تحقیقات حقوق خصوصی و کیفری
,
العدد54,السنة
18
,
زمستان
1401
قانونمند نمودن رفتار پلیس در انجام وظایف و اختیاراتش و دفاع از حقوق بنیادین شهروندان مستلزم شناخت دقیق حقوق شهروندی از سوی افراد پلیس و شناخت مردم از حدود وظایف، اختیارات و صلاحیتهای پلیس میباشد. در نظام جمهوری اسلامی ایران با در نظر گرفتن ماهیت مردمی و اسلامی پلیس به أکثر
قانونمند نمودن رفتار پلیس در انجام وظایف و اختیاراتش و دفاع از حقوق بنیادین شهروندان مستلزم شناخت دقیق حقوق شهروندی از سوی افراد پلیس و شناخت مردم از حدود وظایف، اختیارات و صلاحیتهای پلیس میباشد. در نظام جمهوری اسلامی ایران با در نظر گرفتن ماهیت مردمی و اسلامی پلیس بهعنوان مجری قانون و عدالت و حافظ حقوق شهروندان، حفظ کرامت و حقوق انسانی افراد جامعه از اهمیت خاصی برخوردار است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با بیان تاریخچة پلیس و معرفی دقیق وظایف آن به بررسی چالشهای فراروی واحدهای اجرایی (صفی) پلیس در آیین دادرسی کیفری جدید در سایه حقوق بشر و حقوق شهروندی پرداخته شده است. نتیجه بررسی نشان داد که مهمترین حقوق شهروندی که ممکن است با عملکرد اشتباه پلیس مخدوش شود، حق خلوت شهروندان است. در حال حاضر، قانونگذار ایران در مورد حق خلوت، مقررات جامع و مانعی را تصویب نکرده و در این مورد باید بیشتر به قانون اساسی متوسل شد. ازجمله معضلات مهم دیگر آن است که پلیس برای پیشگیری از جرم در سایة حقوق بشر و حقوق شهروندی، قانون مدونی ندارد.
تفاصيل المقالة
گفتمان انتقادی رویکردی زبانشناسی و نقدی است که بر اساس اصول و مؤلفههای آن، مسائل قدرت و سلطه به گفتمانهای متفاوت با اهداف خاص منجر میشود که دو جنبۀ صورت و معنای متن را مورد اشاره و بررسی قرار میدهد. بر این اساس در پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی به ارزیابی و تحلیل أکثر
گفتمان انتقادی رویکردی زبانشناسی و نقدی است که بر اساس اصول و مؤلفههای آن، مسائل قدرت و سلطه به گفتمانهای متفاوت با اهداف خاص منجر میشود که دو جنبۀ صورت و معنای متن را مورد اشاره و بررسی قرار میدهد. بر این اساس در پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی به ارزیابی و تحلیل گفتمان انتقادی در تصاویر مستقل شعری ابتهاج بر اساس رویکرد نورمن فر کلاف پرداختهایم. نتایج این پژوهش بیانگر آن است در سطح توصیف، بهرهگیری از زبان رسمی، بهرهگیری از وجوه بلاغی و معانی ثانوی ندا و استفهام و سیطره دایره واژگانی که دلالت بر اعتراض، تضاد، اندوه و تحسّر دارد در اشعار ابتهاج، نمودی برجسته دارد. در سطح تفسیر و از منظر بینامتنیّت، اشعار ابتهاج بهصورت بینامتنیّت صریح و غیرصریح، تحت تأثیر شاعران کلاسیک (خصوصاً حافظ و مولانا) قرار دارد. در سطح تبیین نیز میتوان به هژمونی اندیشه اعتراض و تأکید بر تغییر و دیگرگونهخواهی در اشعار ابتهاج دست یافت.
تفاصيل المقالة
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده
,
العدد4,السنة
2
,
پاییز
1401
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان فعالسازی رفتاری بر کاهش تنظیم هیجانی منفی و افزایش تنظیم هیجان مثبت در بیماران زن مبتلا به اختلال دیستایمیک انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون أکثر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان فعالسازی رفتاری بر کاهش تنظیم هیجانی منفی و افزایش تنظیم هیجان مثبت در بیماران زن مبتلا به اختلال دیستایمیک انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون - پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران دارای اختلال دیستایمی مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناسی مستقر در منطقه 8 شهر تهران بود که تعداد 45 نفر به شیوه غیرتصادفی و در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی و همکاران (2002) با اعتبار 73/0 تا 88/0 بود. برای گروه آزمایش اول درمان فراشناخت (ولز، 2009) در 8 جلسه 90 دقیقه ای و برای گروه آزمایش دوم درمان فعالسازی رفتاری (دیمیدجیان و همکاران، 2008) در 12 جلسه 90 دقیقهای برگزار شد، اما گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. دادهها با بهرهگیری از تحلیل واریانس آمیخته و بنفرونی در نرمافزار spss-26 تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که درمان فراشناختی و درمان فعالسازی رفتاری باعث کاهش تنظیم شناختی هیجانی و مؤلفههای آن در پایان مداخلات و دوره پیگیری شده بودند (05/0p>). همچنین درمان فعالسازی رفتاری در کاهش علائم تنظیم شناختی هیجانی، نسبت به درمان فراشناختی اثربخشی بیشتری را نشان میدهد (05/0p>). نتیجهگیری: درمان فعالسازی رفتاری به دلیل تأثیری که بر افسردگی دارد میتواند بهتنهایی و یا با درمان مکمل در کاهش تنظیم شناختی هیجانی و علائم افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال دیستایمیک مؤثر باشد.
تفاصيل المقالة
زن و مطالعات خانواده
,
العدد4,السنة
15
,
پاییز
1401
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مدل پرما سلیگمن بر بهزیستی ذهنی، کیفیت و جهتگیری زندگی تکوالد مادر بود. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی زنان سرپ أکثر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مدل پرما سلیگمن بر بهزیستی ذهنی، کیفیت و جهتگیری زندگی تکوالد مادر بود. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی زنان سرپرست خانوار (تکوالد مادر که به دلیل طلاق، سرپرستی خانواده را بر عهده دارد) مراکز مشاوره منطقه 5 شهر تهران در سال 1399 بود. نمونه پژوهش شامل 36 تکوالد مادر بود که به شیوه در دسترس گزینش شد و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (18 نفر) و کنترل (18 نفر) همتا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای بهزیستی ذهنی (کییز و ماگیارمو، 2003)، فرم کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1994) و جهتگیری زندگی (شییر و کارور، 1994) بود. آزمودنیهای گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقهای تحت برنامه آموزش مدل پرما قرار گرفتند ولی گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون کوواریانس و نرمافزار SPSS انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مدل پرما بر بهزیستی ذهنی، کیفیت زندگی و جهتگیری زندگی تکوالد مادر تأثیر دارد. بنابراین میتوان استنباط کرد که آموزش مدل پرما، بهزیستی ذهنی تکوالد مادر را افزایش داده، کیفیت زندگی و جهتگیری زندگی آنان را بهبود بخشیده است. ازاینرو با توجه به نتایج فوق میتوان نتیجه گرفت که تمرینات پرما با تأکید و تمرکز بر پنج مؤلفه هیجانات مثبت، مجذوبیت، معنا، روابط مثبت و دستاورد بر مؤلفههای مزبور مؤثر واقع گردیده است..
تفاصيل المقالة
مفهوم چرخۀ زندگی خانوادگی روی تغییراتی تمرکز میکند که خانوادهها در طول زمان در ساختار و روابطشان، تجربه میکنند؛ خانوادهها در طول زمان، انتقالها و مراحل مختلفی را پشت سر میگذارند که باعث به وجود آمدن روابط جدید در بین اعضا میشود؛ به بیانی دیگر، همانطور که خانواده أکثر
مفهوم چرخۀ زندگی خانوادگی روی تغییراتی تمرکز میکند که خانوادهها در طول زمان در ساختار و روابطشان، تجربه میکنند؛ خانوادهها در طول زمان، انتقالها و مراحل مختلفی را پشت سر میگذارند که باعث به وجود آمدن روابط جدید در بین اعضا میشود؛ به بیانی دیگر، همانطور که خانوادهها در مسیر چرخۀ زندگی خانوادگی پیش میروند، روابط درونیشان تغییر میکند. هدف از این پژوهش بررسی تجارب زیسته هویتی مشترک خانوادههای واقع در مراحل مختلف چرخه زندگی خانوادگی میباشد. این پژوهش با روششناسی کیفی و به شیوه گراندد تئوری انجام شده است. مشارکتکنندگان 80 نفر بودند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، به هر دوره از چرخه زندگی 20 نفر اختصاص یافت (بهجز مرحله آشیان خالی). دادهها بهوسیله مصاحبه نیمهساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری گردآوری و با استفاده از مراحل کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان میدهد که چرخه زندگی خانواده دارای مراحل مختلفی است که باوجود ویژگیهای مشترکی که با یکدیگر دارند، هر مرحله از ویژگیهای خاصی برخوردار است که میتواند معرف آن مرحله باشد. همچنین مشخص شد که در جامعه مورد بررسی خانوادههای واقع در مراحل مختلف چرخه زندگی تجارب زیسته هویتی مشترکی داشتند که تحت تأثیر مشکلات اقتصادی و اجتماعی میباشند. این تجارب شامل ابتلا به بیماری، رفاه خانواده، خرید مسکن، پیشرفت تحصیلی فرزندان، بالا بودن هزینههای زندگی، سرمایهگذاری برای تهیه مسکن آینده، سلامتی خود و خانواده، آینده فرزندان و راهاندازی کسبوکار بود.
تفاصيل المقالة
روانشناسی سلامت و رفتار اجتماعی
,
العدد10,السنة
3
,
تابستان
1402
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل پیشبینی مطلوبیت اجتماعی بر مبنای سخترویی، تحریکطلبی و جهتگیری مذهبی بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش یک مطالعه توصیفی - همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 360 نفر دانشآموز مشغول به تحصیل دوره متوسطه دوم مدارس عادی استان مرکزی بود که ن أکثر
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل پیشبینی مطلوبیت اجتماعی بر مبنای سخترویی، تحریکطلبی و جهتگیری مذهبی بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش یک مطالعه توصیفی - همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 360 نفر دانشآموز مشغول به تحصیل دوره متوسطه دوم مدارس عادی استان مرکزی بود که نفرات بهطور تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه در اختیار آنها قرار گرفت. ابزار گردآوری دادهها شامل چهار پرسشنامه مطلوبیت اجتماعی کارلو و همکاران (2003)، پرسشنامه سخترویی لانگ و گولت (2003)، پرسشنامه تحریکطلبی باس و پلامین (1984) و پرسشنامه جهتگیری مذهبی آلپورت و راس (1967) بود. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از ضریب آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی و شاخصهای برازش مدل استفاده شد. نتایج پژوهش نشاندهنده آن است که مطلوبیت اجتماعی بهطور مستقیم با سخترویی و تحریکطلبی در دانشآموزان ارتباط دارد (01/0>p). و نیز مطلوبیت اجتماعی بهطور غیرمستقیم از طریق جهتگیری مذهبی با سخترویی و تحریکطلبی ارتباط دارد (01/0>p). بنابراین پرورش صفت سخترویی و تحریکطلبی با واسطهگری جهتگیری مذهبی در دانشآموزان میتواند در افزایش مطلوبیت اجتماعی دانشآموزان مؤثر باشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications