فهرست مقالات علیرضا شعبانلو


  • مقاله

    1 - مطالعۀ تطبیقی آزمون های قهرمانان اساطیری در حماسه های ملل مختلف «مطالعۀ موردی: اساطیر ایرانی، یونانی و هندی»
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , شماره 4 , سال 15 , زمستان 1402
    قهرمانان اساطیری در متون حماسی ملل مختلف در قالب ها و اشکال گوناگون بروز می کنند؛ اما اغلب سرگذشت یکسانی دارند و مراحل مشابهی را پشت سر می گذارند. آزمون و روایت‌های وابسته به کلید‌واژة آزمون، یکی از موضوعات مشترک بسیاری از اساطیر جهان است و معمولاً این موضوع از نقاط چکیده کامل
    قهرمانان اساطیری در متون حماسی ملل مختلف در قالب ها و اشکال گوناگون بروز می کنند؛ اما اغلب سرگذشت یکسانی دارند و مراحل مشابهی را پشت سر می گذارند. آزمون و روایت‌های وابسته به کلید‌واژة آزمون، یکی از موضوعات مشترک بسیاری از اساطیر جهان است و معمولاً این موضوع از نقاط عطف روایات و از مهم‌ترین بسترهای انگیزشی قهرمان برای کنش آغازین روایت ها است. آزمون‌های اساطیری با اهداف گوناگونی به اجرا درمی‌آمده‌اند و نه تنها خاص پهلوانان و قهرمانان؛ بلکه در جاهایی از اساطیر اختصاص به خدایان داشته‌اند. مسیر قهرمانی شخصیت‌‌های درخشان اسطوره‌ای از گذرگاه آزمون و در بوتة امتحان قوای جسمانی و روحانی می‌گذرد. آزمون یکی از آیین‌هایی است که در میان تمامی اسطوره‌های ملل وجود داشته است و تاریخی به دیرینگی خود اسطوره دارد. آزمون‌شوندگان که اکثراً از طبقة پهلوانان در اساطیر می‌باشند گاه به‌صورت کاملاً دلخواه و اختیاری همچون رستم و اسفندیار، اقدام به پذیرش آزمون می‌کنند، گاه همچون هرکول و اولیس از سر اجبار تن به آزمون می‌دهند و سیلی از دخالت نیروهای مافوق طبیعی آن‌ها را از آزمونی به آزمونی دیگر می‌کشاند. آزمون‌ها گاه پذیرفته نمی‌شود و آزمون دهنده مجبور است به‌جای آزمون پذیرفته‌نشده آزمونی دیگر را از سر بگذراند. پهلوانان که آزمون‌شوندگان بی‌چون‌وچرای اساطیرند، هرکدام بدون استثنا به آزمون پاکی و بی‌گناهی مبتلا می‌شوند، از جمله رستم، اسفندیار و اولیس در مصاف زن جادو، گیلگمش در مصاف ایشتر و هرکول در مصاف هیپولیت و زنان آمازونی. پهلوانان آنجا که پای آزمون سنجش توانایی در میان است و باید زور بازوی خود را نشان دهند، متناسب با دشواری‌ها و سختی‌های آزمون تلاش می‌کنند و با موفقیت از آن‌ها گذر می‌کنند. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی به این پرسش پاسخ می دهد که مطالعۀ تطبیقی آزمون های اساطیر در حماسه های ملل مختلف، از چه شباهت ها و تفاوت هایی بین آن ها حکایت می کند؟ پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - بنیادهای زبان شناسی شناختی در دیدگاه‌های عبدالقاهر جرجانی
    زبان و ادب فارسی واحد سنندج , شماره 5 , سال 12 , زمستان 1399
    زبان شناسی‌شناختی، ساختهای دستوری را مبتنی بر ساخت ذهنی می‌داند و معنی را در کانون توجه خود قرار می‌دهد و معتقد است: معنی از شناخت و ادراک انسان مستقل نیست و رمزگذاری زبان شامل عواملی چون گزینش، دیدگاه، کانون توجه، چارچوب‌بندی، شیوه‌های مقوله بندی، و جزء اینهاست و ساختا چکیده کامل
    زبان شناسی‌شناختی، ساختهای دستوری را مبتنی بر ساخت ذهنی می‌داند و معنی را در کانون توجه خود قرار می‌دهد و معتقد است: معنی از شناخت و ادراک انسان مستقل نیست و رمزگذاری زبان شامل عواملی چون گزینش، دیدگاه، کانون توجه، چارچوب‌بندی، شیوه‌های مقوله بندی، و جزء اینهاست و ساختار زبانی، بازتاب مستقیم شناخت است، یعنی یک عبارت زبانی خاص، به یک شیوة خاصِ مفهوم سازی یک موقعیت معین وابسته است؛ این دیدگاه بسیار به نظریة نظم عبدالقاهر شبیه است که می‌گوید: معنی سخن وقتی حاصل می‌شود که مطابق ترتیب و تألیف خاصّی که معانی مرتّب و منظّم در نفس و دل آدمی دارند، به فرمان عقل به الفاظ مرتب ریخته شود (جرجانی، 1374: 2). توجه به نقش شناختی زبان، اهمیت معنا، پیروی ساختارهای نحوی از ساختار معنای ذهنی و عواملی که زبان شناسان شناختی در رمزگذاری زبان مؤثر می‌دانند، در این سخن عبدالقاهر عیان است. با عنایت به اهمّیّت دیدگاه شناختی در زبان‌شناسی معاصر و به دلیل جامعیت و دقت دیدگاه‌های زبانی عبدالقاهر که در محافل علمی اهمّیّت فوق العاده‌ای یافته است، در این مقاله دیدگاه زبان‌شناسان شناختی را با دیدگاه‌های زبانی عبدالقاهر مقایسه و تحلیل کردیم و بدین نتیجه رسیدیم که هر دو زبان را یکی از قوای شناختی می‌دانند که منشأ تجربی، روانشناختی و نقش اجتماعی دارد. و دستور زبان پیرو معنا و مفهوم است و معنای زبان متأثر از نظرگاه، موقعیت و دانش فردی و کاربرد عینی آن است. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - بررسی و مقایسۀ شیوه‌های بازنماییِ جایگاه اجتماعیِ «شخصیت‌های زن» در داستانِ‌های کوتاه دهة بیست، با تکیه بر آثار محمود اعتمادزاده، بزرگ علوی و ابراهیم گلستان
    جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی) , شماره 25 , سال 7 , پاییز 1402
    ادبیات داستانی در ایران از همان آغازِ شکل ‌گیری، توجه خود را به بازنمایی واقعیت ‌های جامعة ایران معطوف کرده است. با نگاهی گذرا به آثار داستانی دهة بیست تا پنجاه خورشیدی، مخاطب به وضوح نفوذ رئالیسم را در بطن و متن داستان ها مشاهده می ‌کند. دلیل عمدة این رویکرد در ادبیات چکیده کامل
    ادبیات داستانی در ایران از همان آغازِ شکل ‌گیری، توجه خود را به بازنمایی واقعیت ‌های جامعة ایران معطوف کرده است. با نگاهی گذرا به آثار داستانی دهة بیست تا پنجاه خورشیدی، مخاطب به وضوح نفوذ رئالیسم را در بطن و متن داستان ها مشاهده می ‌کند. دلیل عمدة این رویکرد در ادبیات داستانی، ساختار و شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر ایران بوده است. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی – تحلیلی سعی دارد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که با توجه به دیدگاه رئالیستی حاکم بر داستان کوتاه در دهة بیست، نویسندگان مرد چه تصویری از زن و جایگاه اجتماعی وی در این مقطعِ تاریخی ترسیم کرده‌ اند؟ جامعة آماری این پژوهش داستان ‌های کوتاه نوشته شدۀ ابراهیم گلستان، بزرگ علوی و محمود اعتمادزاده در این دهه است. یافته‌ های پژوهش نشان می دهد که شخصیت ‌های زنانه در این داستان ‌ها اغلب به‌ عنوان شخصیت ‌های فرعی مطرح هستند و شیوة پردازش آن‌ ها به گونه‌ ای است که در ارتباط با سایر شخصیت ‌ها معرفی می ‌شوند. به نظر می رسد که هیچ ‌کدام از شخصیت ‌های زن در این داستان‌ ها به شیوة مستقیم معرفی نشده‌ اند و کنش ‌ها، افکار و گفتار آن‌ ها ابزار اصلی نویسندگان برای شناساندن این شخصیت ‌ها به خواننده هستند. این زنان نام های گوناگون؛ اما ویژگی‌هایی مشترکی دارند که بر اثر ناهنجاری‌ های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی محکوم به رنج کشیدن و در نهایت تسلیم هستند. در مجموع اگر چه این زنان در مواردی به صورت متفاوت بازنمایی شده ‌اند؛ اما کلیت تصویر ارائه شده از ‌تحت تأثیر دیدگاه واقع گرای نویسندگان داستانِ کوتاه در دهۀ بیست، نقاط اشتراک بسیاری با یکدیگر دارد. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - تحلیل اندیشه ها و اندرزهای اخلاقی گرشاسب‌نامة اسدی در موضوع سیاست مُدُن
    پژوهشنامه ادبیات تعلیمی , شماره 1 , سال 9 , بهار 1396
    گرشاسب نامه را همگان کتابی افسانه ای و حماسی دانسته اند و بیشتر تحقیقات دربارة این زمینه هاست اما ظرفیت های این کتاب در بخش تعلیم آداب و رسوم شاهی و اخلاق نیک و به خصوص اندرزهای بخش راه و روش کشورداری خطاب به شاه و آیین خدمتگزاری خطاب به مردم در آن پربسامد است. اینکه چکیده کامل
    گرشاسب نامه را همگان کتابی افسانه ای و حماسی دانسته اند و بیشتر تحقیقات دربارة این زمینه هاست اما ظرفیت های این کتاب در بخش تعلیم آداب و رسوم شاهی و اخلاق نیک و به خصوص اندرزهای بخش راه و روش کشورداری خطاب به شاه و آیین خدمتگزاری خطاب به مردم در آن پربسامد است. اینکه چرا اسدی در این داستان اسطوره ای و افسانه ای حماسی این همه اندرز و مباحث اخلاقی را گنجانده است، سؤال برانگیز است. هدف این پژوهش شناسایی و دسته بندی اندرزهای اسدی دربارة آیین کشورداری برای یک حاکم و مردم و کارگزاران حکومت است. اسدی بنا بر رسم اندرزگویی و تبیین راه و روش سلوک شاهان، پندهای بسیاری را خطاب به شاهان گفته است. این اندرزها دربارة چهار رکن اصلی کشورداری؛ پادشاه، عدالت، رعیت و تدبیر است. همچنین روش انتخاب درباریان و صاحبان مشاغل مهم، چگونگی رفتار متقابل شاه و رعیت، بسط اندیشه های اخلاقی و تدبیر در کار سپاه هنگام صلح و جنگ از دیگر اندیشه های اوست. اندرزهای اسدی همگی اخلاق محور هستند و در بخش خطاب به شاه و امیر به رعایت اخلاق دادگری و رادمردی شاه و رسیدگی به امور لشکر سخت توجه کرده است. بر اساس استخراج و تحلیل چنین اندیشه ها و اندرزهایی در گرشاسب‌نامه، می توان منظومة اخلاقی اسدی در سیاست مدن را به دست داد. پرونده مقاله

  • مقاله

    5 - استعارۀ مفهومی «عدالت» و «ظلم» در آداب ‌الملوک‌ها با تکیه بر قابوس‌نامه، سیاست‌نامه و نصیحة ‌الملوک
    پژوهشنامه ادبیات تعلیمی , شماره 5 , سال 12 , زمستان 1399
    در فرهنگ ایرانی، همواره بر عدل و داد تأکید شده است و این موضوع در ادبیات پیش از اسلام، در قالب اندرزنامه‌ها نمود یافته است. آداب‌‌الملوک‌هایی همچون سیاست‌نامه و قابوس‌نامه و نصیحة ‌الملوک نیز تحت‌تأثیر آثار و فرهنگ پیش از اسلام نگاشته شده و همان درون‌مایه‌ها را در قالب چکیده کامل
    در فرهنگ ایرانی، همواره بر عدل و داد تأکید شده است و این موضوع در ادبیات پیش از اسلام، در قالب اندرزنامه‌ها نمود یافته است. آداب‌‌الملوک‌هایی همچون سیاست‌نامه و قابوس‌نامه و نصیحة ‌الملوک نیز تحت‌تأثیر آثار و فرهنگ پیش از اسلام نگاشته شده و همان درون‌مایه‌ها را در قالب مفاهیم و استعارات بیان کرده‌اند. پژوهش حاضر به بررسی استعاره‌های مفهومی عدالت و ظلم از دیدگاه زبان‌شناسی شناختی می‌پردازد. در این پژوهش تلاش شده است در سه آداب‌ الملوک نام‌برده، استعاره‌های مفهومی عدالت و ظلم بر مبنای نظریۀ استعارۀ مفهومی لیکاف و جانسون استخراج و بر اساس روش فرکلاف، تحلیل شود. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که بیشترین حوزه‌های مبدأ مربوط به طبیعت، اخلاق و خرد و دین است که از پس تمامی این استعاره‌های مفهومی به دو کلید مفهومی عدالت، خیر و ظلم، شر است می‌رسیم و در نهایت درمی‌یابیم که بنیان اندیشگانی چنین استعاره‌هایی، اندیشه‌های باستانی ایرانیان است که به دو مبدأ خیر و شر قائل بودند. اهمیت این مطالب در اندیشۀ دینی ایرانیان باعث راهیابی آن‌ها به کتاب‌های دینی و غیر دینی از جمله اندرزنامه‌ها و در نتیجه راهیابی به قلمرو ادبیات شد و بعدها در ادبیات دوران اسلامی به کتاب‌های ادبی و اخلاقی همچون سیاست‌نامه و قابوس‌نامه و نصیحة ‌الملوک راه یافت. مفهوم عدالت و ظلم، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اندیشه‌های ایران کهن، در قالب استعاره‌های مفهومی‌ای که در این پژوهش آورده شد، به حیات خود ادامه داد و درون‌مایۀ فرهنگی و دینی ایرانیان باستان، به نسل‌های بعد منتقل شد. پرونده مقاله

  • مقاله

    6 - تحلیل عناصر آشوب ازلی
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , شماره 5 , سال 13 , زمستان 1396
    اساطیر از دیدگاهی، روایت‌هایی مقدّس دربارة مبدأ و مقصد جهان و توجیه امور مهم هستی‌اند. در اساطیر ملل با آنکه دیدگاه‌های ظاهراً متفاوتی دربارة چگونگی و مبدأ و مادّة آفرینش وجود دارد امّا این دیدگاه‌ها در ژرف‌ساخت، بسیار مشابه و حتی یکسان‌اند. این داستان‌ها بر مبنای الگوی چکیده کامل
    اساطیر از دیدگاهی، روایت‌هایی مقدّس دربارة مبدأ و مقصد جهان و توجیه امور مهم هستی‌اند. در اساطیر ملل با آنکه دیدگاه‌های ظاهراً متفاوتی دربارة چگونگی و مبدأ و مادّة آفرینش وجود دارد امّا این دیدگاه‌ها در ژرف‌ساخت، بسیار مشابه و حتی یکسان‌اند. این داستان‌ها بر مبنای الگویی کهن پرداخته شده‌اند؛ بدین گونه که قبل از آفرینش، فقط آشوب و نابسامانی است و دیگر هیچ. از دلِ این آشوب، نخستین موجود پیدا می‌شود و دیگر چیزها نیز از آن آفریده می‌شوند. چرخة پیدایش آشوب و تبدیل آن به نظم همواره در زندگی عینی و ذهنی بشر در جریان است و در داستان‌ها به صورت اژدها یا دیو، نمادینه شده است. با پیدایش دیو و اژدها سامان هستی از میان می‌رود امّا با کشته شدن آن، موانع برقراری نظم بر طرف می‌شود و اوضاع نخستین یعنی آرامش باز می‌آید. در پژوهشِ تطبیقی و تحلیلی اساطیرِ برخی ملل، مشخص شد که فرایندِ پیدایشِ آشوب و انتقال از آن به نظم، عملی روانی و شناختی است و به دلیل اشتراک قوای شناختی انسان‌ها، اسطوره‌های بسیاری در میان ملل گوناگون یافت می‌شود که از لحاظ بن‌مایه و هدف و کارکرد یکسان و تنها از لحاظ بیان متفاوت‌اند از جمله اسطورة آشوب. پرونده مقاله

  • مقاله

    7 - رویکرد استعاره مفهومی«عشق» در تعالیم اخلاقی مطالعه موردی: غزلیات سعدی
    مطالعات نقد ادبی , شماره 2 , سال 18 , پاییز-زمستان 1402
    زبان‌شناسی شناختی به پیوند میان ذهن و زبان و تجربیات فیزیکی- اجتماعی انسان می‌پردازد و در مبانی فکری شامل مجموعه‌ای از نظریات می‌شود که استعاره مفهومی از مهم‌ترین آن‌هاست. بر اساس نظریه استعاره مفهومیِ لیکاف و جانسون استعاره مفهومی به معنای ادراک مفهوم عینی یک پدیده ا چکیده کامل
    زبان‌شناسی شناختی به پیوند میان ذهن و زبان و تجربیات فیزیکی- اجتماعی انسان می‌پردازد و در مبانی فکری شامل مجموعه‌ای از نظریات می‌شود که استعاره مفهومی از مهم‌ترین آن‌هاست. بر اساس نظریه استعاره مفهومیِ لیکاف و جانسون استعاره مفهومی به معنای ادراک مفهوم عینی یک پدیده از حوزه «مبدأ» و انتقال آن به یک مفهوم ذهنی در حوزه «مقصد» است و به عناصر و عوامل پیوند میان این دو حوزه «نگاشت» می‌گویند. عشق یکی از مهم‌ترین احساسات در زندگی بشری است و شیوه نگرش به عشق یکی از موضوعات مهم در ادبیات منظوم و منثور است. این پژوهش به تحلیل مفهوم «عشق» در غزلیات سعدی می¬پردازد تا مهم¬ترین آموزه¬های اخلاقی در ذهن و زبان این شاعر بزرگ ایرانی واکاوی شود. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی در غزلیات سعدی انجام می‌شود. ماهیت ساختاری در استعاره مفهومی عشق در غزل سعدی به او این امکان را می‌دهد که مفهوم «عشق» را با مفاهیم اخلاقی در دین اسلام با جزئیات بسط و گسترش دهد. سعدی مفاهیم اخلاقی مانند آزادگی، دوری از رذایل اخلاقی، آموختن دانش، ایمان، شهادت و... در زیر استعاره¬های «عشق دین است»، «عشق جهاد است»، «عشق عبادتگاه است» و... تعلیم می دهد. پرونده مقاله

  • مقاله

    8 - دامنه میزبانی Phytophthora capsici عامل پوسیدگی ریشه و طوقه گوجه در استان فارس
    دو فصلنامه تحقیقات بیماریهای گیاهی , شماره 1 , سال 2 , پاییز 1393
    تحقیق حاضر به منظور تعیین دامنه میزبانی Phytophthora capsici عامل پوسیدگی ریشه و طوقه گوجه فرنگی در فارس،بین گیاهان زراعی رایج در منطقه انجام پذیرفت. بذور کدو، فلفل، خیار، طالبی و خربزه، هندوانه، هویج،  نخود، چغندر قند، ذرت، گندم، لوبیا سبز، پیاز، بادنجان چکیده کامل
    تحقیق حاضر به منظور تعیین دامنه میزبانی Phytophthora capsici عامل پوسیدگی ریشه و طوقه گوجه فرنگی در فارس،بین گیاهان زراعی رایج در منطقه انجام پذیرفت. بذور کدو، فلفل، خیار، طالبی و خربزه، هندوانه، هویج،  نخود، چغندر قند، ذرت، گندم، لوبیا سبز، پیاز، بادنجان و گوجه فرنگی در گلدان­ های حاوی خاک ضدعفونی شده کشت و در شرایط گلخانه نگهداری شدند. گیا هچه ­ها با ریختن 50 میلی لیتر از سوسپانسیون با غلظت105×1 زئوسپور جدایه های Ph. capsici در هر میلی لیتر در اطراف ساقه، مایه زنی و در اطاقک رشد نگهداری گردیدند. درصد گیاهان بیمار در سه نوبت 5،10 و 15روز بعد اندازه گیری گردید. دوازده گونه گیاهی توسط Ph. capsici آلوده شدند و تولید علائم نمودند. بسته به نوع گیاهان علائم بیماری در گیاهان میزبان به صورت پوسیدگی در ناحیه طوقه و ریشه و زردی و پژمردگی در قسمت هوائی در گیاهچه های جوان ظاهر و نهایتا منجر به مرگ آنها پس از دو هفته گردید. بیمارگر مذکور مجدداً از تمام گیاهان آلوده جداسازی گردید. کدو، فلفل، خیار، طالبی، خربزه، هندوانه، فلفل و بادنجان حساسترین میزبان و لوبیا، چغندر قند، نخود و پیاز حساسیت کمتری نسبت به Ph. capsiciداشتند. درگیاهان خانواده گندمیان نظیر گندم و ذرت علائم بیماری ایجاد نگردید و از آنها می توان در چرخه تناوب زراعی به منظور مدیریت بیماری استفاده نمود. پرونده مقاله