سیاست گذاری شهری و منطقه ای- نشریه علمی دانشگاه آزاد اسلامی
,
العدد5,السنة
1
,
زمستان
1401
مدیران شهری همواره سعی کردهاند تا با جلب مشارکت مردمی در سطح محله، به اهداف خود در راستای دستیابی به توسعه و مدیریت شهری نائل آیند. مشارکت شهروندان در سطح محلات یکی از اصول مهم پایداری و دموکراسی در جوامع شهری محسوب میشود. با توجه به اهمیت مشارکت در توسعه محلات و مدی أکثر
مدیران شهری همواره سعی کردهاند تا با جلب مشارکت مردمی در سطح محله، به اهداف خود در راستای دستیابی به توسعه و مدیریت شهری نائل آیند. مشارکت شهروندان در سطح محلات یکی از اصول مهم پایداری و دموکراسی در جوامع شهری محسوب میشود. با توجه به اهمیت مشارکت در توسعه محلات و مدیریت شهری، در این تحقیق هدف، اتخاذ رویکرد برنامهریزی مشارکتی محلهمحور در احیای بافتهای فرسوده شهری و شناخت مهمترین معیارهایی که بیشترین تأثیر را در مشارکت محلهمحور در احیای بافتهای فرسوده دارند میباشد. روش تحقیق حاضر به صورت توصیفی - تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی میباشد. نمونهگیری به صورت هدفمند بوده و از 308 خانوار موجود در محله، 50 سرپرست خانوار با استفاده از فرمول کوکران با سطح اطمینان 93 درصد برای پرسشگری انتخاب شدند. نتایج حاصله از طریق نرمافزا SPSS از جمله آزمونهای تحلیل مسیر و آزمون تحلیل عاملی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که شاخصهای مربوط به ابعاد اجتماعی؛ اقتصادی و مدیریتی به ترتیب با میانگین وزنی (45/4، 739/3، 112/5) بیشترین تأثیر را بر بافتهای فرسوده محله سرتپوله شهر سنندج داشتهاند. همچنین ازطریق تحلیل مسیر عواملی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر بهبود کیفیت بافتهای فرسوده محدوده مورد نظر تأثیر دارند مشخص گردید.
تفاصيل المقالة
جغرافیا و برنامه ریزی شهری چشم انداز زاگرس
,
العدد2,السنة
9
,
تابستان
1396
شهر نشینی به عنوان یک تعامل حیاتی بین انسان و محیط زیست شناخته شده که تحت تاثیرنیروهای مهم منطقه ای و جهانی قرار گرفته است. از جمله این نیروها پدیده خزش شهری و رشد افقی شهرها می باشد به طوری که عدم شکل گیری تغییر و تحولات کالبدی براساس بنیان های قاعده مند و ساختار یافته أکثر
شهر نشینی به عنوان یک تعامل حیاتی بین انسان و محیط زیست شناخته شده که تحت تاثیرنیروهای مهم منطقه ای و جهانی قرار گرفته است. از جمله این نیروها پدیده خزش شهری و رشد افقی شهرها می باشد به طوری که عدم شکل گیری تغییر و تحولات کالبدی براساس بنیان های قاعده مند و ساختار یافته است به گونه ای که مسائل فرا روی نظامات برنامه ریزی و جریانات هدایت گر سیاسی- تصمیماتی، از انتظام ناپذیری و بی برنامگی نگرش های فضایی- کالبدی در سکونت گاههای انسانی نشات می گیرد. این پدیده مختص شهرهای بزرگ نبوده بلکه شهرهای میانی و کوچک را نیز شامل می شود درشهر بابل از جمله این شهرهاست که در طول حیات خود به طور نامتوازن رشد کرده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی- تطبیقی بوده و با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون ، هلدرن و تکنیگ تحلیل سلسه مراتبی به تجزیه و تحلیل پرداخته شده است. نتایج به دست آمده از مدل آنتروپی شانون نشان می دهد که گسترش شهر بابل پراکنده و غیر متراکم بوده است. مدل هلدرن نیز نشان می دهد که از سال ۱۳۹۰-1335 حدود ۷۵ درصد از رشد شهر به خاطر رشد جمعیت بوده و ۲۵ درصد دیگر مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است که منجر به کاهش تراکم ناخالص و الحاق مناطق پیرامونی به شهر بابل شده است. همچنین تکنیک تحلیل سلسه مراتبی نشان می دهد که شبکه های ارتباطی و سیسات های شهری بیشترین و مسائل اقتصادی و عوامل طبیعی کمترین اثر در خزش شهری و گسترش افقی شهر بابل دارند.
تفاصيل المقالة
جغرافیا و برنامه ریزی شهری چشم انداز زاگرس
,
العدد5,السنة
9
,
زمستان
1396
هدف از این پژوهش بررسی و شناخت میزان گسترش کالبدی- فیزیکی شهر کلاردشت، بررسی الگوی گسترش شهر در بازهی زمانی 1342 تا 1392 و تعیین جهات گسترش شهر از طریق شناسایی ماهیت اراضی تغییر یافته به کاربریهای شهری میباشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای کاربردی و به روش توصیفی- تحلی أکثر
هدف از این پژوهش بررسی و شناخت میزان گسترش کالبدی- فیزیکی شهر کلاردشت، بررسی الگوی گسترش شهر در بازهی زمانی 1342 تا 1392 و تعیین جهات گسترش شهر از طریق شناسایی ماهیت اراضی تغییر یافته به کاربریهای شهری میباشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است برای گردآوری اطلاعات موردنیاز از روش کتابخانهای و روش بررسی میدانی استفاده شده است. جهت بررسی تغییرات کاربری اراضی در طول 35 سال از تصاویر ماهوارهای لندست، عکسهای هوایی و نقشههای تهیه شده از سازمان نقشه برداری در 3 مقطع زمانی سالهای 1349، 1367 و 1392 استفاده شده است. و برای بررسی میزان گسترش شهر از آنتروپی شانون و مدل هلدرن استفاده شده است. با توجه به نتایج تحقیق طی 20 سال اخیر، رشد شهر در قالبی پراکنده بوده که با توجه به ارزشهای محیطی شهر، ادامه این روند تهدیدی جدی در جهت این ارزشهاست.
تفاصيل المقالة
بیخانمانی الگویی از سکونت است که از استانداردهای اساسی مسکن جامعه پیروی نمیکند. این نوع از سکونت تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله عوامل فردی و ساختاری شکل میگیرد که هدف از این پژوهش شناسایی عوامل ساختاری مؤثر در شکلگیری بیخانمانی در مجموعه شهری تهران میباشد. عوامل س أکثر
بیخانمانی الگویی از سکونت است که از استانداردهای اساسی مسکن جامعه پیروی نمیکند. این نوع از سکونت تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله عوامل فردی و ساختاری شکل میگیرد که هدف از این پژوهش شناسایی عوامل ساختاری مؤثر در شکلگیری بیخانمانی در مجموعه شهری تهران میباشد. عوامل ساختاری با استفاده از رویکرد حق به شهر به سه عامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تقسیمشده و میزان تأثیر هر یک از این عوامل نیز در شکل گیری بیخانمانی مورد بررسی قرار می گیرد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از شیوههای تحلیل کیفی و کمی و با بهره جستن از روش مطالعات اسنادی، مصاحبه و پرسشگری از 20 استاد متخصص در رابطه با مسکن به شناسایی این عوامل پرداخته شده و سپس با استفاده از روشهای SWARA Fuzzy و Fuzzy ARAS به وزن دهی و در نهایت به اولویت بندی هر یک از آنها اقدام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که عوامل سیاسی با (1)، اقتصادی با (9559/0) و اجتماعی با (8718/0) به ترتیب مهمترین دلایل شکلگیری بیخانمانی بوده و همچنین در بین معیارهای تعیینشده، معیارهای سیاستهای تخصیص زمین و مسکن، کالایی شدن زمین و شیوه تخصیص مسکن و سیاستهای نوین شهری بالاترین تأثیر را در شکلگیری بیخانمانی در مجموعه شهری تهران داشتهاند.
تفاصيل المقالة
شکوفایی شهرها نخستین بار در گزارش برنامه اسکان بشر سازمان ملل(UN-Habitat)، در سال 2013، تحت عنوان City Prosperity Index"" ارائه شده است. این گزارش پاسخی به بحران های چند بعدی پیشآمده در دهه های اخیر در جهان است. در گزارش ارائهشده، اسکان بشر به تعریف شکوفایی شهری و ار أکثر
شکوفایی شهرها نخستین بار در گزارش برنامه اسکان بشر سازمان ملل(UN-Habitat)، در سال 2013، تحت عنوان City Prosperity Index"" ارائه شده است. این گزارش پاسخی به بحران های چند بعدی پیشآمده در دهه های اخیر در جهان است. در گزارش ارائهشده، اسکان بشر به تعریف شکوفایی شهری و ارائه شاخص هایی چند بعدی از شکوفایی شهری پرداخته است. بهواقع بهجای اندازه گیری عوامل اقتصادی بهصورت تکبعدی از قبیل میزان تولید و درآمد، نگرش جدید به ارزیابی زیرساخت ها، برابری، پایداری و کیفیت زندگی می پردازد. هر یک از ابعاد سهم مهمی در افزایش درک از شکوفایی شهری دارند. شهرهای ایران نیز در طول دهه های اخیر با مسئله رشد شتابان شهری و توسعه نامتوازن مواجه بوده اند که ضرورتا به توسعه ی شهری ختم نشده است. در این میان شاخص شکوفایی بتواند به سنجش این توسعه و یافتن کمبودها پرداخته و با طرح راهکارهایی در رفع این کمبودها کمک نماید. از طرفی با توجه به این که هر جامعه ای برخاسته از ویژگی ها، باورها و فرهنگ منحصر به فرد خود می باشد، لذا توسعه در هر جامعه ای متناسب با ویژگی های آن جامعه متفاوت از دیگری خواهد بود. با این اوصاف نگارندگان به بازنگری، معیارها و شاخص ها و سنجه ای شکوفایی در راستای تبیین الگو و تکمیل این ساختار در کلان شهر تهران یا به عبارت کلی بومی در فرهنگ شهرنشینی ایران پرداخته و در این ساختار توجه اصلی مقاله ساختارهای کلان شهرها به خصوص شهر تهران می باشد. روش تحقیق از نوع تحلیلی است و بر مبنای آمار فضایی است و با توجه ....
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهری
,
العدد2,السنة
13
,
تابستان
1401
مسکن و تامین آن برای گروه های کم درآمد از جمله مسائلی بوده که در کشور ما دارای سابقه ای بسیار طولانی است. با وجود چندین دهه سیاست گذاری و برنامه ریزی برای تامین مسکن گروه های کم درآمد تغییر نگرش سیاسی در هر دوره سبب گردیده که سیاست گذاری یکپارچه و منسجمی برای حل این مسئ أکثر
مسکن و تامین آن برای گروه های کم درآمد از جمله مسائلی بوده که در کشور ما دارای سابقه ای بسیار طولانی است. با وجود چندین دهه سیاست گذاری و برنامه ریزی برای تامین مسکن گروه های کم درآمد تغییر نگرش سیاسی در هر دوره سبب گردیده که سیاست گذاری یکپارچه و منسجمی برای حل این مسئله شکل نگیرد. هدف این پژوهش ابتدا تعریف مفهوم بی خانمانی مدنظر فارغ از مفهوم کارتن خواب و امثالهم و سپس تبیین یک الگوی سیاستگذاری مشخص و جامعنگر برای برنامهریزی مسکن گروههای فوق با استفاده از رویکرد ترکیبی (سیاست گذاری راهبردی) می باشد. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل محتوا ابتدا ابعاد سیاست راهبردی شامل (چشم انداز مشخص، ظرفیت تفکر راهبردی، جهت گیری های سازمانی) و هر یک از شاخص های آن را تعیین و سپس از طریق پرسشنامه هر یک از برنامههای هفت گانه تامین مسکن شامل برنامه واگذاری انفرادی زمین، آمادهسازی زمین، شهرهای جدید، ساخت و عرضه واحدهای مسکونی استیجاری، مسکن مهر،ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی و بازآفرینی و نوسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری توسط 20 نفر از متخصصین و اساتید حوزه مسکن با استفاده از آزمون(T تک نمونه ای) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این ارزیابی حاکی از این است که از دیدگاه خبرگان هیچ یک از این هفت برنامه مسکن از ویژگی های سیاست گذاری راهبردی پیروی ننموده اند و در سطح پایینی قرار دارند.در شاخص های آینده نگری، واقع گرایی، هماهنگی با سیاست های بخش های دیگر و هماهنگی با اسناد فرادست برنامه های (آماده سازی زمین و واگذاری زمین)؛ در شاخص های جامع نگری، ارزش گرایی، سطح تصمیم گیری برنامه (آماده سازی زمین)؛ در شاخص ساختار تصمیم گیری برنامه(واگذاری زمین) کمترین میزان تبعیت از شاخص های سیاست های راهبردی را به خود اختصاص داده اند که این مسئله منجر به تداوم مسئله بی خانمانی در کشور شده است. در نهایت برای برون-رفت از این چالش پیروی و تبعیت از الگوی سیاست گذاری راهبردی مسکن بی خانمان ها در نظام سیاست گذاری مسکن کشور پیشنهاد می گردد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications