رهبری و مدیریت آموزشی
,
العدد1,السنة
12
,
بهار
1397
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش وضعیت پیشایندها و پسایندهای جانشینپروری مدیران آموزش و پرورش کشور در یک مدل فرایندی انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر جمعآوری داده ترکیبی بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی و متخصصان آموزش و پرورش و در بخش کمی أکثر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش وضعیت پیشایندها و پسایندهای جانشینپروری مدیران آموزش و پرورش کشور در یک مدل فرایندی انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر جمعآوری داده ترکیبی بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی و متخصصان آموزش و پرورش و در بخش کمی مدیران و معاونان اداره آموزش و پرورش در مراکز استانهای کشور (2400 نفر) در سال تحصیلی 97-1396 بودند. حجم نمونه در بخش کیفی 20 نفر که با روش هدفمند و در بخش کمی 400 نفر که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری در بخش کیفی مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محققساخته جانشینپروری (84 گویهای) بود. در بخش کیفی از رویکرد نظریهپردازی داده بنیاد و در بخش کمی برای تحلیل دادهها از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تی استفاده شد. نتایج نشان داد مولفههای جانشینپروری شامل فردی، سازمانی و فرایندی؛ عوامل اثرگذار بر جانشینپروری شامل نقشهای رهبری، وظایف مربیگری، سرمایه انسانی و مدیریت استعداد و عوامل اثرپذیر از جانشینپروری شامل ماهیت شغل، فرصتهای پیشرفت و جو سازمانی بود. همچنین نتایج نشان داد وضعیت سرمایه انسانی و نقشهای رهبری مطلوب، اما وضعیت جانشینپروری، رضایت شغلی، وظایف مربیگری و مدیریت استعداد نامطلوب بود.
تفاصيل المقالة
رهبری و مدیریت آموزشی
,
العدد4,السنة
12
,
پاییز
1397
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای ارزیابی عملکرد مدارس مقطع متوسطه اول انجام شد. این مطالعه توصیفی از نوع آمیخته بود. جامعه پژوهش مدیران مقطع متوسطه اول استان خراسان رضوی به تعداد 1980 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران 322 نفر با روش نمونهگیری خوشهای - طبقهای انتخاب أکثر
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای ارزیابی عملکرد مدارس مقطع متوسطه اول انجام شد. این مطالعه توصیفی از نوع آمیخته بود. جامعه پژوهش مدیران مقطع متوسطه اول استان خراسان رضوی به تعداد 1980 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران 322 نفر با روش نمونهگیری خوشهای - طبقهای انتخاب شدند. برای شناسایی ابعاد و مولفههای ارزیابی عملکرد مدارس در مرحله اول پس از بررسی ادبیات نظری و پژوهشی، با 50 صاحبنظر حوزه مدیریت آموزشی که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند، مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شد. سپس برای تعیین ابعاد و مولفههای ارزیابی عملکرد مدارس از پرسشنامه محققساخته استفاده شد که روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 75/0 محاسبه شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها نشان داد ارزیابی عملکرد مدارس چهار بعد و دوازده مولفه داشت. ارزیابی عملکرد مدارس دارای چهار بعد امور مدیریتی، امور آموزشی و بهسازی منابع انسانی، امور پشتیبانی و امور پرورشی و تندرسی بود که بهترتیب با بارهای عاملی 85/0، 81/0، 76/0 و 72/0 بیشترین تاثیر را بر ارزیابی عملکرد مدارس داشتند و برازش مدل مناسب بود.
تفاصيل المقالة
رهبری و مدیریت آموزشی
,
العدد4,السنة
13
,
پاییز
1398
هدف مطالعه حاضر آمادهسازی و استانداردسازی مقیاس شناختی هدایت تحصیلی برای مشاوران شهر تهران بود. روش پژوهش ترکیبی (کمی و کیفی) بود و جامعه آن در بخش کیفی مشاوران متخصص در حیطه مشاوره تحصیلی و متخصصین علوم شناختی و روانشناسی تربیتی (316 نفر) و در بخش کمی دانشآموزان پایه أکثر
هدف مطالعه حاضر آمادهسازی و استانداردسازی مقیاس شناختی هدایت تحصیلی برای مشاوران شهر تهران بود. روش پژوهش ترکیبی (کمی و کیفی) بود و جامعه آن در بخش کیفی مشاوران متخصص در حیطه مشاوره تحصیلی و متخصصین علوم شناختی و روانشناسی تربیتی (316 نفر) و در بخش کمی دانشآموزان پایه دهم (13 هزار نفر) شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. با توجه به فرمول کوکران در بخش کیفی 20 نفر با روش نمونهگیری در دسترس و در بخش کمی 400 دانشآموز با روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه با متخصصان و مقیاس شناختی هدایت تحصیلی وودکاک- جانسون (2013) بود. دادهها با روش تحلیل عاملی تحلیل و روایی و پایایی آن به کمک نرمافزارهای Amose و Lisrel بررسی شد. یافتهها نشان داد که مقیاس شناختی هدایت تحصیلی شامل 10 مولفه فهم کلامی، یادگیری دیداری- شنیداری، روابط فضایی، ترکیب صدا، شکلگیری مفهوم، انطباقپذیری، وارونهسازی اعداد، کلمات ناقص، حافظه فعال شنیداری و یادگیری دیداری- شنیداری تاخیری بود. روایی صوری، محتوایی، پیشبین، تشخیصی، سازه و ضریب تجانس درونی ابزار تایید و پایایی با روشهای بازآزمایی 87/0 و آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شد. بنابراین مقیاس شناختی هدایت تحصیلی میتواند بهعنوان ابزاری مناسب برای هدایت تحصیلی در مدارس بکار گرفته شود.
تفاصيل المقالة
نشريه روانشناسی اجتماعی
,
العدد2,السنة
6
,
تابستان
1397
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهنآگاهی بر اهمالکاری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی و اجتماعی دانشآموزان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه-تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان مقطع متوسطه شهر کر أکثر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهنآگاهی بر اهمالکاری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی و اجتماعی دانشآموزان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه-تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان مقطع متوسطه شهر کرج در سال تحصیلی 97-1396 بودند که از میان آنها 30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقهای با روش ذهنآگاهی آموزش دید. گروهها پرسشنامههای اهمالکاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984)، بهزیستی روانشناختی (ریف، 1980) و بهزیستی اجتماعی (کییز، 1998) را تکمیل کردند. دادهها به کمک نرمافزار SPSS-19 و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که ذهنآگاهی باعث کاهش اهمالکاری تحصیلی و افزایش بهزیستی روانشناختی و اجتماعی دانشآموزان شد (01/0P<). نتایج حاکی از اهمیت ذهنآگاهی در بهبود اهمالکاری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی و اجتماعی دانشآموزان میباشد. بنابراین مشاوران مدارس میتوانند از روش ذهنآگاهی برای کاهش اهمالکاری تحصیلی و افزایش بهزیستی روانشناختی و اجتماعی دانشآموزان استفاده کنند.
تفاصيل المقالة
نشريه روانشناسی اجتماعی
,
العدد1,السنة
8
,
بهار
1399
هدف این پژوهش پیشبینی بالندگی اجتماعی بر اساس اعتماد اجتماعی و خوشبینی در اعضای هیأتعلمی بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش اعضای هیأتعلمی دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران در سال 1399 به تعداد 1487 نفر ب أکثر
هدف این پژوهش پیشبینی بالندگی اجتماعی بر اساس اعتماد اجتماعی و خوشبینی در اعضای هیأتعلمی بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش اعضای هیأتعلمی دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران در سال 1399 به تعداد 1487 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 305 نفر برآورد که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای محققساخته بالندگی اجتماعی، اعتماد اجتماعی افشانی و شیری محمدآباد (1394) و خوشبینی شییر و کارور (1985) بودند. برای تحلیل دادهها از آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان در نرمافزار SPSS استفاده شد. یافتههای حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که اعتماد اجتماعی و خوشبینی با بالندگی اجتماعی رابطه معنادار مثبت داشتند و یافتههای حاصل از آزمون رگسیون چندگانه به روش همزمان نشان داد که اعتماد اجتماعی و خوشبینی توانایی پیشبینی معنادار بالندگی اجتماعی را داشتند و توانستند 4/32 درصد از تغییرات آن را در اعضای هیأتعلمی دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندارن پیشبینی کنند که سهم اعتماد اجتماعی بیشتر از خوشبینی بود (05/0>P). بر اساس نتایج این پژوهش، برنامهریزی جهت ارتقای بالندگی اجتماعی اعضای هیأتعلمی از طریق افزایش اعتماد اجتماعی و خوشبینی ضروری است. پس، با برگزاری دورههای ضمن خدمت و آموزشهای لازم میتوان از طریق بهبود اعتماد اجتماعی و خوشبینی در اعضای هیأتعلمی میزان بالندگی اجتماعی در آنان را ارتقاء بخشید.بر اساس نتایج این پژوهش، برنامهریزی جهت ارتقای بالندگی اجتماعی اعضای هیأتعلمی از طریق افزایش اعتماد اجتماعی و خوشبینی ضروری است. پس، با برگزاری دورههای ضمن خدمت و آموزشهای لازم میتوان از طریق بهبود اعتماد اجتماعی و خوشبینی در اعضای هیأتعلمی میزان بالندگی اجتماعی در آنان را ارتقاء بخشید.
تفاصيل المقالة
هدف این مطالعه تعیین تاثیر آموزش گروهی والدگری راهحل- محور به مادران بر پرخاشگری و حل مساله کودکان پیشدبستانی بود. پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش مادران کودکان پیشدبستانی شهر مشهد در سال تحصیلی 99-1398 بود که 4 أکثر
هدف این مطالعه تعیین تاثیر آموزش گروهی والدگری راهحل- محور به مادران بر پرخاشگری و حل مساله کودکان پیشدبستانی بود. پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش مادران کودکان پیشدبستانی شهر مشهد در سال تحصیلی 99-1398 بود که 40 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (20 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای آموزش گروهی والدگری راهحل- محور دریافت کرد و گروه کنترل، آموزشی ندید. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای پرخاشگری (باس و پری، 1992) و حل مساله (هپنر، 1988) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS-19 استفاده شد. یافتهها نشان داد که گروههای آزمایش و کنترل در مرحله پیشآزمون از نظر پرخاشگری و حل مساله تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>)، اما در مرحله پسآزمون از نظر هر دو متغیر تفاوت معناداری داشتند (05/0p < ). به این ترتیب که آموزش گروهی والدگری راهحل- محور به مادران باعث کاهش پرخاشگری و افزایش حل مساله کودکان پیشدبستانی شد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications