-
مقاله
1 - سنجش پایداری بافتهای شهری (نمونه موردی: شهر اردبیل)مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی , شماره 5 , سال 14 , زمستان 1398بافتهای شهری به عنوان محدودههای شهری که در ادوار مختلف شکل میگیرند و میتوانند چند محله را در دل خود جای دهند، جزو اندامهای سازنده شهر محسوب میشوند که برای دستیابی به شهری پایدار و قبل از هر نوع برنامهریزی برای شهر، لازم است پایداری آنها مورد سنجش قرار گیرد. از هم چکیده کاملبافتهای شهری به عنوان محدودههای شهری که در ادوار مختلف شکل میگیرند و میتوانند چند محله را در دل خود جای دهند، جزو اندامهای سازنده شهر محسوب میشوند که برای دستیابی به شهری پایدار و قبل از هر نوع برنامهریزی برای شهر، لازم است پایداری آنها مورد سنجش قرار گیرد. از همین رو هدف تحقیق حاضر سنجش پایداری محلات و بافتهای شهری اردبیل میباشد. جامعهی آماری تحقیق را شهروندان تشکیل میدهند که390 نفر بر اساس فرمول کوکران- به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونهگیری به صورت تصادفیِ ساده بوده و پرسشنامه برای آنها توزیع و تکمیل شده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از عملیات میدانی از آزمون آماری t تک نمونهای برای سنجش وضعیت پایداری، از تحلیل واریانس برای مقایسه بافتهای شهری در قالب نرمافزار SPSS و از مدلهای تصمیمگیری چند معیاره (MCDM)، الکتر، ویکور، تاپسیس و کپلند برای رتبهبندی بافتهای شهری در قالب EXCEL استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونهای نشان داد که پایداری محلهای با میانگین عددی 02/3 در حد متوسط میباشد و تحلیل واریانس یکطرفه حاکی از وجود تفاوت بین بافتهای شهر از نظر سطح پایداری میباشد، بگونه ای که در آزمون تعقیبی شفه بافتهای شهری اردبیل در دو دسته ناپایدار و نسبتاٌ پایدار قرار گرفتند. نهایتاً اینکه مدلهای تاپسیس، الکتر، ویکور و مدل ادغامی کپلند نشان داد که به ترتیب بافتهای برنامهریزیشده، ارگانیک، نیمه ارگانیک، روستاهای ادغامی به شهر و حاشیهنشین در رتبه های اول تا پنجم پایداری قرار دارند. پرونده مقاله -
مقاله
2 - عناصر هویتساز پایدار مساکن بومی با تأکید بر رویکرد ضرباهنگکاوی (مطالعه موردی: شهر تالش)مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی , شماره 5 , سال 18 , زمستان 1402مقدمه: فضا و عناصر شهری، بدون شناخت هویت آنها فهم نمیشود و هر آنچه از این هویت برمیخیزد، نشأتگرفته از تدبیرها، شگردها، فنها و ابداعهای برنامهریزان، طراحان و معماران بر مبنای مؤلفههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی یک قوم و ملت و شرایط سیاسی و محیطی حاکم بر یک مکان می چکیده کاملمقدمه: فضا و عناصر شهری، بدون شناخت هویت آنها فهم نمیشود و هر آنچه از این هویت برمیخیزد، نشأتگرفته از تدبیرها، شگردها، فنها و ابداعهای برنامهریزان، طراحان و معماران بر مبنای مؤلفههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی یک قوم و ملت و شرایط سیاسی و محیطی حاکم بر یک مکان میباشد. در گذر زمان هویت به دو صورت پایدار و ناپایدار (بحرانی) نمود پیدا میکند.هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی عناصر هویتساز پایدار در مساکن بومی شهر تالش با تأکید بر رویکرد ضربآهنگکاوی بوده است.روششناسی تحقیق: روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته و ترکیبی از رویکردهای کمّی - کیفی با ماهیت تحلیلی- اکتشافی است که برای تجزیهوتحلیل دادهها از مدل حداقل مجذورات جزئی در نرمافزار Warp-PLS و روش کیفی زمینهیابی (مردمنگاری) و ضرباهنگکاوی استفاده شده است. جامعهی آماری تحقیق نیز مساکن شهر تالش بوده که حجم نمونه بر اساس مدل اصلاحشدهی کوکران 340 مسکن برآورد شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش شامل شهر تاش میباشد.یافته ها: یافتههای تحقیق نشان میدهد که مهمترین عناصر هویتساز پایدار در مساکن بومی شهر تالش مربوط به عناصر محیطی (E)، عناصر فرهنگی (C) و عناصر عملکردی (F) میباشد که بر اساس مدل ساختاری به ترتیب ضرایب استخراجشده برای هرکدام 63/0، 48/0 و 43/0 بوده است.نتایج: نتایج حاکی از آن است که شرایط اقلیمی همراه با حضور همزمان چندین ضرباهنگ همچون ارزشهای فرهنگی و نیازهای عملکردی در سیر چرخهای و خطی زمان نقش اصلی را در شکلگیری هویت پایدار مساکن بومی شهر تالش به خود اختصاص دادهاند. پرونده مقاله -
مقاله
3 - بررسی زمینههای توسعه گردشگری در روستاهای هدف گردشگری (مطالعه موردی: روستای کزج شهرستان خلخال)مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی , شماره 4 , سال 15 , پاییز 1399گردشگری روستایی از مهمترین انواع گردشگری است که، با ارائه جذابیت و ایجاد تمایل در استفاده از فضا و ویژگیهای محیط روستایی برای گردشگران و همچنین، جهت بهبود و ارتقای شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و اکولوژیکی منطقه میزبان، مورد توجه بسیاری واقعشده است. این پژوهش چکیده کاملگردشگری روستایی از مهمترین انواع گردشگری است که، با ارائه جذابیت و ایجاد تمایل در استفاده از فضا و ویژگیهای محیط روستایی برای گردشگران و همچنین، جهت بهبود و ارتقای شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و اکولوژیکی منطقه میزبان، مورد توجه بسیاری واقعشده است. این پژوهش قصد دارد تا زمینههای توسعه و تأثیرات گردشگری بر توسعه اجتماعی، اقتصادی، اکولوژیکی و زیرساختی روستای کزج را بهعنوان یکی از مناطق هدف گردشگری استان اردبیل بررسی کند. پژوهش حاضر، ازلحاظ هدف توسعهای و ازلحاظ روش توصیفی–تحلیلی است. جنس، وضعیت تاهل، سن، شغل، میزان تحصیلات و وضعیت اقتصادی از متغیرهای مستقل و نگرش نسبت به گردشگری متغیر وابسته تحقیق میباشد. گردآوری دادهها به دو صورت میدانی و اسنادی صورت گرفت و جامعه آماری این پژوهش را سرپرستهای خانوار روستا (142 نفر) و همچنین گردشگران روستای موردمطالعه (54 نفر) تشکیل میدهند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش ISDM و روش تحلیل عاملی اکتشافی استفادهشده است که متغیرها در تحلیل عاملی، از نوع هم وابسته میباشند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه ساکنین، در توسعه روستا به ترتیب چهار متغیر اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی و همچنین ازنظر گردشگران، متغیرهای همچون اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و زیرساختی دارای اهمیت هستند. به کمک روش تحلیل عاملی برای پرسشنامه ساکنین، 6 عامل باارزش ویژه بالاتر از 1 تبیین شده است که این مقدار برای پرسشنامه گردشگران 5 عامل تبیین شد. عاملهای بهدستآمده از این روش، شامل "اقتصادی"، "جذب سرمایه"، "زیرساختی"، "اجتماعی"، "برنامهریزی توسعه گردشگری"، "کیفیت زندگی"، "امنیت" میباشند. پرونده مقاله -
مقاله
4 - ارزیابی اثرات سیاستهای مقاومسازی بر الگوهای مسکن و هویت روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان ماسال)مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی , شماره 5 , سال 17 , زمستان 1401مسکن بهعنوان یکی از مهمترین عناصر سکونتگاههای انسانی، بهویژه در مناطق روستایی محسوب میشود. با اینوجود تأمین مسکن مناسب، یکی از چالشهای عمده در نواحی روستایی به دلیل قدرت مالی پایین روستائیان و همچنین آسیبپذیری مساکن در برابر بلایای طبیعی محسوب میگردد. بنابراین چکیده کاملمسکن بهعنوان یکی از مهمترین عناصر سکونتگاههای انسانی، بهویژه در مناطق روستایی محسوب میشود. با اینوجود تأمین مسکن مناسب، یکی از چالشهای عمده در نواحی روستایی به دلیل قدرت مالی پایین روستائیان و همچنین آسیبپذیری مساکن در برابر بلایای طبیعی محسوب میگردد. بنابراین تمامی دولتها در سالهای اخیر به سیاستهایی همچون اعطای اعتبارات و وامهای کمبهره در راستای ارتقای کیفیت مساکن روستایی مبادرت نمودهاند. سیاستی که باعث تغییراتی در بطن روستاها و الگوهای مسکن گردیده است. از اینرو، هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیرات اعتبارات و وامهای مقاومسازی مساکن در نواحی روستایی شهرستان ماسال (روستاهای شالماء، مرکیه و درخانه) در دو بعد الگوی مسکن و هویت روستا میباشد. در این راستا، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با تأکید بر رویکرد کیفی-کمی میباشد که برای جمعآوری اطلاعات از روش میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشگری) استفاده شده است. جامعهی آماری تحقیق نیز شامل مساکن روستاهای مورد مطالعه میباشد که حجم نمونه بر اساس روش کوکران 383 مسکن برآورد گردیده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که عمدهترین تأثیر اعتبارات و وامهای مقاومسازی، ارتقای استحکام مساکن جدید و نوسازیشده نسبت به مساکن قدیمیتر میباشند. همچنین از سایر تأثیرات این تسهیلات میتوان به کاهش فعالیتهای زیستی در واحد مسکونی، کاهش سطح زیربنای مساکن، کاهش تعداد اتاقها و تغییر در نوع پلان و سازههای مساکن اشاره کرد. از طرفی نتایج نیز حاکی از کاهش هویت در کالبد روستاها از منظر تعلق مکانی و همچنین کاهش ارزشهای فرهنگی و تطابق با الگوی کهن و سنتی در طراحیهای جدید واحدهای مسکونی میباشد. پرونده مقاله -
مقاله
5 - تبیین مدل هنجار فضایی با هدف ترویج رفتار پایدار در مجتمعهای مسکونی بر اساس نظریه نحو فضا (مطالعه موردی: شهر شیراز)مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی , شماره 1 , سال 19 , بهار 1403مقدمه: با توجه به اهمیت رفتار افراد در تحقق اهداف پایداری، مدلهای رفتاری به نحوی سعی در شناخت مولفههایی داشتهاند که پیشبینیکننده رفتار پایدار باشد. علیرغم تحقیقات بیشماری که رفتارها و ساختارهای فضایی را مورد مطالعه قرار دادهاند، تاکنون تحقیقی در زمینه تاثیر رفتا چکیده کاملمقدمه: با توجه به اهمیت رفتار افراد در تحقق اهداف پایداری، مدلهای رفتاری به نحوی سعی در شناخت مولفههایی داشتهاند که پیشبینیکننده رفتار پایدار باشد. علیرغم تحقیقات بیشماری که رفتارها و ساختارهای فضایی را مورد مطالعه قرار دادهاند، تاکنون تحقیقی در زمینه تاثیر رفتار فضایی بر رفتار پایدار انجام نشده است. پژوهش حاضر با افزودن رفتار فضایی به مولفههای مدل رفتار برنامهریزی شده (انگیزش، نگرش، هنجار و کنترل رفتاری درک شده) به بررسی تاثیر این عامل پرداخته است. هدف پژوهش: هدف نهایی دستیابی به دیدگاه مشخصتری در رابطه بین محیط فیزیکی مسکن و رفتار انسان با تاکید بر فضامحوری معماری معاصر است. روششناسی تحقیق: 516 پرسشنامه محقق ساخته که توسط محققان حوزه رفتار و روانشناسی مورد تایید قرار گرفته بود توزیع شد. چگونگی این تاثیرگذاری مستلزم بررسی ساختارهای فضایی و ویژگیهای آنها بود. به همین دلیل، الگوهای ساختاری و نحوی مسکن شهروندان مورد آزمون قرار گرفته نیز برداشت شد. مدل معادلات ساختاری، آزمون تحلیل واریانس و آزمونهای نحوی محاسبه شاخص دید، همپیوندی، عمق و ارزش فضایی ابزارهای تحلیلی این پژوهش بودهاند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر شیراز و مناطق 11 گانه آن محدوده مورد مطالعه تحقیق را تشکیل میدهند. یافتهها: رفتار فضایی دارای ارتباط مثبت و متقابل با همه فاکتورهای رفتار برنامهریزی شده میباشد و بیشترین تاثیر را بر رفتار همیشگی و هنجارها داشته است. آزمون مقایسه میانگین نشان داد میان رفتار فضایی و رفتار پایدار افراد در دو الگوی مرکزگرا و محورگرا تفاوت معناداری وجود دارد. این تفاوت ناشی از ارزش فضایی قلمروهای مختلف و امکانات محیطی و فضایی بود که در اختیار ساکنان خود قرار میدهند. الگوی مرکزگرا، قلمروی عمومی را با یکپارچگی و دید بالاتر در معرض استفاده بیشتر قرار میدهد و الگوی محورگرا قلمروهای خصوصی را مورد اهمیت بیشتری قرار داده و خلوتگزینی را تشویق کرده است. نتایج: نتیجه تحقیق، با توجه به تاثیر استفادهپذیری و میدانهای دید و عمق متوسط هر فضا که کنترلکننده ارتباطات و تعاملات بین اعضای یک جامعه کوچک مانند خانواده هستند، مدل هنجار فضایی نامگذاری شده است. پرونده مقاله -
مقاله
6 - ارزیابی الزامات پدافند غیرعامل در راستای برنامهریزی مدیریت بحران در حوزة مدیریت شهری اردبیلفصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری , شماره 5 , سال 11 , زمستان 1399امروزه تمرکز و تراکم بیشازحد، عدم رعایت استانداردها و سازگاریها در جانمایی کاربریهای خطرآفرین و دسترسی متوازن به مراکز امداد و نجات و عدم وجود ساختار مدیریت بحران متمرکز، شهر اردبیل را در معرض تهدیدات و آسیبهای فراوانی قرار داده است. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از ت چکیده کاملامروزه تمرکز و تراکم بیشازحد، عدم رعایت استانداردها و سازگاریها در جانمایی کاربریهای خطرآفرین و دسترسی متوازن به مراکز امداد و نجات و عدم وجود ساختار مدیریت بحران متمرکز، شهر اردبیل را در معرض تهدیدات و آسیبهای فراوانی قرار داده است. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از تحقیق حاضر، ارائهی راهبردهای مناسب در مدیریت بحران شهر اردبیل با رویکرد پدافند غیرعامل جهت کمک به مدیران و برنامهریزان، در پیشگیری و پایش بحران است. روش تحقیق در مطالعهی حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی بوده که برای جمعآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی (پیمایشی) استفاده شده است. جامعهی آماری تحقیق، شامل نخبگان، کارشناسان، مسئولان و مدیران شهری میباشد که حجم نمونه 200 نفر بر اساس روش گلولهبرفی انتخاب شده است. برای تجزیهوتحلیل دادههای تحقیق نیز انواع آزمونهای فریدمن و تی تک نمونهای در نرمافزار SPSS و همچنین مدل معادلات ساختاری در نرمافزار Amos بهکار برده شدهاند. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که مدیریت بحران بر اساس اصول پدافند غیرعامل در شهر اردبیل، بهویژه از منظر مدیریت مبتنی بر پیشگیری دارای وضعیت مطلوبی نمیباشد. همچنین نتایج نشان میدهد، مهمترین عوامل مؤثر بر ارتقاء عملکرد برنامهریزی مدیریت بحران در حوزهی مدیریت شهری در راستای پدافند غیرعامل شهر اردبیل مربوط به مؤلفههای آموزش و پژوهش در راستای شناخت بحرانها و یادگیری جهت اجتناب از ایجاد ساختارها و فرایندهای مؤثر در ایجاد بحران، ایجاد ارتباطات میانسازمانی بهمنظور مشارکت حداکثریِ سازمانهای مرتبط در فاز پیشگیری، سرمایهگذاری بر روی ساختارهای اطلاعاتی و ارتباطاتی جهت تسریع در فرایند آمادگی در برابر بحرانها، تشکیل سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری و هدایتکننده برای ارائهی راهبردهای آمادگی در برابر بحران و تشکیل ساختار برنامهریزی مبتنی بر ارزیابی حجم حادثه بهمنظور برآورد نیازها به ترتیب با ارزش 91/0، 89/0، 85/0 و 81/0 میباشند. پرونده مقاله