پژوهش حاضر به تحلیل رابطه متقابل بین پیکربندی فضایی، عمق فضا، روابط فضای معماری در ادراک حریم، جهت شناسایی الگوی پنهان و ساختار اجتماعی ارتباطات در یکی از مجتمع های مسکونی معاصر در تبریز، می پردازد. "عمق"، "هم پیوندی" از پارامترهای بسیار مهم در ادراک حریم می باشند که به کمک ترسیم نمودارهای توجیهی و خروجی متغیرهای عددی در نرم افزار تخصصی نحو فضا مورد مطالعه قرار گرفته اند. تکنیک نحو فضا در واقع بررسی ارتباط هر واحد فضایی در یک مجموعه در فضای هم جوار است که می توان با شناخت ساختار اجتماعی ارتباطات اجزا باهم، به الگوی فعالیت های نظام یافته و بار معنایی و روابط فضایی دست یافت. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با روش تجزیه و تحلیل اطلاعات از نوع استدلال منطقی می باشد که در تدوین چارچوب نظری از روش کیفی و در تحلیل نقشه ها و مدلسازی، از روش کمی استفاده شده است. نتایج تحقیق بر روی 11 نوع تیپ پلان متفاوت از واحدهای مسکونی این مجتمع، نشان از وجود ارتباط بین روابط فضای معماری و پیکر بندی کالبد معماری و عمق فضایی در تعریف حریم دارد، همچنین می تواند ارتباطات مناسب فضایی را برای دستیابی به حریم بیشتر جهت استفاده در طراحی پلان مجتمع های معاصر را، مشخص نماید. پرونده مقاله

براساس رشد سریع فناوری در دنیای امروز و زندگی بشر نیاز به زمینه ها و بسترهایی است که بتوانند خود را با این سرعت رشد هماهنگ سازند و در راستای نیل به اهداف مشخص شده به نیازهای متغیر و متنوع انسان ها پاسخی مناسب تر در کمترین زمان ممکن دهند. پیشرفت در معماری زمانی صورت خواهد گرفت که سیستم های معماری تعاملی به عنوان یک جزء جدایی ناپذیر همراه با احترام به ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و دینی جامعه در نظر گرفته شود. معماری امروز خود را در موقعیتی می بیند که می تواند با استفاده از نوآوری¬های جدید دوباره زیبایی¬شناسی سنتی و پویایی خود را به دست آورد. پژوهش حاضر، به دنبال برآورده ساختن معیارهای محیطی (فرهنگی، اجتماعی، اقلیمی، فناورانه و ...) و برطرف کردن محدودیت¬های مالی و ایجاد شرایط حضور فناوری در جامعه است. در این تحقیق از روش توصیفی –اکتشافی استفاده شده است و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق 30 نفر از خبرگان می باشد. برای تعیین اثرات مستقیم و غیر مستقیم متغیرها بر معماری تعاملی در راستای تعاملات انسانی برای حفظ ارزشهای فرهنگی از رگرسیون چند متغیره استفاده و برای آنالیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد زمینه با اثر مستقیم 0/711 و غیر مستقیم 0/194 بیشترین اثرگذاری در معماری تعاملی با حفظ ارزشهای فرهنگی در رابطه با تعاملات انسانی داشته و مولفه محتوا هم با اثر مستقیم 0/409 و غیرمستقیم 0/122 کمترین اثرگذاری داشته است.

پرونده مقاله

رویای شهر آرمانی از دغدغه های انسان معاصر جهت کاهش دردها و گذر از مشكلات و سختی ها و نوعی اندیشه دفاعی بشر در برابر دلتنگی های زمانه می باشد. رویکردها، مفاهیم و نظریاتی که ریشه در اندیشه¬های متفکران غربی دارد، بعلت عدم تناسب و هماهنگی با شرایط فرهنگی، مذهبی، ... نتوانسته پاسخ قطعی به مشکلات پیچیدۀ شهرهای ایرانی- اسلامی باشد. پژوهش حاضر در پی استخراج اندیشه ها و نظریات خواجه نصیر الدین طوسی در حوزۀ مرتبط با مسائل معماری و شهرسازی و شناسایی ویژگی¬های یک شهر مطلوب است. روش مورد استفاده در اين پژوهش كيفي و رويكرد نظري غالب تحلیل محتوایی است که با استفاده از مطالعه کتاب اخلاق ناصری و اسناد و مدارک موجود خواهد بود. خواجه در کتاب اخلاق ناصری برای تفسیر آرمان‌شهر و راه‌های رسیدن به آن از اشخاص، مشاغل و علوم تاثیرگذار در ساخت و ساز، انواع تقسیمات کشوری و انواع فضاهای معماری با ذکر ویژگی های کالبدی بهره گرفته است. نتایج حاکی از آن است که با انطباق عقل، حکمت و عدالت که به عنوان منشأ فضایل اخلاقی و سعادت بشری است و باور به حق و معاد و تلاش در جهت انجام کارهای نیک در کنار شرایط کالبدی که زمینه ساز فراهم نمودن شهرآرمانی خواجه است، می تواند راهگشای مفیدی برای ترسیم شهر ایرانی- اسلامی باشد. پرونده مقاله