پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی
,
العدد44,السنة
12
,
تابستان
1400
اگرچه آغاز حکومت قاجاریه تداعی کننده ادبیات بازگشت است و پایان آن یادآور شعر و نثر صریح و سیاسی و ساده مشروطه، اما بهطور کلی نثر دوره قاجار را میتوان نثر اعتدالی نامگذاری کرد؛ یعنی نثری که قسمتهایی از خصوصیات نثرهای گذشته را با پارههایی از ویژگیهای زبان ساده و گفت أکثر
اگرچه آغاز حکومت قاجاریه تداعی کننده ادبیات بازگشت است و پایان آن یادآور شعر و نثر صریح و سیاسی و ساده مشروطه، اما بهطور کلی نثر دوره قاجار را میتوان نثر اعتدالی نامگذاری کرد؛ یعنی نثری که قسمتهایی از خصوصیات نثرهای گذشته را با پارههایی از ویژگیهای زبان ساده و گفتاری دوره قاجار درهم میآمیزد. آنچه از این اختلاط و ترکیب پدید میآید شیوه متفاوتی از نوشتن است که ترکیبسازی و تقارن گزارهها و عبارتهای ادبی و کنایی را از نثر مصنوع و موزون اقتباس کرده و سادگی عبارتها و فعلها و صراحتگویی و تعبیرات گفتاری را از نثر مرسل و زبان روزمره گرفته است. در کنار یک جریان بازگشتگرا در نثرنویسی که شامل تاریخنگاران گذشتهگرایی چون محمدصادق نامی، محمدتقی سپهر و رضاقلی خان هدایت است، دو جریان به نسبت نیرومند نیز وجود دارد که تقلید را با نوآوری همراه کردهاند. نخست بخش مهمی از جریان تاریخنگاری در دوره قاجار، یعنی نویسندگانی چون بدایعنگار، حقایقنگار، میرزا رضی تبریزی، محمود میرزا قاجار و زین العابدین شیروانی است که رویکرد به نثر بینابین مصنوع و مرسل و ترکیب آن با عبارتهایی از زبان زمانه را هدف نوشتههای خود قرار داده است؛ و دوم تبدیل منشآتنویسیهای مصنوع پیشین به وسیله قائم مقام و فاضلخان گروسی به نوشتههایی معتدل و منعطف و هنرمندانه و درآمیختن آن با اشعار و امثال و تعبیرات گفتاری است که فرجام نهایی همه این فعالیتها به نثر ساده و صریح و تحلیلی دوره ناصری منتهی میشود.
تفاصيل المقالة
پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی
,
العدد52,السنة
14
,
تابستان
1402
چهار ضلع طنزیات رایج در عصر تیموری را چهار شیوه تشکیل می دهد که سه تا از آن ها فقط جنبه تفنن و تفریح دارند. آن چهار ضلع عبارت ند از: اول شوخطبعیهای شفاهی در محفلهای ادبی، دوم گردآوری لطایف طوائف گذشته بهوسیله علی صفی و جامی، سوم طنزهای خوراکی و پوشاکی بسحاق اطعمه و أکثر
چهار ضلع طنزیات رایج در عصر تیموری را چهار شیوه تشکیل می دهد که سه تا از آن ها فقط جنبه تفنن و تفریح دارند. آن چهار ضلع عبارت ند از: اول شوخطبعیهای شفاهی در محفلهای ادبی، دوم گردآوری لطایف طوائف گذشته بهوسیله علی صفی و جامی، سوم طنزهای خوراکی و پوشاکی بسحاق اطعمه و محمود قاری البسه که صنعت پردازی های ادبی بسیاری از شاعران از جمله اهلی شیرازی و سیبک نیشابوری و ابن حسام خوسفی ودیگران را نیز به دلیل افراط و اغراق میتوان در ردیف آن نوع التزامها قرار داد. چهارم جعل و تحریف گسترده واقعیتهای تاریخی، ادبی، عرفانی و مذهبی و جایگزین کردن آنها با واقعیتهای اصیل در تذکرهالشعراء و روضه الشهدا و مجالس العشاق. همه این چهار شیوه از طنزپردازی از نظر ماهیت در چهار ویژگی اشتراک دارند: جنبه محفلآرایی و سرگرم کنندگی و عاری بودن از وجهه اعتراضی و مبارزه جویی؛ ناتوانی در انگیزش اندیشه و ایجاد ارتقای فکری در مخاطب؛ نداشتن نوآوری در ساحت های هنری و اهتمام به اجرای ساخت ها و شیوه های متداول و معروف؛ تمرکز همه تلاش ها بر ارتقای تصنعی ساحت های زبانی و ادبی و بی اعتنایی کامل به ماهیت و محتویات و ماندگاری آنها در ابتداییات.
تفاصيل المقالة
تصوف به دلیل پایبندی به اصولی چون نظام احسن خلقت، جبر و تقدیرگرایی، و تسلیم طلبی در اعتقاد، و نیز به سبب تمایل به تساهل و تسامح در رفتار، اساساً بر وضع موجود چندان اعتراض و انتقادی ندارد. امّا واقعیت این است که در عمل شکایت بزرگان صوفیه از اوضاع روزگار و کار و کردار آد أکثر
تصوف به دلیل پایبندی به اصولی چون نظام احسن خلقت، جبر و تقدیرگرایی، و تسلیم طلبی در اعتقاد، و نیز به سبب تمایل به تساهل و تسامح در رفتار، اساساً بر وضع موجود چندان اعتراض و انتقادی ندارد. امّا واقعیت این است که در عمل شکایت بزرگان صوفیه از اوضاع روزگار و کار و کردار آدمیان، در مجموع چندان هم اندکتر از شاعران و سایر مردمان نیست. ریشة این ناخرسندیها را باید در چه عواملی جستوجو کرد؟ حقیقت این است که در بسیاری از دورهها در هم آشفتگی اوضاع روزگار آن چنان شدید بوده است که حتّی زبان بزرگان صوفیه را نیز به انتقاد باز کرده است. علاوه بر این دنیاگرایی و بیرغبتی به آموزههای دینی و بویژه فراموشی یاد حق از ذهن و زبان مردم و ارباب قدرت در زندگی روزمره و ایجاد درگیریهای تعصّبآمیز فرقهای و وابستگی به مقام و ثروت به وسیلة متولیان مذاهب، و البتّه روحیة حساس و هنرمندانة اهل تصوف، از عوامل مؤثّر این نارضایتیها بوده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications