-
المقاله
1 - ارزیابی تاثیرات استقرار دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در توسعه پایدار نواحی پیرامونیهویت شهر , العدد 1 , السنة 13 , بهار 1398آموزش یک راهبرد محوری برای دستیابی به توسعه پایدار جوامع است. رشد جمعیت و رویکرد فرهنگی جامعه برای تحصیلات دانشگاهی منجر به اتخاذ راهبرد آموزش محور برای توسعه ملی کشور و گسترش دانشگاههای کشور شد، اما نقش دانشگاهها در توسعه پایدار شهرها بهصورت صریح تبیین نشده است. جای أکثرآموزش یک راهبرد محوری برای دستیابی به توسعه پایدار جوامع است. رشد جمعیت و رویکرد فرهنگی جامعه برای تحصیلات دانشگاهی منجر به اتخاذ راهبرد آموزش محور برای توسعه ملی کشور و گسترش دانشگاههای کشور شد، اما نقش دانشگاهها در توسعه پایدار شهرها بهصورت صریح تبیین نشده است. جایگاه ویژه زمین و اقتصاد کشاورزی منطقه شمال کشور از یکسو و فقدان پژوهشهایی که بهصورت تجربی تأثیر دانشگاهها بر دستیابی به توسعه پایدار مناطق پیرامونی را مدنظر قرار دهند، ضرورت انجام این تحقیق است. این پژوهش با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه، دستاوردهای استقرار دانشگاه آزاد واحد ساری با رویکرد توسعه پایدار در مناطق پیرامونی را بهصورت تجربی بررسی نمود. یافتهها نشان میدهد که دانشگاه بر همه مؤلفههای سهگانه توسعه پایدار در مناطق پیرامونی تأثیر مثبت داشته، اما تأثیرگذاری یکسان نبوده و به ترتیب در حوزههای اقتصادی، کالبدی و اجتماعی است. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - سنجش چارچوب ارزیابی سرمایه اجتماعی در ساختار شهر با تاکید بر نقش فضاهای عمومی مطالعه موردی: تهرانهویت شهر , العدد 5 , السنة 6 , زمستان 1391مقاله حاضر با هدف تبیین و شناسایی مفهوم ، "سرمایه اجتماعی" در ساختار شهری و ارائه چارچوبی برای "ارزیابی" ، در بستر مراجعه به "مستندات "و "پیمایشی توصیفی"، به ارزیابی شاخصها و سنجه های "چارچوب پیشنهادی" پرداخته است.نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخصها و سنجه های "ارزیابی سر أکثرمقاله حاضر با هدف تبیین و شناسایی مفهوم ، "سرمایه اجتماعی" در ساختار شهری و ارائه چارچوبی برای "ارزیابی" ، در بستر مراجعه به "مستندات "و "پیمایشی توصیفی"، به ارزیابی شاخصها و سنجه های "چارچوب پیشنهادی" پرداخته است.نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخصها و سنجه های "ارزیابی سرمایه اجتماعی" در ساختار شهری را می توان در حوزه "احساس امنیت شهروندی" ، "اعتماد و روابط متقابل" ، "مشارکت اجتماعی" و "اجتماع پذیری" و "میزان تمایل به تعاملات و معاشرتهای اجتماعی" دانست که در این میان فضاهای عمومی شهری ، دارای نقشی اساسی در بستر سازی برای "مشارکت پذیری اجتماعی" و افزایش روابط دوستانه و انسجام اجتماعی از طریق امکان دهی به مراسمات ، آیینها و جشنها و دیدارهای دوستانه بشمار می روند. علاوه بر این ، ارزیابی این شاخصها در شهر مورد مطالعه می تواند زمینه ارائه راهکارهایی در بهبود و کارامدی حوزه مداخلات برای افزایش سرمایه اجتماعی ، باشد. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - پایداری شهر از منظر شکل شناسی شهری (بررسی فشردگی در ارگ بم)هویت شهر , العدد 1 , السنة 9 , بهار 1394پایداری شهرهای سنتی ایران در گذشته نه تنها نتیجه انسجام کالبدی آنها بلکه نتیجه توجه به شهر، به عنوان مکانی برای زندگی ساکنان آن بوده است. پژوهش حاضر در پاسخ به چگونگی پایداری ارگ بم از منظر شکلشناسی در تداوم زمان ابتدا با رویکردی تحلیلی به تبیین چارچوبی نظری مبتنی بر ر أکثرپایداری شهرهای سنتی ایران در گذشته نه تنها نتیجه انسجام کالبدی آنها بلکه نتیجه توجه به شهر، به عنوان مکانی برای زندگی ساکنان آن بوده است. پژوهش حاضر در پاسخ به چگونگی پایداری ارگ بم از منظر شکلشناسی در تداوم زمان ابتدا با رویکردی تحلیلی به تبیین چارچوبی نظری مبتنی بر روابط میان مؤلفههای شکل شناسی شهری و فشردگی از منظر آن در ارتباط با پایداری شهرها و سپس به نحوه انطباق آن با شرایط زندگی در ارگ بم میپردازد. تحقیق حاضر بیانگر آن است که تا زمانی که فشردگی کالبدی در ارگ بم در مطابقت و ترکیب به هم تنیده عوامل انسانی- درونی شهر بوده توانسته پاسخی مؤثر در پایداری آن از منظر شکل شناسی باشد. مؤلفههای مذکور دربرگیرنده مؤلفه کالبد مصنوع در مطابقت با کالبد طبیعی شهر، عمده ترین عوامل انسانی (مؤلفههای عملکردی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) در ترکیبی به هم تنیده در طول زمان می باشند. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - جهانیسازی و منطقهگرایی در معماری معاصر: تعامل یا تقابلهویت شهر , العدد 4 , السنة 11 , پاییز 1396جهانیسازی فرایندی پیچیده و چند وجهی است که فشردگی فزایندة زمان و مکان و سرعت بخشیِ تعاملات بینفرهنگی را سبب شده، همسانی و همگونی را تداعی میکند. منطقهگرایی دیدگاهی تحلیلی و انتقادی است که بر حفظ ویژگیهای خاص مکان و برجسته نمودن تفاوتها، تأکید دارد. مقاله می کوشد أکثرجهانیسازی فرایندی پیچیده و چند وجهی است که فشردگی فزایندة زمان و مکان و سرعت بخشیِ تعاملات بینفرهنگی را سبب شده، همسانی و همگونی را تداعی میکند. منطقهگرایی دیدگاهی تحلیلی و انتقادی است که بر حفظ ویژگیهای خاص مکان و برجسته نمودن تفاوتها، تأکید دارد. مقاله می کوشد تا از رهگذر مطالعه و تدقیق دو فرآیند جهانیسازی و رویکردهای نوین منطقهگرایی، نوع رابطة میان آنها در اثرگذاری بر معماری معاصر را مورد کنکاش قرار دهد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و متکی بر تکنیک تحلیل محتوا می باشد. نتایج مطالعات حاکی از آن است که درونمایة چند وجهیِ جهانیسازی نشان از وجود نوعی همزمانی روندهای همگونساز و ناهمگونساز در ماهیت این فرایند دارد و رویکردهای نوین منطقهگرایی نیز، در پی ایجاد تنوع در حین سود بردن از مزایای جهانی اند. بنابراین مابین پدیدههای مذکور، تعاملی دوسویه در جریان است که حاصل آن، شکلگیری نوعی معماری پیوندی و تعامل جهانیمنطقه ای در معماری معاصر است. تفاصيل المقالة -
المقاله
5 - شناخت و تحلیل مسائل شهری با استفاده از سیستم های فازیهویت شهر , العدد 2 , السنة 6 , تابستان 1391یکى از روش هاى مواجهه با پیچیدگى و عدم قطعیت، بهره گیرى از نظریه ى فازى است. بر اساس این نظریه که توسط یک دانشمند ایرانى به جهانیان ارائه شده، امکان بررسى سیستم ها در سطحى فراتر از منطق ساده انگارانه دودویى فراهم مى گردد. شهرها به لحاظ تعدد عناصر و پیچیدگى روابط جزو سیس أکثریکى از روش هاى مواجهه با پیچیدگى و عدم قطعیت، بهره گیرى از نظریه ى فازى است. بر اساس این نظریه که توسط یک دانشمند ایرانى به جهانیان ارائه شده، امکان بررسى سیستم ها در سطحى فراتر از منطق ساده انگارانه دودویى فراهم مى گردد. شهرها به لحاظ تعدد عناصر و پیچیدگى روابط جزو سیستم هاى پیچیده هستند که یافتن عناصر سازنده این سیستم و همچنین پیوندهاى آنان هسته اصلى مسائل شهرى را تشکیل مى دهد. این مقاله گزارشى است از یک پژوهش که با هدف تحلیل مسائل شهرى با رویکرد فازى انجام یافته است. طراحى مدلى براى به کار گیرى سیستم هاى فازى در تحلیل مسائل شهرى از دستاوردهاى این پژوهش است. این مدل مى تواند بر اساس قواعد اگر آنگاه فازى، راه حل هاى مناسبى براى مسائل شهرى بر اساس آخرین نظریات موجود در این زمینه فراهم نماید. نتایج پژوهش نشان مى دهد که خروج ىها و تحلیل هاى چنین مدلى تطابق بیشترى با واقعیات پدیده هاى شهرى دارند. تفاصيل المقالة -
المقاله
6 - تبیین رابطه میان میزان تعاملات اجتماعی و بالا رفتن کیفیت زیست در مجتمعهای مسکونی (نمونه موردی: مجتمع مسکونی بهجتآباد، کوی نوبنیاد و برج بینالمللی تهران)هویت شهر , العدد 2 , السنة 15 , تابستان 1400امروزه کمتوجهی به تعاملات اجتماعی در فرآیند طراحی به یکی از موضوعات چالشبرانگیز در مجتمعهای مسکونی تبدیل شده است. در کشور ایران ساخت مجتمعهای مسکونی بهعنوان معلولی از افزایش جمعیت، گران شدن زمین و در پی آن منفعت اقتصادی موجب تغییر شاکله فضاهای سکونتی و حذف فضاهای أکثرامروزه کمتوجهی به تعاملات اجتماعی در فرآیند طراحی به یکی از موضوعات چالشبرانگیز در مجتمعهای مسکونی تبدیل شده است. در کشور ایران ساخت مجتمعهای مسکونی بهعنوان معلولی از افزایش جمعیت، گران شدن زمین و در پی آن منفعت اقتصادی موجب تغییر شاکله فضاهای سکونتی و حذف فضاهای تعاملی از معماری مسکونی ایران گشت که از تبعات آن میتوان به عدم پاسخگویی به نیازهای اجتماعی افراد و کاهش حس تعلق به مکان اشاره کرد. در این مقاله با استفاده از روش میدانی و با بهرهگیری از ابزار پرسشنامه میزان تعاملات اجتماعی در چندین مجتمع مسکونی مورد ارزیابی قرار میگیرند و مطالعات گویای آن است که کمتوجهی به روابط انسانی در زیست جمعی، فراهم نبودن بستری مناسب جهت تعاملات اجتماعی و در نظر نگرفتن فضاهای تعاملی میان ساکنین موجب نارضایتی و درنتیجه پایین آمدن کیفیت زندگی در مجتمعهای زیستی شده است. تفاصيل المقالة -
المقاله
7 - تدوین شاخصهای موثر بر گونهشناسی بافت شهریهویت شهر , العدد 5 , السنة 4 , زمستان 1389نرخ بی سابقه ی تحولات در بافت کلانشهرهای ایران، آنرا دچار تغییرات کالبدی پیش بینی نشده ای نموده وبرنامه ریزی برای آن با مشکل جدی مواجه نموده است. پژوهش حاضر تلاشی است برای تعیین شاخص های مؤثردر گونه شناسی بافت شهری به منظور برنامه ریزی برای این بافت در حال تحول. بدینمنظ أکثرنرخ بی سابقه ی تحولات در بافت کلانشهرهای ایران، آنرا دچار تغییرات کالبدی پیش بینی نشده ای نموده وبرنامه ریزی برای آن با مشکل جدی مواجه نموده است. پژوهش حاضر تلاشی است برای تعیین شاخص های مؤثردر گونه شناسی بافت شهری به منظور برنامه ریزی برای این بافت در حال تحول. بدینمنظور، پژوهش با استفاده ازمطالعات اسنادی، ابتدا به تدوین چهارچوب نظری گونه شناسی و شکل شناسی میپردازد و سپس، با استفاده ازروش تحلیلی-تطبیقی و مرور مستندات و تجربیات مشابه در جهان و معیارها و مؤلفه های گونه شناسی، و بر آناساس شاخص های مؤثر را مشخص مینماید. پژوهش حاضر نشان میدهد که با استفاده از نُه شاخص مؤثر و بااستفاده ی دومرحله ای از آنها، یا به عبارت دیگر، استفاده از شاخصهای بااهمیت بیشتر برای مقاصد مختلفبرنامهریزی در مرحله ی اول برای تعیین گونههای اصلی، و سپس استفاده از باقی شاخصه ا در این گونه ها برایتعیین زیرگونه های بافت شهری میتوان به روندی سیستماتیک برای دسته بندی بافت شهری دست یافت. تفاصيل المقالة -
المقاله
8 - معاصرسازی محلات تاریخی با هدف مکانسازی فضاهای شهریمطالعات مدیریت شهری , العدد 5 , السنة 10 , زمستان 1397مقدمه و هدف پژوهش: یکی از ابعاد معاصرسازی شهری بعد اجتماعی است. تجارب فرهنگی به عنوان محرک در معاصرسازی محسوب میشود. به همین دلیل بازتولید مکان برای مبنای کاربرد تجارب فرهنگی میبایستی اساس بسیاری از برنامههای معاصرسازی باشد. نوشته حاضر تلاشی برای تدوین رویکرد معاصرسا أکثرمقدمه و هدف پژوهش: یکی از ابعاد معاصرسازی شهری بعد اجتماعی است. تجارب فرهنگی به عنوان محرک در معاصرسازی محسوب میشود. به همین دلیل بازتولید مکان برای مبنای کاربرد تجارب فرهنگی میبایستی اساس بسیاری از برنامههای معاصرسازی باشد. نوشته حاضر تلاشی برای تدوین رویکرد معاصرسازی مکان مبنا است. به نظر میرسد میان عوامل زمینه ای، توسعه ای، آینده نگری، تعاملات اجتماعی و بازتولید ناخودآگاه و رویکرد معاصرسازی مکان مبنا در اینگونه فضاها رابطه معناداری برقرار باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیازمند برخوردی کیفی است ازاینرو مبنای هستی شناسی تحقیق آزادپژوهی است. در این مقاله برای ارزیابی روایی محتوایی از نظر متخصصان در مورد میزان هماهنگی محتوای ابزار اندازهگیری و هدف پژوهش به دور وش کیفی و کمی، استفاده میشود. برای ارزیابی میزان پایایی ابزارهای تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. جهت رسیدن به هدف اصلی مقاله به منظور ارزیابی اعتبار ویژگیهای محیطی تبیین شده از مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. یافتهها: در آخر میتوان گفت جهت گیری این پژوهش درزمینه تبیین رویکرد معاصرسازی مکان-مبنا در پنج بعد اصلی عوامل زمینهای، عوامل توسعهای، عوامل آینده نگری، فرآیندهای اجتماعی، بازتولیدناخودآگاه قابل تعریف میباشد. نتیجه گیری: به طور کلی میتوان به این نتیجه رسید که عامل بازتولید ناخودآگاه بیشترین تاثیر را بر رویکرد معاصرسازی مکان مبنا دارد. دانش محلی، استفاده از مکان و تعاملات و تجارب از معیارهای تاثیرگذار بر این فرآیند میباشند. معیار تعاملات و تجارب روزمره بیشترین تاثیر را بر بازتولید ناخودآگاه و به تبع آن بر فرآیند معاصرسازی مکان مبنا خواهد داشت. تفاصيل المقالة -
المقاله
9 - سناریو بندی یکپارچگی شبکه اکولوژیک منظر شهری بر اساس مدل بهبودیافته جاذبه (در پهنه شمال شرق تهران)پایداری، توسعه و محیط زیست , العدد 13 , السنة 4 , بهار 1402زمینه و هدف: توسعه سریع کلانشهرها سبب ناپایداری محیط زیست شهری انسان ها و متعاقباً موجب تکهتکه شدن اکولوژی منظر شهری شده است در واقع شهرهای امروزی نیازمند مداخلاتی نو هستند که یکی از مهمترین آن ها، برنامه ریزی و طراحی برای ایجاد پیوستگی اکولوژی منظر شهری است. با توسع أکثرزمینه و هدف: توسعه سریع کلانشهرها سبب ناپایداری محیط زیست شهری انسان ها و متعاقباً موجب تکهتکه شدن اکولوژی منظر شهری شده است در واقع شهرهای امروزی نیازمند مداخلاتی نو هستند که یکی از مهمترین آن ها، برنامه ریزی و طراحی برای ایجاد پیوستگی اکولوژی منظر شهری است. با توسعه شبکه های سبز شهری در کلانشهرهای امروزی می توان از تنوع زیستی حفاظت کرد و درنهایت به وسیله پیوستگی اکولوژیکی عاملی برای جلوگیری از انزوا جمعیت ها و گونه ها شد. هدف این مقاله اتصال شبکههای اکولوژیک منظر شهری و درنهایت ارائه خدمات اکوسیستمی یکپارچه در شهرها و تولید کریدورهای بالقوه پیشنهادی و سناریو بندی آن ها است.روش بررسی: در این پژوهش از مدل بهبودیافته جاذبه و توسعه سناریو و تجزیهوتحلیل شبکه در محیط نرم افزار GIS استفادهشده است.یافته ها: نتایج نشان میدهد که میتوان با استفاده از لایه های هزینه، مقاومت و لکه های اصلی به مجموعه ای از کریدورهای پیشنهادی و اولویت بندی آن ها رسید؛ همچنین میتوان سناریوهای مختلف را از طریق آنالیز شبکه کریدورها در پهنه موردمطالعه گسترش داد.بحث و نتیجهگیری: بر مبنای لایه مقاومت، لکه اصلی و لایه هزینه به تولید اولویتبندی کاربردی کریدورهای پیشنهادی پرداخته شد تا بهواسطه آن بتوان به توسعه سه سناریو بالقوه در پهنه شمال شرق تهران دستیافت. درنهایت از طریق تحلیل سه سناریو پیشنهادی، راهبردهای تصمیم گیری و تبیینِ یکپارچگیِ شبکه اکولوژیِ منظر شهری، مطلوبترین سناریو معرفی شد. خروجی این تحقیق میتواند بهعنوان نقشه ای پایه ای برای توسعه و بازنده سازی ساختارهای منظر اکولوژیک شهری مورداستفاده قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
المقاله
10 - Explaining the Effectiveness of Human Visual Perception in the Architectural Environment of Golden and Geometric Proportions in the Sense of Belonging to the PlaceJournal of Archaeology and Archaeometry , العدد 4 , السنة 1 , زمستان 2023The ability to recognize and compare shapes and understand the concept of proportions is one of the first human findings from environmental geometric data. And certainly the formation of geometry as a science of recognizing the arrangement of lines, shapes and levels an أکثرThe ability to recognize and compare shapes and understand the concept of proportions is one of the first human findings from environmental geometric data. And certainly the formation of geometry as a science of recognizing the arrangement of lines, shapes and levels and proportions leads to the definition of golden proportions in the mathematical sciences as a new way of organizing shapes and forms. Golden and geometric proportions are effective as a determining element in the scale of spatial forms, and the formation of spatial forms by not using or misuse of geometric proportions is due to functional and psychological interactions on human perception and cognition. Which causes the construction and formation of scales and proportions of the environment and the emergence of psychological effects due to human activities in the environment. And then the abnormal effects and environmental dysfunction on the saccade system of the human eye and as a result the feeling of fear and lack of belonging to the place interacts. On the other hand, nature as the raw material of creation, and the principle and mother of man, which causes him to model the proportions in nature. Understanding the laws governing the relationships between elements and spatial shapes leads to the formation of geometric and golden proportions in the spending of space. Because knowing the symbol of shapes, proportions and scales in the world of meaning and kingdom is reminiscent of the divine order in all dimensions of the world (even in astronomy). Therefore, evaluating the values of spatial proportions in nature as the bedrock of human life and the pattern of psychological perceptions, leads to the adoption of human activities. Also, the study of human needs on a mental and psychological scale from the perception of the environment causes the recognition of scales and dimensions by human visual senses, which leads to the perception of the correct golden and geometric proportions through Sakadi eye movements and psychophysical sciences. . Certain ratios can also be observed in the creation and design of various shapes in nature. These relations are those geometric relations that have immaterial roots and follow the spiritual and supernatural principles, believing that their subject is sacred, and have a symbolic language and spiritual characteristics. In the traditional world, geometry was inseparable from the other four Pythagorean sciences, namely arithmetic, music, and astronomy. And traditional geometry is also associated with the symbolic composition and shapes of space. To this end, the study of the effect of golden and geometric proportions on human visual perception of the architectural environment based on the sense of belonging to the place, causes visual quality to increase the sensory richness of the place and achieve human values and criteria in the sense of belonging to the place and human needs. To be considered by the architect. In this research, with the perspective of this identity and the interaction of geometric and golden proportions and the sense of belonging to the place, the criteria and indicators of the research have been studied and the results have been presented in the form of tables and diagrams. تفاصيل المقالة -
المقاله
11 - Analyzing the Biophilic Paradigm in Urbanism, Based on Content Analysis TechniqueSpace Ontology International Journal , العدد 5 , السنة 12 , پاییز 2024The lived experience of million years of human beings has been originated and evolved in nature. The connection between man and nature plays a fundamental role to respond his physical and mental needs. The increasing manifestations of industry and technology, simultaneo أکثرThe lived experience of million years of human beings has been originated and evolved in nature. The connection between man and nature plays a fundamental role to respond his physical and mental needs. The increasing manifestations of industry and technology, simultaneously lifestyle changes in the contemporary era, have led to rise dissociation of urban environments from nature. Accordingly, numerous problems, such as; loss of biological species, deforestation, global warming, traffic, air pollution, etc, appear in the present cities. Consequently, Human beings; as the main stakeholders of urban spaces, have been suffered from various physical and mental problems, such as; movement disorders, hypertension, diabetes, alienation to the environment, neurological diseases, depression, anger, etc. due to the nature receding processes. Therefore, it is more necessary to address the approach, through human-nature reconnection by creation, revive and restoration nature aspects in urban spaces. In this regard, the research problem raised from the main question: What are the issues of Biophilic paradigm in urban planning and design? This research is based on the content analysis for systematic review (PRISMA). Accordingly, articles with keywords selected and screened from comprehensive scientific databases and the selected final articles were analyzed in-depth, to extract and define while expressing the Biophilic concept of urban planning and design, its dimensions, components and criteria. Biophilic urban development is a comprehensive approach; principally deals with the interaction of functional, structural and meaning dimensions, embodied environmental, sociocultural, economic, institutional , city spatial and time duration scales, simultaneously sensory design components and the embodied natural features.Consequently,enriched accessible natural urban spaces can directed to people wellbeing and their responsibility toward the natural values of the environment. تفاصيل المقالة -
المقاله
12 - Explaining the Role of Light on Quality of the Architectural Spaces in Iranian MosquesSpace Ontology International Journal , العدد 1 , السنة 6 , زمستان 2017The research analyses the essence and relationships between the variables in the context of light and architecture, and it aims to develop the knowledge and design based on the light and recognition of the space, an effort was made to analyze the role of light on qualit أکثرThe research analyses the essence and relationships between the variables in the context of light and architecture, and it aims to develop the knowledge and design based on the light and recognition of the space, an effort was made to analyze the role of light on quality of the Iranian architecture and three samples of the most precious mosques were selected as the instances of this phenomenon, eg., Nasir-Al-Molk Mosque in Shiraz, Sheikh Lotf-Allah Mosque in Isfahan and Vakil Mosque in Shiraz. Light processing has different specifications in each of the mentioned mosques, as it is applied in a specific way which deserves consideration and it represented a number of considerable beautiful aspects. According to the valuable role of light on definition and interpretation of the space, it is assumed that: light has a great value in the quality of the spaces in the architecture of Iranian mosques and the fact it plays an effective role in elevating the “quality” of the architectural space and to elevate the “spatial quality and value”, and it was employed to induct the concepts including “movement”, “stillness”, “calmness” and “silence”, “sanctity”, “focus”, “attention”, “passion and excitement”, “clarity”, “ambiguity”, “sequence”, “guidance”, “routing”, “inviting”, “reflection”, “beauty” and “esthetic” of the architectural space, developing a sense of “memorability” of the architectural space, “vitality” and “dynamism” of the space, “semanticization” of the architectural space, inducting a “special sense and spirit to the space”, and “spiritual” characteristics to space, heightening the “sense of spirituality”, creating “immaterial space”, shaping the sense of “movement”, “continuity of path”, “continuity of movement and routing”, “light and shadow in the path”, and “internal space essence change”, “Spatial perception”, inducting the “sense of place”, “sense of time”, “sense of belonging”, “identification”, and shaping the “sense of presence”, “contemplation” and “persistence” of people in the space. In the hypothesis of the research, light is the independent variable and quality of architectural space and concepts are the dependent variables. The research is done with a descriptive-survey method and the data was analyzed by the SPSS18, the results are presented in the form of charts and tables. تفاصيل المقالة -
المقاله
13 - کارکرد پل به عنوان فضای شهریجغرافیا و مطالعات محیطی , العدد 5 , السنة 4 , زمستان 1394با توجه به گسترش ابعاد گوناگون ارتباطات انسانی و تاثیرات آن بر اهداف توسعه شهری نقش پلها به عنوان بخشی از کالبد شهر امروزی شکلی فراتر از ارتباط کالبدی صرف به خود گرفته و با توجه به نیاز پیوندهای اجتماعی، خلق خاطره ذهنی، هویت معنوی و کارکرد پویا برای پایداری شهرها، لزوم أکثربا توجه به گسترش ابعاد گوناگون ارتباطات انسانی و تاثیرات آن بر اهداف توسعه شهری نقش پلها به عنوان بخشی از کالبد شهر امروزی شکلی فراتر از ارتباط کالبدی صرف به خود گرفته و با توجه به نیاز پیوندهای اجتماعی، خلق خاطره ذهنی، هویت معنوی و کارکرد پویا برای پایداری شهرها، لزوم تعریف مفهوم و چارچوبی مناسب جهت دستیابی به اهداف ونیازهای ذکر شده اهمیت یافته است. بنابراین مفهوم پل- فضا که در گذشته جایگاه واجد ارزشی داشته میتواند در این رابطه مورد باز تعریف و تدقیق بیشتر قرار گیرد. لذا در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و مقایسهای، و با بهرهمندی از مطالعات اسنادی و متون موجود، به بررسی سیر شکلگیری و تغییرات مفهومی و کالبدی پل از زمان آغازین ایجاد آن تا تکامل امروزی آن پرداخته شده، و به روش تفسیری تاریخی اقدام به بازیابی ویژگیهای برجسته و قابل سرمایه-گذاری پل نظیر ویژگیهای با ارزش کالبدی، اجتماعی، نمادی، کارکردی و هویتی نموده است. همچنین در راستای دستیابی به ارتباطات مطلوب انسانی با توجه به مفاهیم مشترک پل با فضای شهری پویا؛ مفهوم پل- فضا معرفی گردیده است. تفاصيل المقالة -
المقاله
14 - الگوی خط مشی گذاری در‎ ‎زمینه آموزش معماری با رویکردی تحلیلی به تیموُرک ‏(مورد مطالعه:‏‎ ‎دانشجویان دانشگاه‎ ‎آنهالت‎ ‎آلمان)معمار شهر , ستأتي المقالات قريبًاهدف پژوهش حاضر ارائه الگوی خط مشیگذاری در آموزش معماری با تحلیلی از تیموُرک (TW) در ساخت ماکت دانشجویان معماری است. مطالعه و بررسی تیموُرک در آموزش معماری و یافتن روش های متناسب آموزش مبتنی بر آن است. این تحقیق به عنوان زیربنای تحقیقات آتی در نظر گرفته میشود. پیشنها أکثرهدف پژوهش حاضر ارائه الگوی خط مشیگذاری در آموزش معماری با تحلیلی از تیموُرک (TW) در ساخت ماکت دانشجویان معماری است. مطالعه و بررسی تیموُرک در آموزش معماری و یافتن روش های متناسب آموزش مبتنی بر آن است. این تحقیق به عنوان زیربنای تحقیقات آتی در نظر گرفته میشود. پیشنهاد برگزاری کارگاههای مورد نیاز قابلیت بررسی عملی اهداف امکان پذیر است. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی است و بر اساس نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع بررسی موردی میباشد. ابتدا پیشینه تحقیق در زمینههای خطمشیگذاری در آموزش عالی، تیموُرک و آموزش معماری بررسی و موارد تأثیرگذار بر هر یک ارزیابی گردید و سپس با بررسی جامعه آماری دانشجویان کارگاه آموزشی و استودیو طراحی معماری دانشگاه آنهالت در شهر دسائو آلمان وابسته به موسسه باهاوس نسبت به تحلیل یافتهها اقدام گردید. این پژوهش نشان میدهد که تیموُرک و کار عملی مناسبترین روش آموزش معماری به حساب میآیند و بر اساس مدل رضایتبخش بایستی در آموزش عالی خط مشیگذاری شود. یادگیری از این طریق در ارتقاء عملکرد معماران آینده تاثیر بهسزایی دارد. به نظر میرسد نیاز واضحی به ادغام یادگیری عملی و این مهارتها در برنامههای درسی طراحی وجود دارد و پیشنهاد میشود مدل سنجش ارزیابی آموزش مهارتهای تیموُرک تهیه شود. نیاز به استراتژیهای ارزیابی، توضیح ارزش تیموُرک و کار گروهی، آموزش دانش نظری مهارتهای اساسی تیموُرک، ارایه تفاوت تیم و گروه و ویژگیهای یک تیم موثر وجود دارد. همچنین استفاده از ابزارهای بهروز ارتباطی و نرمافزارهای تخصصی در بالابردن سرعت دستیابی به اهداف آموزشی تاثیر به سزایی دارد. تفاصيل المقالة -
المقاله
15 - ارائه الگوی فرایند آسیبشناسی بصری نمای شهری (مطالعه موردی: بررسی فرایند آسیبشناسی اجزاء نما در اغتشاش بصری)معمار شهر , ستأتي المقالات قريبًایکی از مهمترین مسائل شهرسازان امروز، نابسامانی و اغتشاش بصری سیمای شهری است. عوامل مختلفی در شکل دادن به سیمای شهر مؤثرند که یکی از مهمترین آنها نمای شهری است. یکی از اهداف نماسازی زیبایی است که موجب جذابیت ساختمان و درنهایت، افزایش وزن بصری خواهد شد و اثر مطلوبتر و أکثریکی از مهمترین مسائل شهرسازان امروز، نابسامانی و اغتشاش بصری سیمای شهری است. عوامل مختلفی در شکل دادن به سیمای شهر مؤثرند که یکی از مهمترین آنها نمای شهری است. یکی از اهداف نماسازی زیبایی است که موجب جذابیت ساختمان و درنهایت، افزایش وزن بصری خواهد شد و اثر مطلوبتر و بهتری بر روحیه ساکنان و مخاطبین ساختمان خواهد داشت. نارضایتی از وضع نماهای فعلی، تلاش جهت شهرسازان و معماران را جهت ساماندهی به نماهای شهری به دنبال داشته است. یکی از راههای کمک به این مسئله آسیبشناسی و ارائه الگویی جهت آسیبشناسی بصری نما است. بدین سبب این پژوهش به دنبال ارائه الگوی فرایند آسیبشناسی بصری نمای شهری بوده و بهمنظور رسیدن به این الگو فرایند آسیبشناسی اجزاء نما در ایجاد اغتشاش بصری را بررسی نموده است. درنهایت این پژوهش شیوه و فرایند آسیبشناسی جدیدی ارائه میکند که میتواند برای بررسی آسیبهای تک نما و جداره و تهیه سند پشتیبان در طراحی و توسعه شهری مورداستفاده قرار گیرد و به سازمانهای زیربط چکلیستی بهمنظور ارزیابی آسیبهای نما (کدهای مشخصشده) ارائه دهد. تفاصيل المقالة -
المقاله
16 - الگوی خط مشیگذاری در زمینه آموزش معماری با رویکردی تحلیلی به تیموُرک (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه آنهالت آلمان)معمار شهر , ستأتي المقالات قريبًاهدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی خط مشیگذاری در آموزش معماری با تحلیلی از تیموُرک ) TW ( در ساخت ماکت دانشجویان معماری است. همچنین مطالعهو بررسی تیموُرک در آموزش معماری و یافتن روش های متناسب آموزش مبتنی بر آن است. این تحقیق به عنوان زیربنای تحقیقات آتی در نظر گرفته میشو أکثرهدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی خط مشیگذاری در آموزش معماری با تحلیلی از تیموُرک ) TW ( در ساخت ماکت دانشجویان معماری است. همچنین مطالعهو بررسی تیموُرک در آموزش معماری و یافتن روش های متناسب آموزش مبتنی بر آن است. این تحقیق به عنوان زیربنای تحقیقات آتی در نظر گرفته میشود. دراین رابطه با ارائه پیشنهاد برگزاری کارگاههای مورد نیاز مانند کارگاه نماهای شهری قابلیت بررسی عملی اهداف این پژوهش و تعمیم آن به سایر موضوعات دیگر درحوزه آموزش معماری نیز امکان پذیر است. با توجه به افزایش ساخت و ساز در کشور، رشد فزاینده جمعیت و نیاز به توسعه و گسترش شهرها، نیاز به حوزه تخصصیمعماری بیشتر محسوس میگردد، اما آمارها نشان از مشکل عدم اشتغال و نرخ بالای بیکاری در این حوزه را دارد. نیاز به بالا رفتن مهارتها وکه تیموُرک و کار عملی مناسبترین روش آموزش معماری به حساب میآیند و بر اساس مدل رضایتبخش بایستی در آموزش عالی خط مشیگذاری کاربردیکردنآموزشها بسیار مشهود میباشد که این امر با خط مشیگذاری در آموزش عالی میسر میباشد . در این پژوهش مشکل از زاویه تیموُرک در آموزش معماری به صورتعام و ساخت ماکت معماری به صورت خاص به عنوان یکی از علل مهم این بیکاریها مورد بررسی قرار گرفت.روش تحقیق: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی است و بر اساس نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع بررسی موردی میباشد. ابتدا پیشینه تحقیق درزمینههای خطمشیگذاری در آموزش عالی، تیموُرک و آموزش معماری بررسی و موارد تأثیرگذار بر هر یک ارزیابی گردید و سپس با بررسی جامعه آماری دانشجویانکارگاه آموزشی و استودیو طراحی معماری دانشگاه آنهالت در شهر دسائو آلمان وابسته به موسسه باهاوس نسبت به تحلیل یافتهها اقدام گردید.یافتهها و نتیجهگیری: این پژوهش نشان میدهد شود. یادگیری از این طریق در ارتقاء عملکرد و کارایی معماران آینده تاثیر بهسزایی دارد . به نظر میرسد نیازواضحی به ادغام یادگیری عملی و این مهارتها در برنامههای درسی طراحی وجود دارد و پیشنهاد میشود مدل سنجش ارزیابی آموزش مهارتهای تیموُرک تهیهشود. نیاز به استراتژیهای ارزیابی، توضیح ارزش تیموُرک و کار گروهی، آموزش دانش نظری مهارتهای اساسی تیموُرک، ارایه تفاوت تیم و گروه و ویژگیهای یکتیم موثر وجود دارد. همچنین استفاده از ابزارهای بهروز ارتباطی و نرمافزارهای تخصصی در بالابردن سرعت دستیابی به اهداف آموزشی تاثیر به سزایی دارد. تفاصيل المقالة -
المقاله
17 - مدل یابی نظری ارتباط مولفه های بیوفیلیک با کارایی فضاهای بینابین مجموعه های مسکونی ( در بستر پژوهشهای پیشین)مطالعات فضا و مکان , العدد 5 , السنة 2 , پاییز 1402در سال های اخیر در حوزه معماری توجه خاصی به معماری مسکونی بیوفیلیک شده و سعی بر آن است تا پیوند بین معماری و طبیعت بیشتر مورد توجه قرار گیرد. با رویکرد پژوهش کیفی و طی مروری سیستماتیک و با روش نمونه گیری هدفمند، فهرستی اولیه از پژوهش های انجام شده در این زمینه تهیه گردی أکثردر سال های اخیر در حوزه معماری توجه خاصی به معماری مسکونی بیوفیلیک شده و سعی بر آن است تا پیوند بین معماری و طبیعت بیشتر مورد توجه قرار گیرد. با رویکرد پژوهش کیفی و طی مروری سیستماتیک و با روش نمونه گیری هدفمند، فهرستی اولیه از پژوهش های انجام شده در این زمینه تهیه گردید. در گام بعد، با روش مرور نظام مند مبتنی بر الگوی چهار مرحله ای و با تدوین استراتژی جستجوی مقالات، مسیر جستجو با واژگان اصول بیوفیلیک، کارایی فضاهای بینابین، مجموعه های مسکونی بیوفیلیک، طراحی بیوفیلیک، منظر بیوفیلیک در پایگاه های استنادی معتبر انجام شد.طی مروری سیستماتیک و با روش نمونه گیری هدفمند، فهرستی اولیه از پژوهش های انجام شده در این زمینه تهیه گردید. یافته های این مقاله نشان میدهد که مفاهیم بیوفیلیک در گام اول منجر به ارتباط با طبیعت، تاثیر بر زندگی انسان و دیگر گونه های زیستی، اثرات مثبت بیولوژیکی و محیط های ساخته شده و افزایش فرصت های طراحی جهت بهبود سلامت و زیست بهتر افراد خواهد شد. در نتایج مشخص شد چه عواملی بر ایجاد محیط های بیوفیلیک تاثیر گذار است و فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه های مسکونی چه ویژگی های بهینه ای را به مجموعه های مسکونی اضافه می کند. این تاثیرات در قالب مدل نظری ارائه شده است که می تواند در مطالعات آتی فضای بینابین مجموعه های مسکونی مورد استفاده قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
المقاله
18 - مطالعه تطبیقی منظر شهری خرمشهر و برلین در حفظ خاطرات جمعیمطالعات میان فرهنگی , العدد 2 , السنة 14 , تابستان 1398منظر شهر به عنوان سطح تماس انسان و محیط، بر عینیت مکان و در ارتباط با ذهنیت ناظر، قابل تشخیص است و دارای ویژگیهای ارزشمندی است که سبب شکل گیری خاطرات می گردد. گرچه مجموعه ای از خاطرات ذهنیات فردی است اما می توان با تاکید بر وقایع مشترک سبب گسترش و توسعه خاطرات جمعی شد أکثرمنظر شهر به عنوان سطح تماس انسان و محیط، بر عینیت مکان و در ارتباط با ذهنیت ناظر، قابل تشخیص است و دارای ویژگیهای ارزشمندی است که سبب شکل گیری خاطرات می گردد. گرچه مجموعه ای از خاطرات ذهنیات فردی است اما می توان با تاکید بر وقایع مشترک سبب گسترش و توسعه خاطرات جمعی شد .در این مقاله هدف مقایسه تطبیقی منظرشهر برلین وخرمشهر است بر اساس معیارهای بدست آمده از نظریات متخصصین و دستیابی به میزان همبستگی معیارها نسبت به یکدیگر مورد تحلیل قرارگرفته است. این تحقیق در زمره تحقیقات کاربردی است همچنین در فرایند این پژوهش از روش های مختلف تحقیق تاریخی، مقایسه، تحلیل محتوایی، مطالعات متون تخصصی و آزمون همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSSاستفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است پنج معیار موثر منظر بر ارتقا خاطرات جمعی شامل نامهای تاریخی، عملکردهای گذشته، نشانه ها ( طبیعی و مصنوعی) ، باورهای جمعی و مراسم بوده و با مطالعه در دو شهر برلین و خرمشهرو بررسی توسط متخصصین نشانه ها و عملکردها دارای بالاترین میزان تاثیر می باشد و با توجه به آزمون پیرسون میزان همبستگی این دومعیار بیشترین مقدار را نسبت به سایر معیارها دارا می باشد و نهایتا بر همین مبنا راهکارهایی جهت ارتقا هویت منظر خرمشهر با تاکید بر خاطره جمعی، ارائه شده است. تفاصيل المقالة -
المقاله
19 - تحلیل کیفیت کالبدی نماهای شهری باتأکیدبر معیارهای اجتماع بومشناسانۀ بصری (مطالعهموردی: ساختمانهای مسکونی محلۀ ولنجک تهران)تغییرات اجتماعی - فرهنگی , العدد 80 , السنة 21 , بهار 1403بومشناسی شهری، به مطالعۀ شهر در قالب اکوسیستم متشکل از انسان و عوامل بیوفیزیکی و نحوۀ ارتباط آنها در محیطهای شهری میپردازد. بومشناسی بصری نیز به بررسی محیط پیرامون انسان بهعنوان عامل اکولوژیکی پرداخته و درجهت احساس خوشایندی و هماهنگی آن با مکانیسمهای فیزیولوژیک أکثربومشناسی شهری، به مطالعۀ شهر در قالب اکوسیستم متشکل از انسان و عوامل بیوفیزیکی و نحوۀ ارتباط آنها در محیطهای شهری میپردازد. بومشناسی بصری نیز به بررسی محیط پیرامون انسان بهعنوان عامل اکولوژیکی پرداخته و درجهت احساس خوشایندی و هماهنگی آن با مکانیسمهای فیزیولوژیک بینایی به انسان کمک میکند. هدف از تحقیق حاضر شناسایی ابعاد کالبدی نما و میزان اثرگذاری معیارهای بومشناسی بصری بر ارتقای کیفیت نماهای مسکونی شهر تهران میباشد. نوع روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و دارای رویکردی آمیخته است. در بخش کمی از روش طبقهبندی “QSORT”، اطلاعات از طریق برداشت میدانی و ابزار پرسشنامه در طیف لیکرت به دست آمد و نمودار کیفیت تصاویر از دیدگاه ناظرین با نرمافزار “SPSS”، ترسیم گردید. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ با میزان 785/0 تأیید گردید. در تحلیل کیفی، نماهای منتخب بر اساس عناصر تشکیلدهنده و معیارهای بومشناسی بصری و مکانیسمهای سیستم بینایی، در جدول آنالیز شدند. یافتهها نشان میدهد، نماها باتوجهبه استانداردهای بینایی میتوانند محیطهای بصری آسایشبخش، یکنواخت و تهاجمی را شکل داده که درنتیجه، بر اساس محاسبات نمودار “Pie”، میزان فراوانی کیفیت بصری نماهای مسکونی در محدودۀ قلمرو پژوهش، 65% آسایشبخش، 15% یکنواخت و 20% تهاجمی میباشند. این مقاله میکوشد، از طریق تحلیل معیارهای بصری مطلوب در نمای ابنیه، برای ارتقاء بخشی کیفیت دید بصری شهروندان، راهکارهایی را جهت انطباق محیط مصنوع با بستر طبیعی ارائه نماید. تفاصيل المقالة -
المقاله
20 - بازشناسی مؤلفههای عینی-کالبدی موثر بر طراحی نما و جداره مسکونی از دیدگاه ترجیحات زیباییشناختی ناظران (محدوده موردمطالعه: منطقه دو تهران)معمار شهر , العدد 9 , السنة 3 , بهار 1403یکی از مهمترین اجزای کالبدی شهر که ارتباط شهروندان و مکان را تقویت میکند، ترکیب نمای ساختمانها و به عبارتی نمای شهری است. در طراحی و توسعه شهری، بعدکالبدی-زیبایی شناختی جزء مهمترین کیفیت در فضای شهرها بهحساب میآید که هدف از مطرح کردن آن ایجاد حس خوشایندی در محیط أکثریکی از مهمترین اجزای کالبدی شهر که ارتباط شهروندان و مکان را تقویت میکند، ترکیب نمای ساختمانها و به عبارتی نمای شهری است. در طراحی و توسعه شهری، بعدکالبدی-زیبایی شناختی جزء مهمترین کیفیت در فضای شهرها بهحساب میآید که هدف از مطرح کردن آن ایجاد حس خوشایندی در محیط شهری است. در این میان، کالبد و جداره خیابانها به دلیل تأثیرگذاری مستقیم بر ادراک بصری شهروندان، از مهمترین ابعاد طراحی مؤثر بر زیباییشناسی منظر شهری هستند. پژوهش حاضر سعی دارد راهکارهای مؤثری در جهت ارتقاء عینی زیباییشناختی در بعد کالبدی نما و جدارههای مسکونی که با اولویتبندی ترجیحات ناظران میباشد، ارائه نماید. روش پژوهش ازنظر نوع، توصیفی تحلیلی و از حیث هدف کاربردی است. جمعآوری اطلاعات از طریق بازدید میدانی، مطالعات اسنادی و پرسشنامه صورت پذیرفت. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوریشده از دو دیدگاه ناظرین و متخصصین از نرمافزار SPSS استفادهشده است و سپس مؤلفههای بهدستآمده در تصاویر منتخب منطقه بر اساس ترجیحات استفادهکنندگان تحلیل گردید. یافتهها بیانگر آن است که مؤلفههای رنگ و بافت مصالح، خط آسمان و تخلخل حجمی، از هر دو دیدگاه در اولویت ارزیابی ترجیحات زیبایی جداره مسکونی قرار دارند. این مقاله میکوشد بهمنظور بهبود شرایط جدارههای شهری با در نظر گرفتن شاخصهای کالبدی اولویتبندی شده توسط ناظرین و متخصصین پیشنهاداتی ارائه نماید. تفاصيل المقالة