امروزه تأثیر شبکه‌های اجتماعی در زندگی روزمره افراد غیر قابل انکار می‌باشد، از همین‌رو بازاریابی و تبلیغات نیز با توجه به فراگیر شدن این موضوع در شبکه‌های اجتماعی به عاملی برای مزیت رقابتی یک برند تبدیل شده است. فناوری اطلاعات این فرصت را به همه مردم جهان می‌دهد تا از طریق اینترنت به کسب‌وکار مجازی بپردازند، همچنین آنان را قادر می‌سازد تا با مردم سراسر جهان ارتباط برقرار کنند. این پژوهش با تمرکز بر شبکه‌های‌ اجتماعی به دنبال ارائه روشی جهت گیرایی بیشتر پیام‌های تبلیغاتی در شبکه‌های اجتماعی و در نتیجه افزایش قصد خرید می‌باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کاربران سه شبکه اجتماعی تلگرام، اینستاگرام و فیس‌بوک است. تعداد 400 پرسشنامه به صورت آنلاین میان کاربران سه شبکه ‌اجتماعی مذکور توزیع گردید و نتایج با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان‌دهنده تأثیر مثبت چهار متغیر کیفیت استدلال، اعتبار منبع، سفارشی-سازی و سرگرم‌کننده بودن بر نگرش نسبت به تبلیغات ارائه شده در شبکه‌های اجتماعی بود. همچنین متغیر نگرش تأثیر مثبت و معناداری بر تصویر برند و ارزش ویژه برند داشت. رابطه میان تصویر برند و قصد خرید نیز معنادار بود اما میان ارزش ویژه برند و قصد خرید رابطه معناداری وجود نداشت. پرونده مقاله

انتخاب پیمانکار مناسب نقش مهمی در موفقیت و یا شکست یک پروژه بازی می‌کند. تخصصی شدن فعالیت‌های بخش‌های گوناگون صنعت از شاخصه‌های بازار کسب ‌وکار کنونی بوده و برون‌سپاری بخشی از فعالیت‌های موردنظر سازمان به‌عنوان پروژه و انتخاب پیمانکار، یکی از دغدغه‌های مدیران جهت رقابت در بازار کسب‌وکار هست. هدف این پژوهش تبیین معیارهای انتخاب پیمانکار در اداره کل راهداری و حمل و نقل جاده ای خراسان رضوی می باشد و در این خصوص، اقدام به رتبه‌بندی معیارهای انتخاب پیمانکار می نماییم. روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی و ازلحاظ نوع هدف کاربردی است. در این پژوهش از تکنیک دیمتل و روش فرآیند تحلیل شبکه‌ای استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش همه متخصصان و صاحب‌نظران و تصمیم‌گیرندگان انتخاب پیمانکار در اداره کل راهداری خراسان رضوی می‌باشند؛ که با توجه به سابقه، مهارت، تخصص تعداد آن‌ها محدود است. با توجه به اینکه تعداد این متخصصان و صاحب‌نظران حدود یازده نفر هست؛ بنابراین نمونه‌گیری به‌صورت سرشماری از بین این افراد انجام گرفت. این پژوهش نشان داد که هفت معیار انتخاب پیمانکار شناسایی گردیده است که شامل: اقتصادی، تجربه، اعتبار و حسن شهرت، قابلیت‌های فنی، سلامت و ایمنی، منابع انسانی و امکانات، و درنهایت معیار قابلیت‌های مدیریت هست همچنین در این پژوهش این معیارها بر اساس اهمیت اولویت‌بندی گردید. با توجه به نتایج توصیه می‌گردد مدیران برای انتخاب پیمانکار به تجربه پیمانکار و قابلیت‌های مدیریت توجه ویژه‌ای نمایند. پرونده مقاله

امروزه تولید جریان مداوم محصولات جدید و بازگشت سریع هزینه های کلان سرمایه گذاری تعیین کننده کارایی شرکت‌ها بوده است . لذا اتخاذ راهبردهای تولید محصولات بر اساس پلتفرم و بهره گیری از توانمندی‌های آن، اهمیت به سزایی خواهد داشت. پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل توانمندی‌های پلتفرم فناورانه در صنعت لوازم آرایشی و اولویت بندی عوامل دخیل در این مدل انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت از نوع اکتشافی؛ از لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی؛ از لحاظ شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی، بر مبنای ماهیت داده ها پژوهشی آمیخته (کیفی- کمی) به شمار می آید. جامعه آماری پژوهش اساتید دانشگاهی در حوزه بازرگانی و کسب و کار و نیز مدیران ارشد متخصص در حوزه لوازم آرایشی می باشند. در این راستا، براساس مصاحبه‌های تخصصی انجام شده با خبرگان و به کارگیری نظریه داده بنیاد، 16 مولفه اصلی و 71 مقوله در زمینه توانمندی‌های پلتفرم فناورانه در صنعت لوازم آرایشی شناسایی شد. در مرحله بعد با استفاده از روش دلفی فازی اعتبارسنجی لازم صورت گرفت و مشخص شد همه مولفه‌های پژوهش از اعتبار کافی برخوردار می‌باشند. در نهایت با استفاده از تکنیک BWM رتبه بندی معیارها و زیرمعیارها حاصل شد. که نشان می دهد بعد محوری بیشترین اهمیت را در بین ابعاد دارا می باشد و نیز هر یک از مولفه های پژوهش و زیرمعیارهای آنها اولویت بندی گردید. پرونده مقاله