-
مقاله
1 - بررسی جامعه شناختی تغییرات معنای زندگی مردان سالمند (مورد مطالعه: مردان سالمند منطقه 21 تهران، محله تهرانسر غربی، فاز دو)تغییرات اجتماعی - فرهنگی , شماره 2 , سال 17 , تابستان 1399پژوهش حاضر با توجه به رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، به بررسی عوامل معنا بخش در زندگی سالمندان می پردازد. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه عمیق و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری با 21 نفر از سالمندان 68 تا 81 ساله منطقه 21(تهرانسر) تهران، به دست آمد چکیده کاملپژوهش حاضر با توجه به رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، به بررسی عوامل معنا بخش در زندگی سالمندان می پردازد. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه عمیق و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری با 21 نفر از سالمندان 68 تا 81 ساله منطقه 21(تهرانسر) تهران، به دست آمد و اطلاعات بدست آمده از مصاحبه ها کدگذاری(باز و محوری) شده و مفاهیم و مقولات بدست آمده تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها با استفاده از روش نظریه زمینه محور شامل 10 مقوله است. مقوله محوری این پژوهش واگرایی است که بطور کلی تمامی مقولات دیگر را تحت پوشش قرار می داد. بر اساس مقوله هسته ای دو مورد از یافته های تحقیق، همگرایی و واگرایی می باشد که مهمترین دستاورد پژوهش نقش واگرایی(خانوادگی و اجتماعی) در بی معنایی زندگی و نیز نقش همدلی(خانوادگی و اجتماعی)، در معناداری زندگی می باشد. عواملی چون سلامتی یا بیماری، وضعیت اقتصادی و تقدیر گرایی سالمندان نیز، زمینه ساز به حساب می آیند که بیانگر رویکرد آنها به زندگی می باشد. در آخر نظریه بنیانی بدست آمده در قالب مدل پارادایمی ناسازگاری زناشویی و واگرایی با همسر به عنوان محوری ترین عامل بی معنایی در زندگی مردان سالمند، ارائه گردیده شد. پرونده مقاله -
مقاله
2 - شناسایی و تحلیل ساختاری پیشرانهای حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران با استفاده از رویکرد تحلیل تأثیر متقابلدوماهنامه علمی - پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی , شماره 1 , سال 13 , تابستان 1401مقدمه و هدف: اداره نظامهای آموزشی در اواخر قرن بیستم دچار تحولی اساسی شد و عواملی مانند پیشرفتهای فناوری اطلاعات، اقتصاد دانشبنیان و جهانیشدن باعث شدند که گرایش به الگوی مطلوب اداره سازمان، شدت بیشتری پیدا کند. حکمرانی خوب یکی از این رهیافتهاست چکیده کاملمقدمه و هدف: اداره نظامهای آموزشی در اواخر قرن بیستم دچار تحولی اساسی شد و عواملی مانند پیشرفتهای فناوری اطلاعات، اقتصاد دانشبنیان و جهانیشدن باعث شدند که گرایش به الگوی مطلوب اداره سازمان، شدت بیشتری پیدا کند. حکمرانی خوب یکی از این رهیافتهاست که تصور میشود راهحل مناسبی برای حل مسائل پیچیده سازمانهای آموزشی قرن بیست و یکم میباشد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی پیشرانهای حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران با استفاده از رویکرد تحلیل تأثیر متقابل، که از روشهای رایج در آیندهپژوهی است، بود. روش شناسی پژوهش: جامعه پژوهش اندیشمندان و خبرگان حوزه تعلیم و تربیت بودند که به شیوه هدفمند و با استفاده از الگوی موارد مطلوب، 21 نفر برای مشارکت در پژوهش انتخاب شدند. در این فرایند براساس مطالعات پیشین ملی و بینالمللی، پیشرانهای حکمرانیخوب در قالب 6 حوزه اصلی و 30 عامل استخراج و با استفاده از تکنیک دلفی، به 18عامل به نام پیشرانهای حکمرانیخوب در آموزش و پرورش تلخیص شدند. براساس لیست خروجی دلفی، ماتریس نهایی اثرات متقابل تشکیل گردید و پس از نمرهدهی مجدد مشارکتکنندگان، با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: بر اساس نتایج پژوهش، نحوه چینش پراکندگی متغیرها در نمودار تأثیرگذاری- تأثیرپذیری، نشاندهنده ناپایداری نظام آموزشی جهت تحقق حکمرانی خوب است. نتایج پژوهش نشان داد که اعتماد اجتماعی کلیدیترین عامل ایجاد حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران است. هم چنین براساس نتایج، هشت عامل اعتماد اجتماعی، قوانین شفاف، پایبندی به قواعد دموکراتیک، مدیریت فناوری اطلاعات، مشارکت جمعی، نظارت ذینفعان بر مدارس، نفوذ شبکههای مجازی و اعطای حق انتخاب به ذی نفعان، به نام پیشرانهای کلیدی حکمرانیخوب در آموزش و پرورش معرفی شدند. بحث و نتیجهگیری: عوامل هشتگانه در اثرات مستقیم و اثرات غیر مستقیم دارای بیشترین میزان تأثیرگذاری بودند. به عبارتی با ایجاد و استفاده بهینه از این عوامل، میتوان امیدوار بود حکمرانی خوب در آموزش و پرورش اجرا و نهادینه شود. پرونده مقاله -
مقاله
3 - مطالعه ی روابط بین اثربخشی سازمانی ادراک شده، اعتماد معلم به همکاران و گشودگی جوّ مدرسه با شکل گیری رفتار شهروندی سازمانی مدیران و معلمان در مدارسدوماهنامه علمی - پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی , شماره 1 , سال 9 , تابستان 1397چکیده
هدف از اجرای پژوهش حاضر، تبیین روابط بین مؤلفههای اثربخشی سازمانی ادراک شده ، اعتماد معلم به همکاران و گشودگی جوّ مدرسه با رفتار شهروندی سازمانی و توضیح چرایی تأثیرگذاری و عدم تأثیرگذاری هر یک از این مؤلفهها بر شکلگیری، رشد و گسترش رفتار شهروندی سازمانی م چکیده کاملچکیده
هدف از اجرای پژوهش حاضر، تبیین روابط بین مؤلفههای اثربخشی سازمانی ادراک شده ، اعتماد معلم به همکاران و گشودگی جوّ مدرسه با رفتار شهروندی سازمانی و توضیح چرایی تأثیرگذاری و عدم تأثیرگذاری هر یک از این مؤلفهها بر شکلگیری، رشد و گسترش رفتار شهروندی سازمانی مدیران و معلمان در مدارس ابتدایی و متوسطه شهر اهواز میباشد. در همین راستا، از روش پژوهش آمیخته (کمیوکیفی) استفاده شده است. جامعهی آماری این پژوهش را کلیهی معلمان و مدیران مدارس دو مقطع ابتدایی و متوسطه شهر اهواز تشکیل میدهند. به اقتضای روش پژوهش ترکیبی، در بخش کمی به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و با استفاده از جدول مورگان تعداد 256 نفر انتخاب شدهاند. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تا زمانی که به سؤالات پژوهش پاسخ داده شد و اشباع نظری به دست آمد، فرآیند نمونهگیری ادامه یافت. دادهها در بخش کمی با استفاده از دو مقیاس رفتار شهروندی سازمانی و مؤلفههای تأثیرگذار بر شکلگیری آن در مدارس دیپائولا، تارتر و هوی (2005) به ترتیب با ضرایب پایایی 84/0 و 89/0 و در بخش کیفی با اجرای مصاحبه نیمهساختمند جمعآوری گردیدهاند. برای تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کمی از تحلیل رگرسیون و در بخش کیفی، روش تحلیل محتوای استقرایی به کار رفته است. در بخش کمی، نتایج نشاندهنده تأثیرگذاری مؤلفهی اثربخشی سازمانی ادراک شده و عدم تأثیرگذاری مؤلفههای اعتماد معلم به همکاران و گشودگی جوّ مدرسه بر شکلگیری رفتار شهروندی سازمانی مدیران و معلمان مدارس مورد مطالعه میباشد. در پیگیری نتایج در بخش کیفی، دلایل تأثیرگذاری و عدم تأثیرگذاری هر یک از مؤلفهها تبیین شده است. پرونده مقاله -
مقاله
4 - مدرسه خودگردان: سازوکاری نو برای متناسب سازی مدرسه با جامعه دانش محوردوماهنامه علمی - پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی , شماره 1 , سال 15 , بهار 1403مقدمه و هدف: مدرسه به عنوان مجری سیاستهای آموزشی هر کشور یک سازمان اجتماعی است که سیاستگذاری برای چگونگی ادراه آن، تبلور رابطه دولت با نظام آموزشی است. در این خصوص از یک طرف انتظار میرود مدارس امروزی متناسب با جامعه دانشمحور فعالیت کنند و از طرفی دیگر، اداره متمرکز م چکیده کاملمقدمه و هدف: مدرسه به عنوان مجری سیاستهای آموزشی هر کشور یک سازمان اجتماعی است که سیاستگذاری برای چگونگی ادراه آن، تبلور رابطه دولت با نظام آموزشی است. در این خصوص از یک طرف انتظار میرود مدارس امروزی متناسب با جامعه دانشمحور فعالیت کنند و از طرفی دیگر، اداره متمرکز مدارس، یکی از موانع مهم تحقق این رسالت به شمار میرود. بر اساس دیدگاههای نو به نظر میرسد خودگردانی بهعنوان رویکردی میانه میتواند گره متناسب سازی مدارس با جامعه دانشمحور را حل نماید. لذا هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه مولفههای خودگردانی مدرسه با شکل گیری مدرسه متناسب با جامعه دانش محور بود.
روش شناسی پژوهش: در این مطالعه توصیفی 315 نفر از جامعه 1376 نفری معلمان شهر آبادان به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شدند. از آنجا که مدارس ایران به شش شکل متفاوت شامل مدارس دولتی، شاهد، هیئت امنایی، تیزهوشان، غیرانتفاعی و نمونه دولتی و با سطوح متفاوت خودگردانی اداره میشوند، نمونهها از معلمان شاغل در همه طبقات و متناسب با حجم آنها انتخاب شد. برای جمعآوری دادهها از دو پرسشنامه محقق ساخته که اولی میزان خودگردانی مدرسه و دومی میزان تناسب با جامعه دانشمحور را اندازهگیری میکردند، استفاده شد. برای تحلیل دادهها از فنون آمار توصیفی، آزمون Z و آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین مولفههای خودگردانی مدرسه شامل: استقلال، کنترل و چشمانداز- و ویژگیهای هفتگانه مدرسه متناسب با جامعه دانش محور رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نمره سازه خودگردانی مدارس بر حسب نوع و شیوه اداره آنها متفاوت است ولی تفاوت معنی داری نیست و از نظر تناسب با جامعه دانشمحور نیز بین انواع مدارس تفاوتهای معنی داری وجود ندارد.
بحث و نتیجهگیری: برای متناسب سازی مدارس با الزامات زیست در قرن بیستویکم لازم است در واگذاری استقلال به مدارس و مدیران آنها، تغییر در شیوههای کنترل مدرسه و تدوین چشمانداز باز برای مدارس تحول اساسی ایجاد شود. بیتوجهی به این مولفهها منجر به ناهماهنگی مدرسه با جامعه دانشمحور خواهد شد. پرونده مقاله