-
مقاله
1 - تولید کامپوزیت پایه آلومینیوم با روش آسیابکاری مکانیکی و مطالعه خواص آنفرآیندهای نوین در مهندسی مواد , شماره 2 , سال 3 , تابستان 1388 -
مقاله
2 - بررسی پایداری نانوهیدروکسی آپاتیت تولید شده به روش رسوبی تحت شرایط استریلفرآیندهای نوین در مهندسی مواد , شماره 2 , سال 3 , تابستان 1388 -
مقاله
3 - تخمین سختی در سوپرآلیاژ پایه نیکل GTD-111 با استفاده از روش تحلیل عامل کوینچ (QFA)فصلنامه علمی - پژوهشی مواد نوین , شماره 1 , سال 8 , بهار 1397تخمین خواص مکانیکی آلیاژهای مختلف یک راه اولیه و مناسب برای طراحی آلیاژهای با خواص مطلوب مورد نظر است. یکی از راههای تخمین این خواص روش تحلیل عامل کوینچ (QFA) است. این روش برای پیشبینی خواص مکانیکی آلیاژهایی که با عملیات حرارتی رسوب-سختی استحکام مییابند ا چکیده کاملتخمین خواص مکانیکی آلیاژهای مختلف یک راه اولیه و مناسب برای طراحی آلیاژهای با خواص مطلوب مورد نظر است. یکی از راههای تخمین این خواص روش تحلیل عامل کوینچ (QFA) است. این روش برای پیشبینی خواص مکانیکی آلیاژهایی که با عملیات حرارتی رسوب-سختی استحکام مییابند استفاده میشود. با این وجود تاکنون از این روش در تخمین خواص مکانیکی سوپرآلیاژها استفاده نشده است. در این تحقیق، میزان کارایی این روش در پیشبینی سختی در سوپرآلیاژ پایه نیکل GTD-111 بررسی شد. برای این منظور، تعدادی نمونه از جنس سوپرآلیاژ مذکور از دمای انحلال جزیی در محیطهای مختلف کوینچ شدند. سپس نمونهها در دمای ºC 845 به مدت 24 ساعت پیرسازی و سپس در هوای متلاطم سرد شدند. برای دستیابی به بیشترین و کمترین مقادیر سختی در آلیاژ، دو نمونه پس از حلسازی، بهترتیب در آب نمک همزده و در کوره خاموش سرد شدند و سپس تحت پیرسازی قرار گرفتند. پس از سختیسنجی نمونهها، آن مقادیر در معادلات تحلیل عامل کوینچ قرار داده شدند. مقادیر ثوابت k2 و k3 برای GTD-111 با استفاده از منحنیهای سردکردن و مقادیر سختیهای اندازهگیری شده بهترتیب برابر 11-10 × 12 و J.mol-1 68 به دست آمدند. بهعلاوه، منحنی زمان – دما – خواص (TTP) سوپرآلیاژ GTD-111 با استفاده از ثوابت k2 تا k5 ترسیم شد. نتایج نشان داد که QFA یک روش مناسب برای پیشبینی سختی سوپرآلیاژهای پایه نیکل میباشد. پرونده مقاله -
مقاله
4 - تاثیردما و زمان اتصال دهی بر ریزساختار سیستم GTD-111/BNi-3/GTD-111 به روش فاز مایع گذرا(TLP)فصلنامه علمی - پژوهشی مواد نوین , شماره 1 , سال 11 , بهار 1399در این مقاله تاثیر دما و زمان اتصالدهی بر ریزساختار اتصال فاز مایع گذرای سوپرآلیاژ پایه نیکل GTD-111 مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. فرایند اتصالدهی در دماهای1080، 1120 و °C1160 در زمانهای مختلف انجام گردید و ریزساختار نواحی مختلف چکیده کاملدر این مقاله تاثیر دما و زمان اتصالدهی بر ریزساختار اتصال فاز مایع گذرای سوپرآلیاژ پایه نیکل GTD-111 مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. فرایند اتصالدهی در دماهای1080، 1120 و °C1160 در زمانهای مختلف انجام گردید و ریزساختار نواحی مختلف اتصال توسط میکروسکوپ نوری و الکترونی روبشی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش دمای اتصالدهی از 1080 تا °C1160، زمان انجماد کامل همدما از 195 تا 90 دقیقه کاهش و مقدار انحلال فلز پایه و پهنای درز اتصال افزایش یافته است. همچنین در همه زمانهای نگهداری، ناحیهی اتصال حاوی فازهای ثانویه شامل بوریدهای غنی از نیکل و کروم و سیلیسید نیکل در یک زمینهی g بود. این فازها در قسمتهای مرکزی و مجاور فصلمشترک فلز پایه - اتصال مشاهده شد. مشخص شد که با افزایش زمان اتصالدهی تا انجماد کامل همدما، کسر حجمی ذرات رسوبی ناحیهی اتصال کاهش یافته و اجزای بوریدی ترد بهطور کامل حذف شدهاند. لازم به ذکر است، این فرایند ناشی از وابستگی شدید رفتار سینتیک نفوذی این نوع اتصالات به دما و زمان میباشد. علاوه بر این، مشاهده شد، با افزایش دمای اتصالدهی وسعت ناحیهی اتصال و میزان انحلال فلز پایه افزایش مییابد. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش زمان نگهداری در هر سه دمای اتصالدهی تا زمان تکمیل انجماد همدمای کامل، ضخامت منطقهی ASZ و کسر حجمی رسوبات در ناحیهی اتصال کاهش و طول ناحیهی DAZ افزایش مییابد. با توجه به اینکه دمای بحرانی در آلیاژ مورد مطالعه °C1180 میباشد، جهت یکنواختی و همگنسازی ریزساختار اتصالات در شرایط مختلف، عملیات حرارتی بعد از اتصالدهی در دمای °C 1200 و زمان 300 دقیقه انجام گردید که در نتیجهی آن، منطقه متاثر از نفوذ حذف و ریزساختار کاملاً همگن و عاری از رسوبات بوریدی سوزنی و بلوکی تشکیل شد. پرونده مقاله