فهرس المقالات فاطمه پرهیزکاری


  • المقاله

    1 - توصیف و بررسی پوشاک رستم در شاهنامه دستنویس 953ه.ق پاریس
    پژوهشنامه ادب حماسی (فرهنگ و ادب سابق) , العدد 1 , السنة 16 , بهار 1399
    چکیده رستم یکی از اسطوره‌های نام دار شاهنامۀ فردوسی است که به لقب پلنگینه پوش نیز شهرت دارد. فردوسی در شاهنامه، خفتانی به ‌نام ببر بیان بر تن رستم می‌کند و در کنار آن در روایات حماسی غرب ایران نیز کلاهی از پوست سر دیو سفید (کلاه کله پلنگی) بر سر رستم می‌نهند. بدین‌سان أکثر
    چکیده رستم یکی از اسطوره‌های نام دار شاهنامۀ فردوسی است که به لقب پلنگینه پوش نیز شهرت دارد. فردوسی در شاهنامه، خفتانی به ‌نام ببر بیان بر تن رستم می‌کند و در کنار آن در روایات حماسی غرب ایران نیز کلاهی از پوست سر دیو سفید (کلاه کله پلنگی) بر سر رستم می‌نهند. بدین‌سان ببر بیان و کلاه کله پلنگی نماد تصویری رستم می‌شود که در اکثر نگاره‌های نسخ مصور از شاهنامه، شناس‌نامۀ‌ تصویری وی است. در میان نسخ مصور، نسخۀ شاهنامۀ دست نویس953هـ.ق پاریس متعلق به مکتب دوم تبریز و قزوین عصر صفوی به جهت داشتن تصاویری واضح از پوشاک، منبعی مناسب برای پژوهش در این حوزه است. از آن‌جا که نمادهای فرهنگی اسطوره‌ها در آثار هنری بازنمود پیدا می‌کنند، این پژوهش گامی در جهت شناسایی و ریشه‌یابی نمادهای یاد شده است و از این‌رو میزان پای بندی به نمادهای اسطوره‌ای در نگاره‌های تاریخی را می‌توان سنجید. پرسشِ پژوهش این است: نگارگر نسخۀ 953 هـ.ق پاریس از پوشاک تا چه میزان در نمایش رستم به عنوان یک اسطوره ـحماسه استفاده کرده است؟ با توجه به مطالعات و بررسی‌های صورت گرفته، نگارگر نسخۀ 953 هـ.ق پاریس، با آگاهی از متن شاهنامه و تحت تأثیر نگارگری روایی، در ترسیم رستم به هنگام نبرد، از پوشاک در جهت القای اسطوره‌وار بودن این شخصیت بهره برده و هم چنین به الگویِ مرسوم زمان خود (صفوی) نیز وفادار بوده است. نویسنده در پژوهش انجام شده بر این نکته اذعان دارد که هنرمند قرن دهم هجری، به جهت وجود بسترهای مناسب علمی و هنری و دست رسی به نسخ مصور قرون ماقبل خود، چنان پرورانده شده که در هنرنمایی، با درایت و به طور آگاهانه از پوشاک در جهت نمایش بهتر قدرت و نیروی خارق‌العاده رستم در شاهنامۀ953 هـ .ق بهره برده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تحلیلی بر توسعه پایدار منطقه‌ای با تأکید بر معرفی موانع کار شایسته (مطالعه موردی بخش صنعت استان یزد)
    فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای , العدد 4 , السنة 11 , پاییز 1400
    کار شایسته، یکی از عوامل کلیدی دستیابی به توسعه پایدار در سطح ملی و منطقه‌ای است که پیاده‌سازی آن، تبعات مطلوبی را در پی خواهد داشت اما تاکنون در کشور ما این موضوع فقط در حد گفتمان سیاسی و ابلاغیه باقی‌مانده است. بنابراین، به دلیل اهمیت روزافزون کار شایسته و عدم اجرای و أکثر
    کار شایسته، یکی از عوامل کلیدی دستیابی به توسعه پایدار در سطح ملی و منطقه‌ای است که پیاده‌سازی آن، تبعات مطلوبی را در پی خواهد داشت اما تاکنون در کشور ما این موضوع فقط در حد گفتمان سیاسی و ابلاغیه باقی‌مانده است. بنابراین، به دلیل اهمیت روزافزون کار شایسته و عدم اجرای واقعیش در ایران، شناسایی موانعی که در سر راه اجرای آن هستند ضروری به نظر می رسد. از این رو، هدف اصلی این پژوهش کمک به تحقق توسعه‌ پایدار منطقه‌ای از طریق شناسایی و اولویت‌بندی موانع اجرای کار شایسته در بخش صنعت استان یزد است. در این راستا، بر محور سه‌جانبه گرایی، 45 نفر(45 n=) از کارفرمایان، نمایندگان کارگران و نمایندگان دولت، به‌صورت هدفمند و به‌عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به‌منظور جمع‌آوری داده‌ها، در گام اول، با مطالعات کتابخانه‌ای و برگزاری چندین مصاحبه مقدماتی و عمیق، موانع کار شایسته شناسایی شدند. در گام دوم، با استفاده از روش دلفی فازی و مبتنی بر نظر خبرگان، موانع شناسایی‌شده در گام اول پالایش و نهایی گردیدند و سر انجام در گام سوم، با استفاده از روش بهترین – بدترین فازی، موانع کار شایسته، اولویت‌بندی و رتبه‌بندی نهایی گردید. نتایج و یافته‌های نهایی این پژوهش نشان می‌دهند که نبود جو اعتماد در گفتمان ها با وزن قطعی 0.1999 ، مشکلات بودجه‌ای با وزن قطعی 0.2840، دولتی بودن ساختار صنعت با وزن قطعی 0.2755 و عدم اعتماد به سایر اعضا با وزن قطعی 0.2766، به‌عنوان مهم‌ترین موانع اجرای کار شایسته و در پی آن، توسعه پایدار در استان یزد به شمار می‌آیند. تفاصيل المقالة