غازاننامه اثر نورالدین محمد نوری اژدری، شاهنامه ای است که در سده هشتم هجری و به فرمان سلطان اویس جلایری سروده شده است. در این مقاله ضمن بررسی بازتاب اندیشه ها و انگاره های ایرانی و اسلامی در غازاننامه به طور ویژه چگونگی بازنمایی مفهوم پادشاه اسلام در این شاهنام چکیده کامل
غازاننامه اثر نورالدین محمد نوری اژدری، شاهنامه ای است که در سده هشتم هجری و به فرمان سلطان اویس جلایری سروده شده است. در این مقاله ضمن بررسی بازتاب اندیشه ها و انگاره های ایرانی و اسلامی در غازاننامه به طور ویژه چگونگی بازنمایی مفهوم پادشاه اسلام در این شاهنامه منظوم تبیین شده است. غازاننامه همانند دیگر شاهنامههای منظوم عصر ایلخانان، در قالب حماسه، بنمایههای اندیشه سیاسی ایرانشهری را حفظ کرده و با برجسته کردن جهتگیری دینی غازان و الگوپذیری اویس از وی، کارآمدی و ضرورت تداوم وحدت دین و دولت را در پرتو همنوایی پادشاهی و مسلمانی تشریح کردهاست. در این حماسه تاریخی غازان بهمثابه مجاهد و غازی اسلام معرفی شده؛ از همین روی به رغم آنکه اندیشه تداوم مفهوم ایران در غازاننامه، به روشنی قابل ردیابی است، اما در نظرگاه نوری اژدری غازان خان و اویس جلایری در وهله نخست پادشاه اسلام و سپس پادشاه ایران اند.
پرونده مقاله
بدون شک یکی از قاریان و مفسران کلام الهی که از جایگاه ویژهای در بین قاریان و مفسران قرآن برخوردار است زید بن علی(ع) است. آثار بجا مانده از ایشان نشانگر آن است که وی تألیفات زیادی در این خصوص داشته و لقب "حلیف القرآن" درباره او نشاندهنده پیوند ثابت وی با قرآن است. ایشا چکیده کامل
بدون شک یکی از قاریان و مفسران کلام الهی که از جایگاه ویژهای در بین قاریان و مفسران قرآن برخوردار است زید بن علی(ع) است. آثار بجا مانده از ایشان نشانگر آن است که وی تألیفات زیادی در این خصوص داشته و لقب "حلیف القرآن" درباره او نشاندهنده پیوند ثابت وی با قرآن است. ایشان همچنین دارای قرائتی مشهوری بوده که بعضی از بزرگان آن را در کتابی مستقل جمع آوری نمودهاند. قیام زید که نشأتگرفته از آیات قرآن بوده، نخستین قیامی است که از سوی خاندان علی(ع) بعد از واقعه کربلا در سرزمینهای اسلامی، بر ضد امویان صورت گرفته است. سادات حسنی و سادات حسینی نیز با الهام از این قیام علیه امویان و عباسیان دست به شورش و اعتراض زدند. لذا این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی در صدد است ابتدا چگونگی قیام زید بن علی(ع) با استفاده از آموزههای قرآنی را مشخص و سپس تأثیر این قیام را بر روند گسترش تشیع بیان نماید.
پرونده مقاله
یکی از علومی که تأثیر عمیقی بر باستانشناسی، تاریخ، انسانشناسی و مردمشناسی، دارد و نسبشناسی را با فرصتها، زمینهها یا چالشهای جدی مواجه میسازد، ژنتیک است. دانش ژنتیک و کشف DNA آغاز تحولی بزرگ در زمینههای علوم زیستی و علوم مرتبط است.مقاله رویکردها و فرصتهای پیشر چکیده کامل
یکی از علومی که تأثیر عمیقی بر باستانشناسی، تاریخ، انسانشناسی و مردمشناسی، دارد و نسبشناسی را با فرصتها، زمینهها یا چالشهای جدی مواجه میسازد، ژنتیک است. دانش ژنتیک و کشف DNA آغاز تحولی بزرگ در زمینههای علوم زیستی و علوم مرتبط است.مقاله رویکردها و فرصتهای پیشروی نسبشناسی در مواجهه با ژنتیک را مورد ارزیابی قرار میدهد، با طرح این مسأله که ژنتیک چه میزان میتواند در تحقیقات نسبشناسی راهگشا و سودمند باشد. استفاده از روشهای تجربی آزمایشگاهی تعیین هویت مانند DNA کروموزوم y و میتوکندری در تعیین اصل و نسب با شیوههای نوین در شناخت هویتهای مبتنی بر نیاشناسی با تکمیل و تصحیح دادهها برای فهم بهتر تاریخ ما را یاری رساند و یا جابجاییهای جوامع را دقیقتر نشان دهد. دستاورد تحقیق حاکی از آن است در آینده ژنتیک میتواند در این زمینه بکار آید و مناسبات نوینی در فهم دقیق تاریخ با اتکا به دانش نسبشناسایی درتمدن اسلامی شکل میگیرد. کلید واژهها: ژنتیک، نسبشناسی، کروموزومY، دی. ان. ای(DNA)، باستانشناسی
پرونده مقاله
تاریخنگاران هر عصری در پرتو بینش و روش خود و تحت تأثیر فضای گفتمانی، برداشتهای تاریخی خود و از جمله جایگاه و کارکرد حکومتها را ارائه کردهاند. در همین جهت، دینوری نیز حسب مقتضیات تاریخی و رهیافت تاریخنگاری خاص خود به مشروعیت فرمانروایان ساسانی پرداخته است. دینوری در پرداختن به تاریخ ایران و اسلام، اهتمام ویژه ای به تاریخ ایران داشته است، به نحوی که میتوان گفت تاریخ اسلام را در ذیل تاریخ ایران بررسی کرده است. به ویژه، تاریخ ساسانیان را مفصلتر از دیگر عمومینگاران آورده و سلوک شاهان ساسانی راگستردهتر روایت نموده است. تا جایی که ماهیت مناسبات جامعه و حکومت و میزان پذیرش صاحبان قدرت از سوی مردم و یا همانا مشروعیت سیاسی فرمانروایان از گزارشهای او قابل استنباط است. به نظر میرسد دینوری با در نظر داشتن مؤلفههای مطرح در اندیشه سیاسی ایرانشهری به نوع سلوک فرمانروایان پرداخته و حسب میزان پایبندی آنها به عدالت و امنیت، مشروعیت آنها را لحاظ کرده است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و طرح این پرسش اساسی که: اهتمام دینوری به دادگری و نیکروشی فرمانروایان ساسانی در تبیین مشروعیت سیاسی حاکمان این سلسله چه تاثیری داشت؟ به تبیین دیدگاه وی پرداخته است. دستاورد تحقیق حاکی از این است که دینوری با رویکردی کارکردگرایانه، در بستر فرهنگ سیاسی ایران و مولفه های عدالت، امنیت، نیکروشی و نفی بد روشی، به مشروعیت سیاسی شاهان ساسانی پرداختهاست.