فهرست مقالات وحید آقاسی بروجنی


  • مقاله

    1 - عوامل موثر ارتقاء فرهنگ‌کار برای زنان سرپرست‌خانوار بر اساس تحلیل ساختاری-تفسیری
    علوم اجتماعی , مقالات زودآیند
    با توجه به تغییرات سریع جهانی در قرن حاضر، توسعه ی اجتماعی به عنوان یکی از دستاوردهای تغییرات فرهنگی جوامع در عرصه های مختلف همچون صنعت، اقتصاد و ... بوده است و زنان نیز به عنوان بخشی از یک جامعه می‌توانند نقش مهمی در اشتغال در یک جامعه داشته باشند. هدف این پژوهش طراحی چکیده کامل
    با توجه به تغییرات سریع جهانی در قرن حاضر، توسعه ی اجتماعی به عنوان یکی از دستاوردهای تغییرات فرهنگی جوامع در عرصه های مختلف همچون صنعت، اقتصاد و ... بوده است و زنان نیز به عنوان بخشی از یک جامعه می‌توانند نقش مهمی در اشتغال در یک جامعه داشته باشند. هدف این پژوهش طراحی مدل تحلیل ساختاری- تفسیری (ISM) عوامل موثر ارتقاء فرهنگ کار برای زنان سرپرست خانوار می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل 12 نفر از متخصصان مدیریت فرهنگی می باشند که از بین دانشیاران دانشگاه از طریق نمونه گیری همگن انتخاب شدند. روش این پژوهش به صورت ترکیبی مبتنی بر روش کیفی و کمی می باشد. در بخش کیفی ابتدا بر اساس روش ارزیابی انتقادی (CASP) مرتبط ترین تحقیقات مربوط به موضوع فرهنگ کار دسته بندی و بر اساس روش امتیاز فراوانی در تحقیقات انتخاب شده، 18 عامل موثر بر ارتقا فرهنگ کار زنان بی سرپرست در قالب 5 مولفه فرعی مشخص گردیدند و مورد تحلیل دلفی قرار گرفتند. سپس در بخش کمی ابتدا شاخص های تایید شده کد گذاری و بر اساس ماتریس متقابل بین مشارکت کنندگان (12 نفر نخبه) تحقیق توزیع گردید و با تشکیل ماتریس مخروطی، مدل ساختاری-تفسیری طراحی گردید. نتایج پژوهش نشان داد، مدل طراحی شده شامل 11 سطح می باشد که مهمترین و تاثیر گذارترین عامل فرهنگ کار برای زنان بی سرپرست، اصلاح قانون کار به عنوان شاخص مولفه فرعی هنجارهای فرهنگی می باشد و کم اثرترین شاخص بر ارتقای فرهنگ کار، آگاهی بخشی به عنوان یکی از شاخص های مولفه فرعی آموزه های رسانه ای می باشد. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - عوامل موثر ارتقاء فرهنگ‌کار برای زنان سرپرست‌خانوار بر اساس تحلیل ساختاری-تفسیری
    علوم اجتماعی , شماره 2 , سال 13 , تابستان 1398
    با توجه به تغییرات سریع جهانی در قرن حاضر، توسعه ی اجتماعی به عنوان یکی از دستاوردهای تغییرات فرهنگی جوامع در عرصه های مختلف همچون صنعت، اقتصاد و ... بوده است و زنان نیز به عنوان بخشی از یک جامعه می‌توانند نقش مهمی در اشتغال در یک جامعه داشته باشند. هدف این پژوهش طراحی چکیده کامل
    با توجه به تغییرات سریع جهانی در قرن حاضر، توسعه ی اجتماعی به عنوان یکی از دستاوردهای تغییرات فرهنگی جوامع در عرصه های مختلف همچون صنعت، اقتصاد و ... بوده است و زنان نیز به عنوان بخشی از یک جامعه می‌توانند نقش مهمی در اشتغال در یک جامعه داشته باشند. هدف این پژوهش طراحی مدل تحلیل ساختاری- تفسیری (ISM) عوامل موثر ارتقاء فرهنگ کار برای زنان سرپرست خانوار می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل 12 نفر از متخصصان مدیریت فرهنگی می باشند که از بین دانشیاران دانشگاه از طریق نمونه گیری همگن انتخاب شدند. روش این پژوهش به صورت ترکیبی مبتنی بر روش کیفی و کمی می باشد. در بخش کیفی ابتدا بر اساس روش ارزیابی انتقادی (CASP) مرتبط ترین تحقیقات مربوط به موضوع فرهنگ کار دسته بندی و بر اساس روش امتیاز فراوانی در تحقیقات انتخاب شده، 18 عامل موثر بر ارتقا فرهنگ کار زنان بی سرپرست در قالب 5 مولفه فرعی مشخص گردیدند و مورد تحلیل دلفی قرار گرفتند. سپس در بخش کمی ابتدا شاخص های تایید شده کد گذاری و بر اساس ماتریس متقابل بین مشارکت کنندگان (12 نفر نخبه) تحقیق توزیع گردید و با تشکیل ماتریس مخروطی، مدل ساختاری-تفسیری طراحی گردید. نتایج پژوهش نشان داد، مدل طراحی شده شامل 11 سطح می باشد که مهمترین و تاثیر گذارترین عامل فرهنگ کار برای زنان بی سرپرست، اصلاح قانون کار به عنوان شاخص مولفه فرعی هنجارهای فرهنگی می باشد و کم اثرترین شاخص بر ارتقای فرهنگ کار، آگاهی بخشی به عنوان یکی از شاخص های مولفه فرعی آموزه های رسانه ای می باشد. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - شناسایی مؤثرترین عوامل اثرگذار بر ارتقاء فرهنگ‌کار برای زنان سرپرست‌ خانوار با استفاده از تکینک (DEMATEL)
    فصلنامه زن و جامعه , شماره 2 , سال 10 , تابستان 1398
    هدف این پژوهش، شناسایی مؤثرترین عوامل اثرگذار بر ارتقاء فرهنگ‌کار برای زنان سرپرست‌خانوار با استفاده از تکینک (DEMATEL) است. روش پژوهش ترکیبی کیفی و کمی می‌باشد، بدین صورت که ابتدا از طریق روش ارزیابی انتقادی به عنوان یکی از روش‌های تحقیق کیفی متغیرهای مربوط به فره چکیده کامل
    هدف این پژوهش، شناسایی مؤثرترین عوامل اثرگذار بر ارتقاء فرهنگ‌کار برای زنان سرپرست‌خانوار با استفاده از تکینک (DEMATEL) است. روش پژوهش ترکیبی کیفی و کمی می‌باشد، بدین صورت که ابتدا از طریق روش ارزیابی انتقادی به عنوان یکی از روش‌های تحقیق کیفی متغیرهای مربوط به فرهنگ‌کار شناسایی شدند و سپس از طریق روش تحقیق کمی و تکنیک (DEMATEL) علل ارتقای فرهنگ‌کار اولویت‌بندی گردیدند. جامعه‌ی آماری پژوهش شامل 10 نفر از متخصصان مدیریت فرهنگی می‌باشد که از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد از مجموع ۳۸ مقاله بررسی شده، ۱۱ مقاله پس از ارزیابی انتقادی امتیاز بالاتر از ۳۰ را کسب نمودند و براساس آن‌ها مؤلفه‌های پژوهش براساس بالاترین میزان فراوانی شامل ۳ مولفه فرعی و ۱۸ شاخص تعیین گردیدند.  هم­چنین نتایج در بخش کمی براساس تحلیل (DEMATEL) نشان داد، از میان سه مؤلفه­ی اصلی ارتقای فرهنگ‌کار زنان سرپرست‌خانوار، سیاست‌گذاری شغلی به عنوان اولویت اول، ارزش‌های فرهنگی اولویت دوم و مهارت‌های فردی به عنوان اولویت سوم شناسایی شدند. هم­چنین به منظور تعیین اولویت در مورد هریک از شاخص‌های مربوط به مؤلفه‌های فرعی پژوهش نیز از تحلیل (DEMATEL) استفاده شد، که نتایج مربوط نشان داد، در مؤلفه­ی مربوط به سیاست‌گذاری‌های شغلی از میان ۶ شاخص مربوط، شاخص حامیان، بالاترین اثربخشی را در سیاست‌گذاری‌های شغلی دارد. در مورد مؤلفه­ی هنجارهای فرهنگی، از میان ۵ شاخص مربوط، اصلاح قوانین‌کار، بالاترین اثربخشی را در هنجارهای فرهنگی دارد و در نهایت مشخص گردید از میان ۶ شاخص مربوط به مهارت‌های فردی، شاخص تحصیلات بالاترین میزان تأثیرگذاری را در مهارت‌های فردی ایفا می‌کند. پرونده مقاله