این تحقیق با هدف بررسی رابطه تحریفهای شناختی و بهزیستی روانشناختی با دلزدگی زناشویی بین زوجین متقاضی طلاق شهرستان رشت انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی میباشد. بدین منظور از جامعه آماری 144 نفری 184 نفر به روش نمونه گیری خوشهای برای انجام این ) پژوهش انتخاب شدند. چکیده کامل
این تحقیق با هدف بررسی رابطه تحریفهای شناختی و بهزیستی روانشناختی با دلزدگی زناشویی بین زوجین متقاضی طلاق شهرستان رشت انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی میباشد. بدین منظور از جامعه آماری 144 نفری 184 نفر به روش نمونه گیری خوشهای برای انجام این ) پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه تحریفهای شناختی) 1389 ( ، بهزیستی روانشناختی ریف ) 1989 (و دلزدگی زناشویی ) 1991 میباشد. جهت تجزیه تحلیل دادهها از آزمونهای آماری پارامتریک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان >4/ داد که بین بهزیستی روانشناختی و تحریفهای شناختی با دلزدگی زناشویی رابطه وجود دارد. ) 41 P (. بین تحریفهای شناختی و دلزدگی >4/ زناشویی نیز رابطه مثبت و معنادار وجود دارد) 41 P (. بین مولفههای بهزیستی روانشناختی یعنی پذیرش خود، رشد فردی ، روابط مثبت با دیگران ، خودمختاری ، تسلط بر محیط ، زندگی هدفمند و دلزدگی زناشویی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون مشخص کرد که تحریفهای شناختی و دو مولفه بهزیستی روانشناختی یعنی روابط مثبت با دیگران و زندگی هدفمند میتوانند به عنوان بیش بینی کننده دلزدگی زناشویی عمل نمایند .
پرونده مقاله
این تحقیق با هدف بررسی رابطه تحریفهای شناختی و بهزیستی روانشناختی با دلزدگی زناشویی بین زوجین متقاضی طلاق شهرستان رشت انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی میباشد. بدین منظور از جامعه آماری 640 نفری 180 نفر به روش نمونه گیری خوشهای برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. چکیده کامل
این تحقیق با هدف بررسی رابطه تحریفهای شناختی و بهزیستی روانشناختی با دلزدگی زناشویی بین زوجین متقاضی طلاق شهرستان رشت انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی میباشد. بدین منظور از جامعه آماری 640 نفری 180 نفر به روش نمونه گیری خوشهای برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه تحریفهای شناختی(1389) ، بهزیستی روانشناختی ریف (1989)و دلزدگی زناشویی (1996) میباشد. جهت تجزیه تحلیل دادهها از آزمونهای آماری پارامتریک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین بهزیستی روانشناختی و تحریفهای شناختی با دلزدگی زناشویی رابطه وجود دارد. (01/0>P). بین تحریفهای شناختی و دلزدگی زناشویی نیز رابطه مثبت و معنادار وجود دارد(01/0>P). بین مولفههای بهزیستی روانشناختی یعنی پذیرش خود، رشد فردی ، روابط مثبت با دیگران ، خودمختاری ، تسلط بر محیط ، زندگی هدفمند و دلزدگی زناشویی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون مشخص کرد که تحریفهای شناختی و دو مولفه بهزیستی روانشناختی یعنی روابط مثبت با دیگران و زندگی هدفمند میتوانند به عنوان بیش بینی کننده دلزدگی زناشویی عمل نمایند .
پرونده مقاله
اختلالات هیجانی و مشکلات روانشناختی جانبازان، زندگی آنان و خانوادهشان را تحتالشعاع قرار داده است. این پژوهش با هدف مقایسه ی اثربخشی زوجدرمانیگروهی شناختی- رفتاری و گروهدرمانی شناختی- رفتاری بر میزان رضایتمندی زناشویی و افسردگی جانبازان 25درصد و بالاتر انجام شده اس چکیده کامل
اختلالات هیجانی و مشکلات روانشناختی جانبازان، زندگی آنان و خانوادهشان را تحتالشعاع قرار داده است. این پژوهش با هدف مقایسه ی اثربخشی زوجدرمانیگروهی شناختی- رفتاری و گروهدرمانی شناختی- رفتاری بر میزان رضایتمندی زناشویی و افسردگی جانبازان 25درصد و بالاتر انجام شده است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی[1] و طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه لیست انتظار است. جامعه ی آماری کلیه ی جانبازان مراجعه کننده به مرکز مشاوره بنیاد شهید تنکابن در سال 89-88 میباشند. بدین منظور 81 جانباز به همراه همسران شان با روش نمونه گیری در دسترس، بهکمک مصاحبه ی تشخیصی ساختاریافته (ضریب آلفای 95/0)، پرسشنامه ی رضایتزناشویی انریچ (115 سؤالی، ضریب آلفای 85/0) و پرسشنامه ی افسردگی بک (ویرایش دوم، ضریب آلفای 94/0) بررسی شدند و سپس 24 جانباز به همراه همسران شان به عنوان نمونه انتخاب شدند و بهصورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه لیست انتظار (هر گروه 8 زوج) قرارگرفتند. آنگاه روش زوجدرمانی گروهی شناختی- رفتاری بر روی گروه آزمایشی یک و گروهدرمانی شناختی- رفتاری بر روی گروه آزمایشی دو اجرا شد و در پایان سه گروه بار دیگر با پرسشنامههای انریچ و بک ارزیابی شدند. اطلاعات بهدست آمده از پرسشنامهها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس (مانکووا) و آزمون تعقیبی الماتریکس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان دادند که تفاوت نمرات زوجدرمانی گروهی شناختی- رفتاری و گروهدرمانی شناختی- رفتاری در پسآزمون، در مقایسه با گروه لیست انتظار در افزایش رضایتمندی زناشویی و کاهش افسردگی معنادار است. درمقایسه ی دو گروه آزمایشی، زوجدرمانی گروهی شناختی- رفتاری نسبت به گروهدرمانی شناختی- رفتاری بهطور معناداری رضایتمندی زناشویی را افزایش داد. اما تفاوت دو گروه در کاهش افسردگی معنادار نبود. نتایج پژوهش بیانگر آن است که هر دو روش درمانی در افزایشرضایت زناشویی و کاهشافسردگی مؤثرند. روش زوجدرمانی گروهی شناختی- رفتاری در افزایش رضایت زناشویی مؤثرتر از روش گروه درمانی شناختی- رفتاری است و هر دو روش در کاهش افسردگی به یک اندازه تأثیر دارند.Quasi experimental
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد