یکی از معضلاتی که امروزه گریبان گیر بیشتر شهرهای جهان است ظهور و شکل گیری پدیده حاشیه نشینی است. حاشیه نشینی از جمله عوامل تهدید کننده کیفیت زندگی و بر هم زننده تعادل اجتماعی در شهرها به حساب می آید. این پدیده یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده حضور مردم در فضاهای عمومی، أکثر
یکی از معضلاتی که امروزه گریبان گیر بیشتر شهرهای جهان است ظهور و شکل گیری پدیده حاشیه نشینی است. حاشیه نشینی از جمله عوامل تهدید کننده کیفیت زندگی و بر هم زننده تعادل اجتماعی در شهرها به حساب می آید. این پدیده یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده حضور مردم در فضاهای عمومی، ترس یا احساس ناامنی در مکانها و فضاهای شهری است و نشاط و سلامتی را در زندگی روزمره مختل میکند. با ایجاد مانع بر سر راه رشد فرهنگی و مشارکت عمومی، هزینههای زیادی را بر جامعه تحمیل مینماید. امروزه با توجه به گستردگی شهرنشینی و رواج حاشیه نشینی در شهرها مطالعه این موضوع، عوامل مؤثر برآن و راهکارهای تقویت احساس بالندگی اجتماعی و امنیت اجتماعی در شهرها ضرورت یافته است. در پی چنین ضرورتی پژوهش حاضر بر آن است تا با تأکید بر مسأله حاشیه نشینی به بررسی و تحلیل اثرات اجتماعی آن در شهر شیراز بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی، تحلیلی بوده که از طریق مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه اطلاعات جمع آوری گردیده و با استفاده از نرم افزارSPSS وArc GIS اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
تفاصيل المقالة
بنا بر اصول توسعه پایدار انسانی تأمین نیازهای اولیه و اساسی شهروندان یک جامعه امری مهم و الزامی میباشد. یکی از مهمترین این ضروریات نیاز به تأمین مسکن برای اقشار مختلف میباشد. اﻣﺮوزه مسکن ﻳﻜﻲ از ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺣﺎد کشورهای درحالتوسعه اﺳﺖ، بطوریکه مهاجرتهای داﺧﻠﻲ، ﻣﺸﻜﻼت ﻣﺮﺑﻮط أکثر
بنا بر اصول توسعه پایدار انسانی تأمین نیازهای اولیه و اساسی شهروندان یک جامعه امری مهم و الزامی میباشد. یکی از مهمترین این ضروریات نیاز به تأمین مسکن برای اقشار مختلف میباشد. اﻣﺮوزه مسکن ﻳﻜﻲ از ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺣﺎد کشورهای درحالتوسعه اﺳﺖ، بطوریکه مهاجرتهای داﺧﻠﻲ، ﻣﺸﻜﻼت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻋﺮﺿﻪی زﻣﻴﻦ، ﻓﻘﺪان منابع کافی، ﺿﻌﻒ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ اﻗﺘﺼﺎدی، ﻧﺪاﺷﺘﻦ برنامهریزی ﺟﺎﻣﻊ ﻣﺴﻜﻦ و ﺳﺎﻳﺮ نارساییهایی ﻛﻪ در زیرساختهای اﻗﺘﺼﺎدی اﻳﻦ ﻛﺸﻮرها وﺟﻮد دارد، از ﻳﻜﺴﻮ و اﻓﺰاﻳﺶ ﺷﺘﺎﺑﺎن ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺷﻬﺮﻧﺸﻴﻦ از ﺳﻮﻳﻲ دﻳﮕﺮ تأمین ﺳﺮﭘﻨﺎه در اﻳﻦگونه ﻛﺸﻮرﻫﺎ را ﺑﻪ ﺷﻜﻠﻲ ﻏﺎﻣﺾ و چندبعدی درآورده اﺳﺖ. در این میان مالکیت مسکن با توجه به اهمیتی که در بعد اجتماعی و روانی شهروندان دارد، امری مهم است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی وضعیت مالکیت مسکن در نواحی چهارگانه شهر سامان از توابع استان چهارمحال و بختیاری با رویکرد توسعه پایدار میباشد، این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جهت تحلیل پژوهش از مدل تصمیم گیری ویکور و برای وزن دهی به شاخص ها از مدل سلسله مراتبی AHP استفاده گردیده است.
تفاصيل المقالة
برای تعیین سطوح برخورداری و توسعه نواحی روستایی روشها و مدلهای متعددی وجود دارد که یکی از این مدلها شاخص PROMETHEE است. در پژوهش حاضر رتبه بندی روستاهای دهستان بهمئی گرمسیری جنوبی در شهرستان بهمئی در دو بخش کمی و کیفی انجام گرفته است و تلفیق آنها نتیجه نهایی امکانسنجی ت أکثر
برای تعیین سطوح برخورداری و توسعه نواحی روستایی روشها و مدلهای متعددی وجود دارد که یکی از این مدلها شاخص PROMETHEE است. در پژوهش حاضر رتبه بندی روستاهای دهستان بهمئی گرمسیری جنوبی در شهرستان بهمئی در دو بخش کمی و کیفی انجام گرفته است و تلفیق آنها نتیجه نهایی امکانسنجی توسعه روستایی را مشخص مىکند. روش تحقیقی این مطالعه توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات و مطالعات کتابخانه و محاسبات نگارندگان میباشد. در فرایند تحقیق پس از استخراج معیارهای موثر 28 شاخص مرتبط با امکانسنجی توسعه روستایی تعیین و سپس جامعه آماری 40 روستا از دهستان بهمئی گرمسیری جنوبی در این پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و نتایج نشان می دهد.جریان برخورداری از امکانات خدمات در سطح شهرستان و دهستان عموماً از سه نظریه قطب رشد، نظریه رتبه اندازه و مکان مرکزی پیروی مینماید. میتوان بیان کرد، واگرایی در امر توسعه جهت دار شهر و روستا در سطح شهرستان مورد مطالعه کاملاً مشهود است و رتبه متوسط توسعه، شهرستان بهمئی دارای جریان خالص خروجی (147/0-) بوده، که موجب شکاف بین نواحی سکونتگاهی شهرستانهای استان شده است .
تفاصيل المقالة
دستیابی به سطح قابل قبولی از توسعه و فراهم نمودن زمینه های معیشت پایدار در همه مناطق از اولویتهای اساسی برنامه ریزان و سیاستمداران در هر جامعه ای محسوب می شود. در این میان تأکید بر کشاورزی بعنوان قدیمی ترین رکن تولید و اقتصاد در روستاها و نقش آفرینی آن در توسعه این کانو أکثر
دستیابی به سطح قابل قبولی از توسعه و فراهم نمودن زمینه های معیشت پایدار در همه مناطق از اولویتهای اساسی برنامه ریزان و سیاستمداران در هر جامعه ای محسوب می شود. در این میان تأکید بر کشاورزی بعنوان قدیمی ترین رکن تولید و اقتصاد در روستاها و نقش آفرینی آن در توسعه این کانون های سکونتگاهی، یکی از مهم ترین استراتژی های تأثیرگذار در این زمینه است. بطوریکه تأمل در منشأ شکل گیری و تحولات اقتصادی اجتماعی بسیاری از نقاط روستاییِ تمدن های گوناگون به ویژه ایران؛ گواه از کارکرد مثبت کشاورزی در برپایی و همچنین زمینه سازی به منظور رشد و توسعه روستاها و به تبع آن شکوفایی اقتصاد ملی دارد.
در این پژوهش سعی شده است تا در قالب مطالعه ای کابردی، همگام با پرداختن به جایگاه کشاورزی در برپایی و توسعه روستاها از طریق مطالعات کتابخانه ای، به معرفی توانها و تنگناهای بخش کشاورزی در روستاهای دهستان فهلیان پرداخته شود. همچنین تلاش است بر پایه روش تحلیلی توصیفی و با تکیه بر پژوهشهای میدانی ضمن توانسنجی به ارائه راهکارهای لازم به منظور فراهم آوردن زمینه های توسعه در روستاهای دهستان با تأکید بر این بخش از اقتصاد اقدام گردد.
تفاصيل المقالة
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین ارزش افزوده بخش کشاورزی و شوکهای نرخ ارز موثر واقعی با استفاده از رهیافت خود رگرسیون با وقفههای گسترده غیرخطی(NARDL) و دادههای فصلی دوره 1388(فصل چهارم) تا 1396(فصل چهارم) در ایران انجام شدهاست. نتایج آزمون کرانهای حاکی از آن است ک أکثر
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین ارزش افزوده بخش کشاورزی و شوکهای نرخ ارز موثر واقعی با استفاده از رهیافت خود رگرسیون با وقفههای گسترده غیرخطی(NARDL) و دادههای فصلی دوره 1388(فصل چهارم) تا 1396(فصل چهارم) در ایران انجام شدهاست. نتایج آزمون کرانهای حاکی از آن است که رابطه تعادلی بلندمدت(هم انباشتگی) میان متغیرهای مدل وجود داشته و برآورد مدل نشان میدهد که افزایش یا کاهش نرخ ارز موثر واقعی در بلندمدت دارای اثری منفی و معنیدار بر ارزش افزوده بخش کشاورزی در سطح 10 درصد میباشد. همچنین نرخ بهره تسهیلات بانکی و مخارج دولتی در بخش کشاورزی، اثر منفی و معنیدار در سطح یک درصد بر ارزش افزوده بخش کشاورزی داشتهاست. نتایج آزمون والد بیانگر آن است که در کوتاه مدت، اثر شوکهای نرخ ارز موثر واقعی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی نامتقارن و در بلندمدت اثر این شوکها متقارن است. به علاوه، هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت، افزایش نرخ ارز موثر واقعی در مقایسه با کاهش آن دارای اثر بزرگتری بر ارزش افزوده بخش کشاورزی خواهد بود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications