوان عطار به شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی و حافظ رسید. اما بایدگفت که اندیشه ه چکیده کامل
    حرکتی که در حوزه شعر عارفانه در قرن پنجم با سنایی آغازشد با عطار و مولوی به کمال رسید و با سعدی و حافظ قوام یافت. عطار نیشابوری در قالب غزل مفاهیم عالی عرفانی را مطرح کرد. غزل عرفانی از طریق دیوان عطار به شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی و حافظ رسید. اما بایدگفت که اندیشه های عطار و مولوی از عرفان آن ها سرچشمه می گیرد که با اندیشه های عرفان گرایانه سعدی و حافظ دارای تفاوتی محتوایی است. لذا هدف این مقاله تفاوت محتوایی غزل عارفانه عطار و مولانا با غزل عرفان گرایانه سعدی و حافظ می باشد که با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی می گردد. در این مقاله شعری را که زبان عاشقانه را کاملاً در خدمت محتوای آسمانی و محض و نظری قرارداده است همچون عطار و مولانا، عارفانه نامیده و شعری را که زبان عاشقانه را به گونه ای به کارگرفته که جنبه ای از اندیشه ها در آن صبغه عرفانی و جنبه های دیگر آن در خدمت تفکرات مجازی ، کلامی ، اجتماعی ، این جهانی و یا مخلوط بشری و فرابشری است را عرفان گرایانه می نامیم. در غزلیات سعدی و حافظ عشق و لوازم آن هم به معنی مجازی و معمول و بشری با زبان عاشقانه و هم عشق مقید و مخصوص و عرفانی محض باز هم با همان زبان عاشقانه بیان شده و حتی زبان تصوف و عرفان و اصطلاحات عرفانی را چه بسا در خدمت عشق مجازی و معمول قرارداده اند و از آن استفاده ابزاری کرده اند و یا دو گونه معشوق آسمانی و زمینی را با هم و هم زمان و در کنار هم آورده اند. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - مقایسه مفهوم عشق در غزلیّات عطّار، مولوی، سعدی و حافظ
    بهارستان سخن , شماره 5 , سال 18 , زمستان 1400
    چکیده عشق پدیده‌ای است که تمام احساسات و جریانات درونی عاشق را متحوّل و شخصیّت جدیدی از وی می‌سازد؛ هدایت او را بر عهده می‌گیرد و به تناسب هر فرد جلوه‌های گوناگونی به خود می‌گیرد. عطّار، مولانا، سعدی و حافظ بهترین شاعرانی هستند که در اوصاف عشق سخن گفته‌اند. اینان در اش چکیده کامل
    چکیده عشق پدیده‌ای است که تمام احساسات و جریانات درونی عاشق را متحوّل و شخصیّت جدیدی از وی می‌سازد؛ هدایت او را بر عهده می‌گیرد و به تناسب هر فرد جلوه‌های گوناگونی به خود می‌گیرد. عطّار، مولانا، سعدی و حافظ بهترین شاعرانی هستند که در اوصاف عشق سخن گفته‌اند. اینان در اشعار خود از تعبیرات خاصّی بهره برده‌اند که نشان از ذوق عاشقانه آن‌ها دارد. با توجّه به اهمّیّت مسأله عشق، این پژوهش با رویکرد توصیفی– تحلیلی، به بررسی عشق و مضامین آن در غزلیات این چهار شاعر بزرگ پرداخته است. براساس نتایج، از جمله نقطه نظرات مشترک بین این چهار شاعر می‌توان نمونه‌های زیر را بیان نمود. از نظر همة آن‌ها همانگونه که معشوق ازلی و ابدی است، عشق نیز آغاز و انجامی ندارد. جهان جلوة معشوق حقیقی است، عشق پدیده‌ای غیرقابل وصف و بی‌شرح و بیان بوده و بر عقل برتری دارد. در زمینة تفاوت دیدگاه‌های این چهار شاعر در مورد عشق نیز این نتیجه حاصل شد که: عطّار و مولانا فقط یک معشوق دارند و آن هم خالق یکتاست که تمام غزلیّات عاشقانه آنان در مورد اوست. امّا در غزل حافظ چهرة متفاوتی از معشوق مشاهده می‌شود؛ گاهی الهی است، زمانی جسمانی و گاهی نیز اجتماعی می‌باشد. معشوق سعدی نیز زیبا است، امّا به او اعتنایی ندارد. پرونده مقاله