پدیدۀ موزه و موزهداری در دوران معاصر در دنیا گسترش پیدا کرده است و ایدۀ موزه در دوران معاصر بهصورت یک ایدۀ جهانی درآمده است. نگاه متفاوت موزهها و تفکر مجموعهای است که مجموعهسازی و هویت موضوعی را در موزه پدید میآورد. بر همین اساس نوع نگرش به اثر و مجموعه و معناها أکثر
پدیدۀ موزه و موزهداری در دوران معاصر در دنیا گسترش پیدا کرده است و ایدۀ موزه در دوران معاصر بهصورت یک ایدۀ جهانی درآمده است. نگاه متفاوت موزهها و تفکر مجموعهای است که مجموعهسازی و هویت موضوعی را در موزه پدید میآورد. بر همین اساس نوع نگرش به اثر و مجموعه و معناهایی که برای آن ساخته، پرداخته و انتقال داده میشود، باعث شکلگیری سیری از تغییرات در موزهها شدهاست. در این پژوهش بهمنظور دستیابی به هدف در این پژوهش، با استفاده از راهبرد کیفی و روش تحلیل و استنتاج ترکیبی، از مطالعات نظری انگارههایی پیشران در نسلبندی سهگانۀ موزهها به استخراج شده است. به دلیل کیفی بودن این زیرشاخصهها و با استناد به ارزش بالاتر مفاهیم معنایی در مقایسه با مؤلفههای بصری و کالبدی با بهرهگیری از روش منطق فازی و نیز در نظر گرفتن ضریب اثر وزنی برای مؤلفهها، نمونههای منتخب از سه نسل موزه مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته شدهاند.
نتایج پژوهش نشاندهنده این است که در دوران معاصر علاوه بر انگارههای ساختاری، انگارههای ادراکیـمعنایی شاخص کیفی نسلبندی موزهها را به سمت و سویی دیگر هدایت میکند. در این سیر تحول محتوایی، شیوۀ بازگویی در موزهای شدن یک پدیده، از گفتمان یکسویۀ تاریخی به سمت دوسویۀ اجتماعی و در موزههای نوین بهصورت گفتمان ذهنی از نوع تبادل آگاهی انجام میگیرد. گفتمان نسل نوین از نوع روایتگری موزه است که معانی تازهای بر متن اثر میافزاید و چرخۀ خوانش را باز میگذارد. بدینترتیب با تأویلهای مخاطبان متعدد صحن موزه تکرار میشود و روایت آن به اتمام نمیرسد.
تفاصيل المقالة
پدیدۀ موزه و موزهداری در دوران معاصر در اکثر کشورهای دنیا گسترش پیدا کرده است و ایدۀ موزه در دوران معاصر بهصورت یک ایدۀ جهانی درآمده است و فرهنگ آن تقریباً به اکثر مناطق دنیا گسترش پیداکرده است. یکی از مفاهیم کلیدی که مبنای موزهها را شکل داده است ذات و شأن یک اثر است أکثر
پدیدۀ موزه و موزهداری در دوران معاصر در اکثر کشورهای دنیا گسترش پیدا کرده است و ایدۀ موزه در دوران معاصر بهصورت یک ایدۀ جهانی درآمده است و فرهنگ آن تقریباً به اکثر مناطق دنیا گسترش پیداکرده است. یکی از مفاهیم کلیدی که مبنای موزهها را شکل داده است ذات و شأن یک اثر است که در هر موزه به شکلی متفاوت در نظر گرفتهشده است. نگاه متفاوت موزهها و تفکر مجموعهای است که مجموعهسازی و هویت موضوعی را در موزه پدید میآورد. بر همین اساس نوع نگرش به اثر و مجموعه و معناهایی که برای آن ساخته، پرداخته و انتقال داده میشود، باعث شکلگیری سیری از تغییرات در موزهها شده و نسلبندی آنها را به دنبال داشته است. انگارههای تأثیرگذار بر تفکیک موزهها و نسلبندی آنها در بستر تاریخ چگونه شکل گرفته است؟با واکاوی عوامل مؤثر در چرایی و چگونگی تفاوتهای پدیدار شده در هر نسل از موزهها، چگونه میتوان به یک صورتبندی محتوایی از نسلهای مختلف موزهها از ابتدای شکلگیری تا زمان معاصر دست یافت؟این پژوهش بر آن است که به بررسی روند تکاملی نسلبندی موزهها در بستری تاریخی بپردازد. در این راستا از طریق واکاوی وجوه ماهوی، ساختاری و معنایی در این دسته از بناها به بررسی و نگرش وجوه ارزشی اشیاء میپردازد.نتایج پژوهش نشاندهنده این موضوع است که در دوران معاصر علاوه بر انگارههای ساختاری که در برپایی فیزیک موزه مؤثر است، انگارههای ادراکیـمعنایی شاخص کیفی نسلبندی موزهها را به سمت و سویی دیگر هدایت میکند. در این سیر تحول محتوایی، شیوۀ بازگویی در موزهای شدن یک پدیده، از گفتمان یکسویۀ تاریخی به سمت دوسویۀ اجتماعی و در موزههای نوین بهصورت گفتمان ذهنی از نوع تبادل آگاهی انجام میگیرد. گفتمان نسل نوین از نوع روایتگری موزه است که معانی تازهای بر متن اثر میافزاید و چرخۀ خوانش را باز میگذارد. بدینترتیب با تأویلهای مخاطبان متعدد صحن موزه تکرار میشود و روایت آن به اتمام نمیرسد. اما باید توجه داشت که سرعت پیشرفت و هماهنگی با این تحولات در ایران، هنوز با ضرباهنگ تحولات جهانی همسویی چشمگیری ندارد و تا حصول به معنای واقعی تحول در مفهوم موزه و موزهداری، راه بسیار زیادی پیش روی طراحان، معماران، موزهداران وسایر متولیان موزهداری در ایران قرار دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications