فهرس المقالات هاجر تاروردی زاده


  • المقاله

    1 - پیش‌بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان براساس هوش هیجانی، ویژگی‌های شخصیتی و جمعیت‌شناختی، نگرش به تحصیل و آینده شغلی با میانجیگری تاب‌آوری تحصیلی
    پژوهش های یاددهی و یادگیری (پژوهشنامه تربیتی سابق) , العدد 5 , السنة 16 , زمستان 1399
    این مطالعه با هدف پیش‌ بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان بر اساس هوش هیجانی ویژگی‌های شخصیتی، نگرش به تحصیل و آینده شغلی با میانجی‌گری تاب‌آوری تحصیلی انجام پذیرفت. پژوهش حاضر توصیفی –تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه زنجان درسال تحصیلی 1395-1394 أکثر
    این مطالعه با هدف پیش‌ بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان بر اساس هوش هیجانی ویژگی‌های شخصیتی، نگرش به تحصیل و آینده شغلی با میانجی‌گری تاب‌آوری تحصیلی انجام پذیرفت. پژوهش حاضر توصیفی –تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه زنجان درسال تحصیلی 1395-1394بودند. نمونه پژوهش شامل 489نفر(277نفر زن و212نفرمرد)بود که با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند. برای جمع اوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامه نئو (NEO-FFI)، مقیاس تاب‌آوری تحصیلی (ARI) و پرسشنامه هوش هیجانی شاته، و پرسشنامه محقق ساخته نگرش به تحصیل و آینده شغلی استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم‌افزار AMOS-7 انجام شد. نتایج بیانگر آن بود که متغیرهای جمعیت‌شناختی به‌صورت منفی پیشرفت تحصیلی را پیش‌بینی می‌کند. از بین عامل‌های شخصیت(گشودگی و وظیفه‌شناسی)، هوش هیجانی ونگرش به تحصیل و آینده شغلی به‌صورت مثبت پیشرفت تحصیلی را پیش‌بینی می‌کنند. همچنین هوش هیجانی به‌واسطه تاب‌آوری، پیشرفت تحصیلی را پیش‌بینی می‌کند. تاب‌آوری تحصیلی رابطه بین نگرش به تحصیل و آینده شغلی، جنسیت، سن و پیشرفت تحصیلی را میانجیگری نمی‌کند و تاب‌آوری تحصیلی تنها رابطه عامل وظیفه‌شناسی شخصیت با پیشرفت تحصیلی را میانجیگری می‌کند. بنابراین برای بهبود عملکرد دانشجویان توصیه می گردد که از طریق کارگاه های آموزشی میزان تاب اوری وهوش هیجانی ،ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی وگشودگی آموزش داده وارتقا یابد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تأثیر سرمایه فکری بر کارآفرینی سازمانی (مطالعه موردی: پارک علم و فناوری مازندران)
    نوآوری های مدیریت آموزشی , العدد 2 , السنة 15 , تابستان 1399
    زمینه: کارآفرینی سازمانی، نقش کلیدی در موفقیت سازمان ها و شرکت ها دارد. از سویی دیگر، از عوامل متعدد تاثیرگذار بر توسعه کارآفرینی سازمانی، سرمایه فکری است که یکی از اساسی ترین عامل در نهادینه کردن و توسعه کارآفرینی سازمانی است.هدف: پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایه فکری بر أکثر
    زمینه: کارآفرینی سازمانی، نقش کلیدی در موفقیت سازمان ها و شرکت ها دارد. از سویی دیگر، از عوامل متعدد تاثیرگذار بر توسعه کارآفرینی سازمانی، سرمایه فکری است که یکی از اساسی ترین عامل در نهادینه کردن و توسعه کارآفرینی سازمانی است.هدف: پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایه فکری بر کارآفرینی سازمانی در پارک علم و فناوری مازندران بوده است. روش: این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر پژوهش روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارکنان پارک علم و فناوری مازندران و مدیران 96 نفر و نمونه آماری 76 نفر می باشد. یافته ها و نتایج: ابزار گردآوری دو پرسشنامه استاندارد می‌باشد. الف) پرسشنامه سرمایه فکری از 24 گویه (24- 1) بر مبنای طیف پنج گزینه‌ای لیکرت استفاده شد. این پرسشنامه سه متغیر گرایش به نوآوری (1-3)، هزینه‌مداری (4-6)، مشتری‌مداری (7-9)، کارمندگرایی (10-13) را مورد بررسی قرار می‌دهد. ب) پرسشنامه کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدل مارگریت هیل از 46 گویه (46-1) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه‌ها از طریق اساتید دانشگاهی تایید گردید. پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ برای کل مقیاس، 928/0 تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج نشان داد که سرمایه فکری بر کارآفرینی سازمانی در پارک علم و فناوری مازندران تاثیر مثبت دارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - تاثیر رهبری توانمندساز بر رفتار ایمنی با توجه به نقش میانجی تسهیم دانش و جو ایمنی کارکنان شرکت آب و فاضلاب روستایی استان گیلان
    نوآوری های مدیریت آموزشی , العدد 4 , السنة 17 , پاییز 1401
    هدف اصلی پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تأثیر رهبری توانمندساز بر رفتار ایمنی با توجه به نقش میانجی تسهیم دانش و جو ایمنی کارکنان شرکت آب و فاضلاب روستایی استان گیلان می‌باشد؛ لذا سؤال اصلی بدین صورت است: آیا رهبری توانمندساز بر رفتار ایمنی با توجه به نقش میانجی تسهیم دا أکثر
    هدف اصلی پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تأثیر رهبری توانمندساز بر رفتار ایمنی با توجه به نقش میانجی تسهیم دانش و جو ایمنی کارکنان شرکت آب و فاضلاب روستایی استان گیلان می‌باشد؛ لذا سؤال اصلی بدین صورت است: آیا رهبری توانمندساز بر رفتار ایمنی با توجه به نقش میانجی تسهیم دانش و جو ایمنی کارکنان شرکت آب و فاضلاب روستایی استان گیلان تأثیر دارد؟ پژوهش حاضر از نظر روش اجرا به صورت توصیفی_همبستگی و به لحاظ جمع‌آوری داده‌ها از نوع میدانی است که ابزار جمع‌آوری داده‌ها، پرسشنامه می‌باشد. جامعه آماری شامل کلیۀ کارکنان شرکت آب و فاضلاب روستایی استان گیلان به تعداد 420 نفر بوده که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 219 نفر تعیین شد. همچنین روش تصادفی ساده برای نمونه‌گیری استفاده گردید. درنهایت داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS22 و SMART PLS3 مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. قابل ذکر است که 6 فرضیه در این پژوهش مطرح گردید. نتایج بر طبق آن ها نشان دادند که (1) رهبری توانمندساز بر جو ایمنی و تسهیم دانش کارکنان شرکت آب و فاضلاب روستایی استان گیلان تأثیر دارد. (2) رهبری توانمندساز بر رفتار ایمنی کارکنان شرکت آب و فاضلاب روستایی استان گیلان تأثیر ندارد. (3) جو ایمنی بر رفتار ایمنی کارکنان شرکت آب و فاضلاب روستایی استان گیلان تأثیر دارد. (4) رهبری توانمندساز از طریق جو ایمنی و تسهیم دانش بر رفتار ایمنی کارکنان شرکت آب و فاضلاب روستایی استان گیلان تأثیر دارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - بررسی تاثیر بیش اعتمادی مدیران و سرمایه گذاری مضاعف بر درماندگی مالی شرکتها
    تحقیقات مدیریت آموزشی , العدد 1 , السنة 13 , بهار 1401
    هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر بیش اعتمادی مدیران و سرمایه گذاری مضاعف بر روی شرکتهای دارای درماندگی مالی پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش برای اندازه گیری بیش اعتمادی مدیران از مدل مالمندی یر و تاته استفاده شده و تعداد 122 شرکت در دوره زمانی 1390 أکثر
    هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر بیش اعتمادی مدیران و سرمایه گذاری مضاعف بر روی شرکتهای دارای درماندگی مالی پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش برای اندازه گیری بیش اعتمادی مدیران از مدل مالمندی یر و تاته استفاده شده و تعداد 122 شرکت در دوره زمانی 1390 تا 1396 ، به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه ی مثبت و معنادار بیش اعتمادی مدیران و سرمایه گذاری مضاعف با درماندگی مالی شرکت وجود دارد . بطور کلی، نتایج حاصل شده از فرضیه ها حاکی از این است که مدیران بیش اعتماد تواناییهای خود را بیش از حد ارزیابی میکنند بدین معنی که، هر چه افراد اطلاعات بیشتری در مورد چیزی داشته باشند و یا درآن مهارتی داشته باشند خوش بینی شان افزایش مییابد. اگر این افراد در پروژه ها دخیل باشند و یا سهمی داشته باشند نتایج را خوشبینانه و ریسک پروژه را کمتر از واقع ارزیابی میکنند در نتیجه پروژه هایی که بر روی آنها سرمایه گذاری کلان صورت میگیرد، باتوجه به ارزش فعلی خالص منفی نهایتاً سرمایه شرکت را به هدر داده ، که ممکن است منجر به درماندگی مالی شود. تأثیر سرمایه گذاری مضاعف نیز بر درماندگی مالی شرکتها مثبت ارزیابی شده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - تبیین رابطه بین سرمایه فکری ، یادگیری سازمانی و عملکرد کارکنان شعب بانک پارسیان استان گیلان
    تحقیقات مدیریت آموزشی , العدد 2 , السنة 11 , تابستان 1399
    سرمایه ی فکری یک دارایی نامشهود سازمان است. ظهور اقتصاد جدید مبتنی بر دانش و اطلاعات، منجر به افزایش علاقه ی محققان به مطالعه در حوزه ی سرمایه ی فکری شده است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین سرمایه فکری سازمان و عملکرد کارکنان و یادگیری سازمانی می باشد. پژوهش از حیث ه أکثر
    سرمایه ی فکری یک دارایی نامشهود سازمان است. ظهور اقتصاد جدید مبتنی بر دانش و اطلاعات، منجر به افزایش علاقه ی محققان به مطالعه در حوزه ی سرمایه ی فکری شده است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین سرمایه فکری سازمان و عملکرد کارکنان و یادگیری سازمانی می باشد. پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نوع توصیفی – پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شعب بانک پارسیان دراستان گیلان می باشد که دارای جمعیت 400 نفر می باشند. روش تحقیق روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده و سیستماتیک می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 196 نفر محاسبه شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری، عملکرد کارکنان و یادگیری سازمانی می باشد که پایایی سوالات پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه گردید و روایی سوالات به روش روایی محتوا تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS21 به روش آزمون هم بستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها و نتایج حاصله نشان داد که بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و هم چنین بین یادگیری سازمانی و عملکرد کارکنان نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی با عملکرد کارکنان نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - تحلیل ساختاری موانع توانمندسازی اجتماع محور در مناطق اسکان غیررسمی (مطالعه موردی: محله بان‌برز شهر ایلام)
    فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری , العدد 1 , السنة 10 , بهار 1398
    پدیده اسکان غیررسمی به عنوان یک مسئله ساختاری-کارکردی در عرصه مدیریت شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه مطرح است. با توجه به علل متعدد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی-فضایی در ایجاد این مشکل، برخی بر عوامل اجتماعی به عنوان ظرفیت سازی و توانمندسازی محلات تأکید می‌کنند. از ای أکثر
    پدیده اسکان غیررسمی به عنوان یک مسئله ساختاری-کارکردی در عرصه مدیریت شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه مطرح است. با توجه به علل متعدد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی-فضایی در ایجاد این مشکل، برخی بر عوامل اجتماعی به عنوان ظرفیت سازی و توانمندسازی محلات تأکید می‌کنند. از این­رو مقاله حاضر نیز  با روش توصیفی-تحلیلی، عوامل و موانع اصلی در توانمندسازی ساختاری اسکان غیررسمی در محله بان برز شهر ایلام را مورد بررسی قرار می­دهد. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شد و در این رابطه، 38 شاخص در چهار حوزه آموزش، مشارکت، ظرفت سازی و هم افزایی نهادی برای تحلیل موانع ساختاری توانمندسازی محله بان برز استخراج گردید. برای تحلیل داده‌ها از آزمون نیکوئی برازش، تحلیل عاملی و مدل تحلیلی اثرات متقابل/ساختاری با کمک نرم­افزارهای SPSS و Mic Mac استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت محله بان برز از یک سیستم پایدار تبعیت می‌کند. از طرفی 41 درصد از توانمندسازی محله بان برز از طریق مؤلفه‌های ظرفیت‌سازی، هم‌افزایی نهادی، آموزش و مشارکت، قابل تبیین است. در این میان، مؤلفه «ظرفیت‌سازی» با مقدار ویژه 289/2 بالاترین واریانس (893/22) و بیشترین سهم را در تبیین توانمندسازی محله بان برز داشته است. بر اساس روش تحلیل اثــرات متقابل/ساختاری، مولفه‌های امنیت(4064843)، اعتماد (4809443)، طولانی بودن فرآیند اداری تهیه و اجرای طرح‌ها (4957464)، و آموزش جوانان(4814855) مهم­ترین موانع توانمندسازی اسکان غیررسمی هستند. در نتیجه، جهت توانمندسازی محلات اسکان غیررسمی، توسعه امنیت، آموزش ساکنین و تسریع در اجرای پروژه­های عمرانی و اجتماعی در محله بان برز شهر ایلام ضروری است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    7 - شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر شکوفایی شهری با رویکرد آینده نگاری (مطالعۀ موردی: کلانشهر تبریز)
    فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری , العدد 1 , السنة 9 , بهار 1397
    چالش­های زندگی نوین شهری نظیر؛ رقابت بین شهرها و نواحی شهری، پایداری شهری، نیاز به استفاده از فرصت­ها و دوری از تهدیدها در تحولات اجتماعی و فرهنگی، تغییرات جمعیتی انبوه و مشکلات محیطی و اجتماعی موجب روی آوردن به رویکرد آینده­پژوهی در برنامه­ریزی شهری و ب أکثر
    چالش­های زندگی نوین شهری نظیر؛ رقابت بین شهرها و نواحی شهری، پایداری شهری، نیاز به استفاده از فرصت­ها و دوری از تهدیدها در تحولات اجتماعی و فرهنگی، تغییرات جمعیتی انبوه و مشکلات محیطی و اجتماعی موجب روی آوردن به رویکرد آینده­پژوهی در برنامه­ریزی شهری و بهره­گیری از ابزارهای گوناگون برای ساختن آینده مطلوب شده است. پژوهش حاضر با بهره­گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع که یکی از روش­های متداول و مورد پذیرش آینده­نگاری است، و با استفاده از نر­م­افزار میک­مک به تحلیل مؤلفه­های شکوفایی شهری کلانشهر تبریز پرداخته است. بدین منظور ابتدا با مطالعه اسناد فرادست تمامی عوامل دخیل در توسعه و شکوفایی شهری مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و با استفاده از روش دلفی 78 مؤلفه در پنج حوزه (بهره­وری، زیرساخت­ها، کیفیت زندگی، برابری و مشارکت اجتماعی و پایداری محیط­زیست) به عنوان شاخص­های شکوفایی شهری استخراج شد. برای تحلیل داد­ه­ها از روش تحلیل اثرات متقابل /­ ساختاری به وسیله نرم­افزار MICMAC استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که کلانشهر تبریز سیستمی ناپایدار می­باشد و در صفحه پراکندگی پنج دسته ­(عوامل تأثیرگذار، عوامل دو وجهی، عوامل تنظیمی، عوامل تأثیرپذیر و عوامل مستقل) قابل شناسایی هستند. در نهایت از میان 78 عامل یاد شده پس از بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت آینده کلانشهر تبریز با روش­های مستقیم و غیرمستقیم، 15 عامل کلیدی (نرخ بیکاری، مرگ­و­میر مادران، میزان سواد، امید به زندگی، مسکن بادوام، ظرفیت حمل­و­نقل عمومی، اشتغال زنان، مرگ­و­میر کودکان زیر پنج سال، ضریب جینی، نرخ فقر، مراکز فرهنگی، آلودگی هوا، خانوارهای حاشیه­نشین، بیکاری جوانان و مدارس دولتی) که بیشترین نقش را در در وضعیت آینده توسعه و شکوفایی کلانشهر تبریز دارند، انتخاب شدند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    8 - تحلیل بازآفرینی بافت‌های فرسوده شهری با تاکید بر نقش و عملکرد ذینفعان محلی با رویکرد آینده‌نگاری( مطالعه موردی: شهر زنجان)
    فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری , العدد 1 , السنة 13 , بهار 1401
           شهرها به‌عنوان دومین انقلاب در فرهنگ بشری با پیشینه درخشان درزمینۀ مدیریت شهری در عصر حاضر با یکی از بزرگ‌ترین چالش­های خود با عنوان بافت­های فرسوده دست‌وپنجه نرم می­کند. این تحقیق با تحلیل­های ساختار شکنانه از روند ب أکثر
           شهرها به‌عنوان دومین انقلاب در فرهنگ بشری با پیشینه درخشان درزمینۀ مدیریت شهری در عصر حاضر با یکی از بزرگ‌ترین چالش­های خود با عنوان بافت­های فرسوده دست‌وپنجه نرم می­کند. این تحقیق با تحلیل­های ساختار شکنانه از روند برنامه­­ریزی مرسوم زمان حال؛ بر تحلیل بازآفرینی بافت­های فرسوده شهر زنجان در بازه زمانی آینده تأکید دارد. بدین منظور جهت جمع­آوری اطلاعات از دو روش میدانی-کتابخانه­ای بهره برده شده و برای تحلیل از 40 شاخص در قالب 3 مؤلفه (­اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی-فضایی) استفاده‌شده است. برای ارزیابی روابط بین شاخص­ها و عملکرد هریک از آن­ها درروند بازآفرینی شهری از نظر کارشناسان متخصص در این زمینه و از نرم­افزار MICMAC استفاده‌شده که درنهایت 12 شاخص به‌عنوان کلیدی­ترین عوامل شناسایی و متناسب با آن 6 گمانه محتمل با اجماع نظر کارشناسان طراحی شده و برای ارزیابی گمانه­ها از نظرات 4 گروه (­شهروندان، کسبه، اجتماعات محلی، مدیران شهری) در محیط­SMIC استفاده‌شده است. نتایج حاصل از ارزیابی یافته­های تحقیق نشان داده است که بازآفرینی بافت­های فرسوده شهر زنجان دارای 64 سناریو با درجات احتمال تحقق مختلف بوده است. در این میان 30 سناریو با ضریب احتمال 0 وجود داشته و در مقابل 20 سناریو با ضریب احتمال قوی شناسایی شده­است و سناریوهای 64 و 50 محتمل­ترین سناریوها بوده­اند که بر ایستا بودن وضعیت درآمد- اشتغال و روند تسهیلات دولتی، افزایش میزان آلودگی، افزایش عمر ابنیه و کاهش کیفیت آن­ها دلالت دارد که با توجه به نتایج تحلیل­های صورت گرفته، در مرحله اول باید زمینۀ بهبود تعلق‌خاطر در شهروندان ایجاد و در مرحله بعدی با بهبود زمینه­های ارائۀ تسهیلات دولتی، زمینه را برای گروه­های مختلف به‌منظور فعالیت هرچه بیشتر فراهم کرد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    9 - ارزیابی الگوی سیاست‌گذاری مسکن بی خانمان ها(ساکنان مسکن نامناسب) در ایران
    فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری , العدد 2 , السنة 13 , تابستان 1401
    مسکن و تامین آن برای گروه های کم درآمد از جمله مسائلی بوده که در کشور ما دارای سابقه ای بسیار طولانی است. با وجود چندین دهه سیاست گذاری و برنامه ریزی برای تامین مسکن گروه های کم درآمد تغییر نگرش سیاسی در هر دوره سبب گردیده که سیاست گذاری یکپارچه و منسجمی برای حل این مسئ أکثر
    مسکن و تامین آن برای گروه های کم درآمد از جمله مسائلی بوده که در کشور ما دارای سابقه ای بسیار طولانی است. با وجود چندین دهه سیاست گذاری و برنامه ریزی برای تامین مسکن گروه های کم درآمد تغییر نگرش سیاسی در هر دوره سبب گردیده که سیاست گذاری یکپارچه و منسجمی برای حل این مسئله شکل نگیرد. هدف این پژوهش ابتدا تعریف مفهوم بی خانمانی مدنظر فارغ از مفهوم کارتن خواب و امثالهم و سپس تبیین یک الگوی سیاست‌گذاری مشخص و جامع‌نگر برای برنامه‌ریزی مسکن گروه‌های فوق با استفاده از رویکرد ترکیبی (سیاست گذاری راهبردی) می باشد. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل محتوا ابتدا ابعاد سیاست راهبردی شامل (چشم انداز مشخص، ظرفیت تفکر راهبردی، جهت گیری های سازمانی) و هر یک از شاخص های آن را تعیین و سپس از طریق پرسشنامه هر یک از برنامه‌های هفت گانه تامین مسکن شامل برنامه واگذاری انفرادی زمین، آماده‌سازی زمین، شهرهای جدید، ساخت و عرضه واحدهای مسکونی استیجاری، مسکن مهر،سامان‌دهی و توانمندسازی سکونتگاه‌های غیررسمی و بازآفرینی و نوسازی بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری توسط 20 نفر از متخصصین و اساتید حوزه مسکن با استفاده از آزمون(T تک نمونه ای) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این ارزیابی حاکی از این است که از دیدگاه خبرگان هیچ یک از این هفت برنامه مسکن از ویژگی های سیاست گذاری راهبردی پیروی ننموده اند و در سطح پایینی قرار دارند.در شاخص های آینده نگری، واقع گرایی، هماهنگی با سیاست های بخش های دیگر و هماهنگی با اسناد فرادست برنامه های (آماده سازی زمین و واگذاری زمین)؛ در شاخص های جامع نگری، ارزش گرایی، سطح تصمیم گیری برنامه (آماده سازی زمین)؛ در شاخص ساختار تصمیم گیری برنامه(واگذاری زمین) کمترین میزان تبعیت از شاخص های سیاست های راهبردی را به خود اختصاص داده اند که این مسئله منجر به تداوم مسئله بی خانمانی در کشور شده است. در نهایت برای برون-رفت از این چالش پیروی و تبعیت از الگوی سیاست گذاری راهبردی مسکن بی خانمان ها در نظام سیاست گذاری مسکن کشور پیشنهاد می گردد. تفاصيل المقالة