-
مقاله
1 - پایش و پیش بینی روند تغییرات اراضی مرتعی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و مدل زنجیره مارکوف در حوزه آبخیز نوررود-استان مازندرانسنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 4 , سال 11 , پاییز 1399پیشبینی روند تغییرات کاربری و وضعیت پوششگیاهی در اکوسیستمهای مرتعی از طریق تصاویر ماهوارهای، به مدیران منابعطبیعی در تصمیمگیری کمک خواهد نمود. هدف از این مطالعه پایش و پیشبینی تغییرات کاربری و وضعیت پوشش اراضی مراتعی حوزه آبخیز نوررود با استفاده از مدل تلفیقی زنج چکیده کاملپیشبینی روند تغییرات کاربری و وضعیت پوششگیاهی در اکوسیستمهای مرتعی از طریق تصاویر ماهوارهای، به مدیران منابعطبیعی در تصمیمگیری کمک خواهد نمود. هدف از این مطالعه پایش و پیشبینی تغییرات کاربری و وضعیت پوشش اراضی مراتعی حوزه آبخیز نوررود با استفاده از مدل تلفیقی زنجیره مارکوف در یک دورهی ۶۰ ساله (۱۳۶۷- ۱۴۲۷) میباشد. در این پژوهش بعد از پیشپردازش تصاویر ماهوارهای لندست از سنجندههای TM (۱۳۶۷، ۱۳۷۷ و ۱۳۸۷) و OLI (۱۳۹۷) از ماههای مشابه (تیر)، طبقهبندی تصاویر با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال انجام گرفت. نتایج با استفاده از نقشههای توپوگرافی با مقیاس 25000:1، عکسهای هوایی موجود و برداشتهای زمینی (1397) مورد ارزیابی صحت قرار گرفت. بطوریکه بیشترین و کمترین ضریب کاپا به ترتیب مربوط به تصاویر سالهای 1377 و1367 با مقادیر 86/0 و 81/0 بوده است. با استفاده از ماتریس احتمال تبدیل طبقات کاربری اراضی و اعمال مدل تلفیقی زنجیرههای مارکوف در سه مقطع دهساله طی سالهای (۱۳۹۷-۱۴۲۷)، پیشبینی گردید. نتایج این بررسی طی سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۹۷ نشان داد که مناطق جنگلی و مراتع درجه یک و سه در حوزه آبخیز نوررود روند کاهشی و مراتع درجه دو و اراضی سنگلاخی و مسکونی نیز روند افزایشی را داشته است. سطح کل مراتع از ۱۱۶۲۰۶ هکتار در سال ۱۳۶۷ به ۱۰۶۳۳۶ هکتار در سال ۱۳۹۷ کاهش یافته است. مدل پیشبینی مارکوف با دقت بیش از ۸۵ درصد نشان میدهد روند تغییرات کاربری اراضی طی سالهای ۱۳۹۷-۱۴۲۷، همانند دورههای قبل خواهد بود. به این صورت که کاربریهای وضعیت پوشش مرتعی درجه یک (پرتراکم)، روند کاهشی (کاهش ۳۵۳۷ هکتار) و کاربریهای نواحی سنگلاخی و مسکونی نیز روند افزایشی را تا سال ۱۴۲۷ خواهند داشت. پیشبینی روند تغییرات کاربری اراضی طی سالهای ۱۳۹۷-۱۴۲۷ (۳۰ سال) نیز به این صورت خواهد بود که کاربریهای وضعیت پوشش مرتعی درجه یک، روند کاهشی و کاربریهای نواحی سنگلاخی و مسکونی روند افزایشی خواهند داشت. پرونده مقاله -
مقاله
2 - بررسی تئوری تعمیمیافته کالای مرکب و تخمین تابع تقاضا انواع گوشت برای خانوارهای شهری ایرانفصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , شماره 2 , سال 16 , تابستان 1403مقدمه و هدف: استفاده از دادههای تجمیعشده و بررسی گروهبندی کالاهای مختلف برای بررسی رفتار مصرفکنندگان حائز اهمیت است. هدف مطالعه حاضر بررسی امکان تجمیع و برآورد تابع تقاضای جمعی برای گروه کالایی انواع گوشت (گوشت گوسفند، گوشت گوساله، مرغ، کنسرو ماهی، چکیده کاملمقدمه و هدف: استفاده از دادههای تجمیعشده و بررسی گروهبندی کالاهای مختلف برای بررسی رفتار مصرفکنندگان حائز اهمیت است. هدف مطالعه حاضر بررسی امکان تجمیع و برآورد تابع تقاضای جمعی برای گروه کالایی انواع گوشت (گوشت گوسفند، گوشت گوساله، مرغ، کنسرو ماهی، ماهی جنوب و ماهی شمال) است. مواد و روشها: از روشهای تفکیکپذیری ضعیف، کالای مرکب تعمیمیافته و تابع تقاضای خانوارهای شهری ایران استفاده شد. دادهها و اطلاعات لازم از آمار سالانه هزینه و درآمد خانوارهای ایرانی سازمان آمار برای بازه زمانی 1398-1383 بدست آمد. یافتهها: نتایج حاصل از کشش درآمدی نشان داد که دو کالای کنسرو ماهی و ماهی جنوب برای خانوارهای شهری ایران لوکس محسوب میشوند. ماهی شمال با کشش خودقیمتی 28/1- بیشترین حساسیت را نسبت به تغییرات قیمت در مقابل دیگر انواع گوشت دارد. همچنین براساس کشش متقاطع کنسرو ماهی و ماهی جنوب جانشین یکدیگر میباشند. بنابر نتایج آزمون تفکیکپذیری برای انواع گوشت، میتوان انواع گوشت را به دو گروه گوشت قرمز و سفید تفکیک کرد. همچنین برای بررسی شرایط استقلال یا عدم استقلال شاخص قیمت نسبی و لگاریتم شاخص قیمت گروه، از آزمونهای ایستایی و هم انباشتگی استفاده شد. نتایج نشان داد دو کالای کنسرو ماهی و ماهی شمال را میتوان در گروه گوشت سفید قرار داد. بحث و نتیجهگیری: نتایج نشاندهنده آن است که عدم توجه به تئوری تعمیمیافته کالای مرکب میتواند باعث گروهبندی نامناسب از کالاها شود. با توجه به نتایج مطالعه حاضر، توجه به روش مناسب برای گروهبندی انواع گوشت در جهت تحلیل و سیاستگذاری صحیح الگوی مصرفی مواد غذایی حائز اهمیت است پرونده مقاله -
مقاله
3 - بررسی آثار قانون هدفمندسازی یارانهها بر تغییرات الگوی کشت محصولات زراعی در استان مازندرانفصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , شماره 5 , سال 7 , زمستان 1394مزیت نسبی یکی از ابزارهای کا چکیده کاملمزیت نسبی یکی از ابزارهای کارآمد برای تصمیمگیری در تولید و تجارت محصولات میباشد که از دو بعد جایگزینی واردات و توسعه صادرات حائز اهمیت میباشد. استان مازندران یکی از قطبهای عمدهی محصولات کشاورزی در ایران است که با برنامهریزی صحیح میتوان آنرا به یکی از مراکز تولید و صادرات انواع محصولات کشاورزی تبدیل کرد. در این مطالعه، با استفاده از شاخصهای هزینهی منابع داخلی (DRC)، هزینه منافع اجتماعی (SCB) و سودآوری خالص اجتماعی (NSP) و الگوی برنامهریزی خطی، اثرات حذف یارانههای دولت و تأثیر آن بر مزیت نسبی محصولات زراعی مختلف استان مازندران در سال 1391 بررسیشده است. نتایج نشان داد که بر اساس شاخص DRC، محصولاتی نظیر پنبه دیم، جو دیم، گندم دیم، کلزا آبی، جو آبی و گندم آبی فاقد مزیت و برنج، کلزا دیم و پنبه آبی دارای مزیت است. با توجه به شاخص SCB محصولاتی چون پنبه آبی، برنج، کلزا دیم دارای مزیت نسبی است. شاخص NSP نشان داد که محصولات پنبه دیم، جو دیم، گندم دیم، کلزا آبی، جو آبی و گندم آبی فاقد مزیت نسبی و کلزا دیم، برنج و پنبه آبی دارای مزیت نسبی میباشند. بر اساس نتایج، با هدفمند شدن یارانهها و برابری قیمتهای داخلی با قیمتهای خارجی و همچنین با در نظر گرفتن قیمت واقعی برای نرخ ارز، مشاهده میشود که الگوی کشت در مورد محصولات آبی به سمت محصولاتی نظیر پنبه و برنج هدایت شوند. در مورد محصولات دیم نیز با هدفمندی یارانهها، الگوی کشت به سمت محصول کلزا میل خواهد کرد. پرونده مقاله