منتقدان بسیاری از جمله مکتب پاریس به بررسی ساختارها و فرمهای روایی و بررسی عناصر و قوانین ترکیب آنها پرداختهاند. از جمله میتوان الگوی گریماس را نام برد که با ابداع نظام مبتنی بر نمایش شکلوارهای برای روایت، طرحی بر پایۀ چگونگی روابط بین واحدها، پیشنهاد میکند. معنا چکیده کامل
منتقدان بسیاری از جمله مکتب پاریس به بررسی ساختارها و فرمهای روایی و بررسی عناصر و قوانین ترکیب آنها پرداختهاند. از جمله میتوان الگوی گریماس را نام برد که با ابداع نظام مبتنی بر نمایش شکلوارهای برای روایت، طرحی بر پایۀ چگونگی روابط بین واحدها، پیشنهاد میکند. معناشناسان مکتب پاریس و گریماس معتقدند واقعیت، همواره گریزنده است و عوامل بیرونی دخیل در پدید آمدن روایت و ریشههای واقعی آن همواره مبهماند. لذا روایت گونهای شبیهسازی از واقعیت است. در این نوشتار که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای صورت گرفته؛ با بررسی تطبیقی قطعههای ابن یمین و آثار آرش آذرپیک براساس الگوی کنشی گریماس درصدد پاسخ به این پرسش است که چه نوع رابطهای (تقلیدگرا، احیاءگرا، ابداعگرا، بدعتگرا، فراگرایی) بین آثار این دو برقرار است. در واقع هدف این پژوهش بررسی میزان انطباق و درک هر چه بهتر نسبت به قطعههای ابن یمین و آرش آذرپیک و شناخت الگوی گریماس است و نتیجه میگیرد که ساختار روایی قطعههای آرش آذرپیک نسبت به ابنیمین ابداعگرایانه است.
پرونده مقاله
دنیای اعداد در اساسیترین وجه خود دنیایی بسیار شگفتانگیز است. عدد اولین و مشخصترین نماد علم بهشمار میرود، به جامة آمار درمیآید و به هر بحثی سندیت میبخشد. اَعمال چهارگانه را به خود میپذیرد و قلب کوچکترین ذرات نوترونی را نشان میدهد. ساختن بزرگترین بناهای جهان همیشه از چکیده کامل
دنیای اعداد در اساسیترین وجه خود دنیایی بسیار شگفتانگیز است. عدد اولین و مشخصترین نماد علم بهشمار میرود، به جامة آمار درمیآید و به هر بحثی سندیت میبخشد. اَعمال چهارگانه را به خود میپذیرد و قلب کوچکترین ذرات نوترونی را نشان میدهد. ساختن بزرگترین بناهای جهان همیشه از یک عدد کوچک و یک محاسبة ساده شروع میشود و همین عدد است که بالا و پایین شده، جذر و کسر میگیرد و مسیر رسیدن موشکی تا سطح کرة ماه را مشخص میکند. ازطرفی همین عدد منطقی و منظم که پایة جهان فیزیکیست بهراحتی میتواند در دنیای اسطورهها بتازد، رنگ قصه بهخود بگیرد و مفاهیم گستردة کهنالگویی را در خود جای دهد. در مبحث کهنالگویی برای اعداد قدرت و نشانهای خاص قائل هستند که میتوان با آن بر زندگی بشر و کل کائنات تاثیر گذارْد. اعداد از پرکاربردترین انگارههای کهنالگویی هستند. در این مقاله بهبررسی و تطبیق اعداد در سعادتنامة نظامالدیناسترآبادی و ساقینامةظهوریترشیزی میپردازیم. بهنظر میرسد، استرآبادی و ترشیزی شناخت عمیق و دقیقی از کهنالگوی اعداد داشته و آنها را با استفاده از عنصرخیال در آثار خود بهکار بردهاند. نگاه هر دو در مفاهیم کاربردی اعداد بههم شبیه بوده و از آن در اشعار خود و بهویژه در ابیات مذهبی استفاده کردهاند. اعداد با معانی نمادین مشابه ولی با بسامد متفاوت در هر دو دیوان آمده است. این پژوهش به روش توصیفیتحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و دیجیتالی انجام شدهاست.
پرونده مقاله
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
شماره2,سال
14
,
تابستان
1401
نوشتار حاضر تلاشی برای یافتن کهنالگوی صورمثالی در سعادتنامۀ استرآبادی و ساقینامۀ ترشیزی است. کهنالگوها، روان و اندیشۀ جمعی هستند که در هر مکان و زمان، پدید میآیند و به دلیل فراوانی تجربیات انسانی، تعداد کهنالگوها دقیقا مشخص نیست. کهنالگوها بیانگر حالات روانی خاص چکیده کامل
نوشتار حاضر تلاشی برای یافتن کهنالگوی صورمثالی در سعادتنامۀ استرآبادی و ساقینامۀ ترشیزی است. کهنالگوها، روان و اندیشۀ جمعی هستند که در هر مکان و زمان، پدید میآیند و به دلیل فراوانی تجربیات انسانی، تعداد کهنالگوها دقیقا مشخص نیست. کهنالگوها بیانگر حالات روانی خاصی از انسان هستند، میتوان با تأویل و تفسیر آنها در اشعار، به ویژگیهای خاص روانی و جهانبینی شاعران دست یافت. از نمونههای صورمثالیِ فردیتیابی یونگی، میتوان مادرمثالی، آنیما- آنیموس، سایه، پرسونا و خود را نام برد. یونگ این مفاهیم را اجزای ساختاری موروثی روان بشر میداند. حرکت از من به سوی خود مستلزم انکشاف لایه های مختلف ناخودآگاهی است که به آن میپردازیم. ساقینامه و سعادتنامه از جمله آثاری هستند که تحقیقات کافی درمورد آنها صورت نگرفته و بسیاری از موضوعات آنها پنهان مانده است. با استخراج کهن الگوی صورمثالی این دو اثر، میتوان کمک شایانی به تفسیر ابیات نمود. ما صورمثالی در دو دیوان شعری را مورد ارزیابی قرار داده و بر آنیم تا به سوالهای مطرح شده پاسخ دهیم: استرآبادی و ترشیزی از تمام مفاهیم کهنالگوی صورمثالی در آثار مورد بحث، استفاده کردهاند؟ و کدام یک از مفاهیم صورمثالی دراشعار استرآبادی و ترشیزی بیشترین و کمترین بسامد را دارد. نهایتا این نتیجه بهدست آمد که هر دو شاعر از تمام مفاهیم کهنالگوی مثالی در اثر خود استفاده کردهاند. سایه و آنیما در سعادتنامه و ساقینامه بیشترین بسامد و آنیموس در هر دو اثر کمترین بسامد را دارد. این پژوهش به روش کتابخانهای و به شیوۀ تحلیلیتوصیفی انجام میگردد.
پرونده مقاله
زبان و ادب فارسی واحد سنندج
,
شماره1,سال
14
,
بهار
1401
اعداد یکی از مهمترین انواع کهنالگوها هستند و از زمانهای بسیار دور از جمله دغدغههای ذهنی بشر بوده و همواره در طول تاریخ پرداختن به این موضوع که اعداد فراتر از مفهوم کمّی خود، ارزش کیفی و معانی نهفتة بسیاری در خود دارند؛ زمینهساز مطالعات و نظریهپردازیهای فراوانی در چکیده کامل
اعداد یکی از مهمترین انواع کهنالگوها هستند و از زمانهای بسیار دور از جمله دغدغههای ذهنی بشر بوده و همواره در طول تاریخ پرداختن به این موضوع که اعداد فراتر از مفهوم کمّی خود، ارزش کیفی و معانی نهفتة بسیاری در خود دارند؛ زمینهساز مطالعات و نظریهپردازیهای فراوانی در علوم مختلف بوده است. در واقع کنار گذاشتن اعداد از زندگی روزمره ممکن نیست. اعداد هم مانند زمان و مکان مفهومی کاملا اساطیری داشته و بهعنوان یکی از مهمترین انگارههای کهنالگویی مفاهیم نهفتة بسیاری در خود دارند که بیانگر حالات و اندیشههای روانی، جهانبینی و دنیای پیرامون صاحبان اثر هستند. در این مقاله به بررسی و تطبیق برخی اعداد در سعادتنامة نظامالدیناسترآبادی و ساقینامةظهوریترشیزی میپردازیم. بهنظر میرسد استرآبادی و ترشیزی شناخت عمیق و دقیقی از کهنالگوی اعداد داشته و آنها را با استفاده از عنصرخیال در آثار خود بهکار بردهاند. نگاه هر دو در مفاهیم کاربردی اعداد بههم شبیه بوده و از آن در اشعار خود و بهویژه در ابیات مذهبی استفاده کردهاند. اعداد با معانی نمادین مشابه ولی با بسامد متفاوت در هر دو دیوان آمده و بسامد استفاده از آنها در سعادتنامه بیشتر از ساقینامه میباشد. این پژوهش به روش توصیفیتحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و دیجیتالی انجام شدهاست.
پرونده مقاله
زبان و ادب فارسی واحد سنندج
,
شماره1,سال
15
,
بهار
1402
یکی از نظریههایی که در عصر حاضر در مضامین ادبی مورد کشف و بررسی قرار میگیرد نظریة کهنالگویی یونگ است. کهنالگوها، گنجینهای از روان و اندیشة جمعی هستند که در هرکجا و هر زمان، فارغ از سنّت پدید میآیند و بهدلیل فراوان بودن تجربیات انسانی نمیتوان تعداد کهنالگوها را چکیده کامل
یکی از نظریههایی که در عصر حاضر در مضامین ادبی مورد کشف و بررسی قرار میگیرد نظریة کهنالگویی یونگ است. کهنالگوها، گنجینهای از روان و اندیشة جمعی هستند که در هرکجا و هر زمان، فارغ از سنّت پدید میآیند و بهدلیل فراوان بودن تجربیات انسانی نمیتوان تعداد کهنالگوها را مشخص کرد. یونگ این مفاهیم را اجزای ساختاری موروثی روان بشر دانسته و حرکت از من بهسوی خود را مستلزم انکشاف لایههای مختلف ناخودآگاه فرد میداند. یکی از مباحث مهم انگارههای کهنالگویی اشخاص هستند که در ساقینامةظهوری ترشیزی و سعادتنامةاسترآبادی بسیار دیده میشود اما به دلیل ناشناخته بودن این دو اثر پژوهشهای کافی در مورد آنها صورت نگرفته و بسیاری از زوایای ارزشمند آنها پنهان مانده است. در این جستار میخواهیم با بررسی این مولفه در آثار مذکور، به تفسیر ابیات آنها کمک نموده و به این سوالات پاسخ دهیم که ظهوری و استرآبادی چه شناختی نسبت به انگارة اشخاص کهنالگویی دارند و بسامد هر یک از انگارهها در ساقینامه و سعادتنامه چگونه است. بهنظر میرسد با وجود عدم شناخت دانش کهنالگویی به معنای نوین، ظهوری و استرآبادی شناخت عمیق و دقیقی از انگارههای کهنالگویی داشته و آنها را با استفاده از عنصر خیال در آثار خود بهطور ویژهای بهکار بردهاند. همچنین در این دو اثر انگارههای اشخاص مذهبی- ملی بر سایر انواع برتری داشته و انگارة جوینده فقط مختص شاعر است که جستوجو کرده و در نهایت به عرفان رسیده است. نتیجة مطرح شده به روش کتابخانهای به شیوة تحلیلی- توصیفی در نتیجه بیان شده است.
پرونده مقاله
از مفاهیم شناور و مورد اختلاف در فرهنگ ایرانی، مفهوم عقل است که دایرة معنایی وسیع و گاه متناقضی دارد ازاینرو نحلههای فکری مختلف برداشتهای متفاوتی از آن ارائه کردهاند. در این میان سنایی ازجمله کسانی است که در یکی از مشهورترین مجموعههای ادب پارسی به نام حدیقه الحقیقه چکیده کامل
از مفاهیم شناور و مورد اختلاف در فرهنگ ایرانی، مفهوم عقل است که دایرة معنایی وسیع و گاه متناقضی دارد ازاینرو نحلههای فکری مختلف برداشتهای متفاوتی از آن ارائه کردهاند. در این میان سنایی ازجمله کسانی است که در یکی از مشهورترین مجموعههای ادب پارسی به نام حدیقه الحقیقه مفهوم عقل را موردتوجه قرار داده است. وی با اینکه در جایجای حدیقهالحقیقه، ابیاتی در وصف عقل و دفاع از آن آورده؛ چون ساختار ذهنش با منطق عقلانی همسو نیست؛ محصول کارش با عقل، مباینت یافته است. عقل نزد سنایی در مجموع، عقل دینی است و تا حد زیادی از جنبههای مادی فاصله میگیرد. این نوشتار که با روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانهای صورت گرفته بر آن است تا با استفاده از نظریة هرمنوتیک شلایر ماخر مفهوم عقل را در مجموعة حدیقه الحقیقه موردبررسی قرار دهد.
پرونده مقاله
نقد کهنالگویی از رویکردهای جدید نقد ادبی است که بر اساس آرای روانشناس معروف سوئیسی کارل گوستاو یونگ بنا شده است. در این نوع نقد به مطالعه و بررسی کهنالگوهای اثر پرداخته و نشان میدهند که چگونه ذهن شاعر و نویسنده، این آرکیتایپها را که محصول تجربههای مکرر بشر است و چکیده کامل
نقد کهنالگویی از رویکردهای جدید نقد ادبی است که بر اساس آرای روانشناس معروف سوئیسی کارل گوستاو یونگ بنا شده است. در این نوع نقد به مطالعه و بررسی کهنالگوهای اثر پرداخته و نشان میدهند که چگونه ذهن شاعر و نویسنده، این آرکیتایپها را که محصول تجربههای مکرر بشر است و در ناخوداگاه جمعی او به ودیعه گذاشته شده جذب و آنها را به شیوهای سمبلیک و تمثیلی به نمایش گذاشته است. این مقاله تلاش میکند با محور قراردادن انگارة شخصیت به جستوجوی بعضی از انواع آن در سعادتنامه و ساقینامه پرداخته و نشان دهد که چگونه شاعران توانایی چون استرآبادی و ظهوری توانستهاند در بیان و اندیشة والای خود از این کهنالگو بهره گرفتهاند و از این منظر به تفسیر ابیات آنها پرداخته و به این سوال پاسخ دهد که آیا شناختی نسبت به انگارة اشخاص داشتهاند یا سهوا در آثارشان استفاده شده و بسامد هر یک از انگارهها در ساقینامه و سعادتنامه چگونه است. بهنظر میرسد با وجود عدم شناخت دانش کهنالگویی به معنای نوین، ظهوری و استرآبادی شناخت عمیق و دقیقی از انگارههای کهنالگویی داشته و آنها را با استفاده از عنصر خیال در آثار خود بهطور ویژهای بهکار بردهاند. همچنین در این دو اثر انگارههای اشخاص مذهبی ـ ملی بر سایر انواع برتری داشته و انگارة جوینده فقط مختص شاعر است که جستجو کرده و در نهایت به عرفان رسیده است. نتیجة پژوهش حاضر به روش کتابخانهای به شیوة تحلیلی ـ توصیفی انجام شده است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد