خرد و عقل از مهمترین عناصر مفهومی و واژگانی پهنه ادب فارسی است که دامنه کاربرد آن از آثار نخستین شعرای فارسی دری که بیشتر رویکردی آفاقی و حکمی داشتند تا آثار شعرای قرن پنجم تا هشتم که رویکرد آنها به تدریج انفسی و عرفانی شد گسترده شده و جایگاه آن در این سیر زمانی تغییرا چکیده کامل
خرد و عقل از مهمترین عناصر مفهومی و واژگانی پهنه ادب فارسی است که دامنه کاربرد آن از آثار نخستین شعرای فارسی دری که بیشتر رویکردی آفاقی و حکمی داشتند تا آثار شعرای قرن پنجم تا هشتم که رویکرد آنها به تدریج انفسی و عرفانی شد گسترده شده و جایگاه آن در این سیر زمانی تغییرات عمیقی یافته است. این برداشتهای متناقض در آثار این دو دسته از شعرا، که میتوان از آنها به حکما و عرفا یا صوفیان یاد کرد، میتواند موضوع تحقیقات زیادی باشد (و بوده است) و در این تحقیق به سیر تدریجی این دگرگونی (که حاصل عوامل و شرایط گوناگون سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و حتی زبانی بوده است) از آثار نخستین شعرا که بیشتر صبغهای حکیمانه داشتند تا آثار شعرای قرن هفتم و هشتم که بیشتر سبغه و رنگ عرفانی و صوفیانه داشتند پرداخته شده. هم شعرای حکیم و هم شعرای عارف اشعار متعددی با مضمون عقل یا خرد داشتهاند اما ازآنجاکه دیدگاه و نگرش کلی آنها به سایر پدیدههای مادی و معنوی کاملاً متفاوت و گاه متضاد است با وجود استفاده تقریباً یکسان از این واژگان، محصول کار آنها متفاوت و متباین و گاه متناقض است. دلیل این امر آن است که دیدگاه این دو دسته از شاعران از منابع و مشربهای فکری کاملاً متضادی درباره پدیدههای عالم هستی سرچشمه میگیرد.
پرونده مقاله
مولانا در مثنوی ما را با سلوک باطنی و منش شخصیتی رسول خدا آشنا می سازد. با شعر مولوی؛ ضمن فهم بیشترآموزه های قرآنی، از موقعیت الگوشناسی انبیای الهی، (به ویژه رسول اکرم) همواره شاعرمی توان به الگوسازی و کاربست آنها در زندگی مادی و معنوی نیز دست یافت. این مقاله، با مطالعه چکیده کامل
مولانا در مثنوی ما را با سلوک باطنی و منش شخصیتی رسول خدا آشنا می سازد. با شعر مولوی؛ ضمن فهم بیشترآموزه های قرآنی، از موقعیت الگوشناسی انبیای الهی، (به ویژه رسول اکرم) همواره شاعرمی توان به الگوسازی و کاربست آنها در زندگی مادی و معنوی نیز دست یافت. این مقاله، با مطالعه ی اشعار مولوی و مقایسه ی آن با تفاسیر قرآنی، ضمن شناخت شخصیت پیامبر(ص) به شیوه ای که در مثنوی مطرح شده، با رجوع به آیات قرآن و تفاسیر در ذیل شواهد قرآنی شباهت ها و تفاوت های تصویر پیامبر(ص) در قرآن و مثنوی را نشان دهد. برای این مهم سه مولفه ی نسبت رسول باخدا، نسبت رسول با مردم و رسول در مقام عاشقی و معشوقی را از مثنوی بر اساس کتاب دریا به دریای علامه جعفری، استخراج نموده، هریک از این ابعاد را در مثنوی و تفاسیر قرآنی با یکدیگر مقایسه نموده است. روش پژوهش حاضر براساس روش کتابخانه ای نظری و تحلیلی می باشد و با استفاده از منابع دست اول (کتاب، پایان نامه ، مقالات و...) و با استفاده از فیش برداری استخراج شده است. یافته های این پژوهش، در قرآن رابطه ی پیامبر با مردم برمبنای ارادت،ولایت مداری مردم و شفاعت پیامبر ادراک میشود و رابطه ی رسول خدا با خداوند نیز برمحور عبادت ، عبودیت ، اطاعت و در چارچوب عصمت پیامبر قرار می گیرد؛ اما در مثنوی و به ویژه بحث عاشقی و معشوقی رسول خدا، شاعر بیشتر، به عوالم تفاسیر عرفانی نزدیک میشود.
پرونده مقاله
در این پژوهش به بررسی و تحلیلِ انگیزهها و دلایلِ رفتار و گفتار طنزآمیزِ ابوسعید به عنوان یک شخصیت برجستۀ عرفانی پرداختهایم و تأثیر ویژگیهای اخلاقی و عرفانی ابوسعید بر گفتار و رفتار طنازانۀ او را به روش تحلیل محتوایی بررسی کردهایم. اصلیترین وجه شخصیت طنّاز ابوسعید، چکیده کامل
در این پژوهش به بررسی و تحلیلِ انگیزهها و دلایلِ رفتار و گفتار طنزآمیزِ ابوسعید به عنوان یک شخصیت برجستۀ عرفانی پرداختهایم و تأثیر ویژگیهای اخلاقی و عرفانی ابوسعید بر گفتار و رفتار طنازانۀ او را به روش تحلیل محتوایی بررسی کردهایم. اصلیترین وجه شخصیت طنّاز ابوسعید، بداههگویی و تسلط بر بازیهای لفظی و کلامی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مهمترین وجوهی که به عنوان پایه و اساس شوخیها و طنازیهای ابوسعید است در سیزده دسته قرار میگیرند. از این میان سه مورد که عبارت هستند از: 1ـ بداههگویی و بازیهای کلامی ابوسعید؛ 2ـ طنز موقعیت یا آموزش عملی عرفان با تکیه بر طنز؛ 3ـ پرهیز از خودخواهی و خودبینی، بیش از 60% از مجموعه انگیزهها و دلایل طنّازی ابوسعید را تشکیل میدهند. مسأله شوخطبعی ذاتی ابوسعید، اقبال مردم به او به دلیل روحیۀ طنّاز او و طنز به مثابه آیینۀ تمامنمای ویژگیهای برجستۀ عرفانی، اخلاقی و اجتماعی ابوسعید از موضوعات مورد بحث در این پژوهش هستند.
پرونده مقاله
این پژوهش، ناظر بر این نکته تاریخی که عارفان صاحب قلم به اقتضای زمانه خود و در برابر رقیبان متشرع، درصدد اثبات این مدعا برآمدهاند که معارف صوفیه با مفاد کتاب و سنت، پیوندی راستین داشته است، با بررسی بیش از بیست اثر عرفانی نشان میدهد که در بسیاری موارد، ترکیبی از دو نو چکیده کامل
این پژوهش، ناظر بر این نکته تاریخی که عارفان صاحب قلم به اقتضای زمانه خود و در برابر رقیبان متشرع، درصدد اثبات این مدعا برآمدهاند که معارف صوفیه با مفاد کتاب و سنت، پیوندی راستین داشته است، با بررسی بیش از بیست اثر عرفانی نشان میدهد که در بسیاری موارد، ترکیبی از دو نوع انگیزه فردی (از قبیل گونهای الهام، ذکر یار، اجابت حضرت رسول، نذر و الزام خویش، حفظ نام و یادگاری، جلب شفاعت نیکان و...) و اجتماعی (از قبیل هدایت ورزی، نگرانی از زوال این معرفت، اتمام حجت بر بطالان، تقویت دل نوسالکان، مقابله با مدعیان عرفان، اصرار مریدان، عدم فهم کتب تازی و...)، مؤلفان عارف را به نگارش واداشته است. سنت رایج در میان عارفان، این بوده است که اصرار مریدان زمینههای لازم را برای قرار گرفتن در موقعیت الهام و دریافت اشارات ربانی، فراهم میآورده است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد