فهرس المقالات اسماعیل آقائی زاده


  • المقاله

    1 - تحلیل اثر کاهش فضاهای سبز شهری بر تغییرات دما و رطوبت نسبی (مطالعه موردی: شهر رشت)
    مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی , العدد 5 , السنة 15 , زمستان 1399
    امروزه شهرهای جهان به علت رشد شهرنشینی و کاهش فضاهای سبز شهری، با افزایش جزیره حرارتی و کاهش آسایش اقلیمی ساکنان مواجه هستند. در این پژوهش روند تغییرات فضای سبز، رطوبت نسبی و دماهای فَرین در شهر رشت، طی دوره آماری (1964-2013) بررسی شد. جهت انجام این بررسی، از تصاویر ماه أکثر
    امروزه شهرهای جهان به علت رشد شهرنشینی و کاهش فضاهای سبز شهری، با افزایش جزیره حرارتی و کاهش آسایش اقلیمی ساکنان مواجه هستند. در این پژوهش روند تغییرات فضای سبز، رطوبت نسبی و دماهای فَرین در شهر رشت، طی دوره آماری (1964-2013) بررسی شد. جهت انجام این بررسی، از تصاویر ماهواره‎ای لندست 5 و همچنین داده‎های روزانه رطوبت نسبی و دمای فَرین ایستگاه سینوپتیک رشت استفاده شد. برای سنجش تغییرات، از شاخص سبزینگی، شاخص‎های فَرین دما و همچنین برآوردگر شیب سن استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد که مجموع فضای سبز شهر رشت از حدود 7255 هکتار به 5990 هکتار و فضای سبز پرتراکم از 2855 هکتار به 788 هکتار کاهش یافته است. همچنین، شاخص‎های دامنه دمایی، روزهای یخبندان و شب‎های سرد با اطمینان 99 درصد کاهش یافته‎اند. درحالیکه شاخص‎های شب‎های حاره‌ای، بیشترین دمای کمینه، روزهای گرم رشت با اطمینان 99 درصد و همچنین رطوبت نسبی حداکثر آن با اطمینان 95 درصد افزایش پیدا کرده‎اند. همچنین روند تغییرات پارامترهای اقلیمی با تغییرات فضای سبز هم‎راستا بوده و تغییرات آنها طی سه دهه متوالی تشدید شده است، به نحوی که با دو برابر شدن جمعیت، میزان فضای سبز شهر به حدود یک‎سوم مقدار اولیه کاهش یافته و شاخص‎هایی نظیر دامنه دمایی و روزهای یخبندان به ترتیب در حدود 4 درجه سانتی‎گراد و 35 روز نسبت به اوایل دوره کاهش پیدا کرده‎اند. به نظر می‎رسد توسعه پوشش درختی جهت کاهش اثرات جزیره حرارتی شهر و گرمایش‎جهانی در راستای توسعه پایدار، ضروری است و باید در برنامه‎ریزی‎های آتی مورد توجه قرار گیرد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تحلیل ساختاری زیست پذیری بافت‌های فرسوده شهری با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: بافت فرسوده منطقه یک شهر قزوین)
    فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری , العدد 5 , السنة 10 , زمستان 1398
    آ
    آگاهی از اثرات افزایش زیست­پذیری در بافت­های فرسوده شهری نیازمند ارائه تحلیلی ساختاری از آن در آینده است تا به وسیله آن افزایش کیفیت فضاهایی از این دست با به بکارگیری رویکرد زیست­پذیری، قابل سنجش و ارزیابی باشد و در نهایت به خلق مراکز شهری پویا و محل أکثر
    آ
    آگاهی از اثرات افزایش زیست­پذیری در بافت­های فرسوده شهری نیازمند ارائه تحلیلی ساختاری از آن در آینده است تا به وسیله آن افزایش کیفیت فضاهایی از این دست با به بکارگیری رویکرد زیست­پذیری، قابل سنجش و ارزیابی باشد و در نهایت به خلق مراکز شهری پویا و محله­های پایدار کمک کند. در این راستا این پژوهش با هدف غایی تحلیل ساختاری زیست­پذیری بافت‌های فرسوده شهری منطقه یک شهر قزوین با رویکرد آینده­پژوهی انجام شده است. از نظر روش شناسی، توصیقی- تحلیلی و از لحاظ هدف­گذاری کاربردی می­باشد. داده­ها و اطلاعات پژوهش با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش 16 نفر از خبرگان و متخصصان شهری می­باشند که به‌صورت نمونه‌گیری هدفمند انتخاب گردیدند. تعداد 14 متغیر برای بررسی آینده زیست پذیری بافت‌های فرسوده شهری، شناسایی و با نرم‌افزار MIC MAC مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست امده بیانگر این بود که درجه پرشدگی برابر با 08/79% است که نشان از تأثیر زیاد عوامل بر هم بود.. علاوه بر این از مجموع 155 رابطه قابل ارزیابی در این ماتریس، 41 رابطه صفر(عدم تاثیر)، 27 رابطه عدد یک (تاثیر اندک)، 36 رابطه عدد دو(تاثیرگذاری قوی) و 92 رابطه عدد سه (تاثیرگذاری بسیار زیاد) بوده است. در نتیجه یافته­های حاصل از بررسی متغیرهای کلیدی و مؤثر بر وضعیت بافت‌های فرسوده شهری محدوده مورد مطالعه، بیانگر ناپایداری این مناطق در ارتباط با زیست پذیری در آینده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - تحلیلی بر رابطه حس مکان با تعلق در محلات شهری ( نمونه موردی: محله باقرآباد شهر رشت)
    فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری , العدد 1 , السنة 14 , بهار 1402
    تعلق از موضاعات کلیدی مطالعات شهری می باشد. در نوسازی محلاتی که در محدوده مرکزی شهرها واقع شده اند، مشارکت ساکنان در نوسازی، عاملی اساسی بشمار می رود. تعلق زمینه ای را برای مشارکت فراهم می آورد. با توجه به رواج اقتصاد خدماتی و مصرف گرایی در شهرها، تعلق بیشتر بصورت نمادی أکثر
    تعلق از موضاعات کلیدی مطالعات شهری می باشد. در نوسازی محلاتی که در محدوده مرکزی شهرها واقع شده اند، مشارکت ساکنان در نوسازی، عاملی اساسی بشمار می رود. تعلق زمینه ای را برای مشارکت فراهم می آورد. با توجه به رواج اقتصاد خدماتی و مصرف گرایی در شهرها، تعلق بیشتر بصورت نمادین و عملگرا جلوه می کند. بیشتر تحقیقات صورت گرفته در این زمینه نیز، ماهیت اجتماعی و عمل گرای تعلق را در فرایند تغییرات محلات مورد توجه قرار می دهند و از عاملیت انسانی و ذهنیت گرایی(حس مکان) در این مسئله غفلت می کنند. این پژوهش در پی پر کردن این شکاف و بررسی همبستگی بین این دو می باشد. به این ترتیب هدف این مقاله این است که نشان دهد با وجود تنوع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در محله تاکید صرف بر تعلق نمادین و عملگرا باعث بوجود آمدن جدایی گزینی اجتماعی می شود و حس مکان (بودن در مکان) این مسئله را تعدیل می کند و باعث انسجام بیشتر می شود. جامعه آماری پژوهش ساکنین محله باقرآباد شهر رشت می باشند که محدوده آن توسط طرح جامع رشت و سند توسعه محلات تعیین شده است. با استفاده از جدول مورگان 375 نفر با عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شدند. داده ها از طریق پیمایش و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده و با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از این است که ارتباط معنی دار مثبت بین حس مکان و تعلق وجود دارد و حس مکان در سطح متوسط بر تعلق اثر می گذارد. احساسات شخصی افراد همواره در اعمال و رفتارهایی که بیانگر تعلقشان است تاثیر گذار است. این بدان معناست که احساس شخصی و صمیمانه فرد برای تعلق داشتن به یک مکان باید همیشه با گفتارها و اشکال مطالبات اجتماعی - مکانی مطابقت داشته باشد . همچنین نتایج تحقیق مشخص می کند که مهم ترین شاخص حس مکان احساس عمیق محله که 84 % از واریانس و مهمترین شاخص تعلق، تحقق نیاز ها که 64% از واریانس را تبیین می کند. تفاصيل المقالة