هدف پژوهش حاضر ارائه مولفه های شغل مناسب بانوان با رویکرد فازی از طریق استخراج مولفه‎های ناظر بر موانع اشتغال و پیشرفت زنان به همراه راهکارهای متناظر آن است. نوع این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و روش آن بر اساس نحوه گردآوری داده‌ها توصیفی و از نوع اکتشافی است؛ ماهیت تحقیق نیز آمیخته است. جامعه آماری، کلیه خبرگان و متخصصان علمی و اجرایی در حوزه مسائل زنان و اشتغال آن‌ها است که 34 نفر از خبرگان در حیطه فوق به روش نمونه‌گیری گلوله برفی انتخاب گردیدند. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوا و داده‎کاوی مؤلفه‌های ناظر بر موانع اشتغال بانوان و راهکارهای متناظر با آن‌ها استخراج شد. سپس با استفاده از روش دلفی فازی پرسشنامه‎هایی که در اختیار خبرگان قرار گرفته بود، تجزیه و تحلیل گشت. به منظور تعیین ارتباط میان مؤلفه‌های مورد اجماع نخبگان، روش تحلیل و توسعه گزینه استراتژیک (سودا) به کار گرفته شد. سپس با ادغام نقشه‎های خبرگان، مدل واحدی اتخاذ شد و در نهایت از درون مدل نهایی پژوهش، 19 مولفه شغل مناسب بانوان که مورد اجماع خبرگان و هدف نهایی این پژوهش است، استخراج گشت که برخی از آن‎ها عبارتند از انعطاف پذیری در ساعت کار، حمایت زنان از سوی همکاران، ترمیم و احیای اعتماد به نفس و خودباوری بانوان ،عدم وابستگی همه مشاغل به مدارک آکادمیک دانشگاهی، وجود مهد یا مراکز نگهداری از کودکان در سازمان و وجود شغل عاری از کلیشه‎های جنسیتی و ایدئولوژی‎های مردسالارانه. پرونده مقاله

طبق شواهد، میان مناطق مختلف جغرافیایی توزیع نامتوازنی در سطح و نوع رفتار نوآورانه دارند. نظام نوآوری منطقه‌ای، بعنوان یکی از نظریه‌های مطرح در این حوزه، نوآوری را به عنوان فرآیندی حاصل از عوامل مختلف درون و بیرون از بنگاه‌ها در نظر می‌گیرد. پژوهشگران و سازمان‌های دولتی برای پایش نظام‌های نوآوری منطقه‌ای خود، مدلهای فراوانی را باتوجه به ویژگی‌های خاص هر منطقه‌ ارائه نموده‌اند. در این پژوهش نیز تلاش شده است تا مدلی بر اساس بافت و شرایط مناطق در کشور ایران جهت رصد نظام‌های نوآوری منطقه‌ای ارائه ‌شود. ابتدا پس از مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان، داده‌های حاصله مورد تحلیل مضمون قرار گرفته و ابعاد، مولفه‌ها و شاخصهای اولیه شناسایی شدند. سپس در ادامه، پس از استخراج و اصلاح شاخص‌های موردنظر با بکارگیری تکنیک دلفی فازی ، مدلی جامع در 5 بعد، 20 شاخص و 180 زیر شاخص جهت ارزیابی نظام نوآوری منطقه‌ای شناسایی شد. مدل نهایی متشکل از ابعاد ویژگی‌ های مکانی، فرآورده‌ های نوآورانه، سرمایه انسانی، اقتصاد، و رفتار بنگاه‌ها و تعاملات منطقه‌ای است که هر بعد، شاخصها و زیرشاخص های خود را داراست. در انتها نیز نظام نوآوری منطقه ای استان یزد بعنوان یک منطقه ویژه علم و فناوری با استفاده از این مدل مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج ارزیابی نشان داد ابعاد ویژگیهای مکانی و رفتار بنگاهها و تعاملات منطقه‌ای در وضعیت بهتری نسبت به سایر ابعاد قرار دارند گرچه میزان پیشبرد تمام ابعاد کمتر از 50 درصد است. همچنین طبق این نتایج ابعاد فراورده های نوآورانه و اقتصادی کمترین میزان پیشبرد را دارد. پرونده مقاله