فهرست مقالات هادی اکبرزاده


  • مقاله

    1 - بر خوانِ عطار (نقد و بررسی تصحیحی دیگر از دیوان عطار نیشابوری)
    پژوهشنامه نسخه شناسی متون نظم و نثر فارسی , شماره 2 , سال 3 , تابستان 1397
    دیوان غزلیات و قصاید عطار یکی از متداول‌ترین دیوان‌های شعر پارسی است که از همان قرن هفتم، همواره مورد علاقه و شوقِ دوستدارانِ شعر عرفانی فارسی بوده است. این دیوان چاپ‌های متعددی دارد که دو چاپ مشهور آن به دست دو تن از محققان بنام عصر ما، استاد سعید نفیسی و دکتر تقی تفضل چکیده کامل
    دیوان غزلیات و قصاید عطار یکی از متداول‌ترین دیوان‌های شعر پارسی است که از همان قرن هفتم، همواره مورد علاقه و شوقِ دوستدارانِ شعر عرفانی فارسی بوده است. این دیوان چاپ‌های متعددی دارد که دو چاپ مشهور آن به دست دو تن از محققان بنام عصر ما، استاد سعید نفیسی و دکتر تقی تفضلی خراسانی، انجام گرفته است. چندی پیش انتشارات آستان قدس رضوی (به‌نشر) چاپ دوم این دیوان را به مقدمه و تصحیح دکتر اشرف‌زاده در 1000 نسخه منتشر کرد که بنا به گفتۀ مصحح، با مقابلۀ تمامی نسخه‌های چاپی و نسخه‌بدل‌هایی که اغلب در ذیل صفحات چاپ تفضلی ـ با توجه به معرفی نسخه‌هایی که در اختیار ایشان بوده ـ آمده، ویراسته و تصحیح‌گونه‌ای شده است. در این پژوهش سعی برآن است که وضعیت اثر بررسی شود که چه خطا‌هایی در ضبط یا خوانش اثر وارد شده است. این پژوهش با جست‌و‌جو در دیوان عطار به تصحیح رضا اشرف‌زاده و به روش تحلیلی انتقادی انجام شده است. نتایج نشان داد که با وجود خطا‌های متعدد، هیچ‌گونه تصحیحی صورت نگرفته و کار جدیدی انجام نپذیرفته و حتی نگارنده نسخه‌های خطی‌ای را که در اختیار تفضلی بوده، هم بررسی نکرده است. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - بررسی انگاره‌های تعلیمی در کتاب «مُلستان» اثر میرزا ابراهیم تفرشی (مدایح‌نگار) (تقلیدی از گلستان سعدی)
    پژوهشنامه ادبیات تعلیمی , شماره 5 , سال 14 , زمستان 1401
    میرزا ابراهیم‌خانِ تفرشی، معروف به مدایح‌نگار که گاهی از او با نام محمّدابراهیم یاد کرده‌اند، از منشیان معروف دورۀ ناصری است. از او، سه تذکرۀ مجدیّه، تذکرۀ انجمن ناصری، تذکرۀ قدسیّه و نیز کتابی به نام مُلستان بر جای مانده است. مدایح‌نگار، مُلستان را که اثری تعلیمی ـ اخل چکیده کامل
    میرزا ابراهیم‌خانِ تفرشی، معروف به مدایح‌نگار که گاهی از او با نام محمّدابراهیم یاد کرده‌اند، از منشیان معروف دورۀ ناصری است. از او، سه تذکرۀ مجدیّه، تذکرۀ انجمن ناصری، تذکرۀ قدسیّه و نیز کتابی به نام مُلستان بر جای مانده است. مدایح‌نگار، مُلستان را که اثری تعلیمی ـ اخلاقی به شمار می‌آید، به تقلید از گلستان سعدی در سال 1310 در پنج ساغر و یک جرعه به زبان فارسی به رشتۀ تحریر درآورد. در مُلستان بارزترین مقوله‌های تعلیمی به‌صورت نظم و نثر آمده است. این جستار به روش تحلیلی ـ توصیفی می‌کوشد با بررسی کتاب مُلستان ازنظر تعلیمی مهم‌ترین درون‌مایه‌های ادبیات اندرزی را در این اثر یافته است و به تحلیل افکار و اندیشه‌های اخلاقی مؤلّف بپردازد و به این سؤالات پاسخ دهد: شاخصه‌هایِ اخلاقی کتاب مُلستان ـ که براساسِ آن، اندرزهای حکمی و تربیتی به نگارش درآمده است ـ چیست؟ نویسنده از چه روش‌هایی برای بیان مفاهیم اخلاقی خود استفاده کرده است؟ آبشخور آموزه‌های تعلیمی این اثر چیست؟ میزان تقلید یا نوآوری مصنّف در ارائۀ آموزه‌های تعلیمی چگونه است؟ یافته‌های پژوهش گویای آن است که مدایح‌نگار با آوردن پنج ساغر (در حسن سلوک و عادات ملوک؛ اخلاق درویشان؛ در تفویض امور به ذات باری؛ در حمق و دانایی؛ در حکم و آداب) و یک جرعه که مختصری از احوال مصنّف است با پیروی از گلستان سعدی با آوردن انگاره‌ها و مفاهیم بلند اخلاقی توانسته است قابلیّت و صلاحیّت خود را در نگارشِ اثری بدیع با نثری مسجّع و سرشار از صنایع ادبی و ممزوج از عبارات و اشعار عربی نشان دهد و لقبِ مدایح‌نگار را برای خود بامسما کند. استفاده از آیات و روایات، آوردن سخنان حکما و پادشاهان (به‌شکلی تلفیقی از چهره‌های متعلّق به سه تمدّن بزرگ دنیای کلاسیک ایران، یونان و اسلام)، به‌کارگیری ضرب‌المثل‌ها، استفاده از اشعار فارسی و عربی، بازنویسی برخی از حکایات گلستان سعدی از مهم‌ترین روش‌های مؤلّف در خلق این اثر تعلیمی است. مدایح‌نگار تقریباً نود و هشت آموزۀ تعلیمی را به‌صورت‌های مختلف در کتاب خود آورده که در آن میان، ستایش خرد و دانایی و نکوهش حُمق و نادانی بیش از دیگر تعالیم گوشزد شده است. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - درنگی بر معنی «سرِ سفره» در مصرع «چون سرِ سفره رخِ او توی‌توی...» از دفتر ششم مثنوی
    پژوهشنامه ادبیات تعلیمی , شماره 2 , سال 2 , تابستان 1389
    گزارش و شرح ابیات و عبارات متون ادبی که امروزه اغلب از آن با عنوان تعلیقات یاد می شود، عمر دراز و قدمتی بیش از پانصد سال دارد. در دورة معاصر نیز پژوهشگران و محققان با نوشتن شرح و تعلیقات بر آثار کهن زبان فارسی به صورت کتاب یا مقاله، گزارشهای گوناگونی از آن متون به دست چکیده کامل
    گزارش و شرح ابیات و عبارات متون ادبی که امروزه اغلب از آن با عنوان تعلیقات یاد می شود، عمر دراز و قدمتی بیش از پانصد سال دارد. در دورة معاصر نیز پژوهشگران و محققان با نوشتن شرح و تعلیقات بر آثار کهن زبان فارسی به صورت کتاب یا مقاله، گزارشهای گوناگونی از آن متون به دست داده اند. توضیح این مطلب لازم است که کالبد و روساخت متون مهم ادبی، مقدمه و وسیلة نخستین و بنیادین رسیدن به درونمایه و ژرف ساخت آن متون است. به همین خاطر، این جنبه از پژوهش‌ها؛ یعنی گزارش درست و دقیق ابیات و عبارات متون ادبی نباید مورد بی‌توجهی و غفلت قرار گیرد. اهمیت و سودمندی چنین گزارش هایی زمانی آشکارتر و مشخص تر می گردد که با افسوس و اندوه بسیار بدانیم هنوز شماری از دانشجویان دوره های کارشناسی ارشد و دکترای زبان و ادبیات فارسی از خواندن و گزارش درست بعضی از لغات و ابیات و عبارات متون کهن ادبی ناتوانند. آنچه در این جستار بدان می پردازیم، یکی از یادداشت های پراکنده ای است که نگارنده سالهای متمادی، در حاشیة شرح مثنوی دکتر جعفر شهیدی نوشته است و در واقع، حاشیه ای است بر حاشیة ایشان در شرح این بیت از دفتر ششم مثنوی که نکاتی را در ضرورت توجه به شرح و گزارش آثار ادبی و دقت در آن خواستار است. باید گفت بی‌شک، مثنوی معنوی نیز از جملة کتابهایی است که دریایی بیکران از فرهنگ عامه و نکات ازندة ادبی را داراست. این اثر سترگ دارای شاخصه‌های فرهنگی و ادبی خاصی است که گاه برای خوانندة امروزی قابل دریافت نیست. ترکیب سرِ سفره یکی از ترکیبات نادر و دیریابی است که مولانا در مصرع چون سر سفره رخ او توی توی... دفتر ششم آن را آورده است که معنای آن ترکیب برای نویسندة این جستار دغدغه ایجاد کرده است و از سوی دیگر، بسیاری از شارحان در معنی آن حدس هایی زده اند. این نکته نیز درخور توجه است که آنچه در معنی این ترکیب بدان دست یافته ایم، از تمامی فرهنگ لغت های زبان فارسی فوت شده و بدان توجهی نشده است. نویسنده با تبیین معانی گونه‌گون این ترکیب در میان کتب ادبی، به کاربرد آن در دیگر متون ادبی اشاره می‌کند و معنی این ترکیب را در مصراع مورد بحث با توجه به شواهد یافته شده در مصراع مورد بحث گزارش می کند. امید است که خوانندگان، نکتة انگشت نهاده و یاد کردة ما را حمل بر بی احترامی به ساحت آن گزارشگر بزرگ (دکتر شهیدی) ندانند و نپندارند که آنچه در این مقاله آمده، از سر هوی و هوس خالِف تعرَف است. نامة دکتر شهیدی نیز در پاسخ به این معنی نویافته ضمیمة مقاله است. پرونده مقاله