-
مقاله
1 - تحلیل مدل کارایی هزینههای تولید در شرکت ایرانخودروحسابداری مدیریت , شماره 4 , سال 14 , پاییز 1400هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل مدل ساختاری تفسیری کارایی هزینههای تولید در شرکت ایرانخودرو میباشد. روش: روش مورد نظر، کیفی- کمی بوده که در بخش کیفی با انجام مصاحبه با خبرگان تعداد 17 متغیر استخراج و مدل ساختاری تفسیری کارایی هزینههای تولید طراحی و سپس با تعیین سطوح م چکیده کاملهدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل مدل ساختاری تفسیری کارایی هزینههای تولید در شرکت ایرانخودرو میباشد. روش: روش مورد نظر، کیفی- کمی بوده که در بخش کیفی با انجام مصاحبه با خبرگان تعداد 17 متغیر استخراج و مدل ساختاری تفسیری کارایی هزینههای تولید طراحی و سپس با تعیین سطوح مدل پژوهش با استفاده از روش میانگین T تک نمونهای و آزمون فریدمن به تجزیه و تحلیل و رتبهبندی فرضیههای پژوهش پرداخته شده است. یافتهها: یافتههای پژوهش یک مدل 5 سطحی است که باتوجه به 4 فرضیه بدست آمده از سطوح مدل پژوهش مشخص گردید هر سطح بر سطح قبل از خود تأثیر دارد و تأثیر کاهش بهای تمام شده در خطوط تولید بر روی عملکرد مالی بیشتر از بقیه موارد میباشد. نتیجهگیری: باتوجه به خروجی مدل این پژوهش براساس سطوح تعیین شده مشخص گردید که در مدل بدست آمده تغییرات تکنولوژی(سطح 5) تأثیرگذارترین و سودآوری، درآمد ناخالص تولید و شاخص پایه کارایی هزینه تولید(سطح 1) تأثیرپذیرترین متغیرها بر کارایی هزینههای تولید میباشند که نشان میدهد، برای افزایش کارایی هزینههای تولید در شرکت ایرانخودرو باید به دنبال بهبود و تغییرات تکنولوژی باشیم تا با افزایش کارایی هزینههای تولید، درآمد ناخالص تولید و سودآوری شرکت افزایش یابد. همچنین با توجه به تجزیه و تحلیل و رتبهبندی فرضیهها، ابتدا بایستی کاهش بهای تمام شده در خطوط تولید مدنظر قرارگیرد که بر روی عملکرد مالی تأثیرگذار میباشد. مدل بدست آمده باعث شناخت دقیقتر متغیرهای موثر بر کارایی هزینه در صنعت خودروسازی خواهد شد که مدیران این صنعت جهت کارایی هزینهها و سودآوری بیشتر بایستی مدل حاضر و متغیرهای آنرا مدنظر داشته باشند. پرونده مقاله -
مقاله
2 - Providing a model of earning transparency with emphasis on the criteria of the govermance system and performance: an artificial intelligence approachAdvances in Mathematical Finance and Applications , شماره 4 , سال 8 , پاییز 2023The present study is aimed to present a model of earnings transparency with an artificial intelligence approach in companies listed on the Tehran Stock Exchange (TSE). For this purpose, the data of 167 companies during the years 2011 to 2018 were used to test the resear چکیده کاملThe present study is aimed to present a model of earnings transparency with an artificial intelligence approach in companies listed on the Tehran Stock Exchange (TSE). For this purpose, the data of 167 companies during the years 2011 to 2018 were used to test the research hypotheses. Variable selection test performed using Lasso's artificial intelligence algorithm showed that among the criteria of the audit committee's independence management system, the non-executive managers ratio, gender diversity and among the performance criteria, the ratio of cash holding in the company, operating profit margin and accounts receivable ratio had the highest effect to explain the earnings transparency of companies and also to predict the earnings transparency of the companies in the next year, the LARS algorithm method was used. The results of prediction showed the high power of Lars artificial intelligence algorithm to predict the earnings transparency of the companies listed on Tse. Keywords: Earnings Transparency, Corporate governance and performance criteria, Artificial Intelligence Approach پرونده مقاله -
مقاله
3 - A mathematical model to predict corporate bankruptcy using financial, managerial and economic variables And compare it with other modelsAdvances in Mathematical Finance and Applications , شماره 4 , سال 8 , پاییز 2023Many studies have been conducted in the field of bankruptcy prediction; But in most of them only financial ratios are used. However, in Iran, many non-financial factors affect bankruptcy. The main purpose of this study is to develop a mathematical model in which financi چکیده کاملMany studies have been conducted in the field of bankruptcy prediction; But in most of them only financial ratios are used. However, in Iran, many non-financial factors affect bankruptcy. The main purpose of this study is to develop a mathematical model in which financial and non-financial indicators such as management and economics factors are used to predict bankruptcy. In this study, 44 variables that had the greatest impact on bankruptcy forecast were selected and with confirmatory factor analysis, a questionnaire was developed and sent to experts in the fields of management, accounting and economics to rank the impact of these variables. The statistical sample of the study includes 200 bankrupt and non-bankrupt companies listed in the period 2009-2018. After collecting the questionnaires using the OLS regression estimation method, the variables that had a factor load of less than 0.5 were eliminated and in the final model 9 main variables. The research model identified 95% of bankrupt companies and 93% of non-bankrupt companies with 95.4% confidence. Then, for verification, two hypotheses were developed and the model of this research was compared with two existing models. The ability to distinguish bankrupt companies from non-bankrupt ones by our proposed model was 6% more accurate than the Pourheidari et al. model, and 9.4% more accurate than Altman’s model. پرونده مقاله -
مقاله
4 - ارائه مدلی جهت اعتبارسنجی مدل بهینهسازی سبد سرمایهگذاری چند دورهای با رویکرد کنترل ورشکستگیمدیریت صنعتی , شماره 2 , سال 13 , تابستان 2018در این پژوهش به ارائه یک مدل ریاضی برای بهینهسازی سبد اوراق بهادار چند دورهای با رویکرد کنترل ورشکستگی پرداختهشده است. اهداف بهینهسازی سبد اوراق بهادار چند دورهای:1- بیشینهسازی ارزش خروجی مورد انتظار سرمایهگذار 2- کمینه کردن ریسک انباشته 3- کمینه کردن عدم اطمینان چکیده کاملدر این پژوهش به ارائه یک مدل ریاضی برای بهینهسازی سبد اوراق بهادار چند دورهای با رویکرد کنترل ورشکستگی پرداختهشده است. اهداف بهینهسازی سبد اوراق بهادار چند دورهای:1- بیشینهسازی ارزش خروجی مورد انتظار سرمایهگذار 2- کمینه کردن ریسک انباشته 3- کمینه کردن عدم اطمینان بازدههای سبد اوراق بهادار در طول دوره سرمایهگذاری در نظر گرفتهشده است که دستیابی به این سه هدف تحت تأثیر دو محدودیت کنترل ورشکستگی و حداکثر و حداقل تعدیلات مقادیر سرمایهگذاری در طول دوره سرمایهگذاری بررسیشده است. الگوریتم ترکیبی بهینهسازی ازدحام ذرات ، بهعنوان راهحل پیشنهادشده برای حل مدل در نظر گرفتهشده است و نمونهای عملی برای نشان دادن کاربرد مدل پیشنهادشده، ارائه گردیده است که شامل سبد اوراق بهاداری با 17 نوع سهام مختلف از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است که برای یک دوره سهساله از سال 1393 تا سال 1395 بازده روزانه سهام این شرکتها بهعنوان ورودی مدل مورداستفاده قرارگرفته است. با استفاده از جدول تحلیل حساسیت، 3 حالت مختلف برای وزنهای اهداف بهینهسازی سبد اوراق بهادار چند دورهای تعیینشده است. درنهایت حالتی از سرمایهگذاری که سرمایهگذار به هر سه هدف بهینهسازی وزن برابر میدهد، مناسبترین حالت برای بهینهسازی سبد اوراق بهادار چند دورهای بوده است. بهمنظور اعتبارسنجی الگوریتم طراحیشده برای حل مدل، نتایج بهدستآمده با دو الگوریتم دیگر مقایسه شده است. نتایج تجربی نشان داده است که الگوریتم پیشنهادشده توسط این پژوهش برای حل مدل، نسبت به دو الگوریتم مقایسهای، مناسبتر بوده است. پرونده مقاله -
مقاله
5 - بحران مالی و تکنیک هموارسازی سودمدیریت صنعتی , شماره 4 , سال 13 , پاییز 2018بحران مالی به عنوان یک فرآیند طولانی مدت است که بر بسیاری از جنبه های مالی و عملیاتی شرکت ها تاثیر می گذارد و سیستم گزارشگری مالی با بکارگیری روش های متفاوت حسابداری نقش اساسی در این فرآیند دارد. هدف این پژوهش، تحلیل بحران مالی با بکارگیری روش هموارسازی سود و درنظرگرفتن چکیده کاملبحران مالی به عنوان یک فرآیند طولانی مدت است که بر بسیاری از جنبه های مالی و عملیاتی شرکت ها تاثیر می گذارد و سیستم گزارشگری مالی با بکارگیری روش های متفاوت حسابداری نقش اساسی در این فرآیند دارد. هدف این پژوهش، تحلیل بحران مالی با بکارگیری روش هموارسازی سود و درنظرگرفتن اثرات متغیرهای تئوری اثباتی حسابداری می باشد. این پژوهش یک تحقیق تحلیلی از نوع نیمه تجربی می باشد که به لحاظ هدف کاربردی بوده و جزء پژوهش های توصیفی طبقه بندی می گردد. داده های پژوهش با استفاده از نمونه ای شامل 144 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره 10 ساله (1386 الی 1395) به روش داده های ترکیبی و مدل رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از فرضیه اول تا سوم بیانگر آن است که بین فقدان نقدینگی، ناتوانی در ایفای تعهدات و شکست عملیات با هموارسازی سود رابطه معناداری وجود ندارد و به این دلیل است که شرکت ها در شرایط بحران مالی مذکور توجه بهینه به استفاده از هموارسازی سود نداشته اند. همچنین بین ورشکستگی با هموارسازی رابطه معنادار و معکوس وجود دارد که نشان می دهد شرکت های مواجه با ورشکستگی از طریق هموارسازی سود، بدنبال بهبود شرایط ورشکستگی می باشند. پرونده مقاله -
مقاله
6 - بررسی رابطه بین سود نقدی و استقلال هیات مدیره بر اجتناب مالیاتی شرکت در چارچوب نظام مالیاتی کشورمدیریت توسعه و تحول , شماره 1 , سال 13 , بهار 1400نظام مالیاتی ایران به دلایل مختلف از جمله وفور درآمدهای نفتی در برهههای مختلف، متناسب با ظرفیتهای اقتصادی کشور توسعه نیافته است و علی رغم تأکیدات مکرر در اسناد بالادستی بر ضرورت قطع اتکای بودجه دولت به درآمدهای نفتی از طریق افزایش سهم درآمدهای غیر نفتی بویژه درآمدهای چکیده کاملنظام مالیاتی ایران به دلایل مختلف از جمله وفور درآمدهای نفتی در برهههای مختلف، متناسب با ظرفیتهای اقتصادی کشور توسعه نیافته است و علی رغم تأکیدات مکرر در اسناد بالادستی بر ضرورت قطع اتکای بودجه دولت به درآمدهای نفتی از طریق افزایش سهم درآمدهای غیر نفتی بویژه درآمدهای مالیاتی، این مهم تاکنون محقق نشده است. بنابراین تحول نظام مالیاتی در راستای بهبود وضعیت آن به لحاظ کارکردهای آن و در راستای دستیابی به اهداف مدنظر در قانون برنامه ششم به ویژه اهداف کمی آن، امری ضروری می باشد. هدف این تحقیق بررسی رابطه بین سود نقدی و استقلال هیات مدیره بر اجتناب مالیاتی شرکت در چارچوب نظام مالیاتی کشور میباشد. روش آزمون فرضیه های این تحقیق به روش اقتصادسنجی پانل دیتا و با بهرهگیری از نرمافزار ایویوز انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که؛ پرداخت سود نقدی بر اجتناب مالیاتی تأثیر معنیداری دارد. همچنین درصد مدیران غیرموظف بر اجتناب مالیاتی تأثیر معنیداری دارد. و درصد مدیران غیرموظف بر رابطه بین پرداخت سود نقدی و اجتناب مالیاتی تأثیر معنیداری ندارد. نتایج حاصل از این تحقیق میتواند بر تصمیمات مدیران، سرمایهگذاران، سهامداران، اعتباردهندگان، مقامات مالیاتی، تدوین کنندگان قوانین مالیاتی، سازمان حسابرسی و سایر حسابرسان، سازمان بورس و اوراق بهادار، تحلیلگران و محققین مفید واقع شود. پرونده مقاله -
مقاله
7 - ارتباط بین سطح رقابت در بازار محصول و عدم تقارن اطلاعاتی؛ رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری The Relationship between the Product Market Competition and Information Asymmetry; Structural Equation Modeling Approachپژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی , شماره 2 , سال 13 , تابستان 1400از آنجا که رقابت در بازار محصول یکی از عوامل تأثیرگذار در تصمیمات مدیران و سرمایهگذاران به شمار می آید بنابراین از لحاظ تصمیمات درون سازمانی و برون سازمانی به عنوان یک مؤلفه بااهمیت در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی قابل مطالعه است. هدفمقاله حاضر، بررسی تأثیر رقابت در بازار م چکیده کاملاز آنجا که رقابت در بازار محصول یکی از عوامل تأثیرگذار در تصمیمات مدیران و سرمایهگذاران به شمار می آید بنابراین از لحاظ تصمیمات درون سازمانی و برون سازمانی به عنوان یک مؤلفه بااهمیت در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی قابل مطالعه است. هدفمقاله حاضر، بررسی تأثیر رقابت در بازار محصول بر عدم تقارن اطلاعاتی می باشد. به این منظور 78 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش غربالگری جامعه آماری با رویکرد مد ل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفتند. برای اندازه گیری سطح رقابت از شاخص هرفیندال-هیرشمن و برای اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی از معیارهای شکاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش سهام، اندازه شرکت، خطای پیش بینی سود و فرصت های رشد استفاده گردید. پس از اطمینان از توانایی سنجش متغیر عدم تقارن اطلاعاتی توسط نشانگرهای مدنظر و همچنین برازش مناسب الگوی اندازه گیری و ساختاری پژوهش، نتایج نشان داد سطح رقابت در بازار محصول بر عدم تقارن اطلاعاتی تأثیر معنی دار دارد؛ به عبارت دیگر، با افزایش سطح رقابت در بازار محصول، عدم تقارن اطلاعاتی کاهش می یابد. نتایج پژوهش پیشنهاد می کند نهادهای قانونی در راستای تمرکززدایی و ایجاد مکانیزم هایی برای فراهم نمودن محیط رقابتی گام بردارند تا زمینه ساز افشای مناسب اطلاعات توسط شرکت ها شده و از این طریق عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه کمرنگو امنیت سرمایه گذاران و جلب اعتماد آن ها به بازار سرمایه افزایش یابد.The Relationship between the Product Market Competition and Information Asymmetry; Structural Equation Modeling ApproachAkbar KananiRezvan HejaziMehrdad GhanbariBabak Jamshidi NavidReceived: 01/ April /2021 Accepted: 07/ June /2021AbstractSince competition in the product market is one of the factors influencing the decisions of managers and investors, it is therefore considered as an important component in the reduction of information asymmetry in terms of insiders and outsiders decision making.The purpose of this study was to investigate the effect of competition in product market on information asymmetry.The statistical population of this research is the companies accepted in the TSE by using structural equation modeling approach. In order to measure the level of competition, the Herfindahl-Hirschman index and to measure the information asymmetry, Bid-Ask criteria and firm size, earning forecast error and growth opportunities was used. After assuring the ability to measure the information asymmetry variable by the indicated indicators as well as the appropriate fit for the measurement and structural model of the research, the results indicate that the level of competition in the product market has a significant effect on the information asymmetry. In other words, with increasing competition in the product market, information asymmetry decreases.Keywords: Earning Forecast Error, Product Market Competition, Information Asymmetry, Growth Opportunities, Informed Traders. پرونده مقاله -
مقاله
8 - نقش افشای ابزارها و مشتقات مالی بر اساس استانداردهای حسابداری ایران در بازده مازاد و ارزش شرکتهامهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار , شماره 2 , سال 10 , تابستان 1398هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر افشای ابزارها و مشتقات مالی بر اساس استاندارد حسابداری شماره 15 ایران بر بازده مازاد و ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. نمونهای متشکل از 82 شرکت طی دوره زمانی چهار ساله از سال 1393 تا 1396 مورد بررسی قرار گرفتند. چکیده کاملهدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر افشای ابزارها و مشتقات مالی بر اساس استاندارد حسابداری شماره 15 ایران بر بازده مازاد و ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. نمونهای متشکل از 82 شرکت طی دوره زمانی چهار ساله از سال 1393 تا 1396 مورد بررسی قرار گرفتند. برای ارزیابی سطح افشا ابزارها و مشتقات مالی از تعدیل چک لیست پیشنهادی یکینی (2011) و ترکیب آن با چک لیست پیشنهادی برگرفته شده از سه استاندارد حسابداری شماره 15 ،36 و37( تازه تصویب شده) ایران استفاده شده است. جهت برازش فرضیه های پژوهش، از آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافتههای فرضیه اول نشان میدهد که در شرکتهایی که ابزارهای مالی خود را بر اساس استاندارد داخلی شماره 15 افشا میکنند، ریسک نرخ تنزیل کاهش مییابد و این به معنای افزایش بازده آتی و افزایش قیمت بازار است. یافتههای فرضیه دوم نیز نشان میدهد در شرکتهایی که مدیریت سود وجود دارد، از طریق کاهش سطح افشای ابزارها و مشتقات مالی، ریسک نرخ تنزیل نیز افزایش می یابد. همچنین، یافتههای فرضیه سوم حاکی از آن است که بین سطح افشا ابزارهای مالی با ارزش شرکت رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. بنابراین، وجود نوسان بالای بازده مازاد برای شرکتها با سطح افشا پایینتر، نشاندهنده ریسک بالاتر میباشد. در نتیجه ذینفعان شرکتها با توجه به سطح و کیفیت افشا ابزارها و مشتقات مالی، بایستی منتظر ریسک باشند. پرونده مقاله