علوم و تکنولوژی محیط زیست
,
شماره4,سال
22
,
تابستان
1399
زمینه و هدف: بهره برداری بهینه و اصولی از منابع طبیعی سرزمین و سامان دهی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیک، نقش مهمی در مدیریت محیط و جلوگیری از تخریب محیط زیست در راستای توسعه پایدار دارد. لیکن در نظر نگرفتن نیاز اجتماعی علی رغم در نظر گرفتن توان اقتصادی و به خصوص توا چکیده کامل
زمینه و هدف: بهره برداری بهینه و اصولی از منابع طبیعی سرزمین و سامان دهی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیک، نقش مهمی در مدیریت محیط و جلوگیری از تخریب محیط زیست در راستای توسعه پایدار دارد. لیکن در نظر نگرفتن نیاز اجتماعی علی رغم در نظر گرفتن توان اقتصادی و به خصوص توان اکولوژیک در برنامه ریزی سرزمین، منجر به عدم تطابق با واقعیت زمینی می باشد که این موضوع یکی از اصول اساسی هر برنامه ریزی سرزمین می باشد.
روش بررسی: در این پژوهش با استفاده از روش ترکیب خطی وزن دار و تحلیل سلسله مراتبی و استانداردسازی معیارها با استفاده از مجموعه های فازی، علاوه بر تهیه نقشه توان اکولوژیک و اقتصادی برای کاربری کشاورزی، نیاز اجتماعی نیز برای تغییر زمین از زمین های بایر به کشاورزی مکان دار گردید و با تلفیق این نقشه ها با یکدیگر نقشه مطلوبیت تغییر کاربری اراضی بایر به کشاورزی در حوزه آبخیز سمنان به دست آمد که می توان از این نقشه در مدل سازی تغییرات کاربری زمین نیز استفاده نمود.
یافته ها: در این پژوهش نرخ بی کاری و نرخ رشد جمعیت در ده سال آینده به عنوان مهم ترین عوامل اجتماعی تغییر کاربری کشاورزی، دسترسی به جاده و برق به عنوان مهم ترین عوامل اقتصادی و آب و خاک به عنوان مهم ترین منابع اکولوژیکی کاربری کشاورزی تعیین گردید.
بحث و نتیجه گیری: در نظر گرفتن نیاز اجتماعی و توان اقتصادی در کنار توان اکولوژیک، تطابق بیش تری با واقعیت زمینی دارد و می تواند در تخصیص بهینه کاربری اراضی کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد.
پرونده مقاله
علوم و تکنولوژی محیط زیست
,
شماره6,سال
21
,
تابستان
1398
زمینه و هدف: امروزه توریسم به عنوان یکی از منابع عمده درآمد کشور مورد توجه است به طوری که هم بر اقتصاد و درآمدزایی کشور مبدا و هم میزبان تاثیر دارد. شهرستان همدان را میتوان یک قطب گردشگری مهم در کشور دانست. این شهرستان به لحاظ منابع طبیعی، تاریخی و فرهنگی میتواند مقصد چکیده کامل
زمینه و هدف: امروزه توریسم به عنوان یکی از منابع عمده درآمد کشور مورد توجه است به طوری که هم بر اقتصاد و درآمدزایی کشور مبدا و هم میزبان تاثیر دارد. شهرستان همدان را میتوان یک قطب گردشگری مهم در کشور دانست. این شهرستان به لحاظ منابع طبیعی، تاریخی و فرهنگی میتواند مقصد مناسبی برای گردشگران باشد. با توجه به رشد سریع گردشگری، مدیریت توریسم و کاهش آثار منفی توسعه پایدار توریسم به یک چالش بزرگ بران مدیران و تصمیم گیران در این حوزه تبدیل شده است. روش بررسی: این مطالعه شناسایی و اولویتبندی نواحی مستعد توریسم شهرستان همدان با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) است. به منظور تلفیق نقشههای موضوعی از دو روش ترکیب خطی وزنی (WLC) و متوسط وزنی مرتب شده (OWA) که از روشهای ارزیابی چندمعیاره به شمار میروند استفاده شد. معیارها و زیرمعیارها بر اساس نظرات متخصصین انتخاب شدند. در این مطالعه 7 معیار شامل شیب، جهت، فاصله از جاده، فاصله از آب، کاربری سرزمین و پوشش گیاهی استفاده شد. یافتهها: نتایج مربوط به نقشه نهایی بر اساس روش WLC نشان میدهد 15049 هکتار (5/5%) از اراضی شهرستان اولویت اول توان بسیار بالا، طبقه دوم با 114919 هکتار (41%) توان بالا، طبقه سوم 122589 هکتار (44%) توان کم و طبقه چهارم با 26292 هکتار (5/9%) توان بسیار کمی برای گردشگری دارد. بحث و نتیجهگیری: در نتایج هر دو روش بیشترین پهنههای مناسب گردشگری در غرب و جنوب غرب شهرستان واقع شدهاست. مدیریت مناسب برای توسعه اکوتوریسم به منظور حفظ و نگهداری غنای زیستی در منطقه ضروری است. نتایج حاصل از این پژوهش میتواند یک منبع مفید و کاربردی در جهت برنامهریزی و توسعه اکوتوریسم برای مدیران و تصمیمگیرندگان باشد.
پرونده مقاله
علوم و تکنولوژی محیط زیست
,
شماره10,سال
22
,
زمستان
1399
زمینه و هدف: در ایران با وجود روند فزاینده فعالیت های توسعه ای که سبب تغییر ساختار و در نهایت تغییر یا از بین بردن عملکردها و فرآیندهای سیمای سرزمین می شوند، لزوم در نظرگیری اثرات بصری در مطالعات EIA به ویژه در اکوسیستم های شمالی کشور احساس می شود. این مطالعه با هدف ک چکیده کامل
زمینه و هدف: در ایران با وجود روند فزاینده فعالیت های توسعه ای که سبب تغییر ساختار و در نهایت تغییر یا از بین بردن عملکردها و فرآیندهای سیمای سرزمین می شوند، لزوم در نظرگیری اثرات بصری در مطالعات EIA به ویژه در اکوسیستم های شمالی کشور احساس می شود. این مطالعه با هدف کمی سازی معیارهای بصری پوشش اراضی با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه در سال 1395، با هدف کمی سازی معیارهای بصری طبیعی بودن و پیچیدگی با استفاده از سنجه های SHDI، SHEI، PLAND، LPI، PR، PD و NP در حوزه آبخیز دو هزار و سه هزار تنکابن از دو نقطه دید ناظر صورت گرفت. پس از تهیه نقشه کاربری اراضی و تولید DSM و انتقال نقاط دید به GIS با استفاده از دستور Visibility در GIS، محدوده قابل دید به دست آمد و مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: با توجه به شاخص PLAND که بیشترین مقدار آن مربوط به کاربری جنگل بود و مقادیر آن برای کاربری های جنگل، کشاورزی و مرتع به ترتیب 1499/0، 0001/0 و 0021/0 به دست آمد ، مشخص شد که طبیعی بودن در محدوده دید نقطه اول بیشتر از نقطه دوم است و این منطقه دید، کمتر دستخوش مداخلات انسانی بوده است. در نقطه دوم به جز ارزش SHEI که کمتر از نقطه اول (0927/0) بود، مقادیر شاخص های SHDI (0927/0)، PR (70000)، PD (507/2)، NP (2058000) بیش از نقطه دوم به دست آمد.
بحث و نتیجه گیری: استفاده از متریک های سیمای سرزمین با توجه به قابلیت های آن ها، می تواند گامی مفید در راستای شناسایی زود هنگام اثرات توسعه بر ساختار سیمای سرزمین باشد. رویکرد ارائه شده می تواند پایه ای برای توسعه یک روش جدید در درک اثرات تغییر سیمای سرزمین در زمینه برنامه ریزی و مدیریت باشد.
پرونده مقاله
علوم و تکنولوژی محیط زیست
,
شماره138,سال
25
,
زمستان
1402
زمینه و هدف: تغییر کاربری/پوشش سرزمین یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر منابع طبیعی در سراسر جهان میباشد. پایش و تحلیل تغییرات فرایندی بسیار پیچیده است. با توجه به اینکه تحلیل الگوی سیمای سرزمین میتواند به محققین در راستای درک و کمی سازی تغییرات کاربری در سطح زمین چکیده کامل
زمینه و هدف: تغییر کاربری/پوشش سرزمین یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر منابع طبیعی در سراسر جهان میباشد. پایش و تحلیل تغییرات فرایندی بسیار پیچیده است. با توجه به اینکه تحلیل الگوی سیمای سرزمین میتواند به محققین در راستای درک و کمی سازی تغییرات کاربری در سطح زمین کمک کند، حائز اهمیت است. قابلیت توصیف کمی ساختار سیمای سرزمین لازمه مطالعه عملکرد و تغییر در سیمای سرزمین میباشد. اکولوژی سیمای سرزمین شاخصهای کمی متنوعی به منظور تحلیل و توصیف ساختارسیمای سرزمین دارد. سنجههای سیمای سرزمین میتوانند همزمان برای کمی کردن خصوصیات مکانی پهروها، طبقات، و یا موزاییکهای کل سیمای سرزمین استفاده شوند.
روش بررسی: در این مطالعه از طبقهبندی نظارتشده به روش حداکثر احتمال در محیط نرم افزار IDRISI Selva استفاده شد. تصاویر ماهواره لندست سالهای 1996، 2005 و 2015 برای این منظور تهیه و در نهایت بر اساس اهداف این مطالعه 6 طبقه کاربری در حوزه آبخیز تعیین شد. به منظور کمی سازی میزان تغییرات سنجههای مختلف سیمای سرزمین در سطح طبقه و در سطح سیمای سرزمین از جمله سنجه تعداد پهرو، متوسط اندازه پهرو، میانگین فاصله نزدیکترین همسایه، شاخص بزرگترین پهرو و شاخصهای تنوع سیمای سرزمین با استفاده از نرمافزار Fragstats 4.2 استخراج شدند.
یافتهها: میزان صحت کلی طبقهبندی برای سالهای 1996، 2005 و 2015 به ترتیب % 96/92، % 29/87 و% 45/87 محاسبه شد. این سنجهها اطلاعات بسیاری از ساختار و ترکیب سیمای سرزمین در اختیار محقق قرار میدهند و قادرند تحلیل دقیقتری از تغییرات و میزان پهروشدگی سیمای سرزمین داشته باشند. نتایج به طور واضح افزایش تعداد پهرو کاهش متوسط اندازه پهرو که دو سنجه مهم در تحلیل پهروشدگی سیمای سرزمین هستند را بین سالهای 2005 تا 2015 نشان میدهد. این تغییرات گویای روند تخریب و از هم گسستگی در حوزه آبخیز شیرین دره میباشد.
بحث و نتیجهگیری: بررسی الگوی سیمای سرزمین در منطقه مورد مطالعه نشان دهنده توسعه زمین های بایر و کشاورزی دیم میباشد و به منظور کاهش تخریب در منطقه و مدیریت بهتر لازم است دلایل تغییرات ایجاد شده به دقت بررسی و مطالعه شود. این بدین معناست که با روند تخریب فعلی لازم است تا برنامه مدیریتی منطقی با تاکید بر حفاظت از منابع طبیعی، جنگلها، مراتع و همچنین پهنههای آبی، در حوزه آبخیز تهیه و اجرا شود.
پرونده مقاله
سنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی
,
شماره2,سال
9
,
تابستان
1397
توسعه نیازمند زمین است و بدیهیترین ویژگی توسعه، تغییر کاربری اراضی و بهتبع آن آلودگی سیمای سرزمین است. برای بررسی اختلال سیمای سرزمین، پس از تولید نقشه کاربری اراضی با استفاده از تصویر ماهواره لندست سال 1395، با استفاده از سنجههای LPI، LSI، MPS و SHDI، دو نقطه دید در چکیده کامل
توسعه نیازمند زمین است و بدیهیترین ویژگی توسعه، تغییر کاربری اراضی و بهتبع آن آلودگی سیمای سرزمین است. برای بررسی اختلال سیمای سرزمین، پس از تولید نقشه کاربری اراضی با استفاده از تصویر ماهواره لندست سال 1395، با استفاده از سنجههای LPI، LSI، MPS و SHDI، دو نقطه دید در منطقه مطالعاتی در نظر گرفته و با اعمال ارتفاع ناظر بر روی نقشه DSM تولیدشده از منطقه، محدوده قابل دید از این نقاط استخراج معیار بصری اختلال بررسی گردید. با توجه به وجود کاربری های انسانساخت و طبیعی موجود در منطقه کمی سازی معیار اختلال با استفاده از سنجه های مذکور انجام شد. محدوده مقادیر LSI که از 1 تا بینهایت است، در نقطه دید اول به ترتیب 21.32، 19، 2.35 برای کاربری جنگل، مرتع و معدن و در نقطه دید دوم با مقادیر 7.27، 26.91، 22.24، 1.66، 3.90، 13.78 برای کاربریهای مسکونی، جنگل، مرتع، آبزیپروری، کشاورزی و صخرهای محاسبه گردید. ارزش پایین شاخص LSI برای کاربری های معدن، آبزیپروری و کشاورزی و نزدیک بودن آن به عدد یک بیانگر حضور انسان است که برای کاربریهای طبیعی این ارزش بسیار بالاتر از یک محاسبهشده است. نتایج سنجه های MPS و SHDI نشاندهنده انقطاع کاربری های طبیعی مرتع و جنگل توسط کاربری انسانساخت معدن است. در نقطه دید دوم که کاربری جنگل، مرتع و صخرهها با مقادیر MPS بالا و نزدیک به هم، چهره بکری را به سیمای سرزمین داده است، حضور کاربری کشاورزی، مسکونی و آبزیپروری با مقادیر MPS پایین و متفاوت از کاربریهای طبیعی، سبب فقدان طبیعی بودن این بخش از منطقه و ایجاد اختلال شده است. نتایج این مطالعه روش جدید برای درک و در نظر گیری اثرات تغییر سیمای سرزمین درزمینۀ برنامه ریزی و مدیریت را ارائه می نماید.
پرونده مقاله
سنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی
,
شماره5,سال
9
,
زمستان
1397
از مرسومترین روشهای تهیه نقشه هزینه جابهجایی، معکوس سازی مطلوبیت زیستگاه است. هدف از این مطالعه تهیه نقشه هزینه، مدلسازی زیستگاه در مقیاس محلی در هر یک از مناطق لشگردر-گلپرآباد، پلنگاب و الوند-چال، خاتون-راسوند با استفاده مدل حداکثر بینظمی است. همزمان نتایج اجرای چکیده کامل
از مرسومترین روشهای تهیه نقشه هزینه جابهجایی، معکوس سازی مطلوبیت زیستگاه است. هدف از این مطالعه تهیه نقشه هزینه، مدلسازی زیستگاه در مقیاس محلی در هر یک از مناطق لشگردر-گلپرآباد، پلنگاب و الوند-چال، خاتون-راسوند با استفاده مدل حداکثر بینظمی است. همزمان نتایج اجرای هر محدوده در ابعاد وسیعتر به مرزی که تمام مناطق مذکور را در برگیرد تعمیم داده شد. این عملکرد منجر به ایجاد سه سناریو در جابهجایی قوچ و میش (Ovis Orientalis) شد. سناریو 1 مطلوبیت زیستگاه مناطق لشگردر- گلپرآباد بهعنوان نقشه هزینه، سناریو 2 مطلوبیت زیستگاه منطقه پلنگاب بهعنوان نقشه هزینه و سناریو سه نقشه مطلوبیت زیستگاه مناطق الوند-چال خاتون و راسوند بهعنوان نقشه هزینه. مدلسازی دالان به روش تحلیل کمترین هزینه در نرمافزار ArcGIS انجام گرفت. سنجههای تراکم و مطلوبیت دالان بررسی شدند. اعتبار سنجی دالان و مدل آنتروپی بیشینه بهوسیله مساحت سطح زیر منحنی (AUC) انجام گرفت. انطباق دالانهای طراحیشده هر سناریو بر با مطلوبیت زیستگاه مناطق مختلف از طریق آزمون فریدمن بررسی شد. درنهایت میانگین دالانهای طراحیشده در 3 سناریو بهعنوان دالان اصلی بین تمام مناطق موردمطالعه معرفی شد. نتایج نشان داد که دالان طراحیشده در سناریو 1 و 2 بر اساس AUC دارای انطباق خوبی با زیستگاه مطلوب گونه در سایر مناطق هستند، اما آزمون فریدمن مشخص کرد که دالانهای طراحیشده در سناریوهای مختلف دارای تفاوت معنی داری(0.0001>P-value) ازنظر انطباق با زیستگاه مطلوب در سایر مناطق است.
پرونده مقاله