مدلیابی اهمالکاری تحصیلی، براساس طرحوارههای ناسازگار و ویژگیهای شخصیتی با میانجیگری تنظیم هیجانی و خودتعیینگری در دانشآموزان
محورهای موضوعی : فصلنامه تعالی مشاوره و روان درمانیزهرا محتشمی 1 , حجت الله مرادی 2 , حسین بیگدلی 3 , فرشته افکاری 4
1 - دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد شمال تهران ، تهران ، ایران
2 - دانشیار ، گروه روانشناسی ، دانشگاه امام حسین ، تهران ، ایران
3 - استادیار ، گروه روانشناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تهران شرقی ، ایران
4 - استادیار، گروه علوم تربیتی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: شخصیت, اهمالکاری تحصیلی, تنظیم هیجانی, خودتعیینگری, طرحواره ناسازگار,
چکیده مقاله :
هدف: اهمال کاری تحصیلی بیانگر تأخیر در فعالیت های تحصیلی است که می تواند عمدی، اتفاقی و یا عادتی بوده و با عوامل متعددی مرتبط باشد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اهمالکاری تحصیلی بر اساس طرحوارههای ناسازگار و ویژگی های شخصیتی با میانجی گری تنظیم هیجانی و خودتعیینگری در دانشآموزان انجام شد.روش: روش پژوهش توصیف از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال 99-1398 تشکیل داد. 350 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و پرسشنامههای اهمالکاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984)، طرحوارههای ناسازگار یانگ )1998)، ویژگیهای شخصیتی مککری و کاستا (1985)، تنظیم هیجانی گراس و جان (2003) و خودتعیین گری گاردیا، دسی و ریان (2000) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافتهها: براساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی روابط علّی بین متغیرهای مذکور، از برازش قابل قبولی برخوردار بود. به طور کلی، در مدل پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان دادند که طرحوارههای ناسازگار و ویژگی های شخصیتی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق تنظیم هیجانی و خودتعیینگری در دختران دانش آموز با اهمالکاری تحصیلی رابطه دارند. همچنین، نتایج نشان داد که رابطه بین تنظیم هیجانی و خودتعیینگری با اهمالکاری تحصیلی در دختران دانش آموز منفی و معنادار است. نتیجه گیری: توصیه می شود روانشناسان تربیتی و مشاوران تحصیلی برای کاهش اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان برنامه آموزشی مناسبی را تدوین کرده و راهکارهای بهبود طرحواره های ناسازگار، ویژگی های شخصیتی، تنظیم هیجان و خودتعیین گری را به آنان آموزش دهند.
Objective: Academic procrastination indicates a delay in academic activities that can be intentional, accidental or habitual and is related to several factors. The aim of this study was to predict academic procrastination based on maladaptive schemas and personality traits mediated by emotional regulation and self-determination in students.Methodology: The research method was descriptive-correlational. The statistical population of the study consisted of all female high school students in Tehran in 2009-2010. 350 students were selected by purposive sampling method and Solomon and Rothblom 1984 academic procrastination questionnaire, maladaptive schemas (Young, 1998), personality traits (McCurry and Costa, 1985), emotional regulation (Gross and John, 2003) and self-determination (Guardia, Desi and Ryan, 2000). Data were analyzed using structural equation modeling.Results: Based on the results of this study, the proposed model of causal relationships between the mentioned variables had an acceptable fit. In general, in the proposed research model, the results showed that maladaptive schemas and personality traits both directly and indirectly through emotional regulation and self-determination in female students with procrastination. They have an educational relationship. Also, the results showed that the relationship between emotional regulation and self-determination with academic procrastination in female students is negative and significant.Conclusion: It is recommended that educational psychologists and academic counselors develop a suitable educational program to reduce academic procrastination in students and teach them strategies to improve maladaptive schemas, personality traits, emotion regulation and self-determination.
_||_