فهرس المقالات ساره زیرک


  • المقاله

    1 - تحلیل رفتار متقابل در داستان فرود شاهنامه بر مبنای نظریه اریک برن
    جستارهای زبان شناختی تطبیقی در فارسی و عربی , العدد 1 , السنة 1 , تابستان 1402
    تحلیل رفتار متقابل (TA) به بررسی سازکار روانی افراد در تعامل با دیگران و نحوه سامان‌دهی رفتار در ارتباطات انسانی می‌پردازد. اریک برن در این نظریه، تصویری از ساختار منِ روان ارائه می‌دهد که نمایندۀ شبکه‌ای به هم پیوسته از رفتارهای ذهنی است و فرد در ارتباط با دیگران، در ق أکثر
    تحلیل رفتار متقابل (TA) به بررسی سازکار روانی افراد در تعامل با دیگران و نحوه سامان‌دهی رفتار در ارتباطات انسانی می‌پردازد. اریک برن در این نظریه، تصویری از ساختار منِ روان ارائه می‌دهد که نمایندۀ شبکه‌ای به هم پیوسته از رفتارهای ذهنی است و فرد در ارتباط با دیگران، در قالب یکی از این حالتها فکر، احساس یا رفتار می‌کند. بر این اساس، روابط متقابل می‌تواند به شکل مکمل، متقاطع، زاویه‌دار یا مضاعف باشد. کاربرد این نظریه در تحلیل داستان‌ها می‌تواند راهکاری علمی و مؤثر در راستای شناخت زیرساخت روانی کنش متقابل شخصیتها ارائه دهد. با عنایت به فراوانی موقعیتهای ویژه در بازنمایی روابط انسانی در شاهنامه، شایسته است که از منظر این نظریه نیز به این اثر حماسی بنگریم. در این پژوهش داستان فرود از شاهنامه فردوسی در چارچوب روش توصیفی ـ تحلیلی و بهره‌گیری از مبحث بازیهای روانی مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌های پژوهش نشان داد وجود عواملی چون طرحهای رفتاری، انواع بازیهای روانی و مهارها و سوق‌دهنده‌های پیش‌نویسی در زندگی شخصیتهای اثرگذار این داستان، به‌ویژه توس و فرود، سبب گسست رشته‌های عواطف همدلانه و نهایتاً شکست ارتباطی و شکل‌گیری پایان غم‌انگیز ماجرا شد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تحلیل ستیزِ قدرت در شاهنامه (خاندان گشتاسپ) و سرود نیبلونگن از دیدگاه دیرینه‌شناسی و تبارشناسی فوکو
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 5 , السنة 14 , زمستان 1401
    از دیدگاه فوکو قدرت بر همة سازوکارهای تبادلات اجتماعی تسلط دارد و با حقیقت پیوند دارد. قدرت در هر جامعه و در هر دوره گفتمان‌های خاصی را به‌منزلة حقیقت تولید می‌کند تا براساس طرح سراسربین فوکو سوژه‌ها را نظارت، رام و هنجارمند کند و هویت ببخشد. فرایند قدرت با قدرت‌های گفت أکثر
    از دیدگاه فوکو قدرت بر همة سازوکارهای تبادلات اجتماعی تسلط دارد و با حقیقت پیوند دارد. قدرت در هر جامعه و در هر دوره گفتمان‌های خاصی را به‌منزلة حقیقت تولید می‌کند تا براساس طرح سراسربین فوکو سوژه‌ها را نظارت، رام و هنجارمند کند و هویت ببخشد. فرایند قدرت با قدرت‌های گفتمانی، پنهانی و انضباطی (تبارشناسی) بر جزئی‌ترین کردارهایِ سوژه‌ها نظارت دارد. در این مسیر در برهه‌هایِ زمانی و مکانی گفتمان‌هایی تولید می‌شوند که فضایِ متخاصم و منازعاتِ معنایی ایجاد می‌کنند (دیرینه‌شناسی). از این دیدگاه جُستار حاضر با توجه ‌به وجود زیرساخت‌ها، واحدهای گفتمان‌ساز، کارکردهای گفتمانی و به‌ویژه گفتمانِ قدرت در داستان‌ خاندان گشتاسپ و سرود نیبلونگن به تحلیل و تطبیق می‌پردازد تا شیوة تولید گفتمان‌ قدرت و نسبت خاستگاه‌هایِ گفتمان‌ساز آن و نقش انسان در آن‌ها را بررسی کند. این پژوهش تحلیلی _ ‌توصیفی و تطبیقی است؛ نشان می‌دهد ساختار اصلی داستان گشتاسپ را گفتمان‌های هویت دینی ـ سیاسی، هویت سیاسی و هویت شاه ایرانی شکل داده‌اند. ساختار اصلیِ سرود نیبلونگن را گفتمان‌های‌ هویت دینی ـ سیاسی، هویت سیاسی، هویت شاه آلمانی و هویت طبقاتی (وزیر) شکل داده‌اند. در پایان نتیجه می‌گیرد گفتمان هویت دینی _ سیاسی با واحدهای گفتمان‌سازِ مقدس بودن و جادو، غلبة گفتمانی دارد و بر روی هویتِ گفتمان‌های دیگر تأثیرگذار است. قدرتمندترین و با دانش‌ترین شخصیت‌ها گشتاسپ و کریمهیلده هستند زیرا با روابطِ قدرت هنجارزده نشدند، عقایدِ شخصیت‌های دیگر را با عقاید خود همراه کردند؛ اسفندیار و زیگفرید هم ابتدا با روابطِ قدرت هنجارزده نشدند ولی بعد با مناسبات حاکم همسو شدند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - نشانه-معنا شناسی مکان در داستان زادن زال
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 2 , السنة 13 , تابستان 1400
    مطالعۀ تاثیر و کارکرد مکان ها، حاوی اطلاعات و معانی است که موضوع بحث دانش نشانه شناسی و بخصوص نشانه شناسی فرهنگی است. اصول نشانه شناسی که در بسیاری از دانش های ادراکی ریشه دارد، با تکیه بر مفهوم نشانه، و بررسی عوامل نشانگی با وجوه مختلف معنایی، می تواند گامی در جهت أکثر
    مطالعۀ تاثیر و کارکرد مکان ها، حاوی اطلاعات و معانی است که موضوع بحث دانش نشانه شناسی و بخصوص نشانه شناسی فرهنگی است. اصول نشانه شناسی که در بسیاری از دانش های ادراکی ریشه دارد، با تکیه بر مفهوم نشانه، و بررسی عوامل نشانگی با وجوه مختلف معنایی، می تواند گامی در جهت معنا بخشی به این پدیده برای مخاطب باشد. در این راستا، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مکان ها در داستان زادن زال در شاهنامۀ فردوسی پرداخته، تا با دیدگاهی معناگرا و تحلیل نقش نشانه های مکانی، انواع مکان را نمایان سازد، و با تکیه بر اصول علم نشانه-معناشناسی به بررسی فرآیندهای تاویل مکان ها در این داستان بپردازد. نتایج نشان می دهد، بیشتر رویدادهای داستان در کوه البرز که مکانی اساطیری است صورت می گیرد. حتی اکثر مکان های روایی این داستان نیز در کوه البرز قرار دارد و مکان های دیگر، بیشتر به فضا شدگی تمایل دارند و از مکان بودگی خود دور می شوند و جنبه تخیلی آنها نیرومندتر می گردد و نشانگی جدیدی را می پذیرند که ریشه در تجربیات ذهنی، همچون اسطوره ها، تاریخ، فرهنگ و خاطرات جمعی یک ملت دارد. مکان ها جنبه اسطوره ای داستان زادن زال را تقویت می کنند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - تحلیل سبک‌شناختی حکایتی از تذکرةالاولیا عطار نیشابوری با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 3 , السنة 15 , پاییز 1402
    سبک‌شناسی گفتمانی متأثر از تحلیل گفتمان انتقادی و زبان‌شناسی نقش‌گراست که در متن‌های ادبی از سطح جمله فراتر می‌رودو متن را در بافت موقعیت تحلیل می‌کند. در این شیوه علاوه بر تحلیل‌های سبک‌شناسی سنتی، محتوا، تأثیرگذاری افکار، ایدئولوژی و فضای آفرینش متن تبیین و بررسی می‌ش أکثر
    سبک‌شناسی گفتمانی متأثر از تحلیل گفتمان انتقادی و زبان‌شناسی نقش‌گراست که در متن‌های ادبی از سطح جمله فراتر می‌رودو متن را در بافت موقعیت تحلیل می‌کند. در این شیوه علاوه بر تحلیل‌های سبک‌شناسی سنتی، محتوا، تأثیرگذاری افکار، ایدئولوژی و فضای آفرینش متن تبیین و بررسی می‌شود. این پژو هش به روش توصیفی – تحلیلی برای کشف و شناخت لایه‌های گوناگون تذکرةالاولیا به عنوان اثرعرفانی برجسته، رابطۀ لایه‌های متن و زبان و ایدئولوژی نویسنده را بررسی می‌کند. نتایج پژوهش نشان می‌دهدکه در لایه واژگان کاربرد واژگان دینی تحت تاثیر ایدئولوژی متن یعنی زهد و آخرت گرایی است وخواننده را به گفتمان زاهدانه ارجاع می‌دهد؛ بسامد فراوان وجوه اخباری و امری و افعال معلوم قطعیت و جزمیّت متن را در لایۀ نحوی در پی داشته است و در لایه کاربردشناسی وجه شناختی تصریحی و ترغیبی در قالب جملات اخباری فراوان بکاررفته است که نشان دهندۀ آگاهی، باور و شناخت نویسنده از موضوعاتی است که مطرح می‌کند و در واقع خواسته‌ها واحساسات درونی، دغدغه مندی‌های خود را در خلال حکایات به خوانندگان گوشزد می‌کند؛ کلان ‌لایۀ این حکایت ترغیب و تشویق آحاد مردم به ترک دنیا و پرهیز از نفسانیات است و بن ایدئولوژی آن زهد و آخرت گرایی است و وجه غالب گفتمان زاهدانه است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - سبک‌شناسی گفتمانی غزلی از سعدی (با تکیه بر تحلیل دو لایۀ واژگانی و بلاغی)
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 5 , السنة 12 , زمستان 1399
    سبک شناسی گفتمانی از ترکیب دو روش سبک شناسی لایه ای و تحلیل گفتمان پدید می آید و به تحلیل سبک شناختی آثار ادبی از منظر تحلیل گفتمانی می پردازد؛ تاکید این شیوه بر بافت موقعیتی (بیرونی) و تعامل آن با بافت متن (درونی) است؛ کلان گفتمان های رایج و غالب عصر سعدی، گفتما أکثر
    سبک شناسی گفتمانی از ترکیب دو روش سبک شناسی لایه ای و تحلیل گفتمان پدید می آید و به تحلیل سبک شناختی آثار ادبی از منظر تحلیل گفتمانی می پردازد؛ تاکید این شیوه بر بافت موقعیتی (بیرونی) و تعامل آن با بافت متن (درونی) است؛ کلان گفتمان های رایج و غالب عصر سعدی، گفتمان نهاد دینی_عرفانی و گفتمان نهاد حکومتی _سیاسی و گفتمان نهاد عامه / رعیت است؛ پرسش اصلی این پژوهش، آن است که این گفتمان ها چگونه در گفتمان عاشقانه که گفتمان غالب در غزل های سعدی است تاثیر گذاشته و گفتمان فرآیندی عاشقانه را پدید آورده اند؛ نتایج پژوهش نشان می دهد که گفتمان های غالب از طریق تعامل و تقابل گفتمانی در سیمای شخصیت های اصلی غزل سعدی یعنی عاشق و معشوق باز تولید شده و روابط میان نهادهای دینی_عرفانی و حکومتی _سیاسی به عنوان نهادهای قدرتمند و گفتمان ساز از طرفی و نهاد تحت سلطه و پذیرندۀ عامه / رعیت از طرف دیگر به نمایش گذاشته شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «وداع» اخوان ثالث با رویکرد نشانه‌معناشناسی
    زبان و ادب فارسی واحد سنندج , العدد 4 , السنة 12 , پاییز 1399
    چکیده نشانه‌معناشناسی عاطفی روشی نسبتاً نوین برای تحلیل متون ادبی و مطالعه‌ی بازتاب تأثیر و تاثرات عواطف بر گفته‌پرداز در آثار ادبی و به ویژه شعر است. این نوشتار به شیوه‌ی توصیفی – تحلیلی سروده‌ی وداع مهدی اخوان ثالث را با رویکرد نشانه‌معناشناسی عاطفی گرمس بررسی و أکثر
    چکیده نشانه‌معناشناسی عاطفی روشی نسبتاً نوین برای تحلیل متون ادبی و مطالعه‌ی بازتاب تأثیر و تاثرات عواطف بر گفته‌پرداز در آثار ادبی و به ویژه شعر است. این نوشتار به شیوه‌ی توصیفی – تحلیلی سروده‌ی وداع مهدی اخوان ثالث را با رویکرد نشانه‌معناشناسی عاطفی گرمس بررسی و تحلیل کرده است. در اشعار اخوان، همواره تلخکامی و ناامیدی به عنوان عواطف غالب نمایان است. در این سروده که احساسات گوناگونی چون عشق، اندوه، ترس و خشم نمود دارد، با افعال موثر خواستن و نتوانستن مواجه می‌شویم. گفته‌پرداز نخست کنشگر است؛ ولی تنش و اندوهِ ناخواسته و تجویزی، او را به ناکنشگر تبدیل می‌کند و جسم ادراکی در قالب گریستن در او نمود می‌یابد. طرحواره‌ی فرایند عاطفی گفتمان این سروده به صورت کاهش همزمان فشاره‌ی عاطفی و گستره‌ی شناختی است. به دلیل اتصال گفتمانی، گستره‌ی شناختی تنگ و تاریک، راههای ورود گفته‌خوان به متن محدود است و گفته‌یاب با فضای تحمیلی از سوی گفته‌پرداز رویارو می‌شود که نمی‌تواند با آن تعامل داشته باشد. از ابتدای این سروده، سوژه تحت تاثیر ابژه قرار می‌گیرد و سبک تنشی- شوشی حاکم بر گفتمان می‌شود. گفته‌پرداز هرچند فضای تحمیلی را نامنصفانه می‌بیند ولی با آن همسو می‌شود که سبک تنشی ترکیبی/ گزینشی است؛ ولی در پایان، سوژه سکوت را برمی‌گزیند و گریستن او را به شوشگری بازمی‌گرداند و دو سبک پیشین در سبک تنشی- بوشی استحاله می‌یابد و گفته‌پرداز به وضعیت مات شدگی می‌رسد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    7 - نشانه‌شناسی اجتماعی غزلی از خواجوی کرمانی بر اساس نظریه چندلر
    زبان و ادب فارسی واحد سنندج , العدد 1 , السنة 14 , بهار 1401
    چکیده نشانه‌شناسی اجتماعی در مقام روشی برای خوانش متون ادبی، وارد عملکرد فرایندهای پردازشی نشانه‌ها و چگونگی خلق معنی می‌شود. در این روش هم صاحب اثر هم خوانشگر آن مبتنی بر اندوخته‌های ذهنی و تجربیات زندگی خود، در فرایندهای خلق معانی حضور می‌یابند. در این پژوهش غزلی از خ أکثر
    چکیده نشانه‌شناسی اجتماعی در مقام روشی برای خوانش متون ادبی، وارد عملکرد فرایندهای پردازشی نشانه‌ها و چگونگی خلق معنی می‌شود. در این روش هم صاحب اثر هم خوانشگر آن مبتنی بر اندوخته‌های ذهنی و تجربیات زندگی خود، در فرایندهای خلق معانی حضور می‌یابند. در این پژوهش غزلی از خواجوی کرمانی با رویکرد نشانه‌شناسی اجتماعی و به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. رویکرد نظری به کار گرفته شده مبتنی بر نظریات دنیل چندلر است که بر اساس آن به تجزیه و تحلیل چگونگی کنش‌های رمزگان اجتماعی و متنی و تفسیری حاضر در غزل، پرداخته شده است. بستر عملکرد رمزگان اجتماعی در این غزل، رمزگان زیبایی‌شناختی از شمار رمزگان متنی است که در آنها خواجو با بهره‌گیری از احضار گفتمان‌های متفاوت، رمزگان تفسیری را نیز در فرایندهای معناپردازی سهیم کرده است. آنچه به عنوان دست‌آورد و نتیجه‌ی چنین پژوهشی دارای اهمیت است، دستیابی به شیوه‌ی راهبردی جهت خوانش متون است که در آن با تمرکز بر فرایند‌های پردازشی نشانه‌ها و چگونگی خلق معنا، می‌توان به لایه‌های غایب و خاموش متن دست یافت. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    8 - تحلیلِ ستیزِ قدرت در شاهنامه و ایلیاد از دیدگاه فوکو (با تکیه بر خاندانِ لهراسپ و پریام)
    جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی) , العدد 4 , السنة 4 , پاییز 1399
    از دیدگاه فوکو قدرت بر همة ساز و کارهای تبادلات اجتماعی تسلّط دارد و از طریق برخی نیروها نظیر قدرتِ گفتمانی، قدرتِ مشرف بر حیات و قدرتِ انضباطی (تبارشناسی) به اهدافش می‌رسد تا بر جزئی‌ترین کردارهایِ سوژه‌ها نظارت داشته باشد. در این مسیر در بُرهه‌هایِ زمانی و مکانی، گفتم أکثر
    از دیدگاه فوکو قدرت بر همة ساز و کارهای تبادلات اجتماعی تسلّط دارد و از طریق برخی نیروها نظیر قدرتِ گفتمانی، قدرتِ مشرف بر حیات و قدرتِ انضباطی (تبارشناسی) به اهدافش می‌رسد تا بر جزئی‌ترین کردارهایِ سوژه‌ها نظارت داشته باشد. در این مسیر در بُرهه‌هایِ زمانی و مکانی، گفتمان‌های بسیاری تولید می‌شوند که فضایِ متخاصم و منازعاتِ معنایی ایجاد می‌کنند (دیرینه‌شناسی). جُستار حاضر با توجّه به وجود زیرساخت‌ها، واحدهای گفتمان‌ساز، کارکردهای گفتمانی و ‌بویژه گفتمانِ قدرت در دو متن (خاندان لهراسپ و خاندان پریام) به تحلیل و تطبیق می‌پردازد تا شیوة تولید گفتمان‌ها، خاستگاه‌هایِ گفتمان‌ساز و گفتمانِ قدرت را بررسی کند. این پژوهشْ تحلیلی _ ‌توصیفی، تطبیقی و نظریّه ‌بنیاد است و نشان می‌دهد ساختار اصلی داستان لهراسپ را کلانْ‌گفتمان‌های‌ هویّت دینی‌ _ ‌‌‌سیاسی، هویّت سیاسی و هویّت شاه شکل داده‌اند. ساختار اصلیِ داستان پریام را کلانْ‌‌گفتمان‌های‌ هویّت طبقاتی خدایان، هویّت دینی‌ _ ‌سیاسی و هویّت فرهنگی‌_‌ملّی (خانواده) شکل داده‌اند. این مقاله روشن می‌سازد که از ترکیبِ واحدهای گفتمان‌سازِ پُر بسامدی چون تقدیرگرایی، مقدّس‌بودن و ... گفتمان هویّت دینی _ سیاسی شکل گرفته و توانسته‌ بر روی هویّت گفتمان‌های دیگر تأثیر بیشتری بگذارد. قدرتمندترین و با دانش‌ترین شخصیّت‌ها در این دو خاندان، گشتاسپ و پاریس می‌باشند، زیرا با روابطِ قدرت هنجارزده نشدند، عقایدِ شخصیّت‌های دیگر را تغییر و به ‌سمت عقاید خود سوق دادند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    9 - مقایسة تطبیقی معنای رنج در اندیشة ویکتور فرانکل و مولانا
    جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی) , العدد 2 , السنة 5 , تابستان 1400
    مفهوم رنج با زندگی بشری درآمیخته و جزءجدایی ناپذیر جهان مادی است. هر انسانی به نوعی طعم تلخ درد و رنجی را که سرنوشت برایش مقدر کرده می چشد. شناخت چیستی رنج و معنایش در اندیشة ویکتور فرانکل، بنیان گذار نظریة معنادرمانی، و مولانا، عارف قرن هفتم، محور این پژوهش است. دکتر أکثر
    مفهوم رنج با زندگی بشری درآمیخته و جزءجدایی ناپذیر جهان مادی است. هر انسانی به نوعی طعم تلخ درد و رنجی را که سرنوشت برایش مقدر کرده می چشد. شناخت چیستی رنج و معنایش در اندیشة ویکتور فرانکل، بنیان گذار نظریة معنادرمانی، و مولانا، عارف قرن هفتم، محور این پژوهش است. دکتر فرانکل با تحمل رنج هایش در اردوگاه های کار اجباری نازی ها، نگرش معنادار به رنج را یکی از مبانی اساسی معنادرمانی قرار داد. او یکی از راه های معنا بخشیدن به زندگی را درک معنای رنج های گریزناپذیر می شمارد و بر این باور است که ارزش های نگرشی پذیرش و تحمل مصائب را آسان می کند. مولانا نیز عارفی است که بر ساحت روان شناسانة وجود انسان واقف است. در زندگی با رنج های بسیاری روبرو بوده و با جهان بینی وجودی و فلسفی، معانی رنج و غم مقدر را بیان می کند. به باور او هستی آمیخته با رنج های اجتناب ناپذیر است، اما با نگاهی دقیق می توان معنای باطنی رنج ها را دریافت. اگر آدمی به درک این معنا برسد، رنج ها را می پذیرد و بی تابی نمی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که هر دو اندیشمند توسعاً نگاهی یکسان به رنج دارند و محنت های انسان را دربردارندة مفاهیم و معانی می دانند، اما در آثار مولانا مؤلفه های رنجِ معنادار بیشتر است و برای معانی رنج تمثیل های متعددی بیان شده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    10 - نشانه‌شناسی حافظۀ فرهنگی «هزار و یک شب» و «هزار و یک روز»
    جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی) , العدد 5 , السنة 5 , زمستان 1400
    هزار و یک شب و هزار و یک روز از رستۀ ادبیات عامیانۀ فارسی و بخش معنادار حافظۀ تاریخی فرهنگ مردم ایران‌اند. این دو اثر که در بستر زبان فارسی و سپهر نشانگانی فرهنگ خودی (ایرانی) برای ایجاد هنجار و نظم سیستم فرهنگی ایجاد شده بودند در فرایند ترجمه موجب شگفتی فرهنگ دیگری شدن أکثر
    هزار و یک شب و هزار و یک روز از رستۀ ادبیات عامیانۀ فارسی و بخش معنادار حافظۀ تاریخی فرهنگ مردم ایران‌اند. این دو اثر که در بستر زبان فارسی و سپهر نشانگانی فرهنگ خودی (ایرانی) برای ایجاد هنجار و نظم سیستم فرهنگی ایجاد شده بودند در فرایند ترجمه موجب شگفتی فرهنگ دیگری شدند و در گذر زمان بر ادبیات جهان تأثیر بسزایی گذاشتند. این دو اثر با همسانی‌ نشانه‌ها، چینش نشانه‌ای و دلالت معنایی در سپهر نشانگانی و متون همریخت قصه‌های ایرانی این پرسش را تولید می‌کنند که مناسبات این دو اثر در حافظۀ متن ادبیات جهان چگونه است؟ از این رو این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی بر پایۀ نظریۀ نشانه‌شناسی فرهنگی یوری لوتمان، مطالعۀ ارتباط دوسویه و نقش‌مند میان نظام‌های نشانه‌ای متفاوت، با بررسی ترجمه‌ها و متون تأثیرگرفته از این دو اثر در حافظۀ فرهنگی ادبیات جهان نتیجه می‌گیرد: نشانه‌های فرهنگی این دو کتاب بازنمونی از ستیز، مدارا و گفتگوی انسان ایرانی با طبیعت، جامعه و با فرهنگ‌های مجاور است. ترجمۀ این قصه‌ها گفتمان فرهنگ ایرانی با فرهنگ‌های دیگری بود. شروع این گفتمان با تکرار و تسلسل تولید ترجمه‌ همراه بود، سپس با تأثیرگذاری بر شیوۀ تولید متن‌های جدید بر پایۀ الگوی قصه‌های ایرانی، خودکارشدگی و بازتاب آن در فرهنگ‌های دیگری موجب تحول آن فرهنگ‌ها شد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    11 - از طرد تا حذف شدن سیاوش از منظر نشانه‌شناسی فرهنگی در شاهنامه فردوسی
    جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی) , العدد 5 , السنة 3 , زمستان 1398
    نشانه‌شناسی فرهنگی مفهومی است که در پی گزینش عناصر فرهنگی به عنوان نخستین موضوعات مورد بررسی از سوی نشانه‌شناسان ایجاد شد. این دانش با بهره جستن از عناصر فرهنگی، فهم و درک بهتری از فرهنگ خود و دیگری ارائه می‌دهد. شاهنامه فردوسی از جمله متونی است که به واسطۀ برخورد با اق أکثر
    نشانه‌شناسی فرهنگی مفهومی است که در پی گزینش عناصر فرهنگی به عنوان نخستین موضوعات مورد بررسی از سوی نشانه‌شناسان ایجاد شد. این دانش با بهره جستن از عناصر فرهنگی، فهم و درک بهتری از فرهنگ خود و دیگری ارائه می‌دهد. شاهنامه فردوسی از جمله متونی است که به واسطۀ برخورد با اقوام مختلف در زمرۀ متون چند فرهنگی است. از این رو تلاش می‌شود، در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی از طرد تا حذف شدن سیاوش در شاهنامه از منظر نشانه شناسی فرهنگی و تبیین جایگاه او از نظر خود و دیگری بررسی گردد. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چرا سیاوش در نزد خاندان خود نیز دیگری انگاشته می‌شود. و نیز هدف این پژوهش گسترش دامنۀ مطالعات نشانه‌شناسی فرهنگی و فراهم کردن ابزارهای تحلیلی و نظریه بنیاد در تحلیل متن است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که سیاوش نه تنها از دیدگاه تورانیان دیگری انگاشته شده؛ بلکه در درون کشور خود نیز از دیده نزدیک‌ترین کس به او (پدرش) فردی مساله ساز است و باید از مرکز حکومت دور گردد. و به نوعی او خودی دیگری محسوب می‌شود تفاصيل المقالة

  • المقاله

    12 - فقر و رفاه: تحلیل رمزگان‌های اجتماعی در رمان «بازی آخر بانو»
    جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی) , العدد 25 , السنة 7 , پاییز 1402
    نشانه‌شناسی اجتماعی، موقعیت‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سوژه را عامل اصلی در تعیین کنش‌های او معرفی می‌کند. در رمان بازی آخر بانو، جایگاه اجتماعی سوژه‌های اصلی رمان در طی زمان و از فقر به رفاه تغییر‌ می‌یابد. هدف این مقاله، نشان دادن تحول رمزگان‌های اجتماعی در نتیجۀ ت أکثر
    نشانه‌شناسی اجتماعی، موقعیت‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سوژه را عامل اصلی در تعیین کنش‌های او معرفی می‌کند. در رمان بازی آخر بانو، جایگاه اجتماعی سوژه‌های اصلی رمان در طی زمان و از فقر به رفاه تغییر‌ می‌یابد. هدف این مقاله، نشان دادن تحول رمزگان‌های اجتماعی در نتیجۀ تغییر شرایط از فقر به رفاه و جابه‌جایی طبقۀ اجتماعی سوژه است. مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی سه رمزگان رفتار، خوراک و لحن را در دو وضعیت فقر و رفاه بررسی کرده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد تغییر در شرایط اقتصادی به تنهایی رمزگان اجتماعی را که سوژه در موقعیت‌های مختلف به کار می‌گیرد و نیز تمایزهای اجتماعی را، تبیین نمی‌کند، بلکه هنجار حاکم بر شخصیت سوژه نقشی بسیار تعیین‌کننده در رفتارها، گزینش‌ها و لحن او دارد. غلبۀ هنجار عینی بر شخصیت سوژه باعث می‌شود، سوژه هم زمان با تغییر در شرایط عینی تغییر کند، اما غلبۀ هنجار ارزشی سبب تأخیر در تغییر سوژه می‌شود؛ بدین صورت که شرایط تغییر می‌یابد، اما سوژه تنها پس از اطمینان به همسانی شرایط با هنجار ارزشی‌اش، با آن همراهی رمزگانی می‌کند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    13 - بازنمایی اضطراب شخصیّتی بر اساس نظریّه‌ی کارن هورنای در رمان جزیره‌ی سرگردانی سیمین دانشور
    جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی) , العدد 2 , السنة 4 , تابستان 1399
    این‌ مقاله به بررسی نقش اضطراب در رفتار و کنش‌های شخصیّت‌های‌ اصلی رمان می‌پردازد. شخصیّت‌های اصلی رمان جزیره‌ی سرگردانی، هستی و مراد و سلیم، منطبق بر نظریّه‌ی کارن هورنای بررسی شده‌اند. در واقع، پرسش اصلی پژوهش، این است که شخصیّت‌های اصلی رمان و تغییر و تحوّل آنها تا چ أکثر
    این‌ مقاله به بررسی نقش اضطراب در رفتار و کنش‌های شخصیّت‌های‌ اصلی رمان می‌پردازد. شخصیّت‌های اصلی رمان جزیره‌ی سرگردانی، هستی و مراد و سلیم، منطبق بر نظریّه‌ی کارن هورنای بررسی شده‌اند. در واقع، پرسش اصلی پژوهش، این است که شخصیّت‌های اصلی رمان و تغییر و تحوّل آنها تا چه اندازه مطابق با نظریّه‌ی هورنای هست؟ روش کار با استفاده از تحلیل محتوا برای توصیف، تجزیه و تحلیل شخصیّت‌های اصلی به شیوه‌ی گردآوری اطّلاعاتِ کتابخانه‌ای است. در تجزیه و تحلیل مشخص می‌گردد که تعارض‌ها یعنی؛ اضطراب‌ها و نگرانی‌ها و تضادهای بنیادینی بین رفتارهای سه‌گانه‌ی شخصیّت وجود دارد. تمام مردم چه سالم و چه روان‌رنجور، از تعارض موجود بین این روندهای ناهمساز رنج می‌برند. شخصیّت‌های رمان‌ جزیره‌ی سرگردانی، نیز از این قاعده مستثنی نیستند و بر اساس تجربیّاتی که در دوران کودکی داشته‌اند، ناگزیر تعارضاتی را داشته‌اند. به بیان صریح‌تر، شخصیت سه‌گانه‌ی این افراد از دوران کودکی آنها مایه می‌گیرد و تجربیات دوران کودکی دست‌مایه‌ای هستند برای این که کدام بُعد از ابعاد سه‌گانه‌ی شخصیّت، تا پایان عمر فرد، رهبری و قدرت اجرایی شخصیّت را در دست بگیرد و بر آن تأثیر عاطفی و روانی بگذارد. نتیجه‌ی این پژوهش نشان‌ می‌دهد که افراد مهرطلب، برتری‌طلب و عزلت‌طلب در هر شرایطی به همان خودِ اصلی و خویشتنِ خویش باز می‌گردند، امّا گاهی عواطف و احساسات‌شان و زمانی دیگر منافع شخصی و شاید گاهی جایگاه اجتماعی‌شان اجازه نمی‌دهد که بتوانند آن چهره‌ی واقعی خود را نشان بدهند. هستی در پایان داستان به همان خواسته‌ای می‌رسد که در تَهِ قلب خود آرزوی آن را داشت. مراد دچار تغییر و تحوّل شده و به شخصیّتی دیگرگونه تبدیل می‌گردد و سلیم نیز همچون اسمش، تسلیم شرایط اجتماعی حاکم بر زمان می‌گردد. بنابراین می‌توان ‌گفت که در رمان جزیره‌ی سرگردانی، بر اساس نظریّه‌ی هورنای، بیشتر شخصیّت‌ها در همان طبقه‌بندی قرار می‌گیرند که بر شخصیّت آنها حاکم است و تسلّط دارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    14 - تحلیل عقده‌ی حقارت در شخصیت اصلی رمان بازی آخر بانو براساس آرای آلفرد آدلر
    جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی) , العدد 23 , السنة 7 , بهار 1402
    آثار بلقیس سلیمانی (۱۳۴۲) به ‌سبب بیان مصائب زنان، بستر مناسبی برای تحلیل‌های روان‌کاوانه است. از این رو ما در این پژوهش به شیوه‌ی توصیفی ـ تحلیلی و با رویکردی روان‌کاوانه به تحلیل شخصیت گل‌بانو در رمان بازی آخر بانو پرداختیم و براساس آرای آلفرد آدلر به این پرسش اساسی پ أکثر
    آثار بلقیس سلیمانی (۱۳۴۲) به ‌سبب بیان مصائب زنان، بستر مناسبی برای تحلیل‌های روان‌کاوانه است. از این رو ما در این پژوهش به شیوه‌ی توصیفی ـ تحلیلی و با رویکردی روان‌کاوانه به تحلیل شخصیت گل‌بانو در رمان بازی آخر بانو پرداختیم و براساس آرای آلفرد آدلر به این پرسش اساسی پاسخ ‌دادیم که چه عواملی موجب شکل‌گیری احساس‌ حقارت و عقده‌ی حقارت در شخصیت گل‌بانو شده‌اند. یافته‌های این پژوهش نشان داد که شرایط پرورش و تربیت اولیه‌ی گل‌بانو که تمامی تنبیه و آزار اوست؛ پایه‌های اساسی شکل‌گیری احساس‌های حقارت در شخصیت او را شکل می‌دهند که رفتار متخاصم و کاسبکارانه‌ی مادر در کنار فقدان حمایت پدر، نقش محوری و اصلی را در این مسئله ایفا می‌کنند و سرانجام ناتوانی گل‌بانو در جبران احساس‌های‌ حقارت منجر به شکل‌گیری عقده‌ی حقارت در شخصیتش می‌شود. از مهم‌ترین عوامل شکل‌گیری عقده‌ی حقارت در شخصیت گل‌بانو می‌توان به فقر و نظام مردسالار که بسترهای ظلم و تعدی را فراهم می‌کنند، اشاره کرد. این عوامل، نهایتاً احساس بی‌ارزشی و خشم را در گل‌بانو پرورش می‌دهند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    15 - بررسی تطبیقی تغییر عادت‌واره‌ها‌ و سرمایه‌های سلبی/ ایجابی در شخصیت زنان راوی(در رمان «پرندة‌ من» از فریبا وفی و «دفترچه ممنوع» از «آلبا دسس‌پدس» بر اساس نظریة پی‌یر بوردیو)
    جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی) , العدد 26 , السنة 7 , زمستان 1402
    نظریة انواع سرمایة پی‌یر بوردیو به شیوه‌های گوناگون، سرمایه‌ها و تأثیر انواع آن بر یکدیگر را بازنمایی می‌کند. در تعریف بوردیو انواع سرمایه عبارت است از: ‌سرمایة اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نمادین. این مقاله با نگاهی مقایسه‌ای به عادت‌واره‌های متأثر از سرمایه‌های شخصیت زن أکثر
    نظریة انواع سرمایة پی‌یر بوردیو به شیوه‌های گوناگون، سرمایه‌ها و تأثیر انواع آن بر یکدیگر را بازنمایی می‌کند. در تعریف بوردیو انواع سرمایه عبارت است از: ‌سرمایة اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نمادین. این مقاله با نگاهی مقایسه‌ای به عادت‌واره‌های متأثر از سرمایه‌های شخصیت زنان راوی در رمان‌های پرندة من و دفترچة ممنوع میزان اثر‌گذاری سرمایه‌ها بر یکدیگر و تغییر عادت‌واره زنان راوی را بررسی می‌کند و با روش توصیفی-‌تحلیلی نشان می‌دهد عادت‌واره‌ها چه تأثیری بر ایجاد سرمایه‌های مثبت/ ایجابی و منفی/ سلبی دارند. بارزترین عادت‌واره‌های منفی عاملان زن در رمان‌ها؛ سکوت، انفعال، انزوا، تسلیم و تأمین رضایت مردان خانواده بدون کمترین کنش و اعتراض در راستای دیگربودگی زنان راوی است و مشخص‌ترین عادت‌واره‌های مثبت؛ وفاداری، مادرانگی، احساس مسئولیت، ایثار و مهربانی است. در نتیجه، ماهیت عادت‌واره‌های زنان یا تغییر نکرده، یا در جهت تولید و بازتولید منفی و سلبی پیش رفته است و یا اگر تغییر اندکی در تولید و بازتولید سرمایه‌های مثبت مشاهده می‌شود، در سایة انفعال راویان کم رنگ است. نتیجة مقایسه‌ای پژوهش، موقعیت ساختاری مشترک دو زن در دو جامعه متفاوت را نشان می‌دهد که تجربه‌های مشابه و تکرارشوندة آن‌ها خصلت و عادت‌واره‌های مشترکی ایجاد می‌کند. این منش‌ها و عادت‌واره‌های شبیه به هم به نوبة خود، به کنش‌های اجتماعی مثبت یا منفی آنان ساختار می‌بخشد؛ یعنی دستورالعمل‌هایی را تنظیم و کنشگری آن‌ها را محدود می‌کند. یا در فضاهای اجتماعی بسیار اندکی، از انفعال و محدودیت خارج می‌سازد. ولی در نهایت آشکار‌شدن انفعال زنان داستان در میدان‌های اقتصادی، ناکارآمدی فضاهای اجتماعیِ (قبل‌ و بعد از ازدواج)، در به ‌کارگیری سرمایه‌های اجتماعی و فقر سرمایة اقتصادی، فرهنگی و نمادین را در زنان راوی برملا‌ می‌سازد تفاصيل المقالة

  • المقاله

    16 - سبک‌شناسی انتقادی غزلی از سعدی (با تکیه بر لایه نحوی و کاربردشناسی)
    پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی , العدد 38 , السنة 10 , زمستان 1398
    سبک‌شناسی گفتمانی-انتقادی شیوه‌ای از تحلیل است که بر مبنای آن تقابل و تعامل بافت متنی و بافت موقعیتی در ضمن تحلیل لایه های مختلف سبکی متن و ارتباط آن‌ها با گفتمان‌های رایج و غالب جامعه زمان تولید متن می پردازد. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و لایه نحوی و کاربردشناسی غ أکثر
    سبک‌شناسی گفتمانی-انتقادی شیوه‌ای از تحلیل است که بر مبنای آن تقابل و تعامل بافت متنی و بافت موقعیتی در ضمن تحلیل لایه های مختلف سبکی متن و ارتباط آن‌ها با گفتمان‌های رایج و غالب جامعه زمان تولید متن می پردازد. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و لایه نحوی و کاربردشناسی غزل سعدی را از منظر سبک‌شناسی گفتمانی/ انتقادی موردبررسی قرار می دهد؛ نتایج پژوهش بیانگر مهارت سعدی در چینش نحوی جملات و بسامد افعال معلوم و صدای نحوی فعال گوینده است؛ در لایه کاربردشناسی، بسامد کنش گفتارهای اعلامی و اظهاری و بیان ضمنی چشمگیر است؛ ادبیت کلام در این غزل از طریق تلویح و تعریض و تشبیه و تمثیل در سطح ادبی پدیدار شده است؛ ازنظر اصول ادب؛ رابطه از پایین به بالا منعکس و گله مندی التماس آمیز به‌جای نقد و پرسش گری کاربرد یافته است؛ درمجموع رابطه نابرابر عاشق و معشوق انعکاسی از رابطه نابرابر عامه/ رعیت با نهادهای قدرت است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    17 - تحلیل شخصیت اصلی زن در رمان از شیطان آموخت و سوزاند بر اساس آرای کارن هورنای
    بهارستان سخن , العدد 4 , السنة 20 , پاییز 1402
    در این پژوهش برآن بودیم تا با رویکردی روان‌کاوانه و با تکیه بر آرای کارن هورنای به واکاوی شخصیّت ولگا در رمان از شیطان آموخت و سوزاند نوشتة فرخنده آقائی بپردازیم. از این رو به بررسی این مسئله پرداختیم که‌ چه عواملی موجب روان‌رنجوری و اضطراب بنیادی شخصیّت اصلی رمان شده‌ا أکثر
    در این پژوهش برآن بودیم تا با رویکردی روان‌کاوانه و با تکیه بر آرای کارن هورنای به واکاوی شخصیّت ولگا در رمان از شیطان آموخت و سوزاند نوشتة فرخنده آقائی بپردازیم. از این رو به بررسی این مسئله پرداختیم که‌ چه عواملی موجب روان‌رنجوری و اضطراب بنیادی شخصیّت اصلی رمان شده‌اند و او از چه سازوکارهای برای مقابله با اضطراب‌هایش استفاده کرده است. نتایج تحقیق حاضر که به شیوه‌ی توصیفی- تحلیلی گردآوری شدند، نشان داد شرایط ناهنجار محیطی و تربیتی همچون وجود مادری روان‌رنجور در کنار فقدان حمایت پدر از عوامل اصلی در شکل‌گیری اضطراب بنیادی‌‌ در شخصیّت ولگا هستند. او برای کاستن از اضطراب‌هایش به گرایشِ روان‌رنجورِ حرکت به سوی مردم رومی‌آورد، امّا این رویکرد در تضادّ با دیگر تمایلات روان‌رنجور قرار می‌گیرد و موجب تضادّ بنیادی در شخصیّتش می‌شود. بنابراین ولگا می‌کوشد با روش‌های دیگری همچون تعکیس، فاصله‌ای را که بین خود واقعی و خود ایده‌آلی‌اش ایجاد شده است، برطرف کند، امّا این مکانیزم نیز بر وخامت وضعیّت روانی‌اش می‌افزایند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    18 - تحلیل رفتار متقابل در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریه اریک برن
    پژوهشنامه ادب حماسی (فرهنگ و ادب سابق) , العدد 1 , السنة 17 , بهار 1400
    چکیده تحلیل رفتار متقابل (به‌اختصار TA)، یکی از نظریه‌های مطرح در روان شناسی نوین است که به موضوع سامان‌دهی رفتار در ارتباطات انسانی می‌پردازد. کاربرد این نظریه در تحلیل داستان‌ها می‌تواند راه کاری علمی و مؤثر برای بهره‌گیری از آثار گران‌سنگ ادبی باشد. از آن‌جا‌که داستا أکثر
    چکیده تحلیل رفتار متقابل (به‌اختصار TA)، یکی از نظریه‌های مطرح در روان شناسی نوین است که به موضوع سامان‌دهی رفتار در ارتباطات انسانی می‌پردازد. کاربرد این نظریه در تحلیل داستان‌ها می‌تواند راه کاری علمی و مؤثر برای بهره‌گیری از آثار گران‌سنگ ادبی باشد. از آن‌جا‌که داستان‌های شاهنامه مضامین و موقعیت‌های مربوط به روابط انسانی را به‌خوبی انعکاس داده است، جای‌ آن دارد که از منظر این نظریه نیز به آن نگریسته شود. در این پژوهش، داستان رستم و اسفندیار از شاهنامۀ فردوسی در چارچوب روش توصیفی-تحلیلی و با سود جستن از روی‌کرد TA مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که دلیل شکستِ روابط و شکل‌گیری پایان غم‌انگیز در‌ این ماجرا، وجود آسیبِ آلودگی در ساختار روانی اسفندیار و نیز مهارها و سوق‌دهنده‌های موجود در پیش‌نویس زندگی او بوده است که عدم استقلال و ضعف در تصمیم‌گیری وی و نهایتاً پایان تراژیک داستان را در پی داشته ‌است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    19 - رابطه‌ی توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت‌های چابکی سازمانی در دانشگاه‌های دولتی شهر اصفهان
    دوماهنامه علمی - پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی , العدد 1 , السنة 5 , بهار 1393
    هدف از این پژوهش، بررسی رابطه­ی توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت­های چابکی سازمانی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاه­های دولتی شهر اصفهان به تعداد 1745 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه­ای متناسب با حجم جامع أکثر
    هدف از این پژوهش، بررسی رابطه­ی توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت­های چابکی سازمانی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاه­های دولتی شهر اصفهان به تعداد 1745 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه­ای متناسب با حجم جامعه آماری312 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و ابزارهای مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه استاندارد EFQM(2010) با 25 پرسش و ضریب پایایی 93/0 و پرسشنامه­ی محقق ساخته چابکی سازمانی بر اساس نظریه ژانگ و شریفی (2000) با 25 پرسش و ضریب پایایی92/0 بود. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی چندگانه و رگرسیون گام به گام صورت گرفت. نتایج نشان داد بین توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت­های چابکی سازمانی و ابعاد آن رابطه معنی­دار وجود دارد و بهترین پیش بینی کننده قابلیت­های چابکی سازمانی به ترتیب کارکنان، فرایندها، محصولات و خدمات، رهبری، شرکاء و منابع و استراتژی می­باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    20 - رابطه یادگیری سازمانی و خودکارآمدی مسیر شغلی با اشتیاق کاری مدیران
    دوماهنامه علمی - پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی , العدد 1 , السنة 3 , تابستان 1391
    هدف از این پژوهش بررسی رابطه یادگیری سازمانی و خودکارآمدی مسیرشغلی با اشتیاق کاری مدیران در شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مدیران شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان بود که تعداد آنها 75 نفر و حجم نمونه 62 نفر تعیین أکثر
    هدف از این پژوهش بررسی رابطه یادگیری سازمانی و خودکارآمدی مسیرشغلی با اشتیاق کاری مدیران در شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مدیران شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان بود که تعداد آنها 75 نفر و حجم نمونه 62 نفر تعیین گردید. ابزارهای جمع آوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنامه های، یادگیری سازمانی گومژ و همکاران (2005)، پرسشنامه خودکارآمدی مسیرشغلی بتز(2004) و پرسشنامه اشتیاق کاری شوفلی و همکاران (2006) بوده که روایی محتوایی هر سه پرسشنامه به وسیله اساتید متخصص علوم تربیتی، روان شناسی و مدیریت مورد تایید قرار گرفت و ضریب پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 92/0، 93/0 و95/0بدست آمد. در این پژوهش از آزمون-های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس چندگانه، رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش رابطه معنی داری بین یادگیری سازمانی (32/0═ r) و اشتیاق کاری مدیران وجود دارد. هم چنین، رابطه ای معنی دار بین یادگیری سازمانی با خود کارآمدی مسیر شغلی (36/0═ r) دیده شده است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که اشتیاق کاری مستقیما تحت تاثیر یادگیری سازمانی (68/0═ β) است. تفاصيل المقالة