جغرافیا و مطالعات محیطی
,
شماره2,سال
11
,
تابستان
1401
مشکلات زیست محیطی از اساسیترین مسائل شهر امروزی و حاصل تعارض و تقابل انسان با محیط طبیعی است، شهر بهشهر با توجه به رشد سریع جمعیت و گسترش بی برنامه فضاهای شهری، دچار تخریب عناصر ساختاری و بنیانهای اکولوژیکی و بسیاری از مشکلات زیست محیطی دیگری شده است.در همین راستا به م چکیده کامل
مشکلات زیست محیطی از اساسیترین مسائل شهر امروزی و حاصل تعارض و تقابل انسان با محیط طبیعی است، شهر بهشهر با توجه به رشد سریع جمعیت و گسترش بی برنامه فضاهای شهری، دچار تخریب عناصر ساختاری و بنیانهای اکولوژیکی و بسیاری از مشکلات زیست محیطی دیگری شده است.در همین راستا به منظور رسیدن به هدف تحقیق جهت ارتقای پیوستگی اکولوژیک و تاب آوری زیست محیطی، از قابلیتهای علم سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از متریک سنجش پیوستگی (MNN) به همراه مدل موزائیکی فورمن استفاده شده است. تحلیل نقشههای حاصل از تغییرات کاربری اراضی، نشان میدهد؛ لکههای ساخته شده در بازه زمانی (1986-2020 ( به دلیل افزایش جمعیت و تقاضا برای زمین و در نتیجه، رشد شهرنشینی سالهای اخیر به میزان (68 +درصد) افزایش و کاربری زراعی (52 -درصد) و باغات و فضای سبز (31 -درصد) و اراضی بایر نیز، حدود (41-) درصد کاهش یافتهاند. نتایج تحلیل متریکMNN نیز حاکی از آن است که؛ پیوستگی عناصر ساختار اکولوژیکی شهر بهشهر خصوصا لکههای زراعی طی دورة زمانی مورد مطالعه، دارای شرایط مطلوبی نبوده و دچار تخریب شدیدی شده است به طوری که میزان پیوستگی اکولوژیکی لکههای زراعی در 34 سال گذشته در حدود 48 متر، باغات و فضای سبز حدود 10 متر کاهش یافته و فواصل بین لکههای مشابه اکولوژیکی زیادتر شده است. در پایان نیز پژوهش حاضر، به تهیه الگوی پیشنهادی و ارائه راهکارهای حفاظتی و اصلاحی و همچنین نقشه شبکه حیاتی از محدوده مورد مطالعه انجامید.
پرونده مقاله
امروزه جامعه شهری با مشکلات متعددی از جمله مسایل زیست محیطی درگیر می باشد. شهر بهشهر نیز به تبع تغییرات جمعیتی و افزایش ساخت و ساز با مسایل زیست محیطی فراوانی مانند: تغییر و تخریب اراضی طبیعی، کاهش سطوح سبز، قطعه قطعه شدن کاربریها و ... مواجه شده است. بر همین اساس هدف ا چکیده کامل
امروزه جامعه شهری با مشکلات متعددی از جمله مسایل زیست محیطی درگیر می باشد. شهر بهشهر نیز به تبع تغییرات جمعیتی و افزایش ساخت و ساز با مسایل زیست محیطی فراوانی مانند: تغییر و تخریب اراضی طبیعی، کاهش سطوح سبز، قطعه قطعه شدن کاربریها و ... مواجه شده است. بر همین اساس هدف از این پژوهش ارزیابی تغییرات ساختار اکولوژیک شهر بهشهر به منظور ارایه راهکارهایی جهت پیوستگی اکولوژیکی سیمای سرزمین( منظر) و ارتقای تاب آوری زیست محیطی، با استفاده از اصول اکولوژی سیمای سرزمین به همراه مدل موزاییکی فورمن( لکه، کریدور و ماتریس) و آسیب شناسی از عناصر ساختاری سیمای سرزمین می باشد. برای این منظور ابتدا عناصر ساختار اکولوژیک شهر ، با استفاده از تصاویر ماهواره ای سالهای 1986 و 2020 آشکار سازی شد، سپس تغییرات این عناصر توسط 5 متریک سیمای منظر (MNN,LSI,MPS,LPI,NP) در برنامه Fragstats تحلیل گردید و در ادامه آسیب شناسی این عناصر با تحلیل لکه ها و کریدورهای طبیعی و مصنوعی شهر انجام شد، در نهایت با پهنه بندی میزان پیوستگی اکولوژیکی (پوشش گیاهی) در محیط نرم افزار Arc GIS، راهکارهایی جهت ارتقای پیوستگی اکولوژیکی هر پهنه ارایه گردید. نتایج نشان می دهد، عناصر ساختار اکولوژیکی خصوصا لکه های زراعی، باغات و فضای سبز شهر بهشهر از نظر نحوه ترکیب و توزیع فضایی دارای شرایط مطلوبی نیست و طی دوره زمانی مورد مطالعه از لحاظ پیوستگی اکولوژیکی، خصوصا لکه های زراعی دچار تخریب شدیدی شده است، به طوری که لکه های سبز زراعی و باغی در طی 34 سال اخیر به ترتیب52 و 31 درصد کاهش یافته اند، در واقع با توجه به مقادیر حاصله از متریک) MNN میانگین متوسط فاصله دو لکه مشابه)، میزان پیوستگی اکولوژیکی لکه های زراعی در 34 سال گذشته در حدود 48 متر، باغات و فضای سبز حدود 10 متر کاهش یافته و فواصل بین لکه های مشابه اکولوژیکی زیاد تر شده است. و در نهایت نیز منجر به ارایه: (1) راهکارهای عملیاتی و اجرایی "حفاظتی"، در ارتباط با کریدورها و لکه های طبیعی وسبز موجود(2) و راهکارهای عملیاتی و اجرایی "اصلاحی" مبتنی بر ایجاد شبکه های اکولوژیکی سبز و احیای لکه های تخریب شده و همچنین نقشه شبکه حیاتی از محدوده مورد مطالعه انجامید.
پرونده مقاله
فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری
,
شماره4,سال
9
,
پاییز
1397
امروزه دیدگاه جهانی از کاهش خسارات به افزایش مقاومت در برابر سوانح و گام برداشتن در مسیر ایجاد شهرهای تابآورتر تغییر یافتهاست، بنابراین ضروری است که تابآوری به عنوان بخش جداییناپذیر در تصمیمگیریهای جامعه مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر با ماهیت توسعهای چکیده کامل
امروزه دیدگاه جهانی از کاهش خسارات به افزایش مقاومت در برابر سوانح و گام برداشتن در مسیر ایجاد شهرهای تابآورتر تغییر یافتهاست، بنابراین ضروری است که تابآوری به عنوان بخش جداییناپذیر در تصمیمگیریهای جامعه مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر با ماهیت توسعهای – کاربردی و روش توصیفی – تحلیلی با بهرهگیری از روشهای کمی و آماری از جمله رگرسیون چندگانه، معادلات ساختاری و تحلیل چند متغیره فازی بر پایه سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS، به بررسی میزان تاب آوری شهری و اولویتبندی شاخصهای تاب آوری در منطقه یک کلانشهر تبریز پرداخته است. دادههای مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانهای و بررسی میدانی در سطح خانوار گردآوری شده و حجم نمونه هم طبق فرمول کوکران معادل ۳82 خانوار برآورد گردید. تعداد 59 شاخص تابآوری شهری در قالب 4 شاخص مکنون اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیط زیستی مورد بررسی قرار گرفتند. با استفاده از آزمون بارهای عاملی در نرم افزار LISREL، شاخص های آشکار براساس درجه اهمیت و تأثیرگذاری اولویتبندی و خلاصهسازی شده و برای تهیه نقشه شاخصهای مؤثر، از مدل منطق فازی در قالب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که همه قسمتهای منطقه یک کلانشهر تبریز، دارای تابآوری یکسان نیست، بهطوری که محلات شمالی به لحاظ برخورداری از مؤلفههای مذکور، در سطح پایین، محلات میانی در سطح متوسط و محلات جنوبی و جنوب شرقی در سطح بالاتر تاب آوری قرار دارند. از سوی دیگر در بین شاخصهای تابآوری، به ترتیب درجه اهمیت، میتوان گفت که شاخص اقتصادی با مقدار 2/46 درصد، شاخص اجتماعی با 1/30 درصد، شاخص محیط زیستی با 7/19 درصد و نهایتاً شاخص کالبدی با مقدار 4 درصد در تبیین تابآوری کل منطقه مطالعاتی نقش داشتهاند که نشانگر مهم بودن بعد اقتصادی نسبت به سایر ابعاد تابآوری است و در نهایت با ارائه پیشنهاداتی، بر تقویت شاخص های مؤثر بر اساس اولویت آنها تأکید شد.
پرونده مقاله
فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری
,
شماره2,سال
11
,
تابستان
1399
امروزه رشد پراکنده شهرها، موجبات دست اندازی به زمین های باارزش کشاورزی و توزیع نامتناسب خدمات شهری را باعث شده است که آن هم زمینه ناپایداری محیط شهری را فراهم نموده است. در این بین توسعه میان افزا با تمسک به توسعه در اراضی خالی شهری و بافتهای قدیمی و فرسوده می تواند رشد چکیده کامل
امروزه رشد پراکنده شهرها، موجبات دست اندازی به زمین های باارزش کشاورزی و توزیع نامتناسب خدمات شهری را باعث شده است که آن هم زمینه ناپایداری محیط شهری را فراهم نموده است. در این بین توسعه میان افزا با تمسک به توسعه در اراضی خالی شهری و بافتهای قدیمی و فرسوده می تواند رشد پراکنده شهری را تقلیل داده و شهرها را بسوی پایداری هرچه بیشتر سوق دهد. از این رو هدف این تحقیق، شناسایی و تشخیص اراضی مناسب میان بافتی شهر ارومیه برای توسعه میان افزا و پیش بینی میزان زمینی که در افق سال 1405 با اعمال توسعه میان افزا می توان از رشد پراکنده شهری جلوگیری نمود، می باشد. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی - تحلیلی و دارای ماهیت توسعه ای- کاربردی است. داده های موردنیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی گردآوری گردید. تعداد 14 معیار در قالب معیارهای طبیعی، اجتماعی و کالبدی مؤثر در تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در نرم افزارExpert choice، به منظور الویت بندی، وزندهی معیارها، از مدل تحلیل چند متغیره فازی در محیط GISبرای تولید، وزنگذاری، فازی سازی، تلفیق و همپوشانی لایه ها و از مدل رشد نمایی و سرانه زمین برای پیش بینی میزان زمینی که با اعمال توسعه میان افزا میتوان از رشد پراکنده جلوگیری کرد، استفاده گردید. نتایج نشان داد که از مجموع 6/5502 هکتار اراضی ارومیه، 83/367 (69/6%) از اراضی برای توسعه میان افزا کاملاً مناسب، 55/863 هکتار (70/15%) از اراضی مناسب، 91/1448 هکتار (33/26%) تا حدودی نامناسب، 25/1721 هکتار (28/31%) نامناسب و 06/1101 هکتار (20%) کاملا نامناسب می باشد و میزان زمینی که با اعمال توسعه میان افزا می توان در افق سال 1405 از رشد پراکنده شهری جلوگیری کرد، 3680000 متر مربع برآورد گردید.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد