پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
شماره1,سال
13
,
بهار
1395
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رعایت اصول علمی در تدوین هدفهای برنامه درسی تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان انجام گرفت. این پژوهش از نوع کیفی و به صورت مطالعه موردی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه ا صفهان تشکیل میداد. از این میان 35 نفر با روش چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رعایت اصول علمی در تدوین هدفهای برنامه درسی تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان انجام گرفت. این پژوهش از نوع کیفی و به صورت مطالعه موردی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه ا صفهان تشکیل میداد. از این میان 35 نفر با روش نمونهگیری هدفمند موارد مطلوب انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. دادههای حاصل از مصاحبه با استفاده از روش تجزیه و تحلیل مقوله بندی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که برای تدوین اهداف، نیازسنجیهای علمی صورت نگرفته، و تأکید بیشتر بر نظر متخصصان (دانش) بود. همچنین به نیازهای جامعه، دانشجویان و دیگر ذینفعان آموزش عالی نیز توجه چندانی نشده است. هدفهای برنامه درسی در سطح ارائه دانش تا حد زیادی رضایت بخش است ولی سهم تولید دانش در هدفها کم بوده است. در مورد نشر دانش (ارائه خدمات) به دلیل مشخص نبودن دقیق نیازهای جامعه، تدوین اهداف در این حیطه از مطلوبیت چندانی برخوردار نیست. در سطح کارآفرینی نیز در هدفهای برنامه درسی به زیرساختها و مهارتهای لازم برای ایجاد ظرفیتهای کارآفرینی در دانشجویان توجه چندانی نشده و در نتیجه در این حیطه عملکردها خیلی ضعیف بوده است.
پرونده مقاله
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
شماره4,سال
14
,
پاییز
1396
هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی فرایند بازنگری برنامه های درسی در کشورهای مختلف و ایران بود. به این منظور از بین کشورهای مختلف و از قاره های گوناگون، 6 دانشگاه از 5 کشور آمریکا، استرالیا، چین، کانادا و ترکیه بهمنظور مقایسه با دانشگاه اصفهان ایران با روش نمونه گیری هدفمند چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی فرایند بازنگری برنامه های درسی در کشورهای مختلف و ایران بود. به این منظور از بین کشورهای مختلف و از قاره های گوناگون، 6 دانشگاه از 5 کشور آمریکا، استرالیا، چین، کانادا و ترکیه بهمنظور مقایسه با دانشگاه اصفهان ایران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. روش پژوهش، روش چهار مرحله ای جرج بردی است که فرایند مقایسه در قالب چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات چکلیست مربوط به اطلاعات حاصل از منابع دست اول فرایند بازنگری برنامه های درسی دانشگاههای گوناگون بود که در سایت های مربوط به هر دانشگاه در دسترس بود. اطلاعات بعد از جمع آوری و دسته بندی در قالب جداول مختلف، مورد تفسیر و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که فرایند بازنگری در دانشگاههای گوناگون دارای تشابهات و تفاوت هایی از لحاظ سطوح بازنگری، فرایند انجام کار و ترکیب اعضا است. نتایج همچنین حکایت از آن داشت که برخی دانشگاهها دارای جنبه های بدیع در بازنگری برنامه های درسی خود بودند. ازجمله این جنبه ها می توان به توجه به آموزش حرفه ای و شخصی دانشجویان و توجه به حضور دانشجویان، کارشناسان و متخصصان خارج از دانشگاه و نماینده کتابخانه در کمیته بازنگری اشاره کرد.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی برنامه درسی ادبیات مقطع متوسطه ایران با شش کشور اروپایی بود. نوع پژوهش کیفی بود که از دو روش تحلیل محتوای اسنادی و زمینهیابی استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها اسناد و مدارک مربوط به برنامه درسی کشورها و مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود. در چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی برنامه درسی ادبیات مقطع متوسطه ایران با شش کشور اروپایی بود. نوع پژوهش کیفی بود که از دو روش تحلیل محتوای اسنادی و زمینهیابی استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها اسناد و مدارک مربوط به برنامه درسی کشورها و مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود. در بخش تطبیقی از روش پیشنهادی برودی استفاده شد و در بخش زمینهیابی نیز با 15 نفر از صاحبنظران حوزه ادبیات در کشور مصاحبه به عمل آمد. اطلاعات به دست آمده در قالب جداول خلاصه و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که برنامه درسی ادبیات کشور ما به نسبت سایر کشورها از لحاظ محتوا و رویکردها از غنای بالایی برخوردار است. همچنین برنامه درسی ادبیات قابلیتهای مطلوبی را در دانشآموزان پرورش میدهد که مهمترین آنها قدرت درک، تفسیر و دانش ادبی میباشد. مهارت ارتباطی و پردازش اطلاعات به عنوان یکی از مهمترین مهارتهای مورد نیاز دنیای امروز، کمتر مورد توجه بود که بایستی مورد تأکید بیشتر قرار گیرد. نتایج دیگر پژوهش حاکی از چالش برانگیز بودن برنامه درسی ادبیات در مؤلفههای محتوا و روش آموزشی بود که بایستی این چالش به حداقل برسد
پرونده مقاله
فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی
,
شماره2,سال
6
,
تابستان
1395
هدف از انجام این پژوهش، بررسی الزامات مؤثر در استفاده از سیستم مدیریت یادگیری در آموزش عالی از دیدگاه استادان دانشگاه اصفهان بود. این پژوهش از نوع کیفی بود که با استفاده از روش مصاحبه در سال تحصیلی 94-1393 انجام گرفت. بر این اساس، با 15 نفر از استادان مصاحبه به عمل آمد. چکیده کامل
هدف از انجام این پژوهش، بررسی الزامات مؤثر در استفاده از سیستم مدیریت یادگیری در آموزش عالی از دیدگاه استادان دانشگاه اصفهان بود. این پژوهش از نوع کیفی بود که با استفاده از روش مصاحبه در سال تحصیلی 94-1393 انجام گرفت. بر این اساس، با 15 نفر از استادان مصاحبه به عمل آمد. مصاحبه به صورت نیمهساختار یافته انجام گرفت که روایی محتوایی سؤالات آن از قبل مورد تأیید چند نفر صاحبنظر در حوزه مربوطه قرار گرفت. دادههای حاصل از مصاحبهها با استفاده از روش مقوله بندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از جمله عوامل مهم در بهکارگیری سیستم مدیریت یادگیری عبارتند از: عوامل مربوط به ماهیت سیستم مدیریت یادگیری، عوامل مدیریتی- زیرساختی و عوامل انسانی. در بعد عوامل مرتبط با سیستم، قابلیت آموزشی و قابلیت یادگیری، در بعد انسانی، مهارت در استفاده از سیستم، و در بعد مدیریتی- زیرساختی، کمیت و کیفیت زیرساختها و تدارک منابع مالی کافی، از جمله عوامل مهم به کارگیری سیستم مدیریت یادگیری در آموزش عالی بود.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد