فهرست مقالات اشرف شیبانی اقدم


  • مقاله

    1 - ساخت و چهارچوب معناشناختی فعل در عتبه الکتبه
    پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی , شماره 4 , سال 7 , پاییز 1395
    طبقه‌بندی افعال بر اساس رفتار نحوی، معیار درجات شکل‌گرفته، نقش‌های موضوعی، عناصر ادراکی و واژگانی و چارچوب معناشناختی آنها از مواردی است که در دوره‌های مختلف مباحث متفاوتی را پیش کشیده است. مطالعه‌ی رخدادهای فرعی جای‌گرفته در افعال و بررسی رابطه‌ی علت/نتیجه یا رابطه‌ی ا چکیده کامل
    طبقه‌بندی افعال بر اساس رفتار نحوی، معیار درجات شکل‌گرفته، نقش‌های موضوعی، عناصر ادراکی و واژگانی و چارچوب معناشناختی آنها از مواردی است که در دوره‌های مختلف مباحث متفاوتی را پیش کشیده است. مطالعه‌ی رخدادهای فرعی جای‌گرفته در افعال و بررسی رابطه‌ی علت/نتیجه یا رابطه‌ی اسلوب/ شیوه در کنار تبیین وجود یا عدم وجود همزمان ارتباط‌های ذکر شده نیز نظرات متعددی مطرح ساخته است. عتبه‌الکتبه نوشته‌ی منتجب‌الدین بدیع که از نمونه‌های ترسل در قرن ششم هجری است، تمایزهای سبکی خاصی را نشان می‌دهد که گاه در قالب چارچوب‌های معناشناختی شکل‌یافته با معیارهای شناخته شده وتعاریف واژگانی و اصطلاحی، نمی‌گنجد.در این کتاب افعال ضرورتاً چارچوب‌های معناشناختی ثابتی را در بر نمی‌گیرند و گروهی از افعال با ساخت ربطی که نیازی به عامل یا کارگزار ندارد، در معنی ساخت هایی که می آید که به فاعلی ارجاع داده می شود و جدای از آنکه رابطه ی اسلوب و شیوه را نشان می دهد، همزمان رابطه ی علی را نیز تبیین می کند؛ این تمایزها چنانکه گلدبرگ مطرح می کند حاصل محدویت واحد فرهنگی نیست و به سبک و گزینش های خاص منتجب الدین بدیع ارتباط دارد. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - آموزه‌های تعلیمی مدیر مدرسه با تکیه بر سبک‌شناسی شناختی رویکرد چارچوب بافتی
    پژوهشنامه ادبیات تعلیمی , شماره 4 , سال 11 , پاییز 1398
    مدیر مدرسه یکی از آثار جلال آل احمد است. این داستان روایت زندگی مدیری است که قصد تغییر در شرایط آموزشی و تعلیمی مدرسۀ خود در دوران پهلوی را دارد. این پژوهش می‌کوشد با نگاهی بر آراء کاترین ایموت دربارۀ نظریۀ چارچوب‌های بافتی بر مبنای سبک‌شناسی شناختی، تفاوت انواع چارچوب‌ چکیده کامل
    مدیر مدرسه یکی از آثار جلال آل احمد است. این داستان روایت زندگی مدیری است که قصد تغییر در شرایط آموزشی و تعلیمی مدرسۀ خود در دوران پهلوی را دارد. این پژوهش می‌کوشد با نگاهی بر آراء کاترین ایموت دربارۀ نظریۀ چارچوب‌های بافتی بر مبنای سبک‌شناسی شناختی، تفاوت انواع چارچوب‌های بافتی را از منظر دانش‌های پیشین خواننده و همچنین تأثیر آن بر جنبه‌های تعلیمی اثر بررسی کند. ایموت، چارچوب‌های بافتی را به چهار نوع احضار/ فراخوانی، تغییر، تعویض و تعمیر/ اصلاح تقسیم می‌کند. در این راستا مشهود است که چگونه پیشینۀ آگاهی خوانندگان عامل اصلی تمایز انواع چارچوب‌های بافتی در داستان است و دو عنصر مکان و شخصیت علاوه بر تأثیر بر شکل‌گیری انواع چارچوب‌های بافتی بر جنبه‌های تعلیمی متفاوت داستان نیز نقش دارند. این جستار در پی آن است با روش توصیفی‌تحلیلی، امکان ارزیابی و سنجش داستان‌ها و رمان‌های معاصر ادبی‌تعلیمی را بر اساس نظریۀ یادشده فراهم کند. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - بررسی تأثیر تعلیمی معنای ضمنی و صریح افعال در کلیله و دمنه و مقامات حمیدی
    پژوهشنامه ادبیات تعلیمی , شماره 5 , سال 7 , زمستان 1394
    نثر فنی کلیله و دمنه و مقامات حمیدی با در بر داشتن دلالت‌های ضمنی و غیر صریح، سبک متفاوتی از وجه تعلیم را نشان می‌دهد. رمزگشایی معانی ضمنی در این آثار آشکار می‌سازد برخلاف فرضیه محققان مبنی بر بسیار بودن لغات نسبت به معانی در متون نثر قرن ششم هجری، به دلیل نزدیک ‌شدن ای چکیده کامل
    نثر فنی کلیله و دمنه و مقامات حمیدی با در بر داشتن دلالت‌های ضمنی و غیر صریح، سبک متفاوتی از وجه تعلیم را نشان می‌دهد. رمزگشایی معانی ضمنی در این آثار آشکار می‌سازد برخلاف فرضیه محققان مبنی بر بسیار بودن لغات نسبت به معانی در متون نثر قرن ششم هجری، به دلیل نزدیک ‌شدن این آثار به شعر دلالت‌های ثانوی بیشتری مطرح می‌شود؛ چنان که با آشنایی‌زدایی و تحول در مسیر درک، راه دریافت معنی را گسترده‌تر و اثر تعلیمی آن را مؤثرتر می‌سازد و مخاطب با حرکت ذهنی از حوزه‌ای اشاری به حوزه دیگر مفاهیم تازه‌ای را دریافت می‌کند. در این مقاله، سعی بر آن است که با مطالعه‌ چهارچوب بافتاری این متون و اثر تعلیمی آن‌ها با بررسی افعال، رهیافت‌های نویسندگان در امر تعلیم تبیین گردد. برای این کار افعال در ساخت‌های پایه، مرکب و عبارت فعلی داده‌برداری شده، سپس به دلیل تأثیر مستقیم بافت بر ساخت افعال و ایجاد معانی به فعل‌ها در بافت گزاره‌های مختلف توجه شده ‌است و با تطبیق معانی ضمنی و صریح دو اثر، کارکرد آن‌ها تحلیل شده است. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - دنیاهای محتمل در ساختار روایی مثنوی معنوی ( داستان دژ هوش‌ربا)
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , شماره 5 , سال 15 , زمستان 1398
    دنیاهای محتمل از مبانی نظری سبکشناسی شناختی است و ریشه در فلسفه لایبنیتس دارد. درک چگونگی روایت روایتها مسأله اصلی در این نظریه است و نحوة ارتباط خواننده با روایت ادبی و تأثیر کنش و واکنش متن و خواننده را روشن میسازد. مثنوی معنو ، ی بزرگترین منبع ادب عرفانی است که مبانی چکیده کامل
    دنیاهای محتمل از مبانی نظری سبکشناسی شناختی است و ریشه در فلسفه لایبنیتس دارد. درک چگونگی روایت روایتها مسأله اصلی در این نظریه است و نحوة ارتباط خواننده با روایت ادبی و تأثیر کنش و واکنش متن و خواننده را روشن میسازد. مثنوی معنو ، ی بزرگترین منبع ادب عرفانی است که مبانی عرفان عملی و نظری را دربرمیگیرد. در این جستار برآنیم، براساس نظریة دنیاهای محتمل و با روش توصیفی تحلیلی محتوا، خوانش جدیدی از این کتاب، ارائه دهیم. مولانا به عنوان کارگزار در نقش عامل انتقال داستان با باریکبینی به تولید گفتمان روایی میپردازد و دنیاهایی را در ذهن خواننده رقم میزند که عبارتند از: دنیاهای معرفتی، خیالی، مقصودی و آرمانی. دنیاهای محتمل در داستان دژ هوش ربا اگر...، بیشتر به صورت دنیای معرفتی و در جهت آموزش نکات عرفانی است که بر اساس الگوی و کلمههایی که آرزو، حسرت یا نمایش داده میشود. در دنیای مقصودی مولانا از حرف ربط بنابراین و تقاضایی را دربردارند، استفاده میکند. عشق مهمترین وسیلة کشف و شهود و سازندة دنیای آرمانی مولاناست. در حقیقت این عشق است که سالک را در مسیر معرفت یاری میرساند. دسترسی به این دنیاها به صورت زمانی، زبانی، طبیعی و اشیاء است که بسامد دسترسیهای زمانی بیشتر است. پرونده مقاله

  • مقاله

    5 - جهان‌بینی مولوی و کارکرد آیات و احادیث در دفتر اولم ثنوی با تکیه بر نظام گذرایی
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , شماره 1 , سال 13 , بهار 1396
    این مقاله بر ارتباط‌ میان گزینش‌ها، فرم‌های زبان شناختی اصلی، ایدئولوژی‌ها و قدرت روابط نهفته در هریک از فرم‌ها در مثنویمعنوی تمرکز دارد و در آن، برخورد مولوی با ارزش‌ها و اندیشه‌های محوری بیان شده در آیات قرآن کریم و احادیث براساس پیش‌فرض‌های تحلیل گفتمان انتقادی و چار چکیده کامل
    این مقاله بر ارتباط‌ میان گزینش‌ها، فرم‌های زبان شناختی اصلی، ایدئولوژی‌ها و قدرت روابط نهفته در هریک از فرم‌ها در مثنویمعنوی تمرکز دارد و در آن، برخورد مولوی با ارزش‌ها و اندیشه‌های محوری بیان شده در آیات قرآن کریم و احادیث براساس پیش‌فرض‌های تحلیل گفتمان انتقادی و چارچوب تحلیلی مایکل هلیدی در نظام گذرایی نقشگرا بررسی شده اند. بر این اساس، ابیاتی که به طور صریح یا ضمنی، به آیات کتاب آسمانی و احادیث اشاره دارند، با توجه به دستور نظام‌مند و کارکردی هلیدی طبقه‌بندی و تحلیل شده اند. با بررسی جهت‌یابی‌های ایدئولوژیکی ابیات و فرایندهای اصلی و فرعی این نتیجه حاصل شد که جهان‌بینی حاکم بر این بافت عرفانی تصرف مشیت الهی را در تمام امور القا می‌کند. هسته اصلی و مرکز معنایی فرایندهای به کار رفته در آیات و احادیث از نوع رابطه‌ای است. از طرف دیگر، آیات و احادیثی که شامل یک فرایند مشخص هستند، می‌توانند به چند فرایند افزایش یابند، یا برعکس چند فرایند نمودیافته در آیات و احادیث در کلام مولوی می‌تواند به یک فرایند تقلیل یابد و به این ترتیب، بر هدف تعلیمی و ارشادی یک نکته خاص تأکید شود. پرونده مقاله

  • مقاله

    6 - مطالعة ساختار روایت در مثنوی های غنایی خواجوی کرمانی با تکیه بر دیدگاه ژرار ژنت «مطالعة موردی: همای و همایون و گل و نوروز»
    مطالعات نقد ادبی , شماره 1 , سال 17 , تابستان 1401
    منظومه های عاشقانة شعر فارسی از بسترهای مناسبی هستند که می توان از طریق مطالعة آن ها به شناخت و درک ساختار روایی متون غنایی دست یافت. از همان آغاز شعر فارسی بزرگانی مانند فخرالدین اسعد گرگانی به طبع آزمایی در این عرصه پرداخته و آثاری را خلق کرده اند که از نظر ساختار روا چکیده کامل
    منظومه های عاشقانة شعر فارسی از بسترهای مناسبی هستند که می توان از طریق مطالعة آن ها به شناخت و درک ساختار روایی متون غنایی دست یافت. از همان آغاز شعر فارسی بزرگانی مانند فخرالدین اسعد گرگانی به طبع آزمایی در این عرصه پرداخته و آثاری را خلق کرده اند که از نظر ساختار روایی با الگوهای قصه های عامیانه انطباق دارند. خواجوی کرمانی نیز به تبعیت از افرادی مانند نظامی گنجوی، مثنوی هایی آفریده که با الگوهای روایی نظریه پردازان امروزی قابل مطالعه و موشکافی است. مثنوی های همای و همایون و گل و نوروز از آثار خواجوی کرمانی در قرن هشتم هستند که به شرح عشق و سوز و گداز دو شاهزادة ایرانی و شامی نسبت به دختران قیصر روم و پادشاه چین می پردازند. با توجه به طبقه بندی انواع ادبی، این دو منظومه را می توان در گروه رمانس جای داد. این پژوهش به شیوة توصیفی - تحلیلی به یافتن شواهد و مثال‌هایی از دیدگاه‌های ژرار ژنت در آثار غنایی خواجوی کرمانی پرداخته و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که در ساختار روایات مثنوی های عاشقانة خواجوی کرمانی، کدام یک از مؤلفه های مورد نظر ژرار ژنت قابل بررسی هستند؟ روایت‌شناسی یا دستور زبان روایت، با بررسی فرم یک اثر ادبی می‌کوشد به نظام معنایی‌ای فراتر از متن دست یابد و گفتار روایی یا متن را فهم‌پذیر کند. روایت‌شناسی مجموعه‌ای از احکام کلی دربارۀ سبک‌های روایی، نظام‌های حاکم بر روایت یا داستان‌گویی و ساختار پیرنگ است. ژنت برای توصیف و تحلیل ساختارهای متون ادبی پنج مبحث را مهم می‌داند: نظم، تداوم، بسامد، وجه و لحن. این پنج عامل در چارچوب نظریۀ زمان در روایت جای می‌گیرند. پژوهش حاضر این پنج مبحث را در ساختار روایی دو مثنوی همای و همایون و گل و نوروز شرح و واکاوی می‌کند. یافته ها حاکی از آن است که منظومه های مورد تحلیل، ساختار داستانی و روایی استواری دارند و این پنج مبحث به وضوح در آن ها نمود یافته است. شکل لحظه ای و خطی روایت بدون ارجاع به گذشته، شتاب مثبت و ثابت، وجود تکرار و بسامد، پرداختن به جزئیات و ... از جملة این مؤلفه ها هستند. پرونده مقاله

  • مقاله

    7 - سبک زبان و مطالعة نمود معنایی آن در شخصیت‌پردازی دو داستان از مثنوی معنوی براساس فرانقش‌های نظام گذرایی
    مطالعات نقد ادبی , شماره 1 , سال 13 , تابستان 1397
    در این مقاله، پرسش اصلی، چگونگی تحقق سبک عرفانی و ویژگی‌های متمایز زبانی- معنایی براساس دستور نقش‌گرای هلیدی در مثنوی معنوی است. دریافت شگردهای مولانا در بیان امور معنوی و پیوند آن با تجربه‌های مادی و عینی می‌تواند ویژگی‌های بافت را تبیین کند. چگونگی گزینش شاعر از میان چکیده کامل
    در این مقاله، پرسش اصلی، چگونگی تحقق سبک عرفانی و ویژگی‌های متمایز زبانی- معنایی براساس دستور نقش‌گرای هلیدی در مثنوی معنوی است. دریافت شگردهای مولانا در بیان امور معنوی و پیوند آن با تجربه‌های مادی و عینی می‌تواند ویژگی‌های بافت را تبیین کند. چگونگی گزینش شاعر از میان عناصر واژگانی و انتخاب خاص افعال بازنمود دنیای درونی و بیرونی او است. براین‌اساس، هدف اصلی پژوهش بررسی شخصیت‌های دو داستان از مثنوی معنوی با محوریت قراردادن شخصیت پیر با توجه به نظام گذرایی است. در هر داستان، پس از ارائة‌ بسامد فرایندهای مرتبط با هر شخصیت، ویژگی‌های زبانی و سبکی بافت مورد مطالعه به‌دست می‌آید؛ بنابراین، ابتدا ابیات مرتبط با طرح اصلی داستان و شخصیت‌ها تفکیک می‌شوند، سپس با مشخص‌کردن درصد و بسامد فرایندهای به‌کار رفته تحلیل کیفی در کنار فراوانی آماری و کمی قرار می‌گیرد. درنهایت، داستان‌ها در قیاس با هم تبیین می‌شوند. تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد فراوانی هریک از فرایندها ابعادی از ویژگی‌های شخصیت‌ها را نمایش می‌دهد. فرایندهای ذهنی در داستان پیر چنگی با توجه به رؤیای صادقة پیر قابل توجه است. به‌کارگیری انواع فرایندها برای تعلیم موضوعات عرفانی و جایگاه پیر نشان می‌دهد القای نگرش مولوی با استفاده از فرایندهای گوناگون درون فرایندهای کلامی و گاه ذهنی ویژگی متمایز از سبک عرفانی را منعکس می‌سازد و برتری فرایند کلامی و شیوة ‌گفت‌وگو را از نظر شاعر این اثر جاودان القا می‌کند. پرونده مقاله

  • مقاله

    8 - - نقش الگوهای گفت‌وگویی و نظام نوبت‌گیری در رزم‌نامۀ رستم و اسفندیار
    پژوهشنامه ادب حماسی (فرهنگ و ادب سابق) , شماره 1 , سال 13 , تابستان 1396
    بر پایۀ فرایند نوبت‌گیری که یکی از حوزه‌های مطالعاتی سبک‌شناسی کاربردگراست، کیفیّت آغاز مکالمه‌ها، کمیّت و تعداد نوبت‌های دو سوی مکالمه، زمان و طول نوبت هر فرد، جهت‌دهی موضوع گفت‌وگو از طرف شرکت کنندگان در مکالمه و در عینِ حال تأثیر هر یک از موارد یادشده در میزان چیرگی چکیده کامل
    بر پایۀ فرایند نوبت‌گیری که یکی از حوزه‌های مطالعاتی سبک‌شناسی کاربردگراست، کیفیّت آغاز مکالمه‌ها، کمیّت و تعداد نوبت‌های دو سوی مکالمه، زمان و طول نوبت هر فرد، جهت‌دهی موضوع گفت‌وگو از طرف شرکت کنندگان در مکالمه و در عینِ حال تأثیر هر یک از موارد یادشده در میزان چیرگی و قدرت افراد در تنظیم موضوع صحبت و غیره بررسی می‌شود. هدف کلّی در این مقاله، مطالعۀ کنش‌های گفتاری براساس نظام نوبت‌گیری و خطاب در رزم نامۀ رستم و اسفندیار است. از نتایج پژوهش چنین برمی‌آید که کنش و واکنش‌های نوبت‌گیری در این روایت حماسی با ادبیات تحلیلی مکالمه انطباق دارد. بنظر می‌رسد افزون بر تأثیر راوی در نحوۀ پیش بُرد داستان، شخصیّت قدرت مند و غالب این دو چهرۀ حماسی در ارزیابی و پیش‌بینی پایان اثر نقشی جالبِ توجّه دارد. در گفت‌وگوها، ترتیب نوبت و نوع خطاب‌ها از سوی هر یک از این دو، متأثّر از جنبه‌های موقعیّت شاهی و پهلوانی است، چنان که راوی نیز غالباً با توجّه به این وجوه، خطاب‌هایی را که نشان‌دهندۀ قدرت جسمی است برای رستم و آن چه بر قدرتِ معنوی و فرّۀ ایزدی دلالت دارد، برای اسفندیار برمی‌گزیند. پرونده مقاله