فهرست مقالات علی اصغر حلبی


  • مقاله

    1 - تحليل العلاقات التناصية بين منازل السائرين وكتاب البیاض و السواد بناءً على نظرية جيرار جينيت
    فصلیة دراسات الادب المعاصر , شماره 4 , سال 15 , بهار 1402
    التناص هو إنتاج نص من خلال التفاعل مع نصوص أسلافه أو معاصريه ، وتتم مشاركة تلك النصوص في النص المطلوب بشكل صريح ، غير صريح وضمني من نص إلى آخر. يُعد جيرار جينيه من أبرز الباحثين في مجال التناص ، حيث يركز معظم دراساته على طبيعة الخطاب السردي. تمت كتابة هذه المقالة بطريقة چکیده کامل
    التناص هو إنتاج نص من خلال التفاعل مع نصوص أسلافه أو معاصريه ، وتتم مشاركة تلك النصوص في النص المطلوب بشكل صريح ، غير صريح وضمني من نص إلى آخر. يُعد جيرار جينيه من أبرز الباحثين في مجال التناص ، حيث يركز معظم دراساته على طبيعة الخطاب السردي. تمت كتابة هذه المقالة بطريقة وصفية وتحليلية باستخدام المصادر المكتبية. و قد درس التناص في كتابي "منازل السائرين" و "البياض و السواد" ، والذَين كلاهما باللغة العربية وقد ترجما إلى اللغة الفارسية. تم تقييم منازل السائرين على أنها ما بعد النص وكتاب البياض والسواد كنص مسبق ، وتم تحديد مشاركة نص البياض والسواد في نص منازل السائرين بشكل صريح وغير صريح و ضمني بإلقاء نظرة خاصة على عقلية جيرار جينيت. تشير الأبحاث التي أجريت إلى تأثر خواجة عبد الله الأنصاري بكتاب البياض والسواد السيرجاني. لا يُرى التناص الصريح في هذا العمل ، والتناص الغيرصريح له تواتر أقل من التناص الضمني ، وبشكل عام ، تقتصر القواسم المشتركة المفاهيمية لمنازل السائرين على البياض و السواد . پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - عرفان در شخصیت و آثار مولانا و اکهارت
    مطالعات نقد ادبی , شماره 1 , سال 17 , زمستان 1401
    مولانا جلال الدین محمد بلخی و مایستر اکهارت مانند هر اندیشمند دیگری در بنای جهان بینی خود به دنبال معرفت هستی و وجود بودند و به امری الهی روی آوردند. دو عارف نامور در تاریخ که محیط فرهنگی و مذهبی خاص و متفاوتی داشته و در یک عصر یعنی قرن هفتم هجری یا سیزدهم میلادی زندگ چکیده کامل
    مولانا جلال الدین محمد بلخی و مایستر اکهارت مانند هر اندیشمند دیگری در بنای جهان بینی خود به دنبال معرفت هستی و وجود بودند و به امری الهی روی آوردند. دو عارف نامور در تاریخ که محیط فرهنگی و مذهبی خاص و متفاوتی داشته و در یک عصر یعنی قرن هفتم هجری یا سیزدهم میلادی زندگی می کرده اند. این دو در یک زیر ساخت فرهنگی و مذهبی عام شریک هستند به این معنا که از یک حقیقت کلی و برتر یعنی خدا، سخن گفته اند و هریک تجارب عرفانی عظیمی دارند. نظر به اینکه تجربه های عارفانة هر عارفی امری کاملا شخصی است و انسان های عادی به تجربة ایشان راه ندارند از راه تعبیرات زبانی و در قالب کلام، گفتار و نوشتار، به طور نسبی قادرند که تجربیات خویش را بدون درنظرگرفتن عواملی نظیر زمان، مکان و زبان به نوع بشر منتقل سازند و پر واضح است که تنها راه ارتباطی با عُرفا بررسی آثار و مکتوبات ایشان است. در این پژوهش که مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب‌خانه‌ای تدوین شده؛ ابتدا اشاره ای مختصر به مفهوم عرفان داشته و سپس به بررسی تأثیر این مفهوم در شخصیّت و آثار مولانا و اکهارت می پردازد. پرونده مقاله