فهرست مقالات مهدی تیموری


  • مقاله

    1 - مقایسه مدل‌های TOPSIS، SAW، ELECTRE و VIKOR به منظور بررسی اولویت فرسایش‌پذیری و سیل‌خیزی زیرحوزه‌های آبخیز
    علوم و تکنولوژی محیط زیست , شماره 2 , سال 24 , بهار 1401
    زمینه و هدف: تعیین مناطق مولد سیل و اولویت بندی زیرحوضه ها از نظر قابلیت سیل خیزی و رسوب زایی می تواند در مدیریت بهتر حوزه آبخیز نقش مهمی داشته باشد. بدین منظور هدف این تحقیق اولویت بندی قابلیت سیل خیزی و رسوب زایی زیرحوزه های آبخیز بنکوه با استفاده از روش های تصمیم گیر چکیده کامل
    زمینه و هدف: تعیین مناطق مولد سیل و اولویت بندی زیرحوضه ها از نظر قابلیت سیل خیزی و رسوب زایی می تواند در مدیریت بهتر حوزه آبخیز نقش مهمی داشته باشد. بدین منظور هدف این تحقیق اولویت بندی قابلیت سیل خیزی و رسوب زایی زیرحوزه های آبخیز بنکوه با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS، SAW، ELECTRE و VIKOR بود. مواد و روش ها: در مطالعه حاضر شاخص های ارزیابی مساحت، ارتفاع متوسط حوضه، تراکم زهکشی، شماره منحنی، درصد پوشش، تولید رسوب، ضریب گراولیوس، نسبت تحویل رسوب، شیب متوسط حوضه، ارتفاع رواناب و زمان تمرکز استفاده شد. سپس با استفاده از روش AHP وزن هریک از شاخص ها برآورده شده است. در ادامه پس از تشکیل ماتریس تصمیم با 18 گزینه (زیرحوضه) و 11 معیار(شاخص ارزیابی) به منظور اولویت بندی زیر حوضه ها از فنون TOPSIS، SAW، ELECTRE و VIKOR استفاده شد. به منظور تلفیق رتبه فنون پیشنهادی از روش های بردا و کپ لند استفاده شد. از روش مجموع مربعات خطا (RSS)، برای تعیین نزدیک ترین روش به نتیجه نهایی استفاده شد. همچنین به منظور اعتبارسنجی مدل ها به برآورد درصد تغییرات و شدت تغییرات پرداخته شد. یافته ها: نتایج نشان داد، شاخص ارتفاع رواناب بیشترین وزن (18/0) و شاخص ضریب گراولیوس کمترین وزن (028/0) را از نظر کارشناسان به خود اختصاص داده است. نتایج اولویت بندی نشان داد، در روش های SAW، TOPSIS و VIKOR زیرحوضه های 9، 4 و 2 اولویت های اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند و در حالت بحرانی تری قرار دارند، اما در روش ELECTRE زیر حوضه های 9، 4، 2 و 7 در حالت بحرانی تری قرار گرفته اند. با توجه به نتایج حاصل از تلفیق رتبه فنون پیشنهادی، زیرحوضه های 9، 4 و 2 به ترتیب در اولویت های اول تا سوم قرار دارند و از وضعیت بحرانی تری نسبت به بقیه زیرحوضه ها برخوردار هسستند. مطالعات میدانی نتایج تحقیق را به خوبی نشان می دهد، چرا که زیر حوضه 9، 4 و 2 دارای بیشترین حد فرسایش، شیب زیاد و بارندگی شدید هستند. همچنین پهنه های دارای قابلیت سیل خیزی و رسوب زایی در منطقه نشان داد که 32% منطقه در خطر زیاد و خیلی زیاد قرار دارند. نتایج مجموع مربعات خطا نشان داد، روش VIKOR کمترین خطا و روش ELECTRE بیشترین خطا را نسبت به رتبه بندی نهایی دارا است. همچنین روش های TOPSISوVIKOR با کمترین درصد تغییرات (72/59 درصد) در رتبه اول و روش ELECTRE با بیشترین درصد تغییرات (27/65 درصد) در رتبه آخر قرار دارند. کمترین شدت تغییرات نیز در روش VIKOR (59/4) و بیشترین مقدار شدت تغییرات در روش ELECTRE (61/5) مشاهده شد. بحث و نتیجه‌گیری: فنون تصمیم گیری چند معیاره، یک رویکرد عملی و مناسب برای تصمیم گیری بهتر بر مبنای علوم ریاضیات و بهینه سازی هستند. بنابراین می توان گفت به منظور مدیریت زیر حوضه ها از نظر اجرای عملیات زیستی و سازه ای کنترل سیل با چند تابع هدف و با توجه به عملیات پرهزینه آبخیزداری، می توان از روش های تصمیم گیری چند معیاره استفاده کرد تا اولویت بندی بر اساس یک منطق ریاضی انجام گیرد. پرونده مقاله