-
مقاله
1 - مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر اساس تنیدگی والدگری و نشخوار فکری با نقش میانجی تابآوری خانواده در مادران کودکان استثناییدانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی , شماره 1 , سال 24 , بهار 1402هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر اساس تنیدگی والدگری و نشخوار فکری با نقش میانجی تابآوری خانواده در مادران کودکان استثنایی بود. روش پژوهش رابطه ای از نوع معادلات ساختاری بود. جامعۀ آماری کلیه مادران کودکان استثنایی (نابینا، ناشنوا، اوتیسم و فلج چکیده کاملهدف پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر اساس تنیدگی والدگری و نشخوار فکری با نقش میانجی تابآوری خانواده در مادران کودکان استثنایی بود. روش پژوهش رابطه ای از نوع معادلات ساختاری بود. جامعۀ آماری کلیه مادران کودکان استثنایی (نابینا، ناشنوا، اوتیسم و فلج مغزی) شهر اهواز در سال 1398 به تعداد 3562 نفر بودند.123 نفر از آنها به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای بهزیستی روانشناختی (Reef,1989)، و تنیدگی والدگری (Abidin,1992)، نشخوار فکری (Nolen, Hoxma & Morrow, 1991) و تابآوری خانواده (McCubbin & Thompson, 1986) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها به روش تحلیل مسیر انجام شد. نتایج نشان داد تاب آوری خانواده در رابطه بین تنیدگی والدگری و بهزیستی روانشناختی مادر نقش میانجی را ایفا می کند (01/0 p<). همچنین تاب آوری خانواده در رابطه بین نشخوار فکری و بهزیستی روانشناختی مادر نقش میانجی را دارد (05/0 p<). پرونده مقاله -
مقاله
2 - رابطه ذهن آگاهی، بنیانهای اخلاقی – فرهنگی و تفکر انتقادی با امیدواری و ادراک خداوند در زنان متأهلروانشناسی فرهنگی زن , شماره 55 , سال 14 , بهار 1402هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان رابطه کانونی ذهنآگاهی، بنیانهای اخلاقی- فرهنگی و تفکر انتقادی با امیدواری و ادراک خداوند در زنان متاهل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان زن متأهل دانشگاه علوم پزشکی بود که از میان آن ها تعداد 180 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب چکیده کاملهدف پژوهش حاضر، تعیین میزان رابطه کانونی ذهنآگاهی، بنیانهای اخلاقی- فرهنگی و تفکر انتقادی با امیدواری و ادراک خداوند در زنان متاهل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان زن متأهل دانشگاه علوم پزشکی بود که از میان آن ها تعداد 180 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه امیدواری اسنایدر و همکاران (1991)، پرسشنامه ادراک خداوند لارنس (1997)، پرسشنامه ذهن آگاهی براون و ریان (2003)، پرسشنامه بنیان های اخلاقی- فرهنگی هایت و گراهام (2007) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بود. برای تحلیل دادهها، از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پیشبین (ذهن آگاهی، بنیان اخلاقی- فرهنگی و تفکر انتقادی) با متغیرهای ملاک (امیدواری و ادراک خداوند) دو تابع کانونی معنیدار برابر با 644/0 و 293/0 وجود دارد (05/0>p). همچنین نتایج تحلیل کانونی نشان داد که در مجموعه متغیرهای پیشبین ذهناگاهی قویترین پیشبینی کننده است. در مجموعه متغیرهای ملاک، امیدواری قدرت پیشبینی کنندگی بیشتری را دارد. بنابراین با توجه به نقش پیش بینی کنندگی ذهنآگاهی، بنیان های اخلاقی- فرهنگی و تفکر انتقادی در پیشبینی امیدواری و ادراک خداوند میتوان چنین نتیجه گرفت که با تمرکز بر متغیرهای پیشبین میتوان، امیدواری و ادراک خداوند را در دانشجویان زن متاهل افزایش داد. پرونده مقاله -
مقاله
3 - رابطه ادراک تعاملات اجتماعی و سبک های شناختی یادگیری با تفکر انتقادی در دانش آموزان دختر دبیرستانینشريه روانشناسی اجتماعی , شماره 1 , سال 7 , بهار 1399هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ادراک تعاملات اجتماعی و سبک های شناختی یادگیری با تفکر انتقادی در دانشآموزان دختر دبیرستانی شهر اهواز بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور، نمونه تحقیق شامل 250 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی بودند که به روش نمونهگ چکیده کاملهدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ادراک تعاملات اجتماعی و سبک های شناختی یادگیری با تفکر انتقادی در دانشآموزان دختر دبیرستانی شهر اهواز بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور، نمونه تحقیق شامل 250 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی بودند که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. آزمودنیها توسط پرسشنامه تعاملات اجتماعی گلاس (1994)، پرسشنامه سبکهای شناختی یادگیری کلب (1985) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) مورد آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه خطی استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین ادراک تعاملات اجتماعی در زمینه افکار مثبت (35/0)، با تفکر انتقادی رابطه مثبت و معنیدار و بین سبک شناختی یادگیری مشاهده تاملی (16/0) با تفکر انتقادی رابطه منفی و معنی دار وجود داشت. ولی ادراک تعاملات اجتماعی در زمینه افکار منفی (08/0-) و سبک های شناختی یادگیری تجربه عینی (05/0)، مفهوم سازی انتزاعی (07/0) و آزمایشگری فعال (06/0) با تفکر انتقادی رابطه معنی دار نداشتند. همچنین نتایج رگرسیون نشان دادکه بین متغیرهای پیشبین افکار منفی (به صورت معکوس) و افکار مثبت با تفکر انتقادی رابطه چندگانه وجود داشت و 16 درصد از واریانس تفکر انتقادی را تبیین کردند. همچنین نتایج نشان داد که افکار مثبت و افکار منفی به ترتیب قویترین پیشبینی کنندههای تفکر انتقادی بودند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که افزایش ادراک تعاملات اجتماعی در زمینه افکار مثبت و منفی در ارتقای تفکر انتقادی کمک مینماید. پرونده مقاله -
مقاله
4 - رابطه هوش هیجانی،سازگاری اجتماعی و تمایزیافتگی با انعطاف پذیری کنشی در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمزنشريه روانشناسی اجتماعی , شماره 5 , سال 4 , زمستان 1395هدف از اجرای این پژوهش رابطه هوش هیجانی،سازگاری اجتماعی و تمایزیافتگی با انعطاف پذیری کنشی در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمزبود. نمونه شامل 200 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمزبودکه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پر چکیده کاملهدف از اجرای این پژوهش رابطه هوش هیجانی،سازگاری اجتماعی و تمایزیافتگی با انعطاف پذیری کنشی در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمزبود. نمونه شامل 200 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمزبودکه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه ها شامل هوش هیجانی( پترایدز و فارنهام ،2001)، سازگاری اجتماعی( پیکل و ویسمن ،1999)، تمایزیافتگی( دریک،2011) انعطافپذیریکنشی(کانرودیویدسون ،2003) بود. این پژوهش از نوع همبستگی بوده و نتایج این پژوهش در سطح خطای 05/0 نشان داد که بین هوش هیجانی،سازگاری اجتماعی و تمایزیافتگی با انعطاف پذیری کنشی رابطه مثبت و معناداری وجوددارد. نتایج رگرسیون نشان داد بین هوش هیجانی،سازگاری اجتماعی و تمایزیافتگی با انعطاف پذیری کنشی رابطه چندگانه وجود دارد و نتایج تحلیل رگرسیون مرحلهای نیز نشان داده است که از بین متغیرهای پیش بین، تنها متغیر سازگاری اجتماعی پیش بینی کننده انعطاف پذیری کنشی میباشد دانشجویان بود. پرونده مقاله -
مقاله
5 - طراحی و آزمون الگویی از اثر خودباوری تحصیلی و هیجانات تحصیلی بر عملکرد تحصیلی با در نظر گرفتن نقش واسطهای انگیزش تحصیلی در دانشجویانآموزش و ارزشیابی , شماره 1 , سال 13 , بهار 1399هدف از انجام پژوهش حاضر طراحی و آزمون الگویی از اثر خودباوری تحصیلی و هیجانات تحصیلی بر عملکرد تحصیلی با در نظر گرفتن نقش واسطهای انگیزش تحصیلی در دانشجویانبود.در این مطالعه توصیفی- همبستگی، جامعه آماری را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال تحصیلی 98- چکیده کاملهدف از انجام پژوهش حاضر طراحی و آزمون الگویی از اثر خودباوری تحصیلی و هیجانات تحصیلی بر عملکرد تحصیلی با در نظر گرفتن نقش واسطهای انگیزش تحصیلی در دانشجویانبود.در این مطالعه توصیفی- همبستگی، جامعه آماری را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند که به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای تعداد210 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد رابطههای مستقیم خودباوری تحصیلی به عملکرد تحصیلی (0.169=β, p<0.01)؛ خودباوری تحصیلی با انگیزش تحصیلی (0.145=β, p<0.05)؛ هیجانات مثبت تحصیلی با انگیزش تحصیلی (0.139-=β, p<0.05)؛ هیجانات منفی تحصیلی به عملکرد تحصیلی (0.462-=β, p<0.01)؛ هیجانات منفی تحصیلی به انگیزش تحصیلی (0.413-=β, p<0.01) و انگیزش تحصیلی با عملکرد تحصیلی (0.169-=β, p<0.01) معنادار شدند، اما رابطه هیجانات مثبت تحصیلی با عملکرد تحصیلی (0.096=β, p0.05) معنادار نشد. همچنین، رابطه غیرمستقیم خودباوری تحصیلی با عملکرد تحصیلی با نقش واسطهای انگیزش تحصیلی(0.002=β, p<0.05)، رابطه غیرمستقیم هیجانات مثبت تحصیلی با عملکرد تحصیلی با نقش واسطهای انگیزش تحصیلی (0.002=β, p<0.05) و رابطه غیرمستقیم هیجانات منفی تحصیلی با عملکرد تحصیلی با نقش واسطهای انگیزش تحصیلی(0.002-=β, p<0.05) معنادار شدند. بر اساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است. پرونده مقاله -
مقاله
6 - The Role of Emotional Intelligence, Cultural Intelligence and Spiritual Intelligence on Individual-Social Adjustment in Young StudentsSociological of Studies of youth , شماره 1 , سال 9 , بهار 2018Students, when entering the community of university, are faced with changes which might affect their individual-social adjustment. Individual-social adjustment will be proved by person's interaction with the environment skills and its result is that person enjoys of soc چکیده کاملStudents, when entering the community of university, are faced with changes which might affect their individual-social adjustment. Individual-social adjustment will be proved by person's interaction with the environment skills and its result is that person enjoys of social interaction, positive feelings about themselves and others and leave a positive impact on others. The present study was to investigate the role of intelligence aspect consisted of emotional intelligence, cultural intelligence and the spiritual intelligence with individual-social adjustment in students in Lorestan University. Present research was correlation type. For this purpose, the sample of research included 306 subjects (133 men and 125 women) based on Krejcie andMorgan Scedual (1971) and sampling style was random cluster sampling. Data collection tools include Emotional Intelligence Questionnaire (0/78), Spiritual Intelligence Questionnaire (0/88), Cultural Intelligence Questionnaire (0/89) and California Test of Personality (0/69). The data were analyzed using Pearson correlation and multiple regressions in significant level 0/001. The results showed that there was a significant and positive relationship between emotion intelligence, cultural intelligence and spiritual intelligence with individual-social adjustment. The results of multiple regression analysis showed multiple correlation between emotional intelligence, cultural intelligence and spiritual intelligence with individual-social adjustment and emotional intelligence were good predictors of individual-social adjustment. پرونده مقاله -
مقاله
7 - اثربخشی آموزش توانمندسازی فردی برخودکارآمدی، کارآفرینی و انسجام خانواده در زنان سرپرست خانوارفصلنامه زن و جامعه , شماره 5 , سال 11 , زمستان 1399زنان سرپرست خانوار یکی از آسیب پذیرترین اقشار جامعه در برابر آسیبهای اجتماعی هستند و توانمندسازی میتواند به آنان در کاهش مشکلات اقتصادی و اجتماعی کمک نماید. این پژوهش با هدف تبیین اثربخشی آموزش توانمندسازی فردی برخودکارآمدی، کارآفرینی و انسجام خانواده در زنان سرپرست خ چکیده کاملزنان سرپرست خانوار یکی از آسیب پذیرترین اقشار جامعه در برابر آسیبهای اجتماعی هستند و توانمندسازی میتواند به آنان در کاهش مشکلات اقتصادی و اجتماعی کمک نماید. این پژوهش با هدف تبیین اثربخشی آموزش توانمندسازی فردی برخودکارآمدی، کارآفرینی و انسجام خانواده در زنان سرپرست خانوار انجام شد. جامعه آماری زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) در شهر اهواز بود. از میان این گروه، به صورت در دسترس 40 نفر انتخاب و به تصادف در دو گروه (20 نفری) کنترل و آزمایش قرار گرفتند. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش از پرسشنامه خودکارآمدی شرر و پرسشنامه کارآفرینی احمدپورداریانی و انسجام خانواده اولسون استفاده شد. گروه آزمایش در طول 9 جلسه ، هرجلسه به مدت 60 دقیقه، جلسات آموزش توانمندسازی فردی کریمیوکیل و همکاران را دریافت کردند. دادههای گردآوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند (P پرونده مقاله