-
المقاله
1 - اثربخشی زوج¬درمانی مبتنی بر آموزه¬های اسلامی بر تاب¬آوری و شادکامی زوجین شهر اصفهاندانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی , العدد 95 , السنة 25 , بهار 1403هدف این پژوهش بررسی تاثیر زوج درمانی مبتنی بر آموزه¬های اسلامی بر تاب آوری و شادکامی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل و جامعه آماری شامل کلیهی زوجین مراجعه کننده به کلینیک¬های شهر اصفهان در سال 1395 بود که از بین آنها 30 زوج به ع أکثر
هدف این پژوهش بررسی تاثیر زوج درمانی مبتنی بر آموزه¬های اسلامی بر تاب آوری و شادکامی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل و جامعه آماری شامل کلیهی زوجین مراجعه کننده به کلینیک¬های شهر اصفهان در سال 1395 بود که از بین آنها 30 زوج به عنوان نمونه و به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه تاب آوری Connor & Davidson, 2010)) و شادی آکسفورد (Argyle & Lu, 1990) بود. پس از اجرای پیش آزمون برای زوجین، گروه آزمایش تحت مداخله زوج درمانی در 10 جلسه 2 ساعته قرار گرفتند، اما گروه کنترل مداخله¬ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اثر زوج درمانی مبتنی بر آموزه¬های اسلامی بر افزایش تاب آوری و شادکامی معنیدار بود (05/0P<).
تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان فعالسازی رفتاری بر تنظیم شناختی هیجانی در زنان مبتلا به اختلال دیستایمیکمطالعات اسلامی ایرانی خانواده , العدد 4 , السنة 2 , پاییز 1401هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان فعالسازی رفتاری بر کاهش تنظیم هیجانی منفی و افزایش تنظیم هیجان مثبت در بیماران زن مبتلا به اختلال دیستایمیک انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون أکثرهدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان فعالسازی رفتاری بر کاهش تنظیم هیجانی منفی و افزایش تنظیم هیجان مثبت در بیماران زن مبتلا به اختلال دیستایمیک انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون - پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران دارای اختلال دیستایمی مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناسی مستقر در منطقه 8 شهر تهران بود که تعداد 45 نفر به شیوه غیرتصادفی و در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی و همکاران (2002) با اعتبار 73/0 تا 88/0 بود. برای گروه آزمایش اول درمان فراشناخت (ولز، 2009) در 8 جلسه 90 دقیقه ای و برای گروه آزمایش دوم درمان فعالسازی رفتاری (دیمیدجیان و همکاران، 2008) در 12 جلسه 90 دقیقهای برگزار شد، اما گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. دادهها با بهرهگیری از تحلیل واریانس آمیخته و بنفرونی در نرمافزار spss-26 تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که درمان فراشناختی و درمان فعالسازی رفتاری باعث کاهش تنظیم شناختی هیجانی و مؤلفههای آن در پایان مداخلات و دوره پیگیری شده بودند (05/0p>). همچنین درمان فعالسازی رفتاری در کاهش علائم تنظیم شناختی هیجانی، نسبت به درمان فراشناختی اثربخشی بیشتری را نشان میدهد (05/0p>). نتیجهگیری: درمان فعالسازی رفتاری به دلیل تأثیری که بر افسردگی دارد میتواند بهتنهایی و یا با درمان مکمل در کاهش تنظیم شناختی هیجانی و علائم افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال دیستایمیک مؤثر باشد. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - تدوین الگوى زندگی زناشویی براساس رویکرد مثبتنگر و روان شناسى اسلامى و بررسی اثربخشى الگوی تدوین شده بر بهزیستى روانشناختى زوجین متعارضمطالعات اسلامی ایرانی خانواده , العدد 11 , السنة 4 , بهار 1403چکیده مقدمه : این پژوهش با هدف تدوین الگوى زندگی زناشویی براساس رویکرد مثبتنگر و روان شناسى اسلامى و بررسی اثربخشى الگوی تدوین شده بر بهزیستى روانشناختى زوجین متعارض انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش متخصصان و درمانگران أکثرچکیده مقدمه : این پژوهش با هدف تدوین الگوى زندگی زناشویی براساس رویکرد مثبتنگر و روان شناسى اسلامى و بررسی اثربخشى الگوی تدوین شده بر بهزیستى روانشناختى زوجین متعارض انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش متخصصان و درمانگران و جامعه آماری بخش کمی تمامی زوجین دارای تعارض زناشویی در شهر تهران در سال 1401 بودند که تعداد 30 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و 15 نفر در گروه آزمایش (الگوی تدوین شده)، و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبه نیمهسارختاریافته و ابزار بخش کمی شامل پرسشنامه تعارض زناشویی و بهزیستی روانشناختی ریف بود. یافتهها: تحلیل دادهها به صورت کدگذاری مصاحبهها و سپس توسط آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد. یافتههای بخش کیفی پژوهش 2 مضمون اصلى و 9 مضمون فرعی از دیدگاه مشارکت کنندگان پدیدار شد که مىتوانند درک متخصصان از پدیده رویکرد روانشناسی اسلامی و مثبتنگری برای زندگی زوجین متعارض را به تصویر کشند. همچنین یافتههای بخش کمی نشان داد که الگوی مداخلای تدوین شده بر بهزیستی روانشناختی زوجین دارای تعارض زناشویی تاثیر معنیداری دارد (05/0>p). نتیجهگیری: بنابراین میتوان از الگوی تدوین شده براساس رویکرد مثبتنگر و روان شناسى اسلامى برای کاهش تعارضات زناشویی و افزایش بهزیستی روانشناختی زوجین استفاده نمود. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - پیشبینی سازگاری زناشویی بر اساس سبک زندگی اسلامی، کمالگرایی و الگوهای ارتباطی زوجین در زنان شاغل فرهنگی شهرستان خمینمطالعات اسلامی ایرانی خانواده , العدد 2 , السنة 3 , تابستان 1402مقدمه: هدف پژوهش حاضر پیشبینی سازگاری زناشویی بر اساس سبک زندگی اسلامی، کمالگرایی و الگوهای ارتباطی زوجین در زنان شاغل فرهنگی شهرستان خمین بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع پیشبینی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متأهل شاغل فرهنگی شهر خمین در سال 1401-1 أکثرمقدمه: هدف پژوهش حاضر پیشبینی سازگاری زناشویی بر اساس سبک زندگی اسلامی، کمالگرایی و الگوهای ارتباطی زوجین در زنان شاغل فرهنگی شهرستان خمین بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع پیشبینی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متأهل شاغل فرهنگی شهر خمین در سال 1401-1400 به تعداد 473 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران 212 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزاهای پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری زن و شوهر اسپانیر (1976)، پرسشنامه سبک زندگی اسلامی کاویانی (1390)، پرسشنامه کمال گرایی تی شورت و همکاران (1995) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سالاوی (1984) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین سازگاری زناشویی با سبک زندگی اسلامی (752/0=r)، کمال گرایی (299/0= r) و ارتباط سازنده متقابل (225/0=r) رابطه مثبت و معنی دار و بین سازگاری زناشویی با ارتباط توقع/کناره گیری (250/-=r) و ارتباط اجتناب متقابل (115/0-=r) رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (01/>p). همچینن رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای سبک زندگی اسلامی 75/0 درصد، کمال گرایی 29/0 درصد، ارتباط سازنده متقابل 21/0 درصد، ارتباط توقع/کناره گیری 21/0 درصد منفی و ارتباط اجتناب متقابل 11/0 درصد منفی سازگاری زناشویی را پیشبینی میکنند. نتیجه گیری: از این یافته ها میتوان نتیجه گرفت زنان متأهل شاغلی که سبک زندگی اسلامی را انتخاب کردند و الگوهای سازنده ارتباط را در روابط زناشویی خود بکار میگرند در زندگی زناشویی خود به درجه بالاتری از سازگاری دست خواهند یافت. تفاصيل المقالة -
المقاله
5 - مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و فرزند درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر مشکلات رفتاری دانش آموزان پسر مقطع ابتداییتعالی مشاوره و روان درمانی , العدد 2 , السنة 9 , تابستان 1399هدف: مطالعات نشان می دهد که شیوع مشکلات عاطفی-رفتاری در دانش آموزان ابتدایی بالا می باشد که این می تواند زمینه ساز عوارض و مشکلات بسیاری برای آنان و خانواده هایشان باشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و فرزنددرمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر أکثرهدف: مطالعات نشان می دهد که شیوع مشکلات عاطفی-رفتاری در دانش آموزان ابتدایی بالا می باشد که این می تواند زمینه ساز عوارض و مشکلات بسیاری برای آنان و خانواده هایشان باشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و فرزنددرمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر 11-7 ساله مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی شهرستان گرگان بود. با روش در دسترس تعداد 30 دانش آموز که در پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر- فرم والدین (فرم A) نمره بالا کسب کرده بودند، انتخاب و در سه گروه مساوی 10 نفری گمارش شدند. برای گروه ورزش مغزی 8 جلسه 1 ساعته به صورت 1 جلسه در هفته و برای گروه فرزنددرمانی 10 جلسه 5/1 ساعته به صورت 1 جلسه در هفته انجام شد اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی و کوواریانس یکراهه با اندازه گیری مکرر با SPSS نسخه 22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون بین میانگین نمرات پرخاشگری، افسردگی، اضطراب و ناسازگاری در آزمودنی های سه گروه تفاوت آماری معنادار است (05/0>P). همچنین، نتایج نشان داد که در مرحله پیگیری دوماهه این اثربخشی پابرجا بوده و میزان تأثیر ورزش مغزی بر کاهش ابعاد مشکلات عاطفی-رفتاری نسبت به فرزنددرمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک مؤثرتر بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت برنامۀ آموزش ورزش مغزی و فرزند درمانی والدین راهبردهای مؤثری برای کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری کودکان هستند. بر مبنای نتایج این پژوهش به مشاوران و روانشناسان کودک پیشنهاد می شود با استفاده از این برنام های آموزشی در کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری کودکان بکوشند. تفاصيل المقالة