فهرست مقالات مهدی نصیری محلاتی


  • مقاله

    1 - تأثیر روش‌های مختلف محاسبه سرعت جوانه‌زنی در ارزیابی قابلیت جوانه‌زنی غده اویارسلام ارغوانی (Cyperus rotundus L.) و برآورد آستانه‌های دمایی
    پژوهش علف های هرز , شماره 1 , سال 10 , تابستان 1397
    اویارسلام ارغوانی، به‌واسطه رشد و تکثیر سریع از غده های زیر زمینی یکی از سمج ترین علف‌های هرز در محیط های زراعی می باشد. کسب اطلاعات در مورد شرایط محیطی که رویش اندام های رویشی را تنظیم می کنند، در پیش بینی زمان ظهور علف‌های هرز چندساله مؤثر می باشند. به منظور مقایسه قا چکیده کامل
    اویارسلام ارغوانی، به‌واسطه رشد و تکثیر سریع از غده های زیر زمینی یکی از سمج ترین علف‌های هرز در محیط های زراعی می باشد. کسب اطلاعات در مورد شرایط محیطی که رویش اندام های رویشی را تنظیم می کنند، در پیش بینی زمان ظهور علف‌های هرز چندساله مؤثر می باشند. به منظور مقایسه قابلیت جوانه زنی و تعیین آستانه های دمایی (یا دماهای اصلی) جوانه زنی غده ها، چندین روش سرعت جوانه زنی مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش های عکس متوسط زمان جوانه زنی وعکس زمان رسیدن به 50 درصد جوانه زنی، روش مناسبی برای برآورد دماهای اصلی جوانه زنی و همچنین ارزیابی قابلیت جوانه زنی غده ها تحت تأثیر دماهای مختلف نمی باشند. بر اساس دو شاخص سرعت جوانه زنی (غده در روز-1) و سرعت جوانه زنی موزون شده (غده در روز-1)، به ترتیب دو دمای 25 و 30 درجه سانتی گراد بهترین دماها بودند. از طرف دیگر، بر اساس روند شاخص گرمایی سرعت جوانه زنی (غده در درجه سانتی گراد-1 در روز-1) بهترین دما، دمای 25 درجه سانتی گراد می باشد. در میان معیارهای مختلف جوانه زنی، شاخص گرمایی سرعت جوانه زنی، به خاطر لحاظ کردن مقدار گرمای مورد استفاده، ارزیابی دقیق تری برای بررسی پتانسیل جوانه زنی در میان دماهای مختلف می باشد. برای بررسی روند درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی (غده در روز-1)، شاخص سرعت جوانه زنی (غده در روز-1) مدل دندانه ای برازش بهتری نشان داد (83/0 تا 99/0)، ولی برای بررسی روند شاخص گرمایی سرعت جوانه زنی (غده در درجه سانتی گراد-1 در روز-1)، مدل خطوط متقاطع، مدل برتر (76/0) بود. به‌طورکلی، دامنه دمایی کمینه، بهینه و بیشینه جوانه زنی غده اویارسلام ارغوانی به ترتیب بین 15/7 تا 20/9، 05/28 تا 62/32 و 43/0 4 تا 90/42 درجه سانتی گراد تعیین شد. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - تعیین دماهای کاردینال جوانه‌زنی سه گونه تاج‌خروس (.Amaranthus sp)
    پژوهش علف های هرز , شماره 1 , سال 11 , تابستان 1398
    این پژوهش به منظور تعیین دماهای کاردینال جوانه زنی سه گونه‌ علف‌هرز تاج‌خروس ریشه قرمز (Amaranthus retrouflexus L.)، تاج‌خروس سبز (Amaranthus Viridis L.) و تاج خروس خوابیده (Amaranthus blitoides S. Watson) اجرا شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی برای هر گونه بطور مجزا چکیده کامل
    این پژوهش به منظور تعیین دماهای کاردینال جوانه زنی سه گونه‌ علف‌هرز تاج‌خروس ریشه قرمز (Amaranthus retrouflexus L.)، تاج‌خروس سبز (Amaranthus Viridis L.) و تاج خروس خوابیده (Amaranthus blitoides S. Watson) اجرا شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی برای هر گونه بطور مجزا با چهار تکرار در آزمایشگاه تحقیقات علوم علف‌های‌هرز دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. بذور تحت تاثیر نه تیمار دمایی (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35، 40 و45)درجه سانتی‌گراد قرار گرفتند و درصد و سرعت جوانه زنی بذور محاسبه و از مدل های رگرسیونی برای ارزیابی نتایج و تعیین دماهای کاردینال استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل، در بین مدلهای رگرسیونی غیرخطی، مدل دو تکه‌ای و مدل چند جمله‌ای درجه دوم با توجه به بیشترین ضریب تبیین (R2)، به خوبی سرعت جوانه‌زنی بذر این گیاهان را نسبت به دما توصیف نمودند. که بر این اساس، مدل دو‌تکه‌ای ارجحیت بیشتری داشت. بطور کلی دمای کمینه، دمای بهینه و دمای بیشینه با استفاده از مدل دو تکه ای برای، تاج‌خروس سبزبه ترتیب 86/4، 56/25 و 76/45درجه سانتی‌گراد، برای تاج‌خروس ریشه قرمز، به ترتیب، 65/6، 56/30 و 06/51 درجه سانتی‌گراد و برای تاج‌خروس خوابیده، به ترتیب 22/9، 39/34 و 66/50 درجه سانتی‌گراد تخمین زده شد. نتایج این تحقیق نشان‌داد که جوانه زنی بذر تاج‌خروس در دامنه وسیعی انجام می‌شود.هرسه گونه توانسـتند بین دمـای 10 تا 45 درجـه سانتی‌گراد جوانه‌زنی کنند. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - سیستم‌های پشتیبان تصمیم‌گیری در مدیریت علف‌های‌هرز
    پژوهش علف های هرز , شماره 1 , سال 14 , تابستان 1401
    فناوری کشاورزی باعث تغییرات مداوم در روش های مدیریت مزارع می شود به طوری که کشاورزان با نهاده های جدید زیاد و متنوعی روبرو بوده و تصمیم‌گیری صحیح و موثر در زمینه به کارگیری امری دشوار شده است. سیستم‌های کمک به تصمیم‌گیری (DSS) از دهه 1980 میلادی در بخش کشاورزی بعنوان اب چکیده کامل
    فناوری کشاورزی باعث تغییرات مداوم در روش های مدیریت مزارع می شود به طوری که کشاورزان با نهاده های جدید زیاد و متنوعی روبرو بوده و تصمیم‌گیری صحیح و موثر در زمینه به کارگیری امری دشوار شده است. سیستم‌های کمک به تصمیم‌گیری (DSS) از دهه 1980 میلادی در بخش کشاورزی بعنوان ابزار کمک‌دهنده به تصمیم‌گیری مورد استفاده قرار گرفته‌اند. این سیستم‌ها در علوم علف های هرز بطور کلی به دو دسته تقسیم می شوند: 1- سیستم هایی که بر اساس تاثیر علف‌کش یا شناسایی علف‌های ‌هرز توصیه می کنند 2- سیستم هایی که بر اساس بانک بذر یا تراکم گیاهچه علف هرز توصیه‌های اقتصادی می نمایند. سیستم های پیشرفته تر در تلاش هستند که هر دو جنبه رقابت علف هرز و پویایی جمعیت علف های هرز را با توجه به دز علف کش انتخابی مد نظر قرار دهند. هدف استفاده از DSS ها در مدیریت علف‌های هرز کنترل مناسب علف های هرز، کاهش استفاده از علف کش ها، کاهش هزینه مدیریت علف های هرز و کاهش خطرات محیطی است. تاکنون از برنامه های متعددی چون HERB، MUS-HERB، WEEDSIM، SELOMA، Herbicide Application Decision Support System (HADSS)، Pocket HERB، WebHADSS، Weedsoft، Weed Manager، GESTINF، AVENA-PC، Expert system ، Pl@ntInfo و RIM (Ryegrass Integrated Management) در مدیریت علف های هرز استفاده شده است و انتظار می رود در آینده استقبال بیشتری از این برنامه ها شود. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - ارزیابی بقایای گیاهان پیش‌کشت بر پویایی جمعیت علف‌های‌هرز و عملکرد ذرت دانه‌ای (Zea mays L) رقم NS640 در دو نوع بافت خاک
    اکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 4 , سال 15 , پاییز 1400
    استفاده از گیاهان پیش‌کشت در بوم نظام های زراعی یکی از مهم ترین روش های جایگزین و پایدار برای حذف و یا کاهش مصرف علف کش ها می باشد. به منظور بررسی تاثیر بقایای گیاهان پیش‌کشت در کنترل علف های هرز و عملکرد ذرت رقم NS640، آزمایشی در سال‌های زراعی 95-1394 و 96-1395 انجام ش چکیده کامل
    استفاده از گیاهان پیش‌کشت در بوم نظام های زراعی یکی از مهم ترین روش های جایگزین و پایدار برای حذف و یا کاهش مصرف علف کش ها می باشد. به منظور بررسی تاثیر بقایای گیاهان پیش‌کشت در کنترل علف های هرز و عملکرد ذرت رقم NS640، آزمایشی در سال‌های زراعی 95-1394 و 96-1395 انجام شد. این آزمایش در دو سال و دو مکان در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. دو مزرعه با خاک لومی‌رسی و لومی‌شنی به عنوان مکان و کشت چهار گونه زراعی قبل از ذرت شامل باقلا (Vicia faba L.) واریته شاخ‌بزی، گندم (Triticum aestivum L.) رقم چمران، کلزا (Brassica napus L.) رقم هایولا 401، گل‌کلم (Brassica oleraceae L.) هیبرید استدی و آیش به عنوان تیمارها بودند. تجزیه مرکب نتایج نشان داد که مقایسه تراکم و وزن خشک علف‌های‌هرز در تیمارهای مختلف گیاهان پیش‌کشت با آیش (بدون گیاه پیش‌کشت) نشان از پتانسیل بقایای گیاهان پیش‌کشت در کاهش و کنترل علف‌های‌هرز بود. کاهش تعداد علف های هرز در مزرعه لومی رسی در بقایای گیاهان پیش کشت باقلا، گندم، کلزا و کلم گل نسبت به آیش به ترتیب 22، 9، 10 و 29 درصد و در مزرعه لومی شنی به ترتیب 40، 48، 42 و 46 درصد برآورد شدند. وزن خشک علف هرز تحت تأثیر معنی دار بقایا گیاهان قرار گرفت، بقایای باقلا، گندم، کلزا و گل کلم به ترتیب باعث کاهش 54، 55، 43 و 65 درصدی وزن خشک علف هرز نسبت به آیش شدند. استفاده از بقایای باقلا، به‌عنوان یک گیاه پیش‌کشت، در خاک‌های لومی‌رسی و لومی‌شنی به ترتیب باعث افزایش 40 و 55 درصدی عملکرد دانه ذرت گردید. استفاده از بقایای گیاهان از طریق تجزیه بالاتر بقایای گیاهان پیش‌کشت در سال دوم و ایجاد حالت دگرآسیبی در خاک و اثر منفی بر روی شاخص های پویایی علف‌های‌هرز، می‌تواند نقش مؤثری در بهبود رشد ذرت و افزایش بهره‌وری نظام کشت داشته باشد. پرونده مقاله

  • مقاله

    5 - مدل‌سازی الگوی سبز شدن گیاهچه سه گونه علف‌هرز در واکنش به دما و رطوبت خاک در مزرعه
    فیزیولوژی محیطی گیاهی , شماره 5 , سال 12 , زمستان 1396
    مدل‌های پیش‌بینی زمان سبزشدن گیاهچه برای بهینه‌سازی برنامه‌های کنترل علف‌های‌هرز به‌کار‌می‌روند. این آزمایش با هدف پیش‌بینی زمان ظهور سه گونه علف‌هرز تابستانه تاتوره (Datura stramonium)، تاج‌ریزی‌سیاه (Solanum nigrum) و تاج‌خروس‌ریشه‌قرمز (Amaranthus retroflexus) در شرا چکیده کامل
    مدل‌های پیش‌بینی زمان سبزشدن گیاهچه برای بهینه‌سازی برنامه‌های کنترل علف‌های‌هرز به‌کار‌می‌روند. این آزمایش با هدف پیش‌بینی زمان ظهور سه گونه علف‌هرز تابستانه تاتوره (Datura stramonium)، تاج‌ریزی‌سیاه (Solanum nigrum) و تاج‌خروس‌ریشه‌قرمز (Amaranthus retroflexus) در شرایط مزرعه با استفاده از دما و رطوبت خاک اجراء شد. سه تاریخ کاشت اول خرداد، اول تیر و اول مرداد و 3 ر‍ژیم آبیاری دو، سه و چهار روز یک‌بار به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌‌های کامل تصادفی با 3 تکرار برای سه گونه علف‌هرز مورد مطالعه قرار گرفت. برای بیان روند تغییرات سبزشدن از مدل زمان آبی-گرمایی استفاده شد. مگاپاسکال-درجه سانتی‌گراد-روز مورد نیاز برای سبز شدن گونه‌ها با دما و پتانسیل پایه به‌دست آمده توسط مدل زمان آبی-گرمایی و رطوبت و دمای روزانه خاک محاسبه شد. درصد سبز شدن تجمعی در مقابل زمان آبی-گرمایی رسم و مدل سیگموئیدی سه پارامتری برآن برازش داده شد. سپس حداکثر درصد سبز شدن و مقدار مگاپاسکال- درجه سانتی‌گراد روز مورد نیاز برای 50 درصد سبز شدن بذور برآورد گردید. نتایج نشان داد بیشترین و کمترین درصد سبز شدن سه گونه علف‌هرز به ترتیب در رژیم آبیاری دو روز یک‌بار در ماه مرداد و رژیم آبیاری چهار روز یک‌بار در ماه خرداد رخ داد. سبز شدن گیاهچه سه گونه علف‌هرز در ماه مرداد نسبت به ماه‌های خرداد و تیر سریع‌ترو بیشتر بود. زمان آبی-گرمایی مورد نیاز برای سبز شدن سه گونه‌ متفاوت بود. تاتوره کمترین و تاج‌ریزی‌‌سیاه بیشترین زمان آبی-گرمایی را برای 50 درصد سبز شدن گیاهچه نیاز داشتند. دمای بهینه سبزشدن تاج‌خروس‌ریشه قرمز، تاج‌ریزی‌سیاه و تاتوره به‌ترتیب 35-30، 30-27، 34-29 درجه سانتی‌گراد به‌دست آمد.سبز شدن گیاهچه سه گونه علف‌هرز در ماه مرداد و بیشترین و کمترین درصد سبز شدن سه گونه علف‌هرز به‌ترتیب در رژیم آبیاری دو روز یک‌بار در ماه مرداد و رژیم آبیاری چهار روز یک‌بار در ماه خرداد بود. پرونده مقاله

  • مقاله

    6 - اعتبارسنجی ضریب خاموشی نور و ارزیابی کارایی مصرف نور کنجد با کاربرد کودهای مختلف زیستی و شیمیایی
    اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 2 , سال 11 , تابستان 1398
    به منظور ارزیابی کارایی مصرف نور در گیاه کنجد در شرایط مصرف کودهای زیستی و شیمیایی و محاسبه ضریب خاموشی نور، آزمایشی در سال 1392 در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 10 تیمار و سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل کاربرد کودهای زیستی نیتروکسین، بیوفسفر، بیوسولفور، ترکیب نیترو چکیده کامل
    به منظور ارزیابی کارایی مصرف نور در گیاه کنجد در شرایط مصرف کودهای زیستی و شیمیایی و محاسبه ضریب خاموشی نور، آزمایشی در سال 1392 در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 10 تیمار و سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل کاربرد کودهای زیستی نیتروکسین، بیوفسفر، بیوسولفور، ترکیب نیتروکسین-بیوفسفر، ترکیب نیتروکسین-بیوفسفر-بیوسولفور، کودهای شیمیایی اوره، سوپرفسفات‌تریپل، ترکیب اوره-سوپرفسفات‌تریپل، ترکیب اوره-سوپرفسفات‌تریپل-گوگرد و شاهد (بدون مصرف کود) بود. نتایج نشان داد که ضریب خاموشی نور گیاه کنجد برابر با 7/0 مقداری قابل قبول بود. کودهای زیستی و شیمیایی شاخص سطح برگ و کارایی مصرف نور کنجد را افزایش دادند و بطور کلی کودهای شیمیایی کارایی مصرف نور را بیشتر از کودهای زیستی افزایش داند. بالاترین شاخص سطح برگ (42/3) و (32/3) به ترتیب مربوط یه تیمارهای سه‌گانه و دوگانه شیمیایی بود. کارایی مصرف نور در تیمارهای ترکیبی کودهای زیستی و شیمیایی، بخصوص ترکیب سه‌گانه زیستی و شیمیایی (به ترتیب برابر با 34/1 و 41/1)، بیشتر از کاربرد منفرد آن کودها بود. کود اوره با مقدار کارایی مصرف نور 34/1، کارایی مصرف نور کنجد را بیشتر از نیتروکسین (14/1) افزایش داد در حالی که میزان افزایش آن در تیمارهای سوپرفسفات تریپل (26/1) و بیوفسفر (25/1) تقریبا یکسان بود. بنابراین توصیه می‌شود که کوددهی به کنجد بصورت ترکیبی از چند کود متفاوت زیستی یا شیمیایی انجام شود تا با تامین حداکثری نیاز تغذیه‌ای گیاه، کارایی مصرف نور بیشتری نیز به دست آید. پرونده مقاله

  • مقاله

    7 - ارزیابی اثر برگرداندن بقایای گیاهان زراعی مختلف بر عملکرد ذرت و برخی ویژگی های خاک در شرایط آب و هوایی شوشتر
    اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 2 , سال 12 , تابستان 1399
    آزمایشی در سال‌های 94-1393 و 95-1394 در مزرعه دانشکده کشاورزی انجام شد. این آزمایش در دو سال و دو مکان در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. دو مزرعه با خاک لومی‌رسی و لومی‌شنی به عنوان مکان و کشت چهار گونه زراعی قبل از ذرت شامل باقلا، گندم، کلزا، کلم چکیده کامل
    آزمایشی در سال‌های 94-1393 و 95-1394 در مزرعه دانشکده کشاورزی انجام شد. این آزمایش در دو سال و دو مکان در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. دو مزرعه با خاک لومی‌رسی و لومی‌شنی به عنوان مکان و کشت چهار گونه زراعی قبل از ذرت شامل باقلا، گندم، کلزا، کلم وآیش به عنوان تیمارهای آزمایشی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که استفاده از بقایای گیاهان پیش‌کشت باعث ایجاد تغییرات معنی‌دار در عملکرد و همچنین برخی خصوصیات خاک شد. استفاده از بقایای باقلا، به‌عنوان گیاه پیش‌کشت، در خاک‌های لومی‌رسی و لومی‌شنی باعث افزایش 40 و 55 درصدی عملکرد دانه ذرت شد. میانگین افزایش رطوبت خاک و همچنین افزایش نیتروژن خاک تحت تأثیر بقایای باقلا، گندم، کلزا وکلم نسبت به آیش به ترتیب 29،32،25 و 19 درصد و 88،25،40 و 40 درصد بود. استفاده از بقایای گیاهان باقلا، گندم، کلزا وکلم‌ نسبت به آیش باعث افزایش عملکرد دانه شد و کیفیت (پروتئین ذرت به ترتیب به مقدار 32،11،28،17 درصد) آن نیز بهبود بخشید. بقایای گیاهان باعث کاهش معنی‌دار pH خاک نسبت به آیش به‌مقدار 2، 3، 2 و 2 درصد شدند. ماده آلی خاک به‌مقدار 49 درصد، رطوبت خاک به‌مقدار 40 درصد و کربن آلی به‌مقدار 33 درصد در اثراستفاده از بقایای گیاهان (نسبت به آیش) افزایش یافت. پرونده مقاله