Effects of Different Modes of Spacing on Iranian EFL Learners' Lexical Knowledge Development: Proficiency Levels in Focus
محورهای موضوعی : Applied LinguisticsMehrdad Mohebi 1 , Omid Tabatabaei 2 , Hadi Salehi 3 , Melor Yunus 4
1 - PhD Candidate, Najafabad Branch, Islamic Azad University, Najafabad, Iran
2 - Associate Professor, Najafabad Branch, Islamic Azad University, Najafabad, Iran
3 - Assistant Professor of Teaching, Najafabad Branch, Islamic Azad University, Najafabad, Iran
4 - Faculty of Education, UKM, Malaysia
کلید واژه: Spacing Instruction, Lexical Development, EFL Proficiency Level, Massed Instruction,
چکیده مقاله :
این مطالعه به بررسی تأثیر فاصله گذاری بر توسعه واژگانی با تمرکز بر سطح مهارت زبان آموزان ایرانی پرداخته است. شرکت کنندگان 120 زبان آموز انگلیسی 22 تا 26 ساله بودند که در چندین موسسه انگلیسی در اصفهان مشغول به تحصیل بودند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از سه آزمون استفاده شد. ابتدا از OQPT برای قرار دادن زبان آموزان با توانایی های زبانی مشابه در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شد. بر اساس نتایج OQPT، هر گروه به دو زیر گروه شامل 30 یادگیرنده با مهارت بالا و 30 زبانآموز با مهارت پایین تقسیم شدند. سپس پیش آزمونی برای ارزیابی دانش واژگان زبان آموزان EFL انجام شد. فراگیران در هر دو گروه کنترل و آزمایش واژگان یکسان اما به روش های متفاوت دریافت کردند. به گروههای آزمایشی کلمات جدید از طریق آموزش فاصله داده شد، در حالی که گروههای کنترل از طریق آموزش انبوه دریافت کردند. کلاس های فاصله گذاری هفته ای یک بار در هفت هفته و کلاس های انبوه در یک جلسه در هفته هشتم برگزار می شد. در طول پس آزمون، محقق یک آزمون پیشرفت طراحی کرد و پس از درمان آن را اجرا کرد. نتایج به منظور تعیین میزان بهبود واژگان شرکت کنندگان مقایسه و تجزیه و تحلیل شد. یافتههای این پژوهش نشان داد که استفاده از آموزشهای فاصلهدار باعث میشود که فراگیران با مهارت بالا بهطور معنیداری بر زبانآموزان کمتسلط برتری داشته باشند. از آنجایی که فاصله گذاری به طور گسترده ای به عنوان تأثیر مثبت بر یادگیری و حافظه بلند مدت شناخته شده است (Cepeda et al., 2006)، بنابراین می توان آن را برای توسعه دهندگان برنامه درسی و طراحان برنامه درسی در تصمیم گیری برای قرار دادن واژگان جدید در یک دوره مفید یافت. یا یک کتاب
این مطالعه به بررسی تأثیر فاصلهگذاری بر گسترش دانش واژگانی، با تمرکز بر سطح مهارت زبانآموزان ایرانی پرداخته است. شرکتکنندگان 120 زبانآموز انگلیسی 22 تا 26 ساله بودند که در چندین موسسه آموزش زبان انگلیسی در اصفهان مشغول به تحصیل بودند. برای جمعآوری دادههای مورد نیاز از سه آزمون استفاده شد. ابتدا از OQPT برای قرار دادن زبان آموزان با تواناییهای زبانی مشابه در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شد. بر اساس نتایج OQPT، هر گروه به دو زیر گروه شامل 30 زبانآموز با مهارت بالا و 30 زبانآموز با مهارت پایین تقسیم شدند. سپس یک پیش آزمون برای ارزیابی دانش واژگان زبان آموزان انجام شد. در هر دو گروه کنترل و آزمایش واژگان یکسان اما به روشهای متفاوت تدریس شد. کلمات جدید به گروه آزمایش، به روش فاصلهگذاری، و به گروه کنترل از طریق آموزش فشرده ارائه شد. کلاسهای فاصلهگذاری طی هفت هفته، هفتهای یک بار و کلاسهای انبوه طی یک جلسه در هفته هشتم برگزار شد. پس از رویه آزمایش، به منظور تعیین میزان بهبود دانش واژگان شرکتکنندگان، نتایج پس آزمون، طی یک آزمون پیشرفت، مقایسه شد. یافتههای این پژوهش نشان داد، آموزشهای فاصلهدار باعث میشود که فراگیران دارای مهارت زبانی بالا بر زبانآموزان با مهارت کم برتری داشته باشند. از آنجا که تأثیر مثبت فاصلهگذاری بر یادگیری و حافظه بلند مدت اکثرا پذیرفته شده است بنابراین میتوان آنرا برای مولفان و طراحان برنامه درسی در تصمیمگیری برای قرار دادن واژگان جدید در یک کتاب مفید یافت.