پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی
,
شماره49,سال
13
,
پاییز
1401
آرای یاکوبسن(1896- 1982) و مقاله های تأثیرگذار او در راستای تحلیل منش شعری و شاعرانگی زبان منجر به تئوری جنبه های زبانشناختی ترجمه(1959) شد. او در این تئوری، ضمن آن که سه گونه ترجمه را به شیوه فلسفه زبان شناسی از هم تفکیک می کند، بر حضور معانی ضمنی و دگرگونی های معنای چکیده کامل
آرای یاکوبسن(1896- 1982) و مقاله های تأثیرگذار او در راستای تحلیل منش شعری و شاعرانگی زبان منجر به تئوری جنبه های زبانشناختی ترجمه(1959) شد. او در این تئوری، ضمن آن که سه گونه ترجمه را به شیوه فلسفه زبان شناسی از هم تفکیک می کند، بر حضور معانی ضمنی و دگرگونی های معنایی در شعر تأکید می کند. طرح اصلی مقاله او، سعی دارد بین دو کارکرد پراتیک و زبانشناختی تفاوت قائل شود؛ زبان شاعرانه، زبانشناختی است و زبانی که متمرکز بر معنای نهایی پیام باشد، پراتیک خواهد بود. درنگ ما در نوشتار حاضر بر تحلیل توصیفی زبان شاعرانه عطار، عارف شعر و ادبیات فارسی است؛ از همین رو، با تکیه بر نظریه او، سعی داریم وادی های هفت گانه عرفان را در منطق الطیر مطالعه کنیم. بررسی ما نشان می دهد، تأویل، بازآفرینی و دگرگونی های معنایی، دو مؤلفه ای هستند که زبان شاعرانه منطق الطیر را به سویه ترجمه های درون زبانی و بینازبانی سوق داده اند.
پرونده مقاله
بسیاری از رنجهای روانی انسان ریشه در رفتار والدین با وی در دوران کودکی دارد. کارن هورنای روانشناس نئوفرویدی، نظریّة روانرنجوری را بر اساسِ رنجهای روانی و عوارضِ آنها بنا کرده است. هورنای معتقد است شخص روانرنجور به مکانیسمهای دفاعی مهرطلبی، برتریطلبی و عزلتگزینی چکیده کامل
بسیاری از رنجهای روانی انسان ریشه در رفتار والدین با وی در دوران کودکی دارد. کارن هورنای روانشناس نئوفرویدی، نظریّة روانرنجوری را بر اساسِ رنجهای روانی و عوارضِ آنها بنا کرده است. هورنای معتقد است شخص روانرنجور به مکانیسمهای دفاعی مهرطلبی، برتریطلبی و عزلتگزینی پناه میبَرَد، امّا این مکانیسمها تسکین موقّت روانرنجوری را به دنبال دارد و ممکن است منجر به تشدید ناراحتی وی شوند. مولانا نیز، به عنوان عارفی مردمی که رفتار اقشار مختلف جامعه را به دقّت زیر نظر داشته، در پرتو علوم و معارف گرانقدر اسلامی، راهکارهایی را برای درمان روانرنجوری افراد ارائه کرده است که شباهتهایی با مکانیسمهای نظریّة کارن هورنای دارد. این مقاله به روش تحلیلی ـ تطبیقی، نمودهای مختلف عزلتگزینی را در مثنوی بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که عزلتگزینی روانرنجورانه نمودهای بیشتری در رفتار شخصیتهای مثنوی دارد. همچنین مولانا برای صحبت، در تکامل انسان و اجتماع شأنی عظیم قائل است و عزلتگزینی را در صورتی جایز میداند که به هیچ وجه امکان معاشرت وجود نداشته باشد. وی برای عزلتگزینی انواع متعددی چون عرفانی، اجتماعی و روانرنجورانه قائل است و عزلتگزینی روانرنجورانه را بیشتر ناشی ازعواملی چون جهل، حسد، نفرت، عدم درک فلسفة اختلافات انسانی و عدم درک متقابل میداند.
پرونده مقاله
قابوسنامه از آثار برجستة ادب تعلیمیِ فارسی است که به دلیل جذّابیّت فرمی و تنوّع محتوایی از گرانیگاههای متون ادب فارسی به شمار میرود. این کتاب از لحاظ اخذ، ترشیح و انتقال آموزههای اعتقادی، اجتماعی و تربیتی، نقشِ بینامتنیِ انکارناپذیری در تطوّر کهکشانِ متنی زبان و ادب فارسی داشته است. از مواریث ارزشمندی که از طریقِ قابوسنامه به آثار مهمّ فارسی بعد از وی رسیده، اقوالِ حکیمانه و پندهای تربیتی بزرگان تصوّف اسلامی ـ ایرانی است. تحلیل بینامتنیّت قابوسنامه با اقوال صوفیّه، میتواند علاوه بر تبیین سهمِ عرفان و تصوّف در نظامِ تربیتیِ عنصرالمعالی، ما را با میزان و نحوة کارکرد بینامتنی قابوسنامه و آبشخورهای فکری آن آشنا و در فهم بهتر این کتاب و متون مرتبط با آن یاری کند. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی ـ تحلیلی انجام شده، به نتایجی از این قبیل رسیده است که بسامد بالایِ بینامتنیّت ضمنی و صریح از حیثیّت والایِ ادبی و زیباییشناختی قابوسنامه حکایت میکند. همچنین وفورِ موضوعات تعلیمیِ اجتماعی و اعتقادی، و لزومِ ادب گفتاری و رفتاری نشان اهمیّت روابط و تعاملات اجتماعی در دیدگاه عنصرالمعالی و چهارچوبِ فکریِ تصوّف است. توجّه به اقوال و افعال مشایخ طراز اول عرفان اسلامی نیز حاکی از اعتقاد استوار عنصرالمعالی به اخذ آموزههای تعلیمی از سرچشمههای اصلی این نهضت است.