چای (Camellia sinensis) گونه ای از درختچه های همیشه سبز یا درختان کوچک از خانواده گیاهان گلدار Theaceae است. یکی از مراحل اصلی در تولید چای سیاه، فرآیند تخمیر است که در آن باکتری ها می توانند نقش داشته باشند. این مطالعه با هدف استفاده از روش تغییر یک فاکتور در یک زمان أکثر
چای (Camellia sinensis) گونه ای از درختچه های همیشه سبز یا درختان کوچک از خانواده گیاهان گلدار Theaceae است. یکی از مراحل اصلی در تولید چای سیاه، فرآیند تخمیر است که در آن باکتری ها می توانند نقش داشته باشند. این مطالعه با هدف استفاده از روش تغییر یک فاکتور در یک زمان (OFAT) و طراحی آزمایش ها به روش تاگوچی برای بهینه سازی تولید پلی فنل اکسیداز (PPO) و پراکسیداز (POD) توسط باسیلوس گونه انجام شد. نتایج نشان داد که ساکارز و گلوکز بیشترین تأثیر را بر تولید آنزیم های پلی فنل اکسیداز و پراکسیداز توسط سویههای باسیلوس جدا شده از چای کاملاً تخمیر شده از خود نشان دادند.;این سویه هابه ترتیب Bacillus sp. (TB3);و B. licheniformis (TB14);بودند. علاوه بر این، نتایج نشان داد که بهترین منابع نیتروژن برای تولید PPO توسط Bacillus sp. (TB3) و POD توسط licheniformis (TB14) B.; به ترتیب نیترات سدیم و کربنات آمونیوم بودند. بر اساس نتایج بهدستآمده، اجزای محیط برای تولید PPO توسط Bacillus sp. (TB3) در pH 7 به شرح زیر بود: 0.5٪ ساکارز، 1٪ پپتون، 0.8٪ عصاره مخمر، 0.2٪ کازئین هیدرولیز شده، 00.2٪ پتاسیم دی هیدروژن فسفات،0.005٪ از منیزیم سولفات 1٪ و هپتاهیدرات. نیترات سدیم. علاوه بر این، محیط کشت بهینه برای تولید POD توسط B. licheniformis (TB14) در pH 7 به شرح زیر بود: 0.3٪ گلوکز، 1٪ پپتون، 0.8٪ عصاره مخمر، 0.2٪ کازئین هیدرولیز شده، 0.02٪ درصد پتاسیم دی هیدروژن فسفات و0.005 درصد هپتا هیدرات سولفات منیزیم. افزایش تولید آنزیم PPO و POD به ترتیب حدود 8 و 6 برابر بیشتر از محیط کشت پایه بود.
تفاصيل المقالة
سودوموناس آئروژینوزا عامل اصلی عفونتهای بیمارستانی و مقاوم به اکثر آنتیبیوتیکها است. این مطالعه باهدف بررسی تأثیر شرایط مختلف تنش بر رشد، مشخصات پروتئینی و ویژگیهای بیوشیمیایی این باکتری انجام شد. سلولهای 27853 Pseudomonas aeruginosa ATCC در فاز لگاریتمی در معرض أکثر
سودوموناس آئروژینوزا عامل اصلی عفونتهای بیمارستانی و مقاوم به اکثر آنتیبیوتیکها است. این مطالعه باهدف بررسی تأثیر شرایط مختلف تنش بر رشد، مشخصات پروتئینی و ویژگیهای بیوشیمیایی این باکتری انجام شد. سلولهای 27853 Pseudomonas aeruginosa ATCC در فاز لگاریتمی در معرض تنشهای متفاوت مانند غلظت سوکروز، اتانول، اسید، فشار اسمزی و CoCl2 قرار گرفتند. پس از هر شرایط تنش، رشد و بقای سلولهای باکتری تعیین شد. مشاهدات میکروسکوپی تغییرات مورفولوژی را در شرایط مختلف تنش نشان داد. 27853 P. aeruginosa ATCC تا 3 pH ،;(V/V) % 55اتانول و;CoCl2;را تا;(W/V) %7 تحمل کرد ولی فراتر از این مقادیر، باکتری توانایی خود را برای زنده ماندن از دست داد. حداکثر تحمل به سوکروز حدود 35 درصد (W/V) بود. نتایج نشان داد که شرایط تنشهای مختلف نمیتواند بر ویژگیهای اصلی بیوشیمیایی تأثیر بگذارد. تصویر میکروسکوپ الکترونی روبشی سلولهای; P. aeruginosa ATCC 27853که در معرض شرایط تنش مختلف قرار گرفتند، تغییرات گستردهای را در مورفولوژی سلولها نشان داد. علاوه بر این، پس ازتیمار با تنشهای مختلف، تغییرات قابلتوجهی در الگوی کلی پروتئین P. aeruginosa 27853;براساس تجزیهوتحلیل SDS-PAGE مشاهده شد. میتوان نتیجه گرفت که تنشهای شدید محیطی تأثیرات زیادی بر الگوی رشد، ویژگیهای فنوتیپی والگوی پروتئین این باکتری;دارد. اگر تنشها بهیکباره ایجاد شوند، باعث مرگ میشوند، اما اگر بهآرامی تحت تأثیر قرار گیرند و برای مدت طولانیتر، اکثر باکتریها قادر خواهند بود قسمتهای آسیبدیده را ترمیم کنند و رشد دوباره از سر گرفته شود.
تفاصيل المقالة
مایکوتوکسین ها متابولیت های ثانویهای هستند که عمدتاً توسط گونههایی از قارچهای آسپرژیلوس، فوزاریوم و پنی سیلیوم تولید میشوند. از این میان سهم گونههای آسپرژیلوس قابل توجه میباشد. این مطالعه با هدف جداسازی و شناسایی عوامل قارچی توکسین زا از مواد دانهای پرمصرف انبار أکثر
مایکوتوکسین ها متابولیت های ثانویهای هستند که عمدتاً توسط گونههایی از قارچهای آسپرژیلوس، فوزاریوم و پنی سیلیوم تولید میشوند. از این میان سهم گونههای آسپرژیلوس قابل توجه میباشد. این مطالعه با هدف جداسازی و شناسایی عوامل قارچی توکسین زا از مواد دانهای پرمصرف انبارشده در سیلوهای شهر کرمان انجام گردید. این پژوهش به صورت بنیادی و تجربی بر روی ۸۳ نمونه، گندم و ذرت موجود در واحدهای نگهداری رسمی انجام شد. به منظور غربالگری از محیطهای سابرودکستروز آگار، سابرودکستروز آگار همراه با کلرامفنیکل و PDA استفاده شد. شناسایی سویههای جداسازی شده بر اساس ویژگیهای مورفولوژیک انجام پذیرفت. تشخیص سموم قارچی نیز با روش کروماتوگرافی مایع در فشار بالا (HPLC) انجام گرفت. از میان ۸۳ نمونه، ۳۷ درصد آلودگی مربوط به جنس آسپرژیلوس بود. گونه آسپرژیلوس فلاووس با 14 درصد دارای بیشترین فراوانی در میان گونههای آسپرژیلوس بود. همچنین آفلاتوکسین های B1، B2 و G1 از نمونههای جنس آسپرژیلوس با روش کروماتوگرافی مایع در فشار بالا جداسازی گردید. در مجموع، نتایج این تحقیق نشان دهنده حضور قارچ های توکسین زا، در مواد دانه ای پر مصرف (گندم و ذرت) تحت مطالعه بود. بنابراین باید برنامه ریزی مدونی به منظور کنترل قارچ های یاد شده در مواد دانه ای تدوین گردد.
تفاصيل المقالة
سابقه و هدف: انتروباکتر در خاک، آب، فاضلاب و گیاهان یافت می شوند. لاکتوباسیلوس ها بخش مهمی از فلور طبیعی مجاری گوارشی، تناسلی، تنفسی انسان و حیوانات را تشکیل می دهند. این مطالعه با هدف بررسی اثرات آنتاگونیسمی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و لاکتوباسیلوس پلانتاروم بر روی انترو أکثر
سابقه و هدف: انتروباکتر در خاک، آب، فاضلاب و گیاهان یافت می شوند. لاکتوباسیلوس ها بخش مهمی از فلور طبیعی مجاری گوارشی، تناسلی، تنفسی انسان و حیوانات را تشکیل می دهند. این مطالعه با هدف بررسی اثرات آنتاگونیسمی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و لاکتوباسیلوس پلانتاروم بر روی انتروباکتر کوانی جداسازی شده از گیاه باقلا انجام گرفت.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی ابتدا نمونه های گیاهی بر روی محیط انتخابی و اختصاصی King B کشت داده شدند. انتروباکتر کوانی جداسازی شده به کمک آزمون های بیوشیمیایی و مولکولی تایید گردید. سپس اثرات آنتاگونیسمی باکتریوسین های جدا شده از لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بر روی انتروباکتر کوانی به روش انتشار چاهک بر اساس pH مورد بررسی قرارگرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که قطر هاله عدم رشد تشکیل شده لاکتوباسیلوس پلانتاروم بر روی انتروباکتر کوانی در دامنه های مختلف pH نسبت به لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بیشتر می باشد. همچنین لاکتوباسیلوس های مورد بررسی بیشترین هاله عدم رشد را در 4 pH نشان دادند.
نتیجه گیری: با توجه به نقش آنتاگونیستی باکتری های اسید لاکتیک در مهار انتروباکتر کوانی، استفاده از آن به عنوان عامل کنترل زیستی به منظور مبارزه با باکتری های بیماری زای گیاهان پیشنهاد می گردد.
تفاصيل المقالة
سابقه و هدف: باکتریهای پروبیوتیک نقش بسیار مهمی در بهبود فلور طبیعی روده داشته و مانع رشد باکتریهای مضر در دستگاه گوارش شده و ازنظر اهداف دارویی و درمانی دارای اهمیت میباشند. هدف از این مطالعه بهینهسازی تولید زیستتوده باکتری لاکتوباسیلوس رامنوسوس GG ATCC53103 ) Lac أکثر
سابقه و هدف: باکتریهای پروبیوتیک نقش بسیار مهمی در بهبود فلور طبیعی روده داشته و مانع رشد باکتریهای مضر در دستگاه گوارش شده و ازنظر اهداف دارویی و درمانی دارای اهمیت میباشند. هدف از این مطالعه بهینهسازی تولید زیستتوده باکتری لاکتوباسیلوس رامنوسوس GG ATCC53103 ) Lactobacillus rhamnosus (با استفاده از روش طراحی آزمون است.مواد و روشها: در این تحقیق از باکتری پروبیوتیک لاکتوباسیلوس رامنوسوس استفاده شد. بهمنظور بهینهسازی از روش طراحی پلاکت- برمن استفاده گردید. تمام کشت های محیط پایه و بهینهشده در فرمانتور 1300 لیتری شرکت پارس پاد انجام شد.یافتهها: نتایج نشان داد که منابعملاس چغندرقند، گلوکز و کازئین بیشترین اثر را در تولید زیستتوده لاکتوباسیلوس رامنوسوس دارند. گلوکز با کازئین و ملاس چغندرقند اثر همافزایی داشته و موجب افزایش تولید زیستتوده میشوند. پس از بهینهسازی، محیط کشت دارای مقادیر ترکیبات زیر به ازای گرم در لیتر: گلوکز 50/112، ملاس چغندرقند 25/56، کازئین 75/18، عصاره مخمر 75/18، K2HPO4 13/13، تویین 80 88/1، 7H2O.MgSO43750/0، MnSO4. 4H2O 0750/0، CaCl2. 2H2O 1875/0 و سایمتیکن 25/1 بهمنظور تولید بهترین زیستتوده توسط لاکتوباسیلوس رامنوسوس مشخص گردید. میزان زیستتوده بیشتر از دو برابر نسبت به شرایط محیط کشت پایه افزایش پیدا کرد.نتیجهگیری: با توجه به تولید زیستتوده باکتری لاکتوباسیلوس رامنوسوس در سطح نیمهصنعتی درفرمانتور 1300 لیتری ، امکان تولید صنعتی زیستتوده لاکتوباسیلوس رامنوسوس وجود خواهد داشت.همچنین کشت این باکتری بهصورت صنعتی در شرایط کشت ناپیوسته تغذیه شونده و متداوم بهعنوان یک پروبیوتیک تجاری پیشنهاد میشود.
تفاصيل المقالة
سابقه و هدف: اشریشیاکلی یکی از شاخص های مهم در کنترل کیفیت نمونههای دارویی و واقعی است. هدف از این تحقیق بررسی مقایسهای تشخیص این باکتری با روشهای متداول و استفاده از یک حسگر زیستی برپایه نانولولههای کربنی چندلایه بر روی الکترود شیشهای کربن در نمونههای داروئی و أکثر
سابقه و هدف: اشریشیاکلی یکی از شاخص های مهم در کنترل کیفیت نمونههای دارویی و واقعی است. هدف از این تحقیق بررسی مقایسهای تشخیص این باکتری با روشهای متداول و استفاده از یک حسگر زیستی برپایه نانولولههای کربنی چندلایه بر روی الکترود شیشهای کربن در نمونههای داروئی و واقعی مانند آب میباشد.
مواد و روشها: در این پژوهش تجربی، از روش متداول کشت(پورپلیت) و حسگر زیستی ساختهشده بر پایه نانولولههای کربنی چندلایه بر روی الکترود شیشهای کربن با آرایش GC/MWCNTs/AuNPs/Ab/BSA برای تشخیص اشریشیاکلی استفاده شد. رقتهای CFU/ml 108 × 1- 101 × 1 از باکتری اشریشیاکلی در نمونههای دارویی، و آب در بافر فسفات M1/0 حاوی استامینوفن mM5/0 استفاده گردید. ویژگیهای حسگر زیستی بهوسیله میکروسکوپ الکترونی، روشهای الکتروشیمیایی ولتامتری چرخهای و ولتامتری موجی مربعی بررسی و از باکتریهای مداخلهگر در بررسی عملکرد اختصاصی آن استفاده شد.
یافتهها: نتایج تشخیص اشریشیاکلی توسط حسگر زیستی در نمونههای مختلف دارویی و آب ازنظر آماری در مقایسه با روش متداول کشت اختلاف معنیداری نشان نداد. اما حسگر زیستی طراحیشده برای باکتری اشریشیاکلی دارای حساسیت بالا و حداقل حد تشخیص CFU/ml02/3 باکتری اشریشیا کلی در زمان 3 دقیقه بود.
نتیجهگیری: معمولا شاخص های میکروبی مانند اشریشیاکلی را با روش های متداول تشخیص می دهند. پایش میکروبی در ترکیبات دارویی با روش های متداول زمان بر بوده و خطر از دست رفتن محصولات دارویی را نیز به همراه دارد. اما حسگر زیستی در تشخیص این باکتری با صرف هزینه کم و بدون نیاز به غنیسازی در حجم کم نمونهها، کارایی مناسبی دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications