فهرس المقالات افسانه سعادتی


  • المقاله

    1 - خوانشی بینامتنی بر دو داستان از مثنوی و دکامرون
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , العدد 2 , السنة 19 , تابستان 1402
    یکی از روش‌های شناخت عمیق متون، بررسی تعامل بین آثار مختلف است؛ زیرا نویسندگان، خواه‌ناخواه تحت‌تأثیر آثار یکدیگر هستند. موضوع اصلی این جستار، خوانش بینامتنی دو داستان از مثنوی معنوی و دکامرون بر مبنای نظریة ترامتنیت ژنت است. آن صوفی که زن خود... قصه‌ای از مثنوی است که أکثر
    یکی از روش‌های شناخت عمیق متون، بررسی تعامل بین آثار مختلف است؛ زیرا نویسندگان، خواه‌ناخواه تحت‌تأثیر آثار یکدیگر هستند. موضوع اصلی این جستار، خوانش بینامتنی دو داستان از مثنوی معنوی و دکامرون بر مبنای نظریة ترامتنیت ژنت است. آن صوفی که زن خود... قصه‌ای از مثنوی است که از نظر بن‌مایه‌ها با قصة هیچ آدابی و ... و یا وقتی چاره، منحصر به فرد می‌شود، از دکامرون شباهت‎هایی دارد: بی‌وفایی،خیانت، کام‌جویی و شهوت‌رانی و حیلة زنان و ترس از رسوایی از جمله بن‌مایه‌های مشترک این داستان‌ها و تشکیل‌دهندة بنیان اصلی آنها است. پژوهش حاضر به شیوة تحلیلی ـ تطبیقی برآن است تا ضمن قیاس این دو اثر کلاسیک، به بیان وجوه اشتراک و افتراق این داستان‌ها بپردازد. یافته‌های پژوهش، حاکی از آن است که بوکاچیو در حکایاتش به طرز قابل‎تأملی، قصه‌ای از مثنوی را بازآفرینی کرده است. این پژوهش توانسته است از سویی زمینة مساعد را برای بخشی از مطالعات تطبیقی فراهم سازد و از دیگر سو، راهگشای مطالعات در حوزة مولوی‌پژوهی باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تحلیل روایت شناسانه خداوند در قصه‌های مثنوی
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , العدد 1 , السنة 17 , بهار 1400
    اگرچه پژوهشگران در تحقیقات خود، موضوع خداوند را از دیدگاه‌های گوناگون کلامی، عرفانی و مذهبی با تأکید بر بخش غیرروایی یا غیرداستانی در مثنوی بررسی کرده‌اند، اما همچنان این موضوع در قصه‌های آن پوشیده مانده است. هدف از این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی، آن است تا کنش‌های خد أکثر
    اگرچه پژوهشگران در تحقیقات خود، موضوع خداوند را از دیدگاه‌های گوناگون کلامی، عرفانی و مذهبی با تأکید بر بخش غیرروایی یا غیرداستانی در مثنوی بررسی کرده‌اند، اما همچنان این موضوع در قصه‌های آن پوشیده مانده است. هدف از این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی، آن است تا کنش‌های خداوند را در 57 قصه ـ با توجه به نوع ظهور و اثرگذاری ـ طبقه‌بندی کند. به همین منظور نگارندگان با تمرکز بر بخش روایی قصه‌ها، به بررسی موضوع پرداخته‌اند. در واقع، قصه‌های مثنوی هم‌پای دلالت‌های آکنده از نکته‌های دقیق عرفانی، توانسته مخاطبان را به حیات روحانی و معنوی بکشاند، و از این طریق ‌آن‌ها را متوجه حضور مطلق خداوند در زندگی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خداوند به عنوان عنصری پیش‌برنده در روایت‌های مثنوی گاه از طریق مشیّت، قضا، الهام و وحی و یا به طور مستقیم، به عنوان شخصیّت‌ کلیدی و گاه به شکل هاتف در ساحت نمادین و تمثیلی، حضوری چشمگیر داشته و مولوی با نمایش چنین کنش‌هایی بر آن بوده است تا خوانندگان را به نوعی از شناخت برساند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - زبان عرفانی در مثنوی معنوی مولوی
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , العدد 3 , السنة 18 , پاییز 1401
    بیان تجارب عرفانی، همواره یکی از مهم‌ترین مباحث در دیدگاه عرفا بوده است. بررسی جنبه‌های پدیداری این تجارب، بیرون از زبان امکان‌پذیر نیست. این در حالی است که زبان نیز در تبیین تجربه‌های عرفانی نارساست و به همین سبب عارفان، به شکل‌های هنری و ادبی زبان روی آورده‌اند، نماد أکثر
    بیان تجارب عرفانی، همواره یکی از مهم‌ترین مباحث در دیدگاه عرفا بوده است. بررسی جنبه‌های پدیداری این تجارب، بیرون از زبان امکان‌پذیر نیست. این در حالی است که زبان نیز در تبیین تجربه‌های عرفانی نارساست و به همین سبب عارفان، به شکل‌های هنری و ادبی زبان روی آورده‌اند، نماد و تمثیل دو شکل هنری از جمله شکل‌های هنری زبان است. این پژوهش به شیوۀ تحلیلی در پی بررسی و تحلیل چگونگی به کارگیری تمثیل و نماد جهت آشکار کردن تجربه‌های عرفانی مولوی در مثنوی است. مولوی در راستای به کارگیری تمثیل با در نظر گرفتن تنگناهای زبان بشری کوشیده است تا با زبان ویژه خویش، راه را بر تأویل‌های عرفانی برای خود و مخاطب بگشاید. آنچه در فهم زبان مثنوی اهمیت دارد، شناخت زبان نمادگرا در فضای گستردة این اثر است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که مولوی با آگاهی از ظرفیت‌های کلامی، به زبان عرفانی خود پویایی داده است. توجّه به زبان و کاستی‌های آن، معناگرایی، تکرار واژگان ویژه و تمرکز بر اندیشه‌ای واحد، آگاهی ازتجربه‌های عرفانی در عینِ بیان‌ناپذیری آن‌ها و ادراک مخاطبان از جمله عوامل مؤثر در درک زبان عرفانی مثنوی معنوی است. تفاصيل المقالة