سرزندگی یکی از مهمترین کیفیت های سازنده فضاهای شهری برای ارتقاء کیفیت فضاهای شهری و خلق مکان می باشد و افول حيات و سرزندگي در محلات شهري را مي توان بهعنوان يكي از نتايج پيروي از ديدگاه مدرنيسم دانست كه همواره طرفدار كمي گرايي بوده است و به مباحث كيفي بي توجهي نموده اس أکثر
سرزندگی یکی از مهمترین کیفیت های سازنده فضاهای شهری برای ارتقاء کیفیت فضاهای شهری و خلق مکان می باشد و افول حيات و سرزندگي در محلات شهري را مي توان بهعنوان يكي از نتايج پيروي از ديدگاه مدرنيسم دانست كه همواره طرفدار كمي گرايي بوده است و به مباحث كيفي بي توجهي نموده است. هدف اين نوشتار ارزیابی میزان سرزندگی در نواحی سه¬گانه منطقه 10 کلان¬شهر مشهد است. تحقيق حاضر از لحاظ هدف¬گذاری کاربردی و روش آن توصبفی- تحليلي است و براي گردآوري داده¬ها از پرسش¬نامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماري پژوهش ساکنین منطقه 10 کلان¬شهر مشهد و روش نمونه¬گیری تصادفی ساده بوده است. براي تحليل اطلاعات به¬دست آمده از آزمون¬های تی¬تک نمونه¬ای، آزمون واریانس یک طرفه و از آزمون فریدمن در نرم¬افزار Spss استفاده شده است. سرزندگی فضاهای شهر، مفاهیمی چون عدالت، کارآمدی، سازگاری، انعطاف¬پذیری، کیفیت محیطی را نیز دربر می¬گیرد که در نهایت سرزندگی شهر در صورت پایداری به زیست¬پذیری منجر خواهد شد. نتایج تحقيق نشان داد در منطقه 10 کلان¬شهر مشهد به ترتیب ابعاد کالبدی با میانگین 3527/3، اجتماعی با میانگین 3350/3، زیرساختی با میانگین 3112/3 و اقتصادی با میانگین 1111/3 بیش¬ترین و کم-ترین ارزش را دارند. میانگین¬های ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و کالبدی در سه ناحیه شهرداری منطقه 10 برابر نیستند و اختلاف معناداری با هم دارند به¬طوری که در ابعاد کالبدی، اقتصادی و اجتماعی، ابتدا ناحیه 1 سپس 2 از ناحیه 3 اختلاف میانگین بالاتری دارند. اما در بعد زیرساختی ناحیه 2 به مراتب نسبت به سایر نواحی در وضعیت مطلوبی قرار دارد. به طوری¬که بعد کالبدی ناحیه 2 در حدود 13/0 از ناحیه یک و در حدود 7/0 از ناحیه 3 بیشتر و مطلوب تر است. در کل سرزندگی منطقه 10 در حد متوسط به بالا است.
تفاصيل المقالة
جشنوارهها و رویدادها در زمره سریعترین بخشهای درحال رشد گردشگری در جهان به شمار میروند و مدیران مقاصد گردشگری دریافتهاند که باید جاذبههای نو، هیجان انگیز، بکر و بی رقیب را به مجموعه داشتههای گردشگری مقاصد خود بیفزایند تا شمار متقاضیان بازدید از آن مقاصد مطا أکثر
جشنوارهها و رویدادها در زمره سریعترین بخشهای درحال رشد گردشگری در جهان به شمار میروند و مدیران مقاصد گردشگری دریافتهاند که باید جاذبههای نو، هیجان انگیز، بکر و بی رقیب را به مجموعه داشتههای گردشگری مقاصد خود بیفزایند تا شمار متقاضیان بازدید از آن مقاصد مطابق خواستهها و اهداف درنظرگرفته شده گردشگری باشد. این مقاله کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، محرک¬های موثر بر وضعیت آینده جذب گردشگران به جشنواره محلی انارچینی روستای انبوه رودبار را بازشناسی و خوشه بندی کند. مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقيق، توصیفی- تحلیلی است. داده¬های نظری با روش اسنادی و داده¬های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری 30 نفر از خبرگان، جامعه محلی و گردشگران بر اساس نمونهگیری هدفمند و محرک¬های گردشگری رویداد محور، 46 نیروی محرک در 19 بعد است که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرمافزارMICMAC پردازش شده است. یافته ها از نظر تحلیل کلی محیط سیسم نشان داد که 645 رابطه عدد 3 دارد و این به معنای آن است که روابط محرک¬های کلیدی بسیار زیاد بوده و از تاثیرگذاری و تاثیرپذیری زیادی برخوردارند. همچنین نتایج دیگر پژوهش از تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای محرک در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه¬بندی محرک¬ها حاکی از تمرکز محرک¬های مستقل است. از مجموع 46 نیروی پیش¬برنده گردشگری رویداد محور جشنواره انار چینی روستای انبوه، 11 محرک کلیدی شامل وفاداری به رویداد، کیفیت رویداد، گسترش علایق شخصی، تجربه احساسی مثبت رهایی از روزمرگی¬ها، رضایت از رویداد، فرار از دغدغه¬ها، آرامش، احساس امنیت، تنوع در تجربه و آشنایی با مکان¬های تازه شناسایی گردید.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری
,
العدد5,السنة
10
,
زمستان
1398
آ آگاهی از اثرات افزایش زیستپذیری در بافتهای فرسوده شهری نیازمند ارائه تحلیلی ساختاری از آن در آینده است تا به وسیله آن افزایش کیفیت فضاهایی از این دست با به بکارگیری رویکرد زیستپذیری، قابل سنجش و ارزیابی باشد و در نهایت به خلق مراکز شهری پویا و محل أکثر
آ آگاهی از اثرات افزایش زیستپذیری در بافتهای فرسوده شهری نیازمند ارائه تحلیلی ساختاری از آن در آینده است تا به وسیله آن افزایش کیفیت فضاهایی از این دست با به بکارگیری رویکرد زیستپذیری، قابل سنجش و ارزیابی باشد و در نهایت به خلق مراکز شهری پویا و محلههای پایدار کمک کند. در این راستا این پژوهش با هدف غایی تحلیل ساختاری زیستپذیری بافتهای فرسوده شهری منطقه یک شهر قزوین با رویکرد آیندهپژوهی انجام شده است. از نظر روش شناسی، توصیقی- تحلیلی و از لحاظ هدفگذاری کاربردی میباشد. دادهها و اطلاعات پژوهش با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش 16 نفر از خبرگان و متخصصان شهری میباشند که بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب گردیدند. تعداد 14 متغیر برای بررسی آینده زیست پذیری بافتهای فرسوده شهری، شناسایی و با نرمافزار MIC MAC مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست امده بیانگر این بود که درجه پرشدگی برابر با 08/79% است که نشان از تأثیر زیاد عوامل بر هم بود.. علاوه بر این از مجموع 155 رابطه قابل ارزیابی در این ماتریس، 41 رابطه صفر(عدم تاثیر)، 27 رابطه عدد یک (تاثیر اندک)، 36 رابطه عدد دو(تاثیرگذاری قوی) و 92 رابطه عدد سه (تاثیرگذاری بسیار زیاد) بوده است. در نتیجه یافتههای حاصل از بررسی متغیرهای کلیدی و مؤثر بر وضعیت بافتهای فرسوده شهری محدوده مورد مطالعه، بیانگر ناپایداری این مناطق در ارتباط با زیست پذیری در آینده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications